سهگانه ناممکن؛ معمای امنیت، وابستگی و رقابت

با ورود جهان به «عصر جنگ اقتصادی»، ابزارهای مالی و تجاری جایگزین تسلیحات نظامی شدهاند و قدرتهای بزرگ برای حفظ برتری، از گلوگاههای اقتصادی بهعنوان سلاح بهره میگیرند.
جهان صنعت نیوز – در پی پایان دوران «فراجهانیشدن» دهه ۱۹۹۰، جهان از سال ۲۰۰۶ وارد مرحلهای نوین از رقابت میان قدرتها شده که به آن «عصر جنگ اقتصادی» میگویند؛ دورانی که در آن ابزارهایی چون تحریم، محدودیتهای صادراتی و تعرفهها جایگزین جنگ نظامی شدهاند. در این جنگ اقتصادی، کشورهایی مانند ایران، روسیه و چین در کانون فشارها قرار دارند، در حالی که خود نیز بهتدریج ابزارهای مشابهی را علیه رقبا به کار میبرند. این روند با افزایش رقابت ژئوپلیتیکی و کاهش حمایت عمومی از مداخله نظامی، مسیر تازهای برای منازعات بینالمللی گشوده است که در آن، قدرت اقتصادی به کلید برتری تبدیل شده است.
ماهیت جنگ اقتصادی
جنگ اقتصادی به معنای استفاده از ابزارهای مالی و تجاری برای اعمال فشار بر دولتها، شرکتها و اشخاص است. کشورها با بهرهگیری از گلوگاهها میتوانند جریان تجارت و فناوری را محدود کنند. نمونه تاریخی آن، تنگه بسفر در یونان باستان بود و در دنیای امروز، دسترسی به دلار، سیستم مالی و فناوریهای پیشرفته چنین نقشی را ایفا میکند.
سه هدف اصلی جنگ اقتصادی: ایران، روسیه و چین
در دو دهه گذشته، سه کشور بیش از دیگران هدف مستقیم سیاستهای جنگ اقتصادی بودهاند:
ایران: در دولت باراک اوباما، با اعمال محدودیت بر دسترسی ایران به دلار، تهران به میز مذاکره هستهای کشانده شد. اما با خروج دولت ترامپ از برجام، این مسیر دچار اختلال شد.
روسیه: پس از الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴، به دلیل وابستگی انرژی اروپا به روسیه، تحریمها اثر محدودی داشتند. اما در پی حمله به اوکراین در ۲۰۲۲، تحریمهای گستردهتری اعمال شد. با این حال، چین، هند و ترکیه با ادامه خرید انرژی از روسیه، اثربخشی آنها را کاهش دادند.
چین: نگرانی آمریکا از قدرتیابی فناورانه چین، موجب شد صادرات فناوریهای حساس به این کشور محدود شود. تمرکز ویژه بر فناوری هواوی نشانهای از تلاش ایالات متحده برای جلوگیری از تبدیل چین به یک قدرت ژئوپلیتیکی مبتنی بر فناوری است.سه محرک اصلی گسترش جنگ اقتصادی
چرا جنگ اقتصادی گسترش یافته است؟
گسترش جنگ اقتصادی از سال ۲۰۰۶ ناشی از سه عامل کلیدی است. اول، فراجهانیشدن دهه ۹۰ که با رشد تجارت، ادغام اقتصادهای نوظهور و نقش حیاتی نیمههادیها همراه بود. دوم، افول حمایت عمومی از جنگ نظامی پس از تجربه افغانستان و عراق و سوم، بازگشت رقابت قدرتهای بزرگ با روسیه و چین، که سلاح هستهای آنها نیز مانع جنگ مستقیم شده و جذابیت ابزارهای اقتصادی را افزایش داده است.
البته باید توجه داشت که قدرت گلوگاهها همیشگی نیست. چین با ترویج استفاده از یوان در پی کاهش وابستگی به دلار است و محدودیت نیمههادیها، نوآوری بومی این کشور را تقویت کرده است. همچنین، پکن با اعمال محدودیت صادراتی بر مواد معدنی حیاتی همچون گالیوم و ژرمانیوم نشان داده که خود میتواند از سلاح اقتصادی بهره گیرد.
سهگانه ناممکن در نظم جهانی
نظریهای با عنوان «سهگانه ناممکن» وجود دارد که بر اساس آن کشورها نمیتوانند همزمان از سه مؤلفه وابستگی متقابل اقتصادی، امنیت اقتصادی و رقابت ژئوپلیتیکی بهرهمند شوند. در دوران جنگ سرد، رقابت و امنیت وجود داشت اما وابستگی متقابل نه. در عصر فراجهانیشدن، امنیت و وابستگی همزمان ممکن شد، اما با بازگشت رقابت قدرتهای بزرگ، امنیت در سایه وابستگی تهدید میشود. همهگیری کرونا نیز هزینه اتکای بیش از حد به چین را برجسته ساخت.
در این شرایط آینده محتملتر یا تقسیم اقتصاد جهانی به دو بلوک به رهبری آمریکا و چین است یا سناریوی نگرانکنندهتر یعنی حرکت کشورها به سمت خودکفایی و سرمایهگذاری صرفاً داخلی که نمونه آن در سیاستهای تعرفهای ترامپ مشهود است.
به طور کلی تحولات اخیر نشان میدهد که ابزارهای اقتصادی بهطور فزایندهای جایگزین ابزارهای نظامی شدهاند. با این حال، دوام و اثرگذاری این سیاستها وابسته به پویایی گلوگاهها و واکنش متقابل قدرتهای بزرگ است. در این میان، ایالات متحده با چالشی مضاعف روبهروست: حفظ برتری اقتصادی و فناورانه در جهانی که بیش از هر زمان دیگر درگیر رقابت ژئوپلیتیکی و فشار برای امنیت اقتصادی است.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :