افت کیفیت و گرانی محصولات بهداشتی زنان؛ بحرانی خاموش اما جدی

افزایش قیمت سرسام آور و افت کیفیت روز افزون محصولات بهداشتی، سلامت جسمی و روانی زنان ایرانی به ویژه در مناطق محروم را تهدید میکند.
فاطمه عباسی- جهان صنعت نیوز: گرانی افسارگسیخته و افت کیفیت محصولات بهداشتی زنان، به بحرانی خاموش اما بسیار جدی تبدیل شده است. بحرانی که تنها به مشکلات اقتصادی محدود نمیشود، بلکه سلامت جسمی، روانی و اجتماعی نیمی از جامعه را بهطور مستقیم نشانه گرفته است. در حالیکه این محصولات نیاز پایهای و غیرقابل جایگزین زنان محسوب میشوند، حالا بسیاری از مصرفکنندگان از هزینههای سرسامآور، کیفیت نازل و پیامدهای بهداشتی خطرناک آنها گلایه دارند؛ مسألهای که در صورت ادامه، میتواند به یکی از بزرگترین تهدیدهای سلامت عمومی کشور بدل شود.
گرانی بیسابقه در بازار محصولات بهداشتی
طبق گزارشهای میدانی، قیمت بستههای نوار بهداشتی طی دو سال اخیر بین سه تا پنج برابر افزایش یافته است. این رشد قیمت بهویژه برای خانوادههای کمدرآمد به معنای اختصاص بخشی ثابت و سنگین از سبد هزینههای ماهانه است. برخی کاربران فضای مجازی نوشتهاند که خرید این محصولات به دغدغهای جدی در حد خرید مواد غذایی روزانه تبدیل شده است.
با این وجود، افزایش قیمت نهتنها به بهبود کیفیت منجر نشده، بلکه زنان بسیاری از دوام پایین، قدرت جذب کم و حتی ایجاد حساسیت پوستی شکایت دارند. به تعبیر یکی از مصرفکنندگان: «هر ماه پول بیشتری میدهیم، اما کالایی دریافت میکنیم که حتی امنیت بهداشتیمان را تضمین نمیکند.»
این گرانیها همچنان باعث شده تا بسیاری از زنان ناچار شوند بسیاری از محصولات مراقبتی ضروری مانند ژلهای شستشو و تامپونها را از سبد خرید خود حذف کنند و حالا حتی ابتداییترین نیاز بهداشتی آنها، یعنی نوار بهداشتی، نیز با تهدید جدی مواجه است.
جایگزینهای غیربهداشتی؛ تهدیدی پنهان
افزایش قیمت و افت کیفیت، برخی زنان را به استفاده از جایگزینهای غیربهداشتی سوق داده است. پارچههای کهنه، دستمال کاغذی یا پدهای دستساز، گزینههایی هستند که در نبود توان مالی برای خرید محصول استاندارد مورد استفاده قرار میگیرند. کارشناسان هشدار میدهند که چنین جایگزینهایی میتواند زمینهساز عفونتهای قارچی و باکتریایی، التهابهای مزمن و حتی آسیب به باروری در آینده باشد.
بر اساس برآوردهای غیررسمی، دستکم ۲۰ درصد زنان در مناطق محروم در مقاطعی مجبور به استفاده از این روشها شدهاند. این آمار هشداری جدی برای نظام سلامت است؛ چراکه چنین روندی در صورت تداوم، به یک بحران بهداشتی فراگیر منجر خواهد شد.
از افت کیفیت تا بحران روانی اجتماعی
نظرات مصرفکنندگان نشان میدهد بسیاری از محصولات موجود در بازار دیگر دوام سابق را ندارند. گزارشهایی از بروز نشتی، بوی نامطبوع و حساسیتهای پوستی به دفعات در فضای مجازی منتشر شده است. حتی برخی پزشکان زنان هشدار دادهاند که استفاده طولانیمدت از محصولات بیکیفیت میتواند خطر ابتلا به سندرم شوک سمی را افزایش دهد؛ بیماری نادری که پیامدهای مرگبار نیز داشته است.
یکی از پزشکان متخصص در این حوزه میگوید: «محصولات بهداشتی باید جزو ایمنترین کالاها باشند، اما در شرایط فعلی زنان با هر بار استفاده، با دلهره عفونت یا التهاب مواجهاند. این وضعیت در هیچ معیاری قابلقبول نیست.»
این بحران تنها به بعد جسمی محدود نمیشود. بسیاری از زنان گزارش دادهاند که به دلیل کیفیت پایین محصولات، در محیطهای کاری و اجتماعی با اضطراب و کاهش اعتمادبهنفس مواجهاند. برخی مجبور میشوند در روزهای قاعدگی از فعالیتهای اجتماعی فاصله بگیرند تا از مشکلات احتمالی جلوگیری کنند. چنین پیامدهایی میتواند به تدریج بر مشارکت اجتماعی زنان تأثیر گذاشته و جایگاه آنان در عرصههای عمومی را تضعیف کند. از سوی دیگر فشار روانی که افت کیفیت و ابعاد آن به زنان در روزهای قاعدگی وارد میکنند، بدون شک در طولانی مدت سلامت روان آنان را مشکلات جدی مواجه خواهد کرد، به روایت دیگر سلامت روانی اجتماعی و جسمانی نیمی از جامعه قربانی ابتدایی ترین و پایه ترین نیاز میشود.
مثلث نحس مناطق محروم: فقر، محرومیت، بیماری
در این میان، استانهای محروم مانند سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، هرمزگان و همچنین مناطق حاشیهای کلانشهرها مانند تهران با چالشهای مضاعفی روبهرو هستند. در این مناطق، فقر گسترده، درآمد پایین خانوادهها و نبود فرصتهای شغلی پایدار باعث شده بسیاری از زنان حتی توان خرید ابتداییترین محصولات بهداشتی مانند نوار و تامپون را نداشته باشند. دسترسی محدود به فروشگاهها و نبود عرضه پایدار محصولات استاندارد، محرومیت را تشدید میکند و زنان را در موقعیتی قرار میدهد که سلامت پایهای و ابتدایی خود را قربانی محدودیتهای اقتصادی کنند.
این محدودیتها نه تنها توان خرید زنان را تحت فشار قرار میدهد، بلکه آنها را مجبور میکند برای رفع نیازهای روزمره بهداشتی، انتخابهای پرخطر و گاه غیربهداشتی داشته باشند؛ انتخابهایی که پیامدهایی همچون بیماریهای شدید جسمی را به دنبال خواهد داشت. در این شرایط، بسیاری از زنان مجبورند در سکوت و با تحمل فشار روانی شدید، میان نیاز به بهداشت شخصی و محدودیتهای مالی یکی را فدا کنند؛ بحرانی خاموش که سالهاست سایهاش بر زندگی زنان این مناطق سنگینی میکند و بدون توجه مسئولان، هر روز عمیقتر میشود.
دو راهی تلخ انتخاب میان سلامتی یا فشار مالی
امروز زنان میان دو انتخاب تلخ قرار گرفتهاند: یا باید هزینههای گزاف برای محصولاتی با کیفیت رو به زوال بپردازند، یا ناچار شوند به جایگزینهای غیربهداشتی و پرخطر روی بیاورند. این وضعیت نه تنها سلامت فردی آنان را تهدید میکند، بلکه در بلندمدت با افزایش عفونتها، آسیب به باروری و تشدید اضطراب اجتماعی، تبعاتی فراتر از مرز خانهها و خانوادهها خواهد داشت. اینکه نیاز ابتدایی و حیاتی زنان چنین بیمحابا قربانی سودجویی، بیتوجهی و سوءمدیریت شده، هشداری است که نباید نادیده گرفته شود؛ چراکه پیامدهای آن میتواند نسلهای آینده را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهلینک کوتاه :