چرخش معادلات خاورمیانه؛ ایران به بازتعریف راهبرد دفاعی روی آورد؟

تحولات یک سال اخیر در خاورمیانه با تغییر موازنه قدرت در سوریه و لبنان و افزایش فشارهای اسرائیل، راهبردهای امنیتی و دفاعی ایران را با چالشهای تازه مواجه کرده و تهران را به بازتعریف الگوی بازدارندگی و جستوجوی مسیرهای جدید برای تقویت توان دفاعی و دیپلماتیک سوق داده است.
جهان صنعت نیوز – تحولات پرشتاب در یک سال گذشته خاورمیانه، معادلات امنیتی و راهبردی ایران را بهطور جدی تحت تأثیر قرار داده است. تغییرات در صحنه میدانی، تغییر موازنه قدرت در سوریه و لبنان و تشدید فشارهای امنیتی اسرائیل، مجموعهای از شرایط پیچیده را برای ایران رقم زده است؛ شرایطی که نهتنها محدودیتهایی برای سیاستهای منطقهای ایجاد کرده بلکه فرصتهایی تازه برای بازنگری و بازتعریف رویکردهای دفاعی و دیپلماتیک پیش روی تهران قرار داده است.
تحولات منطقهای و کاهش نقش حلقههای سنتی نفوذ
یکی از مهمترین رخدادها، تحولات در سوریه و روی کار آمدن دولتی جدید با رویکردی متفاوت نسبت به محور مقاومت است. در طول دهههای گذشته، دمشق نهتنها شریک استراتژیک تهران محسوب میشد بلکه بستر اصلی برای حمایت لجستیک از حزبالله لبنان نیز به شمار میرفت. تغییر موضع حاکمیت سوریه و گرایش آن به ترکیه و برخی کشورهای منطقه موجب محدود شدن مسیرهای سنتی انتقال تسلیحات و تجهیزات به حزبالله شده است.
این تغییرات با تشدید حملات اسرائیل به کاروانها و انبارهای تسلیحاتی در خاک سوریه همزمان شد. بهاینترتیب، شبکهای که طی سالها بهعنوان پشتوانه راهبردی ایران در محور مقاومت عمل میکرد، اکنون با موانع جدی روبهروست.
پیامدهای فشارهای امنیتی اسرائیل
جنگ ۱۲ روزه اخیر میان ایران و اسرائیل نقطه عطفی در معادلات بازدارندگی منطقه بود. هرچند ایران توانست با موشکهای خود هزینههایی بر اسرائیل تحمیل کند اما سامانههای دفاعی اسرائیل مانع از آن شد که این حملات تأثیر راهبردی مورد انتظار را داشته باشد. علاوه بر آن، آسیب بخشی از سامانههای پدافند هوایی ایران بهویژه سامانههای اس-۳۰۰ و هدف قرار گرفتن برخی تجهیزات موشکی و هوایی، ضعفهایی را آشکار ساخت که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
این شرایط سبب شده که توان بازدارندگی ایران تا حدی کاهش یابد و ضرورت بازسازی فوری زیرساختهای دفاعی بیش از پیش احساس شود.
ضرورت بازنگری در الگوی بازدارندگی
تحلیلگران معتقدند که راهبرد سنتی ایران مبتنی بر اتکا به گروههای مقاومت منطقهای اکنون با محدودیتهایی مواجه است. حزبالله لبنان که طی سالها نقش اصلی در بازدارندگی ایفا میکرد، پس از حملات اسرائیل با چالشهای جدی سازمانی و عملیاتی مواجه شده است. از سوی دیگر، گروههای مقاومت در یمن و عراق اگرچه توانستهاند تهدیداتی علیه منافع رقبای منطقهای ایجاد کنند اما توان آنها در سطحی نیست که جایگزین نقش حزبالله شود.
به همین دلیل، ایران ناگزیر است علاوه بر تداوم حمایت از جبهه مقاومت، تمرکز اصلی خود را بر بازسازی توان دفاعی مستقیم قرار دهد؛ بهویژه در حوزه پدافند هوایی و نوسازی تجهیزات راهبردی.
مسیرهای جدید برای تأمین توان دفاعی
ایران طی سالهای اخیر در توسعه موشکهای بومی از جمله سامانههای هایپرسونیک و موشکهای دوربرد موفقیتهایی داشته است. بااینحال، ضعف در حوزه دفاع هوایی و هواپیماهای پیشرفته همچنان پابرجاست.
روسیه که در سالهای گذشته شریک اصلی دفاعی ایران بود، به دلیل جنگ اوکراین و روابط پیچیده با اسرائیل نتوانسته تعهدات خود را بهطور کامل اجرا کند. قرارداد خرید جنگندههای سوخو-۳۵ نیز تاکنون در هالهای از ابهام باقی مانده است. در این شرایط، نگاه تهران بیش از پیش به سمت چین معطوف شده است.
پکن که در سالهای اخیر نقش فعالی در روابط ایران و عربستان ایفا کرده و روابط اقتصادی گستردهای با تهران دارد، میتواند شریک مهمی در حوزه دفاعی نیز باشد. تجهیز ایران به سامانههای پدافندی مدرن مانند HQ-9 یا نوسازی ناوگان هوایی با جنگندههای نسل جدید ساخت چین، بخشی از گزینههایی است که در محافل کارشناسی مطرح میشود.
فرصتها و چالشهای پیشرو
هرچند دستیابی به تجهیزات جدید میتواند بخشی از شکاف دفاعی ایران را پوشش دهد، اما کارشناسان تأکید دارند که بازدارندگی پایدار تنها از مسیر ترکیب چند عامل محقق میشود: توان موشکی بومی پیشرفته، پدافند هوایی کارآمد، همکاریهای منطقهای و بینالمللی و انسجام در راهبرد جبهه مقاومت.
از این منظر، ایران در شرایطی قرار دارد که باید میان بازدارندگی هستهای یا تقویت توان متعارف و بومی انتخاب کند. گزینه دوم نهتنها از منظر امنیتی کمهزینهتر است بلکه میتواند در چارچوب همکاریهای منطقهای و بینالمللی نیز مقبولیت بیشتری بیابد.
ایران در آستانه بازتعریف راهبرد منطقهای
واقعیت این است که سازه راهبردی که طی دو دهه گذشته بازدارندگی ایران را شکل میداد، اکنون بخشی از کارکرد خود را از دست داده است. اما این امر به معنای تضعیف کامل جایگاه ایران نیست. بلکه برعکس فرصتی است تا تهران با بازتعریف اولویتهای دفاعی و بهرهگیری از ظرفیتهای نوین، جایگاه خود را در معادلات منطقهای تثبیت کند. به نظر میرسد آینده سیاست منطقهای ایران در گرو سه عامل کلیدی است: بازسازی فوری پدافند هوایی و توان متعارف دفاعی، تنوعبخشی به شرکای بینالمللی، بهویژه در حوزه دفاعی و فناورانه و بازآفرینی راهبرد جبهه مقاومت با توجه به شرایط جدید.
اگر این سه محور بهصورت همزمان پیگیری شود، ایران میتواند با وجود فشارهای فزاینده، بازدارندگی مؤثر خود را بازسازی کرده و جایگاه منطقهایاش را در شرایط جدید حفظ و حتی تقویت کند.
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :