پایان دریاچه ارومیه، خسوفی برای طبیعت ایران

خشک شدن کامل دریاچه ارومیه، که تصاویر ماهوارهای ناسا آن را تأیید کردهاند، زنگ خطری جدی برای محیط زیست، سلامت انسان و آینده اقتصادی شمالغرب کشور به صدا درآورده است؛ با این حال کارشناسان میگویند هنوز کورسوی امیدی برای احیای این پهنه آبی ارزشمند باقی مانده است.
سارا پوردلجو – جهان صنعت نیوز: دریاچه ارومیه، همراه با اشکهای ما برای روزهایی که فریاد زدیم «به داد این بخش از طبیعت حیرتآور ایران زیبایمان برسید»، خشک شد. روزی که با خشک شدن دریاچه ارومیه آغاز میشود، پایان آن نیز خسوف است. جدیدترین تصویر ناسا از دریاچه ارومیه، خبر از خشک شدن کامل آن میدهد؛ موضوعی که بارها درباره آن هشدار داده شد اما نسبت به آن بیتوجهی شد. چراکه هزینه تأمین آب مورد نیاز این دریاچه بسیار کمتر از بهایی بود که امروز باید برای پیامدهای خشک شدن آن بپردازیم. اکنون پرسش اصلی این است که آیا اندک امیدی برای احیای دریاچه ارومیه باقی مانده است یا خیر؟
بر همین اساس، گفتوگویی با بهروز دهزاد، کارشناس محیط زیست، انجام دادیم.
کورسوی امید برای ارومیه
هنوز بسیار زود است که قضاوت کنیم و بگوییم «ما نتوانستیم». به هر حال، اگر اقدامات درست بر اساس اصول علمی رعایت و اجرا شوند، این امکان وجود دارد که دریاچه ارومیه دوباره به حیات بازگردد؛ نه به حالت اولیه و کامل گذشته، بلکه به شکلی که بتواند دوباره زنده شود و نقش طبیعی خود را ایفا کند. متأسفانه، من و سایر کارشناسان سالها در این زمینه هشدار داده و پیامدها را به مسئولان گوشزد کرده بودیم، اما به دلیل نبود یک مرکز تصمیمگیری واحد برای مدیریت دریاچه ارومیه، هیچگاه به نتیجه نرسیدیم و در نهایت به شرایطی رسیدیم که امروز شاهد آن هستیم.
اگر بخواهیم پیامدهای وضعیت کنونی دریاچه ارومیه را برشماریم، تعداد آنها بسیار زیاد است. مهمترین پیامد، فقدان آب است. نبود یک گستره آبی فوقالعاده مهم در منطقه، آثار متعددی بهجا گذاشته است: تنظیم آبوهوا مختل شده، کنترل ریزگردها از دست رفته، تولیدات منطقه آسیب دیده و منافع اقتصادی مرتبط با طبیعتگردی و گردشگری نیز از بین رفته است. در مقابل، اکنون با یک پهنه خاکی مواجهیم که همان کف خشکشده دریاچه است. این خاک به دلیل ریزدانه بودن، بهراحتی با وزشهای خفیف باد جابهجا میشود. در حال حاضر، این ریزگردها، که در ترکیب آنها نمک نیز وجود دارد، به سمت باغها، مناطق مسکونی و کشتزارها حرکت میکنند و حیات این مناطق را تهدید کردهاند؛ خسارات زیادی هم تاکنون به بار آمده است.
نبود مدیریت درست و یکپارچه، این آشفتگی را تشدید کرده و همچنان ادامه دارد. بیشترین خسارتی که در این زمینه متحمل شدهایم، ابعاد فرهنگی و تاریخی دارد. برای مثال، گونهای سختپوست منحصربهفرد تنها در دریاچه ارومیه وجود داشت که در جهان بینظیر بود. این گونه ارزش بالایی داشت، اما در سالهای اخیر توسط افراد غیرمجاز بهطور بیرحمانه صید شد و اکنون مقدار بسیار اندکی از آن باقی مانده است. افزون بر آن، دریاچه یکی از بزرگترین زیستگاههای پرندگان مهاجر بود که گذشته از خلق صحنههای بسیار زیبا برای گردشگران، نقشی مهم در کنترل طبیعی آفات و حشرات منطقه ایفا میکرد. این چرخه نیز اکنون از میان رفته است.
آبهایی که به سمت دریاچه ارومیه جریان داشتند، امروز سرگردان ماندهاند. طبیعت چنین منطقی دارد که آبهای جاری در نهایت به یک نقطه برسند و آنجا تجمع کنند؛ اما اکنون چنین اتفاقی نمیافتد.
ریزگردهای برخاسته از ارومیه، سرطانزاست!
همانطور که اشاره شد، دریاچه ارومیه محل نهایی تجمع آبهای سطحی منطقه بود. این آبها در مسیر حرکت خود مواد مختلفی، از جمله فلزات و ترکیبات آلی، را با خود حمل میکردند و در دریاچه رسوب میدادند. اکنون که دریاچه خشک شده است، این رسوبات همراه با خاک بهصورت ریزگرد در فضا پراکنده میشوند. در میان آنها موادی آسیبرسان وجود دارد که میتواند به سلامت انسان و محیط زیست لطمه بزند. هرچند هنوز تحقیق منسجم و مستقلی ارائه نشده است که رابطه مستقیم این ریزگردها با بیماریهایی همچون سرطان را اثبات کند، اما بر اساس شواهد میتوان گفت چنین خطری وجود دارد.
اخبار برگزیدهمحیط زیستلینک کوتاه :