وقتی نهادهای مسئول خودشان الگوی مصرف نیستند!

در حالی که مردم ایران روزانه با قطعی مکرر آب و برق دستوپنجه نرم میکنند، گزارش تازه صدا و سیما از تخلفات و مصرف بیرویه نهادهایی مانند جهاد کشاورزی و سازمان حج و زیارت پرده برداشته است؛ موضوعی که ضرورت نظارت دقیقتر و الگو شدن دستگاههای اجرایی را بیش از پیش نمایان میسازد. ا
سارا پوردلجو – جهان صنعت نیوز: در شرایطی که بحران کمآبی و مدیریت نادرست منابع آبی به یکی از چالشهای جدی کشور تبدیل شده است، نقش نهادهای دولتی و دستگاههای اجرایی در الگو بودن و مدیریت بهینه مصرف انرژی و آب بیش از پیش اهمیت مییابد. گزارشی تصویری که اخیراً توسط صدا و سیما منتشر شده، نشاندهنده تخلفات و مصرف بیرویه برخی نهادها مانند جهاد کشاورزی، سازمان حج و زیارت و سازمان هواشناسی است؛ موضوعی که در تضاد آشکار با واقعیت قطعی مکرر آب و برق در نقاط مختلف کشور قرار دارد. این گزارش به ضرورت اصلاح رفتار و سیاستهای دستگاههای مسئول، بهویژه در بخش کشاورزی و مصرف بهینه منابع آب و انرژی میپردازد و اهمیت نوآوری، تغییر الگوی کشت و فرهنگسازی صرفهجویی را برجسته میکند. این در حالی است که روزانه دو ساعت آب و برق در مناطق مختلف تهران و شهرستانها قطع میشود و مسئولان با تبلیغات گسترده در سطح شهر، مردم را به صرفهجویی در مصرف انرژی و آب ترغیب میکنند. برهمین اساس، گتفگویی با حسن مرادی، کارشناس حقوق انرژی داشتیم.
لزوم الگو بودن دستگاههای اجرایی
دستگاههای اجرایی باید الگوی مردم باشند، بهویژه وزارت نفت، وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی؛ چرا که اینها صاحبان اختیار و برخی مسئولین مستقیم مدیریت آب کشورند. بنابراین، اگر خطایی در این زمینه صورت گیرد، شایسته نیست و باید مسئول خاطی بازخواست و تنبیه شود.
در افکار عمومی، گاهی استخرها بهعنوان مصارف پرآب معرفی میشوند؛ اما این تصور چندان درست نیست. اگر استخر بهخوبی تصفیه شود و آب آن بهصورت چرخشی مورد استفاده قرار گیرد، مصرف بالایی ندارد. در مقابل، بخشهای دیگری در کشور هستند که هدررفت آب در آنها بسیار بیشتر است.
هدررفت آب در بخش کشاورزی و ضرورت نوآوری
بیشترین هدررفت در بخش کشاورزی است. با گذشت بیش از چهل سال از انقلاب، بارها تأکید شده که باید سیستمهای کشاورزی بهروز شوند. ما که توان پرتاب موشک و ساخت ماهواره را داریم، چرا نتوانستهایم سامانههای آبیاری نوین را بهکار بگیریم؟ انتظار میرود وزارت جهاد کشاورزی بهعنوان متولی اصلی، برنامهریزی اساسی انجام دهد. گذشته را نمیتوان تغییر داد، اما برای آینده باید چارهای اندیشید. منابع آب ما بهشدت کاهش یافته و باید برای سال زراعی پیشرو که از پاییز آغاز میشود، برنامهریزی دقیقی داشت: چه میزان زمین را تحت آبیاری تحت فشار قرار دهیم و اولویت کشت کدام محصولات باشد.
نمونهای از تغییر الگوی کشت موفق در کشور
چند روز پیش گزارشی از روستاهای استان یزد دیدم؛ مناطقی که ۴۵ سال پیش کاملاً خشک و بیآبوعلف بودند، امروز با کشت گلخانهای موز به نتایج شگفتانگیزی رسیدهاند. محصولی بسیار مرغوب تولید کردهاند و همین امر باعث شده بسیاری از روستاییان علاقهمند به سرمایهگذاری در کشت گلخانهای شوند. نمونه دیگر، گسترش کشت زعفران در نقاط مختلف کشور است. اگر این مسیر ادامه یابد، چه اشکالی دارد که کشتهای پرمصرفی مثل هندوانه، گندم یا جو با محصولات کمآب جایگزین شوند؟ در صورت نیاز، میتوان بخشی از محصولات اساسی مانند گندم را وارد کرد. البته هنوز در مناطقی چون گرگان و گنبد زمینهای مستعد برای کشت گندم وجود دارد. در مجموع باید رویکردی چندجانبه در پیش گرفت تا بهرهوری آب افزایش یابد.
صرفهجوییهای ساده در مصرف آب
هیچکس به این توجه نمیکند که میتوان با گذاشتن دو بطری یک لیتری داخل مخزن سیفون، در هر بار استفاده دو لیتر صرفهجویی کرد. شاید این موضوع و اهمیت آن چندان به چشم نیاید؛ اما در یک اداره که روزانه دهها بار سیفون استفاده میشود، این صرفهجویی قابلتوجه است. یا اگر هنگام شستن دست و صورت، لگنی داخل روشویی قرار دهیم، همان آب میتواند برای پای گلدان مصرف شود. سالها پیش به آقای دکتر دانش جعفری ـ که آن زمان مدیرعامل بنیاد مسکن بودند پیشنهاد دادم طراحی ساختمانها به گونهای باشد که آب مصرفشده در روشویی یا ظرفشویی ذخیره و برای سیفون استفاده شود. آن زمان این ایده اجرا نشد، اما بعدها دیدیم ژاپنیها چنین سامانهای را پیاده کردند و آن را بهعنوان اختراع معرفی نمودند. این نشان میدهد که ظرفیتهای زیادی برای صرفهجویی وجود دارد که مغفول مانده است.
نگهداری ضعیف درختان و فضای سبز شهری
اکنون بیش از یک میلیون درخت در تهران در حال خشک شدن است. حتی با یک یا دو سطل آب میتوان جان یک درخت را نجات داد. متأسفانه شهرداری تهران اهتمام جدی به نگهداری از درختان ندارد؛ فقط جشن درختکاری برگزار میکند، اما مراقبت پس از کاشت جدی گرفته نمیشود. بارها تأکید کردهام که آنچه مهم است، نحوه نگهداری درختان است، نه صرفاً کاشت آن.
زمانی در مجلس تذکر دادم که هر بار ساختمانی در تهران ساخته میشود، بین دو تا ده درخت خشک میشود. چرا؟ چون در زمان ساختوساز، اطراف ساختمان حصارکشی میشود و درختان پشت حصار بدون آبیاری رها میشوند. مالک تعهدی ندارد و شهرداری هم اقدامی نمیکند. نتیجه آن است که فضای سبز نابود و هوای شهر آلودهتر میشود. اینها همه نشانههای ضعف مدیریت و کمتوجهی به محیطزیست شهری است.
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیده
لینک کوتاه :