xtrim

برق ارزان؛ ثباتی فریبنده، بحرانی واقعی

ایران با پرداخت یکی از بالاترین یارانه‌های انرژی جهان، به‌ویژه در بخش برق، نه‌تنها با فشار سنگین بودجه‌ای مواجه شده بلکه الگوی مصرف پرمصرف و ناپایدار در جامعه شکل گرفته که اصلاح آن را دشوار و پرهزینه کرده است.

جهان صنعت نیوز، ایران در میان کشورهای جهان، یکی از بالاترین سطوح یارانه‌ در بخش انرژی و به‌ویژه برق را پرداخت می‌کند؛ موضوعی که نه تنها فشار سنگینی بر بودجه دولت تحمیل کرده، بلکه الگوی مصرف جامعه را نیز دگرگون ساخته است. طی چهار دهه گذشته، مصرف سرانه برق در کشور با شتابی بسیار فراتر از میانگین جهانی رشد کرده است؛ رشدی که به جای آنکه نشانه توسعه پایدار باشد، بیشتر بازتاب یک اقتصاد مبتنی بر انرژی ارزان و سیاست‌های حمایتی غیرهدفمند است.

این روند به ظاهر مطلوب یعنی دسترسی همگانی به برق با قیمت پایین در عمل به چالشی بزرگ بدل شده است. ادامه سیاست یارانه‌های گسترده موجب شده خانوارها و صنایع نسبت به قیمت واقعی انرژی بی‌تفاوت شوند و مصرف برق به شکلی ناپایدار افزایش یابد. در چنین شرایطی، هرگونه اصلاح قیمتی نه تنها دشوارتر، بلکه اثرگذاری آن نیز به مراتب کمتر از زمانی است که اصلاحات زودتر آغاز می‌شد.

یارانه‌های برق؛ ثبات ظاهری، بحران پنهان

یارانه‌های برق در ایران در ابعادی پرداخت می‌شود که کمتر کشوری در جهان با آن قابل مقایسه است. برآوردها نشان می‌دهد تنها در یک سال اخیر بیش از ده‌ها میلیارد دلار یارانه پنهان و آشکار به بخش برق اختصاص یافته است؛ رقمی که به تنهایی بیش از سهم بسیاری از کشورها از کل یارانه‌های جهانی است. نتیجه این سیاست، پایین نگه‌داشتن مصنوعی قیمت برق و ایجاد فاصله چشمگیر میان هزینه واقعی تولید و بهای فروش به مصرف‌کننده بوده است.

این شکاف قیمتی پیامدهای مهمی داشته است. نخست، مصرف سرانه برق در ایران طی چهار دهه گذشته بیش از شش برابر شده و نرخ رشد آن حدود دو تا سه برابر میانگین جهانی بوده است. دوم، بخش بزرگی از این یارانه به جای حمایت از اقشار آسیب‌پذیر، به نفع مشترکان پرمصرف و صنایع انرژی بر تمام شده و عملاً عدالت اجتماعی را تضعیف کرده است. سوم، بار مالی این سیاست برای دولت به قدری سنگین است که منابع عمومی را از حوزه‌های ضروری مانند سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، آموزش و بهداشت منحرف می‌کند.

بنابراین تصویر کلی نشان می‌دهد که ادامه وضع موجود نه تنها به معنای فشار بودجه‌ای مضاعف برای دولت است، بلکه مصرف‌کنندگان را نیز به الگویی عادت داده که تغییر آن در آینده دشوار و پرهزینه خواهد بود.

برق ارزان و شکل‌گیری عادت‌های پرمصرف در جامعه

یکی از مهم‌ترین پیامدهای برق ارزان در ایران، تغییر تدریجی رفتار مصرف‌کنندگان است. یارانه‌های سنگین باعث شده خانوارها و صنایع نسبت به قیمت برق تقریباً بی‌تفاوت باشند و تقاضا حتی در دوره‌های افزایش درآمد یا رشد تولید، بدون توجه به هزینه واقعی انرژی، روندی صعودی را طی کند. در چنین شرایطی، کشش قیمتی تقاضا به شدت کاهش یافته و مصرف‌کنندگان به ندرت در برابر افزایش محدود تعرفه‌ها واکنش نشان داده‌اند.

از سوی دیگر، برق در ایران به کالایی ضروری و کم‌کشش بدل شده است. خانوارها با دسترسی گسترده به لوازم برقی و فناوری‌های پرمصرف، سطحی از مصرف را تثبیت کرده‌اند که حتی با تغییر درآمد نیز تغییر چندانی نمی‌کند. در بخش تولید نیز صنایع انرژی‌بر از یارانه‌ها سود برده و بدون انگیزه جدی برای بهبود بهره‌وری، الگوی مصرف پرهزینه‌ای را دنبال کرده‌اند.

به این ترتیب، سیاست یارانه‌ای نه تنها منجر به افزایش ناپایدار تقاضا شده، بلکه یک عادت مصرفی را شکل داده که تغییر آن در آینده دشوارتر خواهد بود. همین بی‌تفاوتی نسبت به قیمت واقعی برق، اجرای اصلاحات را پیچیده‌تر می‌کند و هزینه‌های اجتماعی و اقتصادی آن را بالا می‌برد.

هزینه فرصت‌های ازدست‌رفته در سیاست برق ارزان

تجربه نشان می‌دهد هرچه اصلاح یارانه‌های برق دیرتر آغاز شود، تأثیر آن بر کاهش مصرف و بهبود کارایی ضعیف‌تر خواهد بود. تأخیرهای پیاپی در اجرای اصلاحات موجب شده تا حساسیت مصرف‌کنندگان به تغییر قیمت کاهش یابد و عملاً سیاست‌های بعدی اثرگذاری کمتری داشته باشند. در واقع، هر سالی که بدون اصلاح می‌گذرد، مصرف‌کنندگان بیشتر به انرژی ارزان عادت می‌کنند و کشش تقاضا به سمت صفر میل می‌کند.

از منظر مالی، این تأخیرها فشار مضاعفی بر بودجه دولت تحمیل کرده است. منابعی که می‌توانست صرف توسعه زیرساخت‌ها، سرمایه‌گذاری در انرژی‌های پاک یا حمایت هدفمند از خانوارهای کم‌درآمد شود، صرف پرداخت یارانه‌ای شده که عمدتاً به نفع پرمصرف‌ها تمام شده است. در کنار این موضوع، تأخیر در اصلاح یارانه‌ها به معنای افزایش هزینه فرصت نیز هست؛ چرا که هر اصلاح زودهنگام می‌توانست صرفه‌جویی قابل توجهی در مصرف ایجاد کرده و زمینه صادرات برق یا کاهش نیاز به سرمایه‌گذاری‌های سنگین در تولید جدید را فراهم کند.

در بعد اجتماعی نیز ادامه سیاست یارانه‌ای به تضعیف عدالت منجر شده است. سهم بیشتری از یارانه به جیب گروه‌هایی رفته که مصرف بالاتری دارند، در حالی که خانوارهای کم‌مصرف و آسیب‌پذیر، بهره‌ کمتری از آن برده‌اند. به بیان دیگر، تأخیر در اصلاح نه تنها به معنای تعمیق ناکارآمدی اقتصادی است، بلکه به شکاف اجتماعی نیز دامن زده است.

اصلاح تدریجی یارانه‌ها؛ نسخه‌ای برای ثبات و عدالت

اصلاح یارانه‌های برق در ایران اگرچه اجتناب‌ناپذیر است، اما نحوه اجرا و زمان‌بندی آن نقش تعیین‌کننده‌ای در موفقیت یا شکست این سیاست دارد. تجربه نشان داده که حذف ناگهانی یارانه‌ها می‌تواند به شوک قیمتی، فشار اجتماعی و بی‌ثباتی اقتصادی منجر شود. بنابراین بهترین مسیر، حرکت تدریجی و فازبندی‌شده در یک بازه چند ساله است؛ به گونه‌ای که تعرفه‌ها به صورت پلکانی افزایش یافته و هم‌زمان حمایت‌های هدفمند برای گروه‌های آسیب‌پذیر در نظر گرفته شود.

یکی از ابزارهای کلیدی در این مسیر، استفاده از یارانه‌های جبرانی مستقیم است. پرداخت نقدی یا کوپن انرژی به خانوارهای کم‌درآمد می‌تواند اثر تورمی ناشی از افزایش قیمت برق را کاهش دهد و مانع از فشار مضاعف بر معیشت آنان شود. هم‌زمان، طراحی تعرفه‌های پلکانی افزایشی برای مشترکان پرمصرف می‌تواند ضمن حفظ عدالت اجتماعی، انگیزه صرفه‌جویی و مدیریت مصرف را تقویت کند.

از سوی دیگر، اصلاح یارانه‌ها فرصتی است برای بازآرایی اقتصاد انرژی کشور. منابع آزادشده می‌تواند به سمت سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر، ارتقای بهره‌وری صنایع و توسعه زیرساخت‌های تولید و توزیع هدایت شود. همچنین، با کنترل مصرف داخلی، امکان صادرات برق به کشورهای همسایه فراهم می‌شود که می‌تواند منبعی پایدار برای ارزآوری باشد.

البته اجرای موفق اصلاح یارانه‌ها نیازمند شفافیت، اقناع عمومی و ثبات سیاستی است. اگر مردم بدانند منابع آزادشده از اصلاح به کجا تخصیص می‌یابد و اطمینان پیدا کنند که این سیاست به عدالت و کارایی بیشتر منجر خواهد شد، احتمال همراهی اجتماعی افزایش می‌یابد و مسیر اصلاح هموارتر می‌شود.

اخبار برگزیدهنفت و پتروشیمی
شناسه : 534690
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *