شمشیر تیز، دست لرزان؛ بازدارندگی در عصر عملیات خاکستری

ورود پهپادهای روسی به لهستان و واکنش ناتو بار دیگر ضعف بازدارندگی غرب را آشکار کرد؛ ضعفی که در برابر تهدیدات روسیه، چین و کاهش اعتماد به آمریکا میتواند نظم جهانی را شکنندهتر کند.
جهان صنعت نیوز – وقتی روسیه در هفته گذشته نزدیک به دو دوجین پهپاد را وارد حریم هوایی لهستان کرد، ناتو نشان داد که در سرنگونی تهدیدها عملکردی بسیار خوب دارد. نیروهایی از آلمان، ایتالیا، هلند و لهستان بهطور مشترک جنگندهها، بالگردها، سامانههای موشکی و یک هواپیمای پیشرفته شناسایی را بهکار گرفتند. چندین پهپاد بیسرنشین نابود شدند، بدون هیچ تلفات زمینی. این حادثه یکی از بزرگترین نفوذها به قلمرو ناتو در تاریخ این پیمان بود و اروپاییها میتوانند از کارآمدی دفاع خود خرسند باشند. اما آنچه باید بیشتر موجب نگرانی شود، این است که روسیه اساساً جرات کرد این کار را انجام دهد.
چالش بازدارندگی غرب
کشورهای غربی در بازداشتن دشمنان خود مشکل دارند و تحریکات یکی پس از دیگری رخ میدهد. علیرغم اعتراضهای شدید بسیاری از رهبران اروپایی، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا حدس زد که شاید پهپادهای روسیه «به اشتباه» وارد لهستان شده باشند. چند روز بعد، پهپادی روسی وارد حریم هوایی رومانی شد و تا زمانی که وارد اوکراین شد، توسط جنگندههای رومانیایی تعقیب گردید. در آنسوی دنیا، چین طی هفتههای اخیر کنترل خود بر منطقه مورد مناقشه در دریای جنوبی چین را تشدید کرده است. مقامات پکن در همین ماه ایجاد یک «منطقه حفاظت دریایی ملی» در اطراف اسکابارو شول را اعلام کردند؛ جزیرهای خالی از سکنه که اهمیت استراتژیک آن به حدی است که در سال ۲۰۱۶ باراک اوباما به شی جینپینگ هشدار داد که تصرف آن توسط چین میتواند به واکنش نظامی آمریکا منجر شود. در ۱۶ سپتامبر، کشتیهای گشتزنی چین اطراف این جزیره را پر کردند، با توپهای آبپاش به قایقهای فیلیپینی حمله و یکی از نیروهای گارد ساحلی این کشور را زخمی کردند؛ این در حالی است که فیلیپین متحد آمریکا محسوب می شود.
کریس کرمیداس-کورتنی، کارشناس مرکز سیاست اروپا که سالها پیش در واحد ارتش آمریکا در آلمان مأمور رصد حریم هوایی در برابر نفوذ شوروی بوده، برای توضیح چالشهای امروز غرب مثالی میزند: اگر ۱۹ هواپیمای شوروی وارد حریم هوایی ناتو میشد، واکنشی عظیم رخ میداد — از سرنگونی متجاوزان گرفته تا نمایشهای قدرت گسترده. امروز روسیه روی این شرط بسته است که غرب «شمشیری تیز اما دستی لرزان» دارد. دفاع اخیر ناتو از لهستان موفق بود، اما هزینهای غیرقابل دوام داشت: موشکهایی با بهای میلیون دلاری برای نابودی پهپادهایی ۲۰ هزار دلاری. برای بازداشتن ولادیمیر پوتین، اروپا ممکن است مجبور شود دست به ریسک بزند؛ مثلاً توقیف کشتیهای نفت روسی یا تعهدات جسورانهتر در کمک به اوکراین. به بیان دیگر، شجاعت سیاسی به همان اندازه موشکهای پیشرفته ضروری است.
اصول بازدارندگی در جنگ سرد
وحدت سیاسی ناتو تحت تأثیر فشارهای ترامپ بر متحدان و تردیدهای آشکار او درباره تعهد آمریکا به دفاع جمعی تضعیف شده است. در همین حال، توان غرب برای توافق بر سر واکنشی قوی به لیل مهارت روسیه در اجرای حملات مبهم و قابل انکار محدود میشود. این اقدامات میتواند شامل پهپادها، حملات سایبری یا عملیات «منطقه خاکستری» باشد؛ از خرابکاری و ترور گرفته تا قطع عمدی کابلهای اینترنت زیردریایی. در دوران جنگ سرد، «یک صفحه شطرنج داشتیم که روی آن بازی میکردیم و جای مهرهها معلوم بود. حالا نه صفحهای هست و نه قواعدی».
آمریکا و متحدانش دههها توان خود را برای بازداشتن شوروی به کمال رساندند. رهبران سیاسی و نظامی بر این اصل تکیه داشتند که پیشگیری از یک حمله پیش از وقوع، آسانتر از جبران پیامدهای آن پس از وقوع است.
«بازدارندگی از طریق مجازات» متکی بر تهدیدات قابلاعتماد برای تحمیل هزینههای غیرقابل تحمل بر مهاجم بود. در جنگ سرد، این شامل نابودی هستهای متقابل تضمینشده میشد. «بازدارندگی از طریق انکار» هدف داشت با قدرت فیزیکی متجاوزان را ناکام بگذارد. قدرت آتش آمریکا باعث میشد حمله به خاک اصلی ایالات متحده غیرقابل تصور باشد. در همین حال، متحدان زیر پوشش «بازدارندگی گسترده» قرار داشتند؛ گاهی با میزبانی سلاحهای هستهای آمریکا یا قرار گرفتن زیر چتر هستهای آن.
شارل دوگل، رئیسجمهور آن زمان فرانسه، در توجیه نیاز کشورش به بازدارندگی مستقل هستهای پرسید: آیا آمریکا حاضر است «نیویورک را برای پاریس» قربانی کند؛ یعنی برای انتقام از حمله شوروی به فرانسه وارد جنگ هستهای شود؟ دیگر رهبران امیدوار بودند حضور نیروهای آمریکایی در خاکشان مانند «سیمخاردار» عمل کند؛ اگر حمله دشمن خون آمریکاییها را میریخت، این کشور بزرگ به سرعت به کمکشان میآمد.
نظم شکننده امروز
اوریانا اسکایلار ماسترو از دانشگاه استنفورد میگوید در دوران جنگ سرد، آمریکا و شوروی تلاشهای قابل توجهی برای کنترل خطرها انجام میدادند. او در آرشیوها به جزئیاتی از تماسهای محرمانه دو قدرت دست یافته که هدف آن جلوگیری از کشتهشدن مستشاران شوروی توسط حملات هوایی آمریکا در ویتنام بود. امروز اما رقابت دوقطبی جای خود را به وضعی آشفتهتر و دشوارتر داده است. او بهعنوان متخصص چین میگوید شواهد بسیاری وجود دارد که چین در تلاش است امنیت ملی آمریکا را در فضا یا از طریق حملات سایبری تضعیف کند. اما چنین اقدامات تهاجمی اغلب سخت بازداشتنی هستند، زیرا «قابل انکار و برگشتپذیر»اند.
«اول آمریکا» یعنی «آمریکا تنها»
در همین حال، متحدان به قابلیت اعتماد آمریکا مشکوکاند؛ موضوعی که پیش از ترامپ هم وجود داشت. رجوع به کتاب «مرز بیقرار: رقبای در حال صعود، متحدان آسیبپذیر و بحران قدرت آمریکا» نوشته یاکوب گریگل و آ. وس میچل، منتشرشده در ۲۰۱۷، آموزنده است. نویسندگان یادآور میشوند که اوباما هم نگاه شکاکی به تعهدات جهانی داشت. رئیسجمهور دموکرات در ۲۰۱۴ وقتی روسیه به اوکراین حمله کرد و کریمه را ضمیمه نمود، از مداخله خودداری کرد و آن را نزاعی منطقهای دانست که منافع حیاتی آمریکا را درگیر نمیکرد. در همان سالها، شرکای دیرینهای از لهستان گرفته تا کشورهای خلیج فارس و ژاپن به دلیل کاهش اعتمادشان به آمریکا شروع به تسلیح مجدد کردند.
با این حال، به دفاع از اوباما باید گفت او هرچند در عمل واقعگرایی بیاحساس بود اما اتحادها را منبع قدرت آمریکا میدانست. فلسفه «اول آمریکا»ی ترامپ گرایشی نیهیلیستیتر دارد. خاک اصلی آمریکا همچنان بهطرز هولناکی نیرومند است. اما دشمنان فرصتی برای تفرقهافکنی در غرب یافتهاند و آنها به این آسانی بازداشته نخواهند شد.
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :