از بریتانیا تا آسیا؛ بازنگری در آینده راهبردهای صنعتی

راهبردهای صنعتی انسانمحور با تمرکز بر مشاغل خوب و ارتقای مهارتها، بهعنوان پاسخی فراگیر به ناکارآمدی مدلهای بخشمحور در رشد اقتصادی، توجه جهانی را به خود جلب کردهاند.
جهان صنعت نیوز – در پی رشد ضعیف اقتصادهای غربی و موفقیت کشورهای آسیایی در بهرهگیری از راهبردهای صنعتی، توجه جهانی به این سیاستها افزایش یافته است. گرچه مدلهای بخشمحور مانند راهبرد صنعتی بریتانیا مزایایی دارند، اما برای تحقق رشد فراگیر کافی نیستند و نیاز به نگاهی جامعتر به اکوسیستم رشد وجود دارد. پیشنهاد جایگزین، تمرکز بر سیاستهای صنعتی انسانمحور با محوریت مشاغل خوب و ابزارهایی مانند «پلهبرقی فرصت» است که هم بهرهوری و دستمزد را افزایش میدهد و هم مسیر پیشرفت اجتماعی را هموار میسازد.
بازاندیشی در راهبردهای صنعتی؛ از تمرکز بخشی تا اقتصاد انسانمحور
راهبردهای صنعتی این روزها در سراسر جهان بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. عامل این اشتیاق تازه، ترکیب رشد ضعیف در بسیاری از اقتصادهای غربی و موفقیت آشکار چنین راهبردهایی در تحریک رشد در بخش بزرگی از آسیا از کرهجنوبی گرفته تا سنگاپور بوده است.
برنامههای حاصل از این رویکرد اشکال گوناگونی دارند اما یک ویژگی مشترک همهی آنها تمرکز بر مجموعهای از بخشهای «ابرستاره» است. راهبرد به معنای انتخابکردن است تا بتوان از بخشهای برگزیده در مقیاس وسیع حمایت کرد. در شرایط محدودیت مالی، حمایت از بخشهایی که بیشترین ظرفیت را دارند، منطقی و هدفمند به نظر میرسد.
نمونهای از این رویکرد، راهبرد صنعتی دولت بریتانیا است که امسال منتشر شد. بخش اصلی آن شامل مجموعهای از راهبردهای هدفمند برای هشت بخش صنعتی در بریتانیا بود که براساس معیارهای مختلف، بیشترین ظرفیت رشد را داشتند. این بخشها شامل تولیدات پیشرفته، علوم زیستی، صنایع خلاق و خدمات مالی میشدند.
این رویکرد مزایای خود را دارد، چرا که عمل را بر مجموعهای محدود از خوشههای صنعتی رقابتی بینالمللی متمرکز میکند. همچنین ایجاد یک نهاد مستقل نظارتی (شورای راهبرد صنعتی) و قرار دادن آن بر پایهای قانونی، احتمال کنار گذاشتهشدن این برنامه در اثر تغییرات سیاسی آینده را کاهش میدهد؛ اتفاقی که در گذشته رخ داده است.
محدودیتهای تمرکز بخشی
با این حال روشن است که یک طرح صرفاً متمرکز بر بخشها، به خودی خود بیش از حد محدود و ناقص است تا بتواند چشمانداز رشد را به شکلی معنادار و فراگیر ارتقا دهد. به عنوان مثال اکثریت مشاغل بریتانیا در اقتصاد «روزمره» قرار دارند، نه در اقتصاد «ابرستاره» — خدمات عمومی و سلامت، خردهفروشی و مهمانداری، توزیع و ساختوساز.
با چنین ترکیبی از بخشها رشد در بخشهای ابرستاره بهتنهایی برای ایجاد رشدی قوی و فراگیر کافی به نظر نمیرسد. به بیان دقیقتر، باید به نسخهای فوقالعاده پرقدرت از اقتصاد «چکیدن به پایین» باور داشت؛ مدلی که اثرات سرریز عظیمی را از بخشهای ابرستاره به اقتصاد روزمره فرض میکند. اما شواهد تجربی و بینالمللی چندانی برای تأیید این باور وجود ندارد.
نیاز به اکوسیستم رشد
ایراد طراحی دوم این است که تمرکز بالا به پایین بر قدرت بخشی، خطر نادیدهگرفتن اکوسیستم رشد پشتیبان از پایین به بالا را در پی دارد. این اکوسیستم شامل دسترسی به نیروی کار با مهارتهای مناسب، مسکن، حملونقل و منابع مالی است. یک راهبرد صنعتی مؤثر و فراگیر باید این ریشهها را هم در اقتصاد ابرستاره و هم در اقتصاد روزمره تقویت کند. بدون این رشد نه قابل اجرا (برای کسبوکارها) خواهد بود و نه مطلوب (برای شهروندان).
راه دیگری نیز وجود دارد؛ رویکردی که توسط یکی از طرفداران برجسته سیاست صنعتی، دنی رودریک از دانشگاه هاروارد، پیشنهاد شده است. «سیاست صنعتی برای مشاغل خوب» رودریک، مهارتهای بالا و مشاغل خوب را در مرکز راهبرد صنعتی قرار میدهد، هم بهعنوان ابزاری برای تحقق رشد فراگیر و قوی (از نظر اقتصادی) و هم بهعنوان هدفی مستقل (از نظر اجتماعی).
پیادهسازی این رویکرد وظیفه کمیسیون رشد فراگیر برای «مرجع ترکیبی شهرستانهای شرق میدلندز» بوده است. بخش محوری این گزارش «پلهبرقی فرصت» است؛ ابزاری تحلیلی برای درک و هماهنگسازی اجزای مختلف اکوسیستم رشد، از بالا به پایین و از پایین به بالا، در سطح بسیار محلی.
پلهبرقی فرصت
پلهبرقی فرصت میتواند مسیرهای عملی ارتقای شغلی و مهارتی برای کارگران فراهم کند؛ برای کسبوکارها اطلاعاتی درباره زنجیره استعدادهایی که باید پرورش دهند تا رشد کنند؛ برای نهادهای آموزشی دادههایی درباره برنامههای مورد نیاز برای پاسخگویی به نیازهای محلی و برای دولتها راهنمایی برای حمایت از سرمایهگذاری در مسکن، حملونقل و خدمات درمانی. نکته مهم این است که این ابزار، هماهنگی اقدامات میان ذینفعان مختلف را برای دستیابی به رشد فراگیر ممکن میسازد.
برخلاف راهبرد صنعتی متمرکز بر بخشها، سیاست صنعتی متمرکز بر مشاغل برای ایجاد اثرات سرریز قوی و گسترده، اقتصادی و اجتماعی طراحی شده است. اثرات اقتصادی از طریق افزایش بهرهوری و دستمزد کارگران هم در اقتصاد روزمره و هم در اقتصاد ابرستاره حاصل میشود، هرچند با نرخها و سطوح متفاوت؛ همه اینها به لطف پلهبرقی فرصت. این را میتوان «اقتصاد چکیدن به بالا» نامید.
مزایای اجتماعی راهبرد صنعتی انسانمحور نیز به همان اندازه مهماند. مسیر بهبود رفاه از دل افزایش فرصتها میگذرد. با این حال، در حال حاضر، فرصت و تحرک اجتماعی در بسیاری از کشورها متوقف شده است، بهویژه برای کارگران کممهارت. پلهبرقی فرصت مسیرهای عملی پیشرفت در دستمزد و بهرهوری را برای کارگران، فارغ از محل یا شغلشان، فراهم میکند.
وظیفه نخست دولت محافظت از شهروندان است یعنی ایجاد کف ایمن و مطمئن. وظیفه دوم فراهمکردن مسیرهایی برای پیشرفت آنهاست؛ نردبانی بلندتر و محکمتر. ناتوانی در فراهمکردن این نردبان، بهویژه برای کسانی که در اقتصاد روزمره هستند، به توضیح نارضایتی گسترده عمومی کمک میکند. یک رویکرد متمرکز بر مشاغل در سیاست صنعتی میتواند این نردبانها را بازسازی کند و همراه با آن، رشد فراگیر را احیا نماید. اما در غیاب چنین رویکردی، دولتها با خطر گرفتارشدن در همان «پلهبرقی پایینبر» مواجهاند که بسیاری از شهروندانشان در آن گرفتار شدهاند.
اقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :