مکانیزم ماشه؛ آخرین دوئل دیپلماتیک

قطعنامه پیشنهادی کره جنوبی برای تمدید تعلیق تحریمها علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل با مخالفت قاطع روبرو شده و روند فعالسازی مکانیزم ماشه به مرحله حساس و تعیینکنندهای رسیده است. در حالی که اختلافات سیاسی داخلی ایران و واکنشهای بینالمللی بالا گرفته، برخی کارشناسان اقتصادی بر کماثر بودن تحریمهای سازمان ملل نسبت به تحریمهای آمریکا تاکید دارند و تقویت روابط با شرق را راهکار مقابله میدانند.
هما میرزایی- جهان صنعت نیوز: همزمان با ارائه قطعنامه پیشنهادی کره جنوبی به عنوان رئیس دورهای شورای امنیت سازمان ملل در ۱۹ سپتامبر برای تمدید تعلیق تحریمها و حفظ اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱، دیپلماسی بینالمللی وارد مرحله حساستری شده است. این قطعنامه با ۴ رأی موافق، ۲ رأی ممتنع و ۹ رأی مخالف روبرو شد و در صورت تصویب، تحریمهای پیش از ۲۰۱۵ مجدداً فعال خواهند شد. اعضای شورای امنیت تا ۲۸ سپتامبر فرصت دارند پیشنویس جایگزین ارائه کنند تا مانع فعال شدن مکانیزم اسنپبک شوند، اما امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه با تاکید بر قطعی بودن بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران در قالب مکانیسم ماشه در پایان سپتامبراینگونه میگوید: « آخرین اخباری که از طرف ایرانیها داریم جدی نیست. وزیر خارجه ایران سعی کرد پیشنهاد معقولی برای رسیدن به توافق با قدرتهای اروپایی ارائه کند، اما حمایت سایر اعضای دولت ایران را به دست نیاورد.» این ادعا به شدت از سوی عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران رد شده و اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه، نیز در پیامی در صفحه توییتر خود مینویسد: «چرا رئیسجمهور مکرون باید برای رد پیشنهادی که خودش اعتراف میکند پیشنهاد معقولی از جانب ایران بوده است، با عجله یک کانال تلویزیونی اسرائیلی را انتخاب کند و در عوض به مخاطبان منتخب خود اطمینان بدهد که اسنپبک قطعی است؟»
در حالیکه اعلام این خبر در روز گذشته کافی بود تا قیمتها در بازار داخلی ایران دوباره وارد فاز صعودی شوند، بسیاری از کارشناسان فعال شدن اسنپبک را کم اهمیتتر از تحریمهای ایالات متحده میدانند. محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام شب گذشته در گفتگویی ویژه خبری اظهار داشت: در صورت بازگشت شش تحریم خاتمهیافته شورای امنیت، این تحریمها صرفاً به حوزه فعالیتهای هستهای و موشکی ایران محدود میشوند و هیچ تأثیری بر تجارت، فروش نفت، مراودات بانکی یا تأمین کالاهای اساسی نخواهند داشت. وی با بیان اینکه این تحریمها با تحریمهای یکجانبه آمریکا قابل مقایسه نیستند، افزود: مردم میتوانند با یک جستوجوی ساده متوجه شوند که محتوای این تحریمها چیست. این تحریمها هیچ ارتباطی با حوزههای تجارت، فروش نفت یا کالاهای اساسی ندارند. پورابراهیمی تأکید کرد: اگرچه فضای روانی ناشی از این تحریمها ممکن است بر برخی کشورها اثر بگذارد، اما تأثیر واقعی آنها محدود است.
عطا بهرامی، تحلیلگر مسائل اقتصادی قطع امید از غرب و بهبود روابط با شرق به ویژه چین را راهکاری عملی برای غلبه بر پیامدهای احتمالی فعال شدن مکانیزم ماشه میداند، و بر لزوم پذیرش تفاوت دیدگاهها در داخل کشور تاکید میکند. مشروح گفتوگوی دکتر عطا بهرامی با جهان صنعت نیوز را در ادامه میخوانید.
سوءاستفاده طرفهای خارجی از کشمکشهای جناحی داخلی
آنچه امروز شاهدیم نشان میدهد طرفهای مقابل یک وضعیت پیچیدهتری را در پیش گرفتهاند. متأسفانه در داخل کشور، سیاست خارجی به موضوعی داخلی و محل کشمکشهای جناحی تبدیل شده و طرفهای خارجی هم از همین مسئله سوءاستفاده میکنند. مشکل اینجاست که برخی در داخل، سیاست خارجی را ملی تعریف نمیکنند؛ بلکه آن را به عملکرد گروههای سیاسی داخلی پیوند میزنند. این نگاه سبب میشود در محاسبات خارجی، دائماً گفته شود که تقصیر ایران است؛ از موضوع هستهای گرفته تا مسائل منطقهای.
او ادامه میدهد: در حالی که سیاست جهانی چنین نیست. هر منطقه منطق و شرایط خود را دارد. دقیقاً به همین دلیل است که در دنیا نظامیان و دیپلماتها از دخالت در سیاست داخلی منع شدهاند. اگر دخالت کنند، زمینه کشمکشهای داخلی فراهم میشود و حتی میتواند به گروگانگیری سیاسی از سوی طرفهای خارجی بینجامد.
باید پذیرفت وزیر امور خارجه «فاعل مایشاء» نیست
بهرامی با اشاره به تجربه کشورهای اروپایی توضیح میدهد: آنها وقتی با ایران مواجه میشوند، میگویند چون وزیر خارجه شما نماینده جناحی خاص است، پس مواضع او نماینده کل کشور نیست. این نگاه نادرست است. هیچ جای دنیا وزیر خارجه «فاعل مایشاء» نیست؛ او تکنوکراتی است که در چارچوب سیاست کلان کشور، دیپلماسی را پیش میبرد. همانطور که در آمریکا یا اروپا سناتورها یا کمیتههای تخصصی در سیاست خارجی نقش دارند، در ایران هم وزیر خارجه بخشی از میز تصمیمگیری است و تصمیمها صرفاً فردی گرفته نمیشوند.
این نوع اختلاف نظرها در آمریکا هم وجود دارد
بهرامی درباره اظهارنظرهای افرادی مانند برخی نمایندگان مجلس که سعی میکنند وزیر امور خارجه را تصمیمگیر صرف معرفی کنند، و تمامی تقصیرات را به گردن این نهاد بیندازند، میگوید: در آمریکا هم اوباما قراردادی امضا میکند و بعد ترامپ از آن خارج میشود. یا اکنون بخشی از کنگره درباره جنگ غزه قطعنامهای تصویب میکند و سنا که تحت نفوذ جمهوریخواهان است، آن را رد میکند. این اختلافنظرها در همه کشورها طبیعی است. ما هم مجلس داریم و هم دولت. هر دو از مردم رأی گرفتهاند و باید وظایف قانونی خود را انجام دهند. مجلس وظیفه نظارت دارد و دولت وظیفه اجرا. بنابراین اینکه برخی میگویند نمایندگان در تصمیمگیری نقشی ندارند یا نباید اظهارنظر کنند، درست نیست. این سازوکار در کل دنیا رایج است. اختلاف، استیضاح، سقوط کابینه یا برگزاری انتخابات زودهنگام در کشورهای مختلف اتفاق میافتد و ایران هم از این قاعده مستثنا نیست.
ایران و دوراهی انتخاب بین بد و بدتر
ایران باید بین «بد و بدتر» انتخاب کند و از برزخی که گرفتار آن شده، خارج شود. به باور او، این قطعنامهها نفت را دربر نمیگیرند؛ چون نفت جزو تحریمهای سازمان ملل نیست. تحریمها بیشتر جنبه نظامی دارند و چین و روسیه هم رسماً اعلام کردهاند که این تحریمها را قبول ندارند و اجرا نمیکنند. بنابراین اثر اصلی آنها بیشتر روانی است تا واقعی.
تجربه کنترل تورم ۳۲ درصدی در سال ۹۲
او برای روشنتر شدن موضوع یادآوری میکند: زمانی که برجام اولیه در آبان ۱۳۹۲ امضا شد، ایران توانسته بود قبل از روی کار آمدن دولت روحانی نرخ دلار را از ۳۰۰۰ تومان پایین بیاورد و تورم ۳۲ درصدی را کنترل کند، در حالی که هنوز توافقی رسمی در کار نبود. این نشان میدهد اگر دولت تصمیم بگیرد موضوع را رها کرده و کشور را از برزخ خارج کند، میتوان بخشی از فشارها را کاهش داد.
فرصت کار با غرب وجود ندارد
بهرامی ادامه میدهد: واقعیت این است که اکنون فرصت کار با غرب وجود ندارد. اقتصاد اروپا در رکود است و رشد آن منفی شده. در آمریکا هم شرایط اشتغال و بدهی عمومی بحرانی است. حتی شرکت بزرگی مثل تسلا با کاهش شدید فروش مواجه شده است. بنابراین غرب گزینهای برای ایران نیست. در مقابل، شرق بالنده است. ظرفیت تولید آمریکا تنها ۱۰ درصد ظرفیت تولید چین است، در حالی که چین ۴۰ درصد ظرفیت تولیدی جهان را در اختیار دارد و تمایل به همکاری با ایران دارد.
در دنیای چندقطبی، رابطه با چین را جدی بگیریم
او به ظرفیتهای چین اشاره میکند: سرمایهگذاری در فناوریهای نو، انرژیهای پاک و هوش مصنوعی. هرچند چین هم روابط گستردهای با آمریکا دارد، اما این روابط به دلیل درهمتنیدگی اقتصادی بهراحتی قابل گسست نیست. حتی شرکتهای آمریکایی که در چین سرمایهگذاری کردهاند، بخش بزرگی از صادرات چین به آمریکا را انجام میدهند. به همین دلیل چین نمیتواند روابطش با ایران را فدای روابط با آمریکا کند.
بهرامی تأکید میکند: دنیا امروز چندقطبی شده و دوران سلطه دلار و محوریت آمریکا رو به پایان است. بریکس و کشورهای نوظهور بهدنبال سیستمهای مستقل هستند و این فرصتهایی برای ایران ایجاد میکند. او مثال میزند که خودروهای چینی اکنون ۵۰ درصد بازار اروپا را گرفتهاند و ایران هم میتواند از این ظرفیت استفاده کند.
به باور او، راهحل ایران در برابر مکانیزم ماشه، تقویت روابط با شرق است. چین برخلاف روسیه که بیشتر در حوزه غلات و کالاهای اساسی با ایران همکاری میکند، توان سرمایهگذاری و فناوری مدنی دارد. او در پایان میگوید: امروز چین اقتصاد اول دنیاست و ایران باید بهجای چشمانتظار غرب ماندن، مسیر همکاری با شرق را تقویت کند.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :