سجاد طاهری: به صدایتان احترام بگذارید!

۱. شما بهعنوان آسیبشناس صدا، بیشترین مشکلی که در میان هنرمندان و سخنرانان ایرانی مشاهده میکنید چیست؟
بیشترین مشکلی که من در بین هنرمندان و سخنرانان ایرانی میبینم، این است که خیلیها روی بهداشت صوتی و اصول درست استفاده از صدا توجه کافی ندارند. مثلاً خواننده یا مجری ساعتها تمرین یا اجرا میکند بدون اینکه بدن و تارهای صوتی را گرم کرده یا در شرایط استراحت قرار داده باشد. همین موضوع باعث میشود زودتر خسته بشود یا به مرور التهاب و گرفتگی صدا بروز پیدا کند. از طرف دیگر، خیلیها هنوز فکر میکنند صداسازی فقط یعنی نفس را نگه داشتن یا بلندتر خواندن. در حالی که علم صدا خیلی گستردهتر است. ما الان میدانیم تکنیکهای علمی مثل تمرینهای SOVT یا کار روی رزونانس، میتواند کیفیت صدا رو بالا برده و جلوی آسیب رو بگیرد. مشکل دیگر هم این است که وقتی هنرمندان دچار مشکل صوتی میشوند، خیلی دیر به متخصص مراجعه میکنند. معمولاً تا وقتی صدای این افراد کاملاً از کار نیوفتد، پیگیر درمان نمیشوند در صورتی که اگر زودتر اقدام کنند، درمان سادهتر و سریعتر خواهد بود.
۲. خیلیها تصور میکنند گرفتگی یا خستگی صدا طبیعی است. از نظر علمی، چه علائمی نشانهٔ هشدار محسوب میشوند؟
دقیقاً یکی از باورهای اشتباه همینجا است. خیلیها فکر میکنند اگه صدای آنها بعد از چند ساعت صحبت یا تمرین خسته شود، یا اگر گاهی خشدار بشود، طبیعی است. در حالی که از نظر علمی، این علائم میتواند علائم هشدار باشند. مثلاً اگر کسی احساس کند صدای او مرتب در شرایط به اصطلاح گرفته قرار دارد یا صبحها با گرفتگی صدا بیدار میشود، اینها نشانههایی هستند که باید جدی گرفته شوند. همینطور اگر کسی متوجه شود دامنهی صوتی او کم شده، مثلاً قبلاً راحت نتهای بالاتر را میخوانده ولی الان نمیتواند، یا برعکس صدای زیر و بمش محدود شده است، این هم علامت مهمی است و نیاز به بررسی دارد. یکی دیگر از نشانههای هشدار این است که برای تولید صدا، فشار بیشتری احساس شود. یعنی انگار باید با زور یا انرژی زیاد صحبت کرد. یا حتی گاهی احساس درد، سوزش یا وجود چیزی مثل “گلوله” در گلو! به طور کلی، هر تغییری در صدا که بیشتر از دو هفته طول بکشد و به حالت طبیعی برنگردد، دیگر طبیعی نیست و باید حتماً توسط متخصص صدا و حنجره بررسی شوذ.
۳. نقش منوالتراپی در درمان اختلالات صوتی چیست و چه تفاوتی با روشهای سنتی گفتاردرمانی دارد؟
منوالتراپی یا همون درمان دستی، در واقع یکی از روشهای تخصصی در درمان اختلالات صوتی است که روی عضلات گردن، حنجره و حتی نواحی مرتبط با تنفس کار میکند. خیلی وقتها ما میبینیم که بیماران دچار تنشهای عضلانی زیادی در اطراف حنجره هستند. همین تنشها باعث میشود تارهای صوتی درست کار نکنند و صدا خشن یا گرفته شود. با تکنیکهای منوالتراپی میتوانیم این تنشها را آزاد کنیم، جریان هوا و ارتعاش تارهای صوتی را طبیعیتر کنیم و کیفیت صدا را برگردانیم. تفاوتش با گفتاردرمانی سنتی این است که در روشهای سنتی بیشتر تمرکز روی تمرینهای صوتی و تنفسی بود. یعنی بیمار یاد میگرفت چطور نفس بکشد، چطور رزونانسش را کنترل کند یا از تکنیکهای خاص برای بهبود صدا استفاده کند. اما در منوالتراپی، ما مستقیم روی عضلات کار میکنیم. در واقع انگار زیرساخت بدن را برای اجرای بهتر تمرینهای صوتی آماده میکنیم. این دو روش در تضاد هم نیستند بلکه مکمل یکدیگرند. وقتی منوالتراپی تنشهای فیزیکی را برطرف کند، بیمار خیلی سریعتر و مؤثرتر میتواند با تمرینهای گفتاردرمانی به نتیجه برسد. یک تفاوت دیگر با گفتاردرمانی سنتی را میتوانم اینگونه شرح دهم که آنجا تمرکز فقط روی تمرینهای صوتی و تنفسی بود مثل تمرینهای SOVT. ولی امروز ما این روشها رو با ابزارهای علمیتر ترکیب میکنیم. یکی از این ابزارها وکوتنس و دیگری وکووینگ است که خودم طراحی و ثبتش کردم. Vocoving به خاطر جنس خاص و طراحیاش، کمک میکند فشار از روی تارهای صوتی کم و رزونانس صدا طبیعیتر منتقل شود.
۴. در کار با خوانندهها و بازیگران، چه عادتهای اشتباهی را بیشتر میبینید که باعث آسیب به تارهای صوتی میشود؟
یکی از شایعترین اختلالات صوتی همان Muscle Tension Dysphonia یا MTD هست. یعنی وقتی عضلات گردن و حنجره بیش از حد منقبض میشوند و اجازه نمیدهند تارهای صوتی درست کار کنند. نتیجه این پدیده صدای گرفته، خشن یا خستگی زودرسه است. منوالتراپی در این شرایط خیلی مؤثر بوده چرا که ما با تکنیکهای دستی مستقیم روی همین عضلات کار میکنیم و تنش را آزاد میکنیم و حنجره را به حالت طبیعی برمیگردانیم. به این شکل تارهای صوتی خیلی راحتتر و سالمتر ارتعاش ایجاد میکنند.
مثلاً یکی از خوانندههایی که فکر میکنم همه او را میشناسند، بعد از هر اجرا روی صحنه تا دو روز گرفتگی صدا داشت. فقط با تمرینهای سنتی، کمی تغییر ایجاد میشد. اما وقتی منوالتراپی را همراه با وکوتنس و مخصوصاً Vocoving به کار گرفتیم، نهتنها دامنهی صوتی او برگشت، بلکه شفافیت و پایداری صدایش نیز بیشتر شد. این دقیقاً نشان میدهد که ترکیب درمان دستی با تکنیکهای مدرن و ابزارهای نوآورانه مثل وکووینگ میتواند نتیجه بالینی خیلی قویتری ایجاد کند.
۵. برای افرادی که شغلشان وابسته به صداست ، چه توصیههای روزمرهای برای مراقبت از صدا دارید؟
برای عزیزانی که شغلشان وابسته به صداست مثل خوانندهها، هنرپیشهها، مجریها یا حتی معلمها، مراقبت روزمره از صدا را همیشه توصیه میکنم. من همیشه گفتهام همانطور که یک ورزشکار حرفهای بدنش را گرم میکند، کسی که با صدا کار میکند هم باید حنجره خود را گرم کند. اولین توصیه من این است که قبل از هر اجرا یا سخنرانی، چند دقیقه تمرین گرمکردن صدا انجام شود. مثل تمرینهای سبک SOVT یا همون نیمهبسته کردن مجرای صوتی. همین کار ساده جلوی آسیب را میگیرد.دومین نکته، استراحت صوتی است. خیلیها فکر میکنند هرچقدر بیشتر تمرین کنند بهتر است! ولی در واقع تارهای صوتی هم مثل هر عضله دیگر به استراحت نیاز دارند. بعد از یک روز طولانی یا اجرای سنگین، سکوت چند ساعته خیلی میتواند کمککننده باشد. نکته سوم، نوشیدنیها و تغذیه است. مصرف آب کافی در طول روز باعث میشود تارهای صوتی مرطوب باقی بمانند. برعکس، مصرف زیاد کافئین یا دخانیات، صدا را خشک و آسیبپذیر میکند. چهارم، وضعیت بدنی و تنفس. خیلیها هنگام حرف زدن یا خواندن، فشار را فقط روی حنجره میگذارند در حالی که اگر بدن صاف باشد و از تنفس دیافراگمی بهره ببرند، صدا آزادتر و سالمتر تولید خواهد شد. و در آخر، توصیه میکنم از ابزارهای علمی مثل Vocoving استفاده شود. من این وسیله را طراحی کردم تا افراد بتوانند به شکل روزمره صدای خود را تمرین بدهند، فشار حنجره را کم کنند و کیفیت رزونانس بهتر شود. خیلی از هنرمندان حرفهای وقتی این وسیله رو وارد روتین خود کردهاند، نهتنها کمتر در معرض آسیب خواهند بود بلکه پایداری و قدرت صدای این عزیزان نیز بیشتر میشود.
۶. آیا بین سبکهای مختلف خوانندگی (مثلاً پاپ، سنتی، اپرا) تفاوتی در نوع آسیبها و روش درمان وجود دارد؟
بله، قطعاً تفاوت وجود دارد. هر سبک موسیقی، الگوی خاصی از استفادهی صوتی را میطلبد و همین باعث میشود نوع آسیبها هم متفاوت باشند. مثلاً در اپرا به خاطر فشار بالای تنفسی و نیاز به حجم صدای زیاد، معمولاً آسیبها بیشتر در تارهای صوتی و بحث کنترل فشار هوا دیده میشود. خوانندههای اپرا اگر از تکنیک درست استفاده نکنند، خیلی زود دچار خستگی یا حتی ندولهای صوتی میشوند. در موسیقی سنتی ایرانی معمولاً صدا در محدوده ظریفتر و با تزئینات (تحریرها) استفاده میشود. اینجا آسیبها بیشتر در حوزهی انعطافپذیری تارهای صوتی و خستگی ناشی از تحریرهای مکرر وجود دارد. بعضی وقتها هم به دلیل وضعیت بدنی نامناسب موقع اجرا (نشستهخوانی) مشکلات بیشتری ایجاد میشود. در موسیقی پاپ، چون میکروفن کمک زیادی میکند، معمولاً فشار شدیدی روی تارهای صوتی نیست. اما به دلیل استفادهی زیاد از افکتها، تغییرات ناگهانی نت یا تقلید از سبکهای غربی، خیلی وقتها ما با آسیبهایی مواجهیم که بیشتر ناشی از تقلید اشتباه و تمرینهای غیرعلمی است. از نظر درمان هم ما دقیقاً همین تفاوتها را در نظر میگیریم. یعنی برنامه توانبخشی یک خواننده اپرا با یک خوانندهی پاپ یکی نیست. برای خواننده اپرا تمرکز روی کنترل تنفس و کاهش فشار هوا است و برای خواننده سنتی روی انعطاف تارهای صوتی و رزونانس و برای خواننده پاپ روی اصلاح عادتهای غلط و تثبیت تکنیک.
۷. آیندهٔ حوزهٔ وکولوژی در ایران را چطور میبینید؟ آیا دانش و تکنولوژی جهانی در این حوزه در دسترس ما قرار گرفته است؟
به نظرم آینده وکولوژی در ایران آینده خیلی روشن و پرامیدی است. ما الان در مرحلهای هستیم که آگاهی جامعه نسبت به صدا و اهمیتش خیلی بیشتر از گذشته شده است. هنرمندان، مدرسان و حتی عموم مردم کمکم متوجه شدهاند که صدا یک ابزار مصرفی ساده نیست بلکه یک سرمایه حرفهای و حتی هویتی است. از نظر علمی، خوشبختانه امروز تقریباً تمام دانش جهانی در دسترس ما قرار دارد. مقالات، کتابها و تکنولوژیهای آموزشی بهراحتی قابل استفاده است. مسئله اصلی بیشتر بحث فرهنگسازی و اجرای درست این دانش در ایران است یعنی ما باید این علوم را بومیسازی کنیم تا متناسب با زبان، موسیقی و شرایط اجتماعی جواب بدهد. ما در مرکز ایران وکولوژی برنامههای زیادی داریم. مثل کارگاهها و وبینارها و حتی صدور شناسنامه حنجره که احتمالاً با نام Voice ID معرفی میشود.
چند ماه است روی این پروژهها کار میکنیم. از نظر تکنولوژی هم خوشبختانه ابزارهای مدرن وارد ایران شدن، و حتی در بعضی موارد ما نوآوری خودمون رو داشتیم. مثلاً من خودم ابزار Vocoving رو طراحی و ثبت کردم تا تمرینهای SOVT رو در قالبی علمیتر و کارآمدتر ارائه کنیم. این نشون میده که ما فقط مصرفکنندهی علم نیستیم، بلکه میتونیم خالق ابزار و ایده هم باشیم. پس اگر بخوام جمعبندی کنم، آیندهی وکولوژی در ایران وابسته به سه چیز است. یکی آموزش و تربیت متخصصان جدید، دوم فرهنگسازی در بین مردم و هنرمندان و سوم توسعه ابزارها و نوآوریهای داخلی. اگر این سه کنار هم قرار بگیرند، ما حتی میتوانیم در بعضی حوزهها حرفی برای گفتن در سطح جهانی داشته باشیم.
۸. اگر بخواهید یک توصیه طلایی برای همهٔ کسانی که با صدایشان کار میکنند داشته باشید، آن توصیه چیست؟
اگر بخوام فقط یک توصیه طلایی بکنم، میتوانم بگویم به صدایتان مثل یک ساز زنده نگاه کنید. همونطور که یک نوازنده هر روز سازش را کوک و مراقبت میکند، کسی هم که با صدا کار میکند باید همین کار را انجام دهد. خیلی وقتها ما صدا را بدیهی میدانیم چون همیشه همراه ما است. اما حقیقت این است که تارهای صوتی یکی از ظریفترین و حساسترین اندامهای بدن هستند. با کمی بیتوجهی، فشار یا استفاده غلط، ممکن است دچار آسیبی شوند که حتی مسیر شغلی یک هنرمند یا سخنران را تغییر دهد. بنابراین توصیه میکنم پیشگیری را جدی بگیرید. گرمکردن قبل از اجرا، استراحت کافی، مصرف آب و پرهیز از فریاد و فشار بیش از حد، کارهایی ساده ولی حیاتی هستند و اگر کوچکترین تغییری در صدا دیده شود که بیشتر از دو هفته طول کشید، سریع به متخصص مراجعه کنید. من همیشه میگویم همانطور که یک ورزشکار حرفهای بدون مربی کار نمیکند، یک صداپیشه یا خواننده هم نباید بدون نظارت علمی به تمرین ادامه دهند. خوشبختانه الان هم دانش جهانی در دسترس است هم ابزارهایی وجود دارند که به شکل روزمره میشود از آنها برای مراقبت و تمرین استفاده کرد. در آخر میگویم که به صدایتان احترام بگذارید مثل سرمایهای که آیندتان را میسازد.
اجتماعی و فرهنگیلینک کوتاه :