xtrim

فعال شدن اسنپ‌بک علیه ایران؛ دیپلماسی غرب با کارنامه خالی مواجه است

اروپا پس از فعال‌سازی مکانیزم ماشه و بازگرداندن تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران، در حالی این روزها از ضرورت دیپلماسی هسته‌ای سخن می‌گوید که با کارنامه‌ای خالی از اجرای تعهدات برجامی، نیازمند گام‌های ملموس برای جلب اعتماد ایران است.

جهان صنعت نیوز، شش قطعنامه پیشین شورای امنیت علیه ایران که در چارچوب برجام لغو شده بودند، از بامداد یکشنبه ششم مهرماه ۱۴۰۴ بار دیگر فعال شدند. این اقدام با بهره‌برداری سیاسی تروئیکای اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) از سازوکار حل‌وفصل اختلاف در توافق هسته‌ای صورت گرفت.

تروئیکا در بیانیه‌ای ادعا کرد که سه کشور «تلاش‌های مستمر برای اجتناب از فعال‌سازی اسنپ‌بک و بازگرداندن ایران به تعهدات و رسیدن به یک راه‌حل پایدار و جامع» انجام داده‌ و ناگزیر به بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران شده‌اند. آن‌ها سرآغاز اقدام غیرموجه خود را به ژانویه ۲۰۲۰ نسبت داده و ادعا می‌کنند که در این زمان مکانیسم حل اختلاف فعال کردند.

این در حالی است که مکانیسم حل اختلاف تیرماه ۱۳۹۷ با درخواست ایران برای برگزاری کمیسیون مشترک برجام در سطح وزرا آغاز شد و پس از چهار ساعت مذاکره، طرف‌های باقی‌مانده در برجام، ۱۱ وعده مشخص مطرح کردند که ایران را در این توافق حفظ کنند. این تعهدات اگرچه بر روی کاغذ فهرستی جامع از الزامات اروپا به شمار می‌رفت، اما در عمل هیچ‌یک از آن‌ها به مرحله اجرا نرسید. حتی اینستکس که با تبلیغات فراوان معرفی شد، در عمل بی‌اثر باقی ماند و به سطحی محدود و نمادین تقلیل یافت. سقف اعتباری اینستکس به‌قدری ناچیز بود که در همان زمان برخی فعالان اقتصادی آن را بیش از آنکه ابتکاری کارآمد باشد، اقدامی نمادین و بی‌اثر توصیف کردند.

ایران بارها نسبت به این وضعیت اعتراض کرد. نامه ۱۴۲ صفحه‌ای وزیر خارجه وقت ایران، به دبیرکل سازمان ملل نمونه‌ای روشن از این اعتراض‌ها بود که نشان می‌داد چگونه آمریکا تعهدات خود را نقض کرده و سه کشور اروپایی نیز در عمل، تحت فشار واشنگتن از اجرای تعهدات بازمانده‌اند.

به این ترتیب بود که ایران طبق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام تعهد هسته‌ای خود را برای ایجاد توازن در قرارداد کاهش داد و اعلام کرد که در صورت اجرای کامل توافق از سوی تمام طرف‌ها به تعهدات خود باز می‌گردد.

فرصت‌های از دست رفته، از وین تا قاهره

تروئیکا در بیانیه اخیر ادعا کرده است که ایران در مذاکرات وین طی سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ با پیش‌نویس توافق احیای برجام موافقت نکرد و به توسعه برنامه هسته‌ای خود، فراتر از محدودیت‌های برجام ادامه داد. این ادعا هم با واقعیت سازگار نیست، چراکه ایران به رغم بدعهدی‌های غرب در اجرای برجام، با شجاعت و جدیت در مذاکرات وین حاضر شد تا بار دیگر به دیپلماسی فرصت دهد؛ اما باز هم زیاده‌خواهی‌های طرف مقابل و قمار آن‌ها بر تحولات داخلی ایران (اغتشاشات سال ۱۴۰۱) روند گفت‌وگوها را به بن‌بست کشاند.

جمهوری اسلامی ایران همواره گفت‌وگو و تعامل را بهترین ابزار برای حل‌وفصل اختلافات دانسته و هیچ‌گاه میز مذاکره را ترک نکرد. خردادماه امسال نیز ایران در حال مذاکره با آمریکا و طرف‌های اروپایی برای رسیدن به توافقی مبتنی بر احترام و منافع متقابل بود که تأسیسات هسته‌ای ایران هدف حملاتی غیرقانونی و مغایر با منشور ملل متحد از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفت.

در این وضعیت، سه کشور اروپایی به‌جای محکومیت تجاوز صورت گرفته، در اقدامی غیرسازنده و فاقد مبنای حقوقی، مکانیسم ماشه را فعال کردند. این در حالی است که تأسیسات حمله‌شده، تحت پادمان آژانس بود و این امر آشکارا صلح و امنیت بین‌المللی و بنیان‌های رژیم عدم اشاعه را به خطر انداخته بود.

ایران برای صیانت از امنیت ملی و تأسیسات صلح‌آمیز خود، همکاری‌های داوطلبانه با آژانس را تعلیق کرد، اما در ۱۸ شهریورماه با مدیرکل آژانس به تفاهمی جدید دست یافت تا مسیر شفافیت و همکاری ادامه یابد.

این اقدام سازنده، با وجود استقبال بین‌المللی، از سوی آمریکا و تروئیکا نادیده گرفته شد. حتی کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در دیدار با وزیر خارجه ایران در دوحه بر تهیه نقشه راهی برای حل موضوعات هسته‌ای و جلوگیری از فعال شدن اسنپ‌بک تأکید کرده بود، اما در نهایت سه کشور اروپایی تحت فشار واشنگتن، به این روند بی‌اعتنایی کردند.

هاینتس گارتنر استاد دانشگاه وین معتقد است که توافق ایران و آژانس ظرفیت آن را داشت که مبنای ادامه گفت‌وگوها قرار گیرد، اما غرب به جای استفاده از این فرصت، بر نقاط ضعف توافق تمرکز کرد.

وی در گفت‌وگو با ایرنا بیان داشت: سه کشور اروپایی و ایالات متحده در حالی مصمم بودند که مکانیسم ماشه را فعال کنند که می‌توانستند پیشنهادهای اخیر ایران را نشانه‌ای از تمایل به همکاری قلمداد کنند. استاد اتریشی تصریح کرد که تنها مسیر حل موضوع هسته‌ای ایران ادامه گفت‌وگوهای دیپلماتیک است.

دیپلماسی یا اسم رمز فشار؟

مقامات غربی در بیانیه‌های مکرر خود ادعا می‌کنند که فعال شدن مکانیسم ماشه به معنای پایان دیپلماسی با ایران نیست. تروئیکا می‌گوید: «کشورهای ما به مذاکره و مسیرهای دیپلماتیک متعهد است و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل متقابل به معنای پایان دیپلماسی نیست.» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم در بیانیه‌ای گفت: «بازگشت تحریم‌ها و محدودیت‌های هسته‌ای نباید پایان دیپلماسی تلقی شود و راه‌حل پایدار تنها از مسیر گفت‌وگو به دست خواهد آمد.»

از سویی، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا و نماینده کشوری که مقصر اصلی ناکامی یک ابتکار چندجانبه است، ادعا کرده که دیپلماسی همچنان گزینه‌ای روی میز است و دستیابی به توافق دیپلماتیک بهترین نتیجه برای مردم ایران و جهان خواهد بود.

این درحالی است که به گفته پیتر وستمکات سفیر اسبق انگلیس در آمریکا، شرایطی که ایالات متحده برای ازسرگیری مذاکرات تعیین کرده «بسیار سخت‌گیرانه‌تر از گذشته و حتی فراتر از مفاد برجام در سال ۲۰۱۵» است. او اذعان کرد که سطح اعتماد در تهران بسیار پایین است و ایران با انتخابی دشوار روبه‌روست.

اما همان‌طور که رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کرده‌اند، تجربه نشان داده است که چنین گفت‌وگوهایی نه تنها ثمری برای کشور نداشته، بلکه می‌تواند پیامدهای پرهزینه و زیان‌بار در پی داشته باشد. امروز غرب در برابر انتخابی سرنوشت‌ساز قرار دارد: یا بازگشت به مسیر دیپلماسی واقعی و اقدامات ملموس برای اعتمادسازی، یا پافشاری بر مسیری یکجانبه که بیش از هر چیز اعتبار بین‌المللی‌اش را تضعیف می‌کند.

ایران در هفت سال گذشته تمامی مسیرهای دیپلماتیک را با حسن نیت آزموده و اکنون این طرف مقابل است که باید با پایبندی واقعی به تعهدات خود، زمینه تداوم دیپلماسی را فراهم سازد.

منبع: ایرنا

سیاسی
شناسه : 536432
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *