هند و بازآرایی قدرت در آسیا

بازگشت هند به مرکز ژئوپلیتیک آسیا با اتکا به رشد اقتصادی، توان نظامی و اراده سیاسی، این کشور را به یکی از بازیگران کلیدی در موازنه قدرت میان آمریکا و چین تبدیل کرده است.
جهان صنعت نیوز – یکی از تحولات پیشبینینشده در ژئوپلیتیک جدید آسیا، بازگشت هند به مرکز معادلات منطقهای است. در دوران استعمار، هند بریتانیا نقشی تعیینکننده در شکلدهی به نظم امنیتی آسیا ایفا میکرد و در دو جنگ جهانی نیز مشارکت مهمی داشت. با استقلال در سال ۱۹۴۷، دهلینو بهصورت آگاهانه از ایفای نقش امنیتی فعال فاصله گرفت و با اتخاذ سیاست عدم تعهد و مخالفت با دوقطبیسازی جنگ سرد، عملاً خود را از رقابتهای قدرت در آسیا کنار کشید. سیاست اقتصادی مبتنی بر سوسیالیسم و قطع ارتباط با سرمایه غربی نیز این انزوا را تشدید کرد و باعث شد هند با وجود ظرفیتهای عظیم تاریخی و جغرافیایی، در حاشیه نظم آسیایی قرار گیرد.
پایان جنگ سرد و آغاز اصلاحات اقتصادی دهه ۱۹۹۰ نقطه عطفی بود که مسیر هند را تغییر داد. آزادسازی اقتصاد رشد را شتاب بخشید و تا پایان دهه ۲۰۲۰ پیشبینی میشود هند پس از چین جای ژاپن را بهعنوان دومین اقتصاد بزرگ آسیا بگیرد و سومین اقتصاد بزرگ جهان شود. این تحول اقتصادی با افزایش هزینههای دفاعی و ارتقای توانمندیهای فناورانه همراه بوده است؛ هند اکنون ششمین هزینهکننده نظامی جهان و دارنده سومین ارتش بزرگ دنیاست.
اما قدرت مادی بهتنهایی برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ کافی نیست. تفاوت هند با کشورهایی مانند آلمان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم در این است که هند مانند چین نهتنها توان مادی بلکه اراده سیاسی برای تبدیل شدن به قدرت جهانی را نیز دارد. کنار گذاشتن ایدئولوژی محدودکننده عدم تعهد و ایفای نقش فعال در چارچوب مفاهیم جدیدی چون هندو-پاسیفیک نشانهای از این اراده است.
صعود هند در بستر رقابت ساختاری آمریکا و چین
تحول سریع توان نظامی چین بر پایه رشد اقتصادی عظیم شرایطی را برای تلاش پکن بهمنظور دستیابی به برتری طبیعی خود در آسیا فراهم کرده است. این جاهطلبی، چین را نهتنها در برابر ایالات متحده بلکه در برابر همسایگان آسیایی قرار داده که حاضر به پذیرش هژمونی پکن نیستند. تلاقی این دو تنش یعنی آمریکا در برابر چین و چین در برابر همسایگانش صحنه یک رقابت ژئوپلیتیکی چندلایه را در آسیا شکل داده است.
در این میان، هند با موقعیت ژئواستراتژیک ممتاز در قلب اقیانوس هند و آسیای جنوبی به یکی از عوامل کلیدی در موازنه قدرت منطقهای تبدیل شده است. ابداع مفهوم هندو-پاسیفیک در سیاستگذاری آمریکا و متحدانش اساساً با هدف قرار دادن هند در مرکز نظم امنیتی جدید آسیا انجام شد.
با این حال، تحولات سیاسی در آمریکا بهویژه بازگشت دونالد ترامپ این معادله را پیچیدهتر کرده است. سیاستهای یکجانبهگرایانه ترامپ از جمله اعمال تعرفههای سنگین بر متحدان آسیایی و بیاعتمادی به اتحادها و نهادهای چندجانبه، تداوم تعهد آمریکا به امنیت آسیا را در هالهای از ابهام قرار داده است. حتی گمانهزنیهایی درباره توافق بزرگ احتمالی آمریکا و چین یا تمرکز واشنگتن بر نیمکره غربی مطرح شده که اگرچه قطعی نیستند اما نگرانی متحدان آسیایی را افزایش دادهاند.
این ابهامات، اهمیت هند را دوچندان کردهاند. اگر ایالات متحده نقش خود را در نظم امنیتی آسیا کاهش دهد، هند باید سهم بیشتری از بار موازنهسازی را بر عهده گیرد.
دگرگونی روابط هند و چین: از همگرایی ایدئولوژیک تا رقابت ژئوپلیتیکی
روابط هند و چین که در آغاز استقلال بر پایه آرمانگرایی آسیای پساغربی تعریف شده بود، امروز درگیر رقابت ژئوپلیتیکی عمیقی است. درگیریهای مرزی سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۲۰ در لداخ نقطه عطفی در این روند بودند. چین با برهم زدن توازن سنتی قدرت در جنوب آسیا و گسترش نفوذ خود تا سواحل آفریقا در اقیانوس هند، مستقیماً منافع راهبردی هند را به چالش کشیده است.
چین همچنین مانع از ارتقای جایگاه بینالمللی هند شده است؛ از مخالفت با عضویت دائم هند در شورای امنیت سازمان ملل گرفته تا جلوگیری از ورود آن به گروه تأمینکنندگان هستهای. افزایش کسری تجاری با چین نیز بر تنشهای اقتصادی افزوده است.
در پاسخ، دهلینو راهبردی دوگانه کاهش ریسک اقتصادی از طریق کاهش وابستگی به چین و تعمیق همکاری راهبردی با ایالات متحده و متحدان آسیایی آن در پیش گرفته است. مشارکت هند در چارچوب کواد و پذیرش مفهوم هندو-پاسیفیک بیانگر تغییر تدریجی سیاست خارجی هند از انزوا به موازنهسازی فعال است.
چالشهای پیشروی هند در ایفای نقش قدرت بزرگ
تبدیل شدن به تأمینکننده امنیت خالص در آسیا : هند پس از چین، بزرگترین ارتش و بیشترین هزینه دفاعی در آسیا را دارد، اما اثرگذاری آن بر امنیت منطقهای هنوز کمتر از ظرفیتهایش است. برتری ارتش آزادیبخش چین در زمینه نوسازی نظامی، سایهای سنگین بر قدرت نظامی هند افکنده است. برای جبران این عدم توازن، هند باید هزینههای دفاعی را که اکنون به زیر ۲ درصد تولید ناخالص داخلی سقوط کرده افزایش دهد. همچنین ناکارآمدیهای بوروکراسی دفاعی و سیستم تدارکات و تولید نظامی را اصلاح کند و انحصار بخش دولتی را در صنایع دفاعی کاهش داده و سرمایهگذاری خصوصی و خارجی را جذب کند. از سوی دیگر، دیپلماسی نظامی خود را گسترش دهد و حضورش را در ائتلافهای امنیتی تقویت کند. بدون این اقدامات، هند نمیتواند نقش یک بازیگر مستقل و معتبر امنیتی یا شریک مؤثر در ائتلافهای منطقهای را ایفا کند.
ادغام اقتصادی و فناورانه در منطقه : رشد اقتصادی هند پس از اصلاحات دهه ۱۹۹۰، تجارت آن با آسیا را افزایش داده اما این روابط هنوز در سایه چین قرار دارند. تجارت هند با آسهآن در سال ۲۰۲۳-۲۰۲۴ حدود ۱۲۱ میلیارد دلار بود، در حالی که چین در همان دوره نزدیک به یک تریلیون دلار با آسهآن مبادله داشت. هند در سال ۲۰۱۹ به دلیل نگرانی از تشدید کسری تجاری با چین از توافق بزرگ منطقهای مشارکت اقتصادی جامع منطقهای(RCEP) خارج شد. این تصمیم و سیاست کاهش ریسک پس از درگیری مرزی ۲۰۲۰، وابستگی شدید هند به واردات چینی را کاهش نداده است. در مقابل، دهلینو تلاش میکند روابط تجاری خود را با غرب گسترش دهد. توافق تجارت آزاد با بریتانیا در مه ۲۰۲۵ و مذاکرات پیشرفته با اتحادیه اروپا نمونههایی از این جهتگیری هستند. این رویکرد با ساختار مکمل اقتصاد هند و غرب همخوانی دارد، اما در بلندمدت پرسشهایی درباره میزان ادغام اقتصادی هند در آسیا ایجاد میکند.
نقش هند در نهادهای منطقهای : هند عضو نهادهایی چون نشست شرق آسیا و انجمن وزرای دفاع آسهآن پلاس است اما تأثیرگذاری آن در این مجامع محدود بوده است. تسلط چین بر این نهادها و تضعیف نقش میانجیگرانه آسهآن در بحرانهایی چون جنگ داخلی میانمار، فضای مانور هند را کاهش داده است. در عین حال، پیوستن به سازوکارهایی چون کواد و همسویی با ابتکاراتی مانند آکوس، اگرچه ابزارهایی برای موازنه با چین فراهم کردهاند، اما خطر برداشت از هند بهعنوان ابزار سیاست آمریکا را نیز به همراه دارند. حفظ تعادل میان نهادهای تحت رهبری آمریکا و آسهآن یکی از چالشهای اساسی سیاست چندجانبه هند است.
چالشهای منطقهای و روابط با همسایگان : روابط پرتنش با پاکستان که در سال ۲۰۲۵ به یک درگیری نظامی جدید انجامید و بحران اخیر در روابط با بنگلادش پس از برکناری شیخ حسینه، یادآور میراث تلخ تقسیم شبهقاره است. چین با بهرهگیری از این شکافها توانسته است نفوذ خود را در میان همسایگان هند گسترش دهد. سازمان همکاریهای منطقهای جنوب آسیا (سارک) عملاً بهدلیل تنشهای هند و پاکستان فلج شده است و ابتکارات جایگزینی مانند BIMSTEC نیز پیشرفت چندانی نداشتهاند. تا زمانی که هند نتواند روابط خود با همسایگان را تثبیت کند، دستیابی به اهداف بزرگتر در آسیای جنوبی و هندو-پاسیفیک دشوار خواهد بود.
سیاست داخلی و بازتابهای آن بر نقش منطقهای : هرچند بحث درباره عقبگرد دموکراتیک در هند عمدتاً در محافل غربی جریان دارد و تأثیر اندکی بر روابط خارجی آن گذاشته است اما رشد ملیگرایی افراطی و گسترش آن در میان جوامع دیاسپورا میتواند واکنشهای منفی در آسیای چندفرهنگی ایجاد کند. کنترل افراطگرایی و تقویت تسامح اجتماعی در داخل، شرط لازم برای تقویت جایگاه هند بهعنوان یک قدرت فراگیر در آسیاست.
هند میان ائتلاف و استقلال
سیاست سنتی عدم تعهد هند امروز بهصورت مفاهیمی چون خودمختاری راهبردی و چندجانبهگرایی بازتعریف شده است. دهلینو میکوشد فضایی میان اتحاد کامل با ایالات متحده و استقلال کامل از آن بیابد: همکاری راهبردی با واشنگتن برای موازنه با چین، در کنار تلاش برای همزیستی مسالمتآمیز با پکن.
اما سیاستهای «اول آمریکا» ترامپ از تعرفههای سنگین تا درخواست غیرعملی برای باز کردن اقتصاد کشاورزی هند این تعادل را دشوار کرده است. افزون بر این، تمایل ترامپ به کاهش حمایت از اوکراین یا معامله با چین، پرسشهای جدیدی درباره پایداری تعهد امنیتی آمریکا به آسیا ایجاد کرده است.
این شرایط به هند انگیزه داده تا روابط خود را با چین مدیریت کند، ارتباط خود را با روسیه حفظ نماید و همکاری با اروپا را گسترش دهد. اما نزدیکی روسیه به چین و تمایل اروپا به تعامل با پکن، ظرفیتهای هند برای تنوعبخشی راهبردی را محدود میکند.
هند و نظم جدید آسیایی
هند در حال بازگشت به مرکز ژئوپلیتیک آسیا است؛ بازگشتی که بر پایه رشد اقتصادی، افزایش قدرت نظامی، توان فناورانه و اراده سیاسی شکل گرفته است. اما ایفای نقش قدرت بزرگ نیازمند اقدامات ساختاری عمیقتر است.
موفقیت هند در ایفای نقش تعیینکننده در نظم در حال تغییر آسیا، نهتنها به قدرت مادیاش بلکه به تواناییاش در تبدیل این قدرت به ظرفیت نهادی و راهبردی برای شکلدهی به آینده منطقه بستگی دارد. نظم آسیایی قرن بیستویکم بدون حضور فعال هند قابل تصور نیست؛ اما این حضور تنها زمانی به واقعیت تبدیل میشود که دهلینو تصمیم بگیرد از حاشیهنشینی تاریخی خود فاصله بگیرد و به یک بازیگر تمامعیار ژئوپلیتیکی تبدیل شود.
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :