سیاستهای غلط، مدیران ناکارآمد؛ کابوس صنایع غذایی

صنایع غذایی به عنوان یکی از پرتانسیلترین صنایع کشور که میتواند نقش بزرگی در تولید ناخالص داخلی ایفا کند، به دلیل ضعف مدیریت داخلی و تحریمهای خارجی نتوانسته به جایگاه واقعی خود دست پیدا کند.
جهان صنعت نیوز: صنایع غذایی نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان یکی از صنایع مهم و استراتژیکی است که نقش مهمی در تأمین امنیت غذایی، اشتغالزایی، صادرات و رشد تولید ناخالص داخلی بازی میکند. صنعت غذا و کشاورزی در ایران حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد، و اشتغالزایی گستردهای در زمینههای مختلف مانند کشاورزی و دامداری، بستهبندی، حملونقل و توزیع و فروش خرد به همراه داشته است.
قوانین و مقررات دست و پا گیر داخلی، محدود بودن کشورهای واردکننده از ایران، ناترازی انرژی و تاثیر آن بر تولید، قیمتگذاری محصولات تولیدی و زیرساختهای فرسوده حمل و نقل به مهمترین مشکلات و چالشهای این صنعت مهم تبدیل شدهاند.
دکتر پرویز جهانگیری، رییس انجمن افزودنی های صنایع غذایی ایران در اینباره میگوید: ایران علی رغم استعداد به شدت بالا در زمینه صنعت غذا، در عمل به دلایل گوناگونی از جمله قوانین دست و پا گیر، شرایط غیرعادی تحریم و موانع تولید نتوانسته است به جایگاهی که لایقش هست در بازار جهانی صنایع غذایی برسد.
پتانسیل برابری صنایع غذایی با صنعت نفت
اگر این موانع از پیش روی کشور برداشته شود به جرات می گویم که جایگاه صنعت غذا در کشور در حد جایگاه صنعت نفت خواهد بود. با وجود تمام چالش ها و موانع، صنعت نفت کشور درآمدی در حدود پنجاه میلیارد دلار دارد و با اطمینان میگویم که اگر مسیر برای فعالان صنعت غذا تا به این اندازه ناهموار نبود، می توانستیم دو برابر این رقم درآمد داشته باشیم. استعداد جغرافیایی ایران در صنعت غذا فوق العاده است و نظیر آن را در هیچ یک از کشور های منطقه نمی بینیم. نکته قابل توجه این است که صنعت غذا از معدود صنایعی است که عمدتا از منابع تجدید پذیر کشور استفاده می کند و به همین دلیل یک صنعت اسثنایی است.
کسب پروانه تولید، کابوس فعالان صنایع غذایی
گفتیم که یکی از چالش های عمده تولیدکنندگان در بحث مجوز ها است. جهانگیری در اینباره گفت: یکی از عمده چالش های صنعت غذا، وجود پروانه های ساخت در وزارت بهداشت است. مطالعات بسیاری درباره وضعیت پروانه ها در کشور های دیگر انجام دادیم و تقریبا وضعیت هیچ یک مانند ایران نیست. در این کشور ها، تولیدکننده یک پروانه مشخص مانند پروانه تولید لبنیات می گیرد و با همان صدها قلم از مشتقات شیر را تولید می کند. در ایران این روند برعکس است و تولیدکننده باید برای هریک از این محصولات، پروانه تولید جداگانه بگیرد. در نظر بگیرید که فرایند دریافت این مجوز ها بسیار طولانی است و گاهی از لحظه تقاضا تا دریافت پروانه حدود چهار تا پنج سال فاصله می افتد. این موضوع در شرایطی است که شما به عنوانی یک کارآفرین تمام ثروت و سرمایه خود را به کار گرفته اید و نیاز است هرچه زودتر به سود برسید.
روند فرسایشی و مبهم سرمایهگذاری در صنایع غذایی
وی ادامه داد: کشور در چند سال گذشته، رشدی در صنعت غذا نداشته است و یکی از مهم ترین دلایل این امر به همین مساله باز می گردد. هیچ سرمایه گذاری، چه داخلی و چه خارجی تمایل ندارد سرمایه خود را وارد روندی کند که اولا تا به این اندازه فرسایشی و طولانی است و دوما خروجی آن مشخص نیست. از سمت دیگر سرمایه گذار خارجی در اکثر موارد مایل نیست که فرمولاسیون خود را تماما در اختیار نهاد های نظارتی بگذارد و حرفش هم منطقی است. آیا کمپانی های بزرگ تولیدی صنعت مانند پپسی و کوکا کولا فرمول خود را به سادگی در اختیار دیگران می گذارند؟ پاسخ این سوال یک نه قاطع است. همین بحث تا حد زیادی، مقصر فرار سرمایه گذاران خارجی بوده است.
جهانگیری افزود: نتیجه این امر، وجود چالش هایی است که امروزه می بینیم. به دلیل همین چالش ها واحد های رسمی کشور، ضعیف و ضعیف تر می شوند و واحد های زیرزمینی روز به روز رشد می کنند و امروزه تعداد آن ها انقدر زیاد است که وزارت بهداشت، توان شناسایی و مقابله با آن ها را ندارد. واحد های زیرزمینی را به حال خود رها کرده ایم و تنها باعث ضرر واحد های رسمی شده ایم.
کشور های رقیب در حال تسخیر بازار های صادراتی
جهانگیری در ادامه گفت: چالش دیگر بحث موازی کاری در سازمان های دولتی است. هر سازمانی، حرف خود را می زند و در بسیاری از مواقع تولیدکننده درگیر تناقض بین حرف سازمان ها می شود. نتیجه این چالش ها یک چیز است و آن از بین رفتن و به سرانجام نرسیدن پتانسیل های فراوانی است که در حوزه صنایع غذایی در کشور وجود دارد. درحالی که ما در حال سنگ اندازی بر سر راه تولیدکننده هستیم کشور های رقیب با تقویت هرچه بیشتر تولیدکنندگان در حال تسخیر بازار های صادراتی ما هستند.
وی افزود: صنعت غذا می تواند یکی از بزرگ ترین بخش های ارز آور کشور باشد و تغییرات گسترده ای در اقتصاد کشور به وجود آورد اما می بینیم که به دلیل چالش های مطرح شده، رشد آن منفی است و بسیاری از واحد ها یا تعطیل می شوند و یا تغییر کاربری می دهند. در هیچ کجای دنیا نمی بینیم که تولیدکننده مجبور باشد با شانزده سازمان برای فرایند تولید خود درگیر باشد. این شانزده سازمان، همگی در فرایند تولید دخالت می کنند و متاسفانه کوچک ترین اطلاعی از صنعت غذا ندارند. نتیجه این دخالت های بی جا، رشد منفی است که امروزه می بینیم.
زیان به کارگیری مدیران ناکارآمد
صنایع غذایی جزو صنایعی بودند که در چالش ناترازی، بیشترین ضربه را دیدند. جهانگیری در اینباره گفت: در مرحله اول باید از خودمان بپرسیم کشور چرا باید درگیر ناترازی باشد؟ اگر کار را به کاردان بسپاریم و متخصصان را بر سر کار بگذاریم آیا ناترازی همچنان وجود دارد؟ ایران دومین کشور از نظر منابع در جهان است و در بحث آب نیز در صورت مدیریت درست با مشکلی مواجه نبودیم. تمام صنایع کشور از کل منابع آبی تنها پنج تا شش درصد را مصرف می کنند. دولت در نظر نمی گیرد که در اقتصاد با قانون کمیابی منابع رو به رو هستیم. مدیری که بر صندلی مدیریت نشسته کار را بلد نیست و برای مثال تنها یک جمله که باید گندم بکاریم را تکرار می کند. در حالی که می توانیم با همان هزینه، گیاهان دارویی کشت کنیم و درامدمان را تا چند برابر افزایش دهیم. نتیجه این امر، زیانی است که امروزه با آن مواجه هستیم
وی در خاتمه سخنانش گفت: مقررات زائد از دیگر مواردی است که آسیب جبران ناپذیری به صنعت غذای کشور وارد کرده است. فرض کنید که قصد واردات یک دسته مواد اولیه یا صادرات کالای نهایی را دارید. کالای شما باید مدت زمان زیادی داخل گمرک منتظر بماند چرا که گاها چند ده نفر به صورت کاملا بیهوده در حال نظارت کارتان هستند. تنها یک ارگان حق نظارت در این شرایط را دارد و آن وزارت بهداشت است. باقی این نظارت های توخالی و بدون فایده، نتیجه ای جز اتلاف سرمایه کشور و خراب شدن کار تولیدکننده ندارند. تا پیش از این حتی وزارت امور خارجه هم در این موضوع دخیل بود که با شکایت بخش خصوصی برداشته شد اما امروزه زمزمه بازگشت دوباره آن شنیده می شود. فرایند ترخیص کالا گاها تا چند ماه به طول می انجامد و ماده غذایی تمام خاصیت های خود را از دست می دهد.
اخبار برگزیدهصنعت و معدنلینک کوتاه :