شبکه نمایش خانگی؛ اتلاف سرمایههای کلان

با وجود رشد سریع پلتفرمهای نمایش آنلاین در ایران، کیفیت پایین تولیدات اختصاصی آنها به موضوعی جنجالی تبدیل شده است؛ جایی که ضعف فیلمنامهنویسی، تقلید سطحی از نمونههای خارجی و سانسور گسترده، اعتماد مخاطبان را خدشهدار کرده و این سرویسها را به سمت تولید انبوه آثار کممایه سوق داده است.
سارا پوردلجو- جهان صنعت نیوز: با گسترش پلتفرمهای نمایش آنلاین در ایران، انتظار میرفت این رسانهها بهعنوان بازیگران اصلی این بازار بتوانند نقش مؤثری در ارتقای فرهنگ تولید محتوای تصویری و رقابت با نمونههای بینالمللی ایفا کنند. بااینحال، کیفیت محتوای ارائهشده در آنها بهشدت مورد انتقاد کاربران و کارشناسان است. هرچند هر از گاهی سریالهای باکیفیتی از کارگردانهای مطرح در این پلتفرمها عرضه میشود، اما اکثریت تولیدات بر اساس قصههای ضعیف و فاقد فیلمنامه مناسب ساخته شدهاند که بیشتر اتلاف وقت و هزینههای هنگفت به شمار میروند. بسیاری از این آثار ساختار درست و اصولی ندارند و به همین دلیل با واکنش منفی مخاطبان مواجه میشوند. روزگاری نقدها بر سریالهای ترکی متمرکز بود، اما امروز شاهد آن هستیم که همان فیلمنامههای سخیف ترکی، در سطحی پایینتر و بیکیفیتتر، در این پلتفرمها تولید و منتشر میشوند.
کیفیت آثار اختصاصی
تولیدات اختصاصی بیشتر به سمت سریالهای پرزرقوبرق اما فاقد محتوا رفته است. تمرکز بیش از حد بر کمدیهای سطحی و داستانهای تکراری باعث شده کیفیت هنری بهشدت افت کند. ضعف فیلمنامهنویسی و شخصیتپردازی در اکثر آثار مشهود است و داستانها معمولاً کشدار، غیرمنطقی و فاقد ریتم روایی مناسباند. سرمایهگذاریهای کلان اغلب صرف تبلیغات و حضور بازیگران مشهور میشود، در حالی که اساس یک اثر نمایشی، یعنی قصه و فیلمنامه، از کیفیت لازم برخوردار نیست. نتیجه چنین روندی، سریالهایی است که بعد از چند قسمت مخاطب را خسته میکند و ریزش تماشاگر به دنبال دارد. از طرفی، شاهد اعتراض قومیتهای مختلف هستیم. نمونه اخیر، اعتراض اقوام لر به سریال «سووشون» است که علیرغم نظر برخی منتقدان، سریالی بسیار ضعیف است و فیلمبرداری غیرمتعارف آن بیشتر سبب سرگیجه میشود تا همراهی مخاطب. اکنون تیر خلاص تیم آبیار بر پیکر اقوام لر فرود آمده است.
تقلید ضعیف از نمونههای خارجی
یکی از آسیبهای جدی این پلتفرمها گرایش به تقلید از نمونههای خارجی، بدون توجه به زمینه فرهنگی و نیازهای مخاطب داخلی است. تلاش برای بازآفرینی الگوهای موفق خارجی، زمانی که بدون درک عمیق از ساختار درام یا روح اثر انجام شود، نتیجهای جز تولید نسخهای سطحی و بیروح ندارد. چنین آثاری نه اصالت دارند و نه جذابیت؛ و همین امر باعث میشود مقایسه منفی با نمونههای بینالمللی در ذهن مخاطب شکل بگیرد. پر واضح است که حتی نمونههایی برگرفته از رمانها و آثار ارزشمند ادبیات غنی فارسی نیز نتوانستهاند نظر مخاطب را جلب کنند؛ تنها به دلیل ضعف تیمهای سازنده.
مشکلات ساختاری و فنی
مشکل اصلی از مرحله ایدهپردازی و نگارش فیلمنامه آغاز میشود. بیشتر آثار فاقد انسجام روایی و شخصیتپردازی باورپذیر هستند. تولیدات معمولاً شتابزده و بر اساس ملاحظات اقتصادی طراحی میشوند و نه بر پایه فرآیندی اصولی و هنری. کیفیت فنی نیز فاصله زیادی با استانداردهای جهانی دارد. ضعف در تدوین، نورپردازی، طراحی صحنه و جلوههای ویژه کاملاً محسوس است. افزون بر این، حضور بازیگران مشهور اغلب نه برای پیشبرد درام، بلکه صرفاً بهعنوان ابزاری برای جذب مخاطب به کار میرود.
تجربه کاربران و واکنش مخاطبان
کاربران بارها در شبکههای اجتماعی به کیفیت پایین محتوا اعتراض کردهاند. بسیاری معتقدند هزینههای بالای اشتراک با محتوای عرضهشده تناسبی ندارد. از سوی دیگر، سانسور گسترده باعث مخدوش شدن روایت آثار خارجی و حتی داخلی شده و مخاطب را با داستانهای ناقص و بیمعنا مواجه میکند. وجود تبلیغات تجاری آشکار در دل روایت نیز تجربه تماشا را مخدوش کرده و حس بیاعتمادی نسبت به این پلتفرمها ایجاد کرده است. در چنین شرایطی، نمایش تبلیغات بیش از یکبار در جریان پخش سریال، آن هم در پلتفرمی که بابت هر اکانت هزینه بالا دریافت میکند، هیچ معنایی ندارد.
پیامدهای فرهنگی و اقتصادی
ادامه این روند پیامدهای جدی به همراه دارد. کاهش اعتماد عمومی باعث میشود بسیاری از مخاطبان دوباره به سمت دانلود غیرقانونی و منابع غیررسمی سوق پیدا کنند. افت کیفیت آثار همچنین موجب تنزل سلیقه هنری جامعه و بیتوجهی به تولیدات جدیتر میشود. سرمایههای کلانی که میتوانست صرف تولید آثار ماندگار شود، در پروژههای سطحی هدر میرود و نتیجهای جز اتلاف منابع مالی و انسانی ندارد. پلتفرمهای ایرانی نمایش آنلاین، بهجای تمرکز بر ارتقای کیفیت محتوایی و ایجاد ارزش فرهنگی پایدار، بیشتر به سمت سود کوتاهمدت و تولید انبوه آثار کممایه حرکت کردهاند. برای اصلاح این وضعیت، سرمایهگذاری جدی در فیلمنامهنویسی و حمایت از نویسندگان جوان و خلاق ضروری است. همچنین باید به تنوع ژانری توجه شود و حوزههایی مانند علمی–تخیلی، جنایی و مستندهای تحقیقی، که در این پلتفرمها تقریباً غایباند، وارد چرخه تولید شوند. کاهش سانسورهای غیرضروری و احترام به تجربه تماشاگر نیز میتواند بخشی از اعتماد ازدسترفته را بازگرداند. در نهایت، این پلتفرمها باید به جای تقلید سطحی از آثار خارجی، به سمت نوآوری و خلق محتوا با هویتی اصیل و درعینحال جهانی حرکت کنند تا بتوانند جایگاه واقعی خود را در میان مخاطبان تثبیت نمایند.
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهلینک کوتاه :