ناترازی گاز در آستانه فصل سرد؛ آیا اینبار هم غافلگیر خواهیم شد؟

در حالی که بحران ناترازی انرژی هر سال ابعاد تازهتری پیدا میکند، مسئولان همچنان از «غافلگیری» سخن میگویند. این بحران نهتنها نتیجه بیتوجهی به شایستهسالاری و تصمیمگیری آیندهنگرانه است، بلکه محصول سیاستگذاریهایی است که سرمایهگذاری در زیرساختها را به حاشیه راندهاند. حالا با نزدیک شدن به فصل سرما، هشدارها درباره کمبود گاز و بازگشت مازوتسوزی، زنگ خطر یک زمستان سخت دیگر را به صدا درآورده است.
هما میرزایی-جهان صنعت نیوز: هرگاه بحرانی در کشور به وجود آمده و یا حتی وقتی بحرانی به ابربحران تبدیل میشود، مسئولین بالارده و پایینرده یک حرف را تکرار میکنند: غافلگیر شدیم. به نظر میرسد بخش عمدهای از مشکلات کشور که همه شئون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه را به مرز نابودی رسانده است، ناشی از عدم تصمیمگیریهای به هنگام و آیندهنگرانه و عدم بهکارگیری افراد متخصص و نادیده گرفتن شایستهسالاری است.
در مورد بحران ناترازی انرژی نیز همین اتفاق افتاد. مدیریت منابع انرژی به دست دولت سپرده شد و با حذف رقبا و ایجاد فضای انحصاری به وضع فعلی رسیدیم. دولت که همواره با کسری منابع مالی روبهرو بوده خود به تنهایی امکان بهبود زیرساختهای تولید و انتقال انرژی را نداشته و این امکان را از سرمایهگذاران بخش خصوصی نیز سلب کرده است. در حال حاضر نقش دولت در بخش انرژی چنان پررنگ است که دیگر حذف آن به سادگی امکانپذیر نیست. حالا و با نزدیک شدن به فصل سرما توجهها از کمبود برق به سمت کمبود گاز معطوف شده است. طبق اعلام مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران ناترازی انرژی در زمستان به ۳۵۰ تا ۴۰۰ میلیون مترمکعب در روز میرسد. در زمستان ۱۴۰۳ نیز با کسری روزانه گاز به طور متوسط نزدیک به ۲۰۰ میلیون متر مکعب مواجه بودهایم. این ارقام به این معنی است که بیش از یک سوم گاز تولیدی کشور در فصل سرما از بین رفته و هدر میرود.
هر ساله با آمدن فصل سرما بحث مازوت سوزی و آلودگی هوا نیز دوباره مطرح میشود. زمستان گذشته مدیر عامل توانیر اعلام کرده بود: تنها ۴۰ درصد از مخازن سوخت نیروگاهها پر است، و بخش عمده این ۴۰ درصد را نیز مازوت تشکیل میدهد. امسال نیز با بحرانیتر شدن وضعیت انرژی در کشور وضعیت به همین منوال خواهد بود. تجربه قطعیهای مکرر برق در تابستان جاری، نگرانیها از قطعی گاز در دو فصل سرد پیش رو را افزایش داداه است. این اتفاق به این معنی است که مشترکان خانگی و صنایع در زمستان نیز تاوان تصمیمات و سیاستگذاریهای غلط دولتی را پس خواهند داد. طبق آمارهای اعلام شده، زیان روزانه صنایع از قطعی برق در تابستان امسال به حدود ۱۲,۰۰۰ میلیارد تومان رسیده است، که معادل ۲۶ میلیارد دلار زیان سالانه است. اگر دولت و بخش خصوصی از همین حالا فکری نکند، قطعی گاز در زمستان این زیان را دوچندان خواهد کرد.
حسن مرادی، کارشناس حقوق انرژی سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی را راهحل معضل ناترازی دانسته و به جهانصنعت نیوز میگوید: ما یکی از بزرگترین ذخایر گاز جهان را داریم، و نباید با چنین چالشهایی روبهرو شویم. حفظ سرمایه مالی و انسانی از اولویتهای مدیریت بحران انرژی است.
تجربه کمبود برق میتواند راهگشای کمبود گاز باشد
دولت تجربه بیشتری به دست آورده و از نظر شیوههای مدیریتی و فناوری توان بیشتری پیدا کرده است. امیدواریم که حداقل در حوزه گاز، در سال جاری کمبودی نداشته باشیم؛ هرچند در برق مشکلات جدی داشتیم. من در یکی دو جلسه قول دادم و گفتم مطمئن باشید که از بهار آینده مشکل برق حل خواهد شد. کشوری که ادعا میکند موشک قارهپیما و ماهواره میسازد، نباید در تولید برق و مدیریت صنعت برق دچار مشکل باشد. در حوزه گاز هم، با وجود آنکه یکی از بزرگترین ذخایر جهان را داریم، نباید با چنین چالشهایی روبهرو شویم. اگر صنعتگران و متخصصان ما تلاش کنند، میتوانیم در اسرع وقت به سطحی از خودکفایی نسبی برسیم.
جذب سرمایه از کشورهایی مانند سنگاپور
البته، در بخش گاز که یکی از زیربناهای اصلی است، باید سرمایهگذاری شود. تولید بدون سرمایه ممکن نیست. حتی اگر در کوتاهمدت منابع مالی کافی برای طرحهای گسترده نداشته باشیم، میتوانیم از کشورهایی که در این حوزه تجربه و توان دارند کمک بگیریم؛ کشورهایی مانند مالزی یا سنگاپور. اگر بتوانیم شرکتهای معتبر آنها را برای سرمایهگذاری جذب کنیم، میتوانیم امیدوار باشیم که در زمستان آینده با فاجعه کمبود گاز مواجه نشویم.
قطعی گاز صنایع و خانوارها نوعی تنبلی است
اما مدیریت صرفاً به معنای قطع گاز صنایع و تأمین نیاز خانوارها نیست. این روش بیشتر نوعی تنبلی مدیریتی است تا راهحل. باید صنایع را که در همین دوره جنگ ۱۲ روزه و بحرانهای انرژی آسیب زیادی دیدند، احیا کرد. این صنایع نیاز به فرصت دارند تا رشد کنند و بتوانند در اقتصاد کشور نقشآفرین باشند.
بیش از حد بدبین نباشیم
شاید گفته شود که این نگاه خوشبینانه است، بهویژه وقتی خود رئیسجمهور اعلام کرده که ما در بخش انرژی در حال سقوط هستیم و زیرساختها فرسوده شدهاند. از طرفی، به دلیل تحریمها ارتباط گستردهای با کشورهای خارجی نداریم و بخش خصوصی هم توان سرمایهگذاری ندارد. اما من آنقدر بدبین نیستم. درست است که دستگاهها و زیرساختها فرسوده شدهاند، اما اوضاع به آن شدت نیست. اگر پشتکار و جدیت داشته باشیم و بتوانیم سرمایه داخلی را فعال کنیم، میشود مسیر متفاوتی را طی کرد.
الان پولهای سرگردان زیادی در کشور وجود دارد که بهجای ورود به تولید، صرف خرید ماشین خارجی، سکه یا دلار میشوند. ما تا امروز نتوانستهایم این منابع را بهدرستی جمعآوری و هدایت کنیم. اگر این سرمایهها را جذب کنیم و به تولید اختصاص دهیم، میتوانیم تجهیزات موردنیاز را در داخل بسازیم. توان داخلی ما بالاست، به شرط آنکه سرمایههای مادی و انسانی را فعال کنیم.
صحبت آقای پزشکیان هم از این منظر مهم است که هشدار میدهد سیستمهای نسبتاً فرسوده باید بهروز شوند. پالایشگاهها و زیرساختهای انرژی نیازمند نوسازیاند. این به معنای نگاه بدبینانه نیست، بلکه دعوتی است به اقدام و بازسازی.
سرمایه انسانی را فراری ندهیم
راهحل اصلی سرمایهگذاری است. اما سرمایهگذاری فقط پول نیست؛ سرمایه انسانی هم مهم است. وقتی کارشناسان و متخصصان کشور بیمهری ببینند و دلگرمی نداشته باشند، مهاجرت میکنند. ما باید این نیروها را تشویق و حمایت کنیم تا در داخل بمانند و ظرفیتهای کشور را فعال کنند.
البته سرمایهگذاران هم به دنبال بازگشت سرمایه هستند. در شرایطی که بسیاری از واحدهای تولیدی خروجی قابلتوجهی ندارند یا در حال تعطیلیاند، توجیهی برای سرمایهگذاری وجود ندارد. این واقعیتی است که آثار منفی زیادی دارد. اما همانطور که در دوره تحریمها تسلیم نشدیم و با همه سختیها کشور اداره شد، امروز هم نباید ناامید باشیم. باید موانع تولید را برطرف کنیم، صنعتگران را حمایت کنیم و مردم را تشویق کنیم.
اگر این اقدامات صورت بگیرد، سرمایه داخلی و خارجی میتواند وارد عرصه شود. دولت باید شرایطی ایجاد کند که این بستر فراهم شود. توسعه تولید و سرمایهگذاری باید به اولویت سیاستگذاران تبدیل شود.
فولاد، پتروشیمی، و سیمان در خطر جدی
منابع غیر رسمی میگویند ذخایر نیروگاهی بیش از ۶۰ درصد نسبت به مدت زمان مشابه سال گذشته افزایش پیدا کرده است. اما مشخص نیست در دو فصل پاییز و زمستان پیش رو صنایع و مشترکان خانگی با چه وضعیتی روبهرو خواهند شد. اگر شرایط مانند تابستان پیش برود، و قطعی برق جای خود را به قطعی گاز بدهد، تابآوری واحدهای تولیدی و صنعتی به خصوص صنایعی مانند سیمان، فولاد و پتروشیمی که نیاز مبرم به گاز دارند، کمتر از قبل شده و خطر ورشکستگی، تعدیل نیرو و آسیبهای اقتصادی و اجتماعی بیش از قبل خواهد شد.
اخبار برگزیدهصنعت و معدنلینک کوتاه :