بازی دوگانه اردوغان در زمین سوریه
مهدی مطهرنیا * از این جهت در صحنه سیاست داخلی به دنبال ایجاد فضای مناسب برای توجیه سرکوب مخالفان در قالب کودتا انجام شده و استفاده از کودتا برای سرکوب را در نظر گرفته است. در سطح بین المللی نیز در سیاست خارجی بر آن است که نوعی رئال پراگماتیسم ترکی را به نمایش بگذارد، به این گونه که از یک سو با نزدیک شدن به ایالات متحده آمریکا در اشکال متفاوت و ایجاد توازن قدرت در محیط عملیاتی خاورمیانه استفاده کند و از سوی دیگر با نزدیک شدن به مسکو زمینه هایی را ایجاد کند که رابطه موجود میان اردوغان و روس ها در مناطقی چون سوریه و عراق موجب ایجاد اصطکاک بیشتر با روسیه یا حامیان روسیه در منطقه قرار نگیرد.
اردوغان به دنبال آن است که در فضای حاشیه ای میان شرق و غرب بتواند از برگ شرق برای گرفتن امتیاز از غرب و با برگ غرب برای گرفتن امتیاز از شرق به گونه ای استفاده کند که در یک زمان معین ترکیه بتواند قدرتمندتر از آن در معادلات منطقه ای در خاورمیانه تاثیرگذار باشد و بدین ترتیب بتواند امتیازهای بیشتری از اصحاب قدرت در هندسه جهانی آینده قدرت کسب کند، به این ترتیب اردوغان از یک سو با روس ها همکاری کرده و در سوچی در پی ایجاد فضای مناسب با ایران و روسیه در باب سوریه می اندیشد و از طرف دیگر با توجه به جایگاه و قدرت آمریکا در حوزه خاورمیانه تلاش دارد که اصطکاک های موجود میان آنکارا و واشنگتن را به گونه ای مدیریت کند که این اصطکاک ها موجب نقض جایگاه ترکیه در حوزه سیاست خارجی آمریکا نشده و بتواند از پشتیبانی های آمریکا نیز در سرکوب کردها و اعمال سیاست های داخلی خود در سرکوب مخالفان به نام کودتا بهره برداری های خاص خود را داشته باشد.
این همان رئال پراگماتیسم ترکی است که به گونه ای رونوشتی از سیاست خارجی پوتین به عنوان رئال پراگماتیسم روسی محسوب می شود که تلاش های خاصی را در این زمینه به نمایش گذاشته و توانسته جایگاه مقتدرانه ای در روسیه کنونی داشته باشد و نقش یک رهبر شخصی مدرن را در روسیه کنونی بازی کند به گونه ای که از او به عنوان یک تزار کوچک در مسکو نام برده می شود و اکنون اردوغان هم یک سلطان کوچک در آنکارا است.
در عین حال، اکنون بسیاری از بازیگران خاورمیانه از جمله ترکیه، ایران و کشورهای عربی بر آن هستند تا مرکز ثقل اصطکاک خاورمیانه را دوباره از خلیج فارس به سمت سوریه ببرند و در حالی که توجهات به سوریه جلب است بتوانند راه حلی برای مسئله خلیج فارس و مسائل حاشیه ای ناشی از اصطکاک شدید ایران و آمریکا فراهم کنند. اکنون آمریکا به طور علنی از زبان برایان هوک ایران را با الفاظ شدیدالحنی مورد خطاب قرار داده و با توجه به تحریم های کشنده آمریکا در مسائل اقتصادی از یک سو و از طرف دیگر آماده سازی افکار عمومی برای اعمال فشار بیشتر علیه تهران از طرق مختلف دیپلماتیک و فرا اقتصادی، اکنون ماجرای سوریه و مطرح شدن دوباره آن در قالب یک بحران بین المللی می تواند تا حدودی توجهاتی را از خلیج فارس به سمت سوریه معطوف کرده و از این جهت این مسائل به نفع ایران تمام می شود.
*کارشناس مسائل بین الملل
یادداشتلینک کوتاه :