سودای سود، به قیمت سقوط

افزایش علاقه مردم به سرمایهگذاری در رمزارزها و طرحهای سودآور بدون پشتوانه، در کنار نبود چارچوب قانونی مشخص، بستر کلاهبرداریهایی مانند پرونده «کینگ مانی» را فراهم کرده است؛ جایی که هیجان و بیاعتمادی جای منطق اقتصادی را گرفتهاند.
سارا پوردلجو – جهان صنعت نیوز: در سالهای اخیر، بازارهای مالی نوظهور، بهویژه بازار رمزارزها، با استقبال فزایندهای از سوی سرمایهگذاران ایرانی مواجه شدهاند. این استقبال، اگرچه نشانهای از تمایل جامعه به بهرهگیری از ابزارهای نوین سرمایهگذاری است، اما در بسیاری از موارد با نبود نظارت مؤثر، خلأهای قانونی، و ناآگاهی عمومی نسبت به ریسکهای واقعی این بازارها همراه بوده است. یکی از نمونههای بارز این وضعیت، پرونده پرحاشیه کینگ مانی است؛ پروژهای که با وعده سودهای بالا و بهرهگیری از ظاهر فریبنده فناوری بلاکچین، سرمایههای قابلتوجهی از مردم جذب کرد و در نهایت، به یکی از بزرگترین نمونههای سوءاستفاده مالی در پوشش رمزارز در ایران تبدیل شد. نمونههای مشابه، همچون طرحهای فروش آیفون با قیمت غیرواقعی یا وعدههای سود قطعی در معاملات رمزارزی، نشان میدهد که فقدان آگاهی مالی و نبود چارچوبهای شفاف، بستر مناسبی برای ظهور کلاهبرداریهای پیچیده فراهم کرده است. بر همین اساس، در گفتگویی با روزبه عسکری، تحلیلگر بازارهای مالی، ضمن مرور برخی از این نمونهها، به بررسی وضعیت فعلی بازار رمزارزها در ایران، چالشهای حقوقی و نهادینه، و نیز پیشنهادهایی برای سیاستگذاری عقلانی و مدیریت ریسک در این حوزه پرداختهایم. عسکری ضمن تأکید بر لزوم مواجهه واقعبینانه با واقعیتهای اقتصاد دیجیتال، معتقد است بهجای پاک کردن صورتمسئله باید بسترهای قانونی برای فعالیت شفاف و امن در این بازار فراهم ساخت.
وقتی منطق اقتصادی قربانی هیجان میشود
واقعیت این است که مردم گاهی چنان تمایل دارند وارد طرحهایی شوند که عقل سلیم آنها را تأیید نمیکند، که انسان دلش برایشان میسوزد. به عبارت دیگر، برخی حاضرند پول خود را در اختیار هر پیشنهادی قرار دهند، بدون آنکه به منطق اقتصادی یا واقعیت بازار توجه کنند. نمونه بارز آن، ماجرای فروش آیفون بود؛ شرکتی اعلام کرده بود که با ۲۰ میلیون تومان میتوانید آیفون دریافت کنید. در حالیکه اگر کسی اندکی محاسبه میکرد، متوجه میشد چنین چیزی از اساس امکانپذیر نیست؛ چراکه قیمت جهانی آیفون، حتی در مبدأ نیز، کمتر از آنچه مطرح شده بود، نیست. پس از رسانهای شدن این موارد، باز هم افراد دیگری ایدههایی مشابه را با تغییراتی مطرح کردند. برای نمونه، فردی در یکی از شهرهای کوچک پیشنهاد داده بود که مردم ۲۰ میلیون تومان پرداخت کنند و دو ماه بعد آیفون خود را تحویل بگیرند. او حتی توانست در همان شهر مبالغ هنگفتی از مردم جمعآوری کند. این نشان میدهد که هرگاه تقاضا برای سودهای غیرمنطقی وجود داشته باشد، عرضهکنندهای نیز پیدا خواهد شد.
در شرایط نااطمینانی فعلی، آیا سرمایهگذاری در بازار رمزارزها در ایران توصیه میشود؟
به نظر من، هر بازاری اعم از سهام، طلا، دلار یا رمزارز میتواند سودآور باشد. اما نکته مهم، میزان ریسک آن است. در بازار سرمایه ایران، کم نبودهاند سهمهایی که سالها بسته مانده و در نهایت با زیانهای هنگفتی برای سرمایهگذاران همراه شدهاند. بنابراین، ریسک در همه بازارها وجود دارد. مشکل اصلی اینجاست که موضعگیری نهادهای رسمی در قبال رمزارزها یکسان نیست. یک نهاد، قانونی بودن آن را زیر سؤال میبرد؛ نهادی دیگر مالیات اخذ میکند؛ و برخی نیز مجوز فعالیت میدهند. این تناقضها موجب سردرگمی سرمایهگذاران میشود. مثال ساده آن است که نمیتوان به فردی مجوز راهاندازی صرافی رمزارز داد، از سود او مالیات گرفت، و در عین حال اصل فعالیت را غیرقانونی اعلام کرد.
با توجه به تجربه جهانی، بهترین رویکرد در قبال رمزارزها چیست؟
تقریباً در تمام کشورهای دنیا، بهجز ایالات متحده، معاملهگران خرد اجازه دارند فعالیت کنند؛ اما این فعالیت معمولاً از طریق واسطهها یا نهادهای مالی انجام میشود. بهعنوان مثال، فردی که سرمایه قابلتوجهی دارد، بهجای آنکه مستقیماً وارد خرید و فروش شود، از طریق صندوقها یا محصولات مالی شرکتهای معتبر اقدام میکند. این رویکرد هم ریسک را کاهش میدهد و هم شفافیت بیشتری ایجاد میکند. در ایران اما غالباً صورتمسئله پاک میشود. همانطور که در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ فعالیت کارگزاریهای فارکس متوقف شد، بهجای آنکه نظارت و چارچوبگذاری صورت گیرد، کل بازار ممنوع اعلام شد. این نوع تصمیمگیری منجر به محدودیت بیشتر و سوق دادن افراد به فعالیتهای پرریسک و غیررسمی میشود.
چه رویکردی را برای آینده بازار رمزارزها در ایران پیشنهاد میکنید؟
بهجای آنکه این بازار بهطور کلی غیرقانونی اعلام شود یا با برچسبهایی سیاسی، همچون «ابزار آمریکا برای جذب سرمایه»، معرفی گردد، باید آن را به رسمیت شناخت و تحت چارچوبی مشخص قرار داد. درست مانند سایر کشورها، میتوان محصولات مالی متنوعی طراحی کرد و از طریق کارگزاریها یا صندوقها به مردم عرضه نمود. در این صورت، هم ریسک مدیریت میشود و هم سرمایهها در مسیر قانونی قرار میگیرند. اگر چنین نگاهی وجود داشته باشد، فعالان باسابقه بازار سرمایه میتوانند نقش مهمی در مدیریت و توسعه این حوزه ایفا کنند. در غیر اینصورت، همچنان شاهد رشد فعالیتهای غیرشفاف و پرخطر خواهیم بود. امیدوارم سیاستگذاران، بهجای پاک کردن صورتمسئله، واقعیت بازارها را بپذیرند و ابزارهای نوین مالی را با چارچوبی شفاف و منطقی در اختیار مردم قرار دهند.
اخبار برگزیدهارز دیجیتاللینک کوتاه :