نفت، زیر تیغ تنشهای شرق و غرب

تنشهای تجاری میان آمریکا و چین بار دیگر شدت گرفته و با اعلام تعرفه ۱۰۰ درصدی بر کالاهای چینی توسط دولت ترامپ، روابط اقتصادی دو غول جهان به نقطه عطف جدیدی رسیده است. این جنگ تعرفهای نه تنها بازارهای جهانی را متأثر کرده، بلکه ایران را نیز بهعنوان شریک تجاری مهم چین، تحت فشار مضاعف قرار داده است.
سارا پوردلجو – جهان صنعت نیوز: در سالهای اخیر، تنشهای تجاری میان دو قدرت بزرگ اقتصادی جهان، ایالات متحده و چین، به یکی از مهمترین چالشهای اقتصاد جهانی تبدیل شده است. سیاستهای تعرفهای شدید و محدودیتهای صادراتی که هر دو کشور علیه یکدیگر اعمال میکنند، نه تنها مناسبات اقتصادی دوجانبه را تحت تأثیر قرار داده، بلکه زنجیرههای تأمین جهانی را نیز دچار اختلال کرده است. در این میان، ایران به عنوان کشوری که روابط تجاری ویژهای با چین دارد و بخش عمدهای از نفت خود را به این کشور صادر میکند، تحت تأثیر مستقیم این رقابتهای اقتصادی قرار گرفته است. تعرفههای ۱۰۰ درصدی ترامپ در ظاهر شاید چین را هدف گرفته باشد، اما هدف دیگر آن ما هستیم؛ ما که اصلیترین خریدار نفت کشورمان، چین است. حالا بهغیر از تحریمهای خودمان، با افزایش تعرفههای چین نیز دست و پنجه نرم میکنیم. از طرفی، به گفته لارنس نورمن، خبرنگار ارشد روزنامه «والاستریت ژورنال»، چین کشوری بود که از جنگ روسیه به طور مستقیم و غیرمستقیم سود برد. پس از شروع جنگ در اوکراین و اعمال تحریمها بر نفت روسیه، ایران با رقابت قیمتهای پایینتری که روسیه نفت خود را به چین عرضه میکرد، مواجه شد.
جنگ تعرفهها دوباره شعلهور میشود؛ ترامپ چینیها را هدف میگیرد
به نقل از روزنامه «والاستریت ژورنال»، در روزهای اخیر تنشهای تجاری میان ایالات متحده و چین بار دیگر شدت گرفته است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، اعلام کرده است که از اول نوامبر تعرفهای ۱۰۰ درصدی بر کالاهای وارداتی از چین اعمال خواهد کرد. این اقدام در واکنش به تصمیم اخیر پکن برای محدود کردن صادرات عناصر نادر معدنی صورت گرفته است؛ عناصری که نقش حیاتی در تولید نیمههادیها، خودروهای برقی و تجهیزات الکترونیکی پیشرفته دارند. دولت آمریکا این اقدام چین را تحریکآمیز و تهدیدی برای صنایع استراتژیک خود دانسته و در پاسخ، تصمیم گرفته سیاستهای تجاری سختگیرانهتری در پیش بگیرد. ترامپ در سخنان خود تأکید کرده است که زمان اجرای تعرفهها را بهمنظور دادن فرصت به چین برای بازنگری در تصمیم خود جلو انداخته، اما در صورت ادامه محدودیتها، تمامی توافقهای پیشین میان دو کشور مورد بازبینی قرار خواهد گرفت. در همین حال، برخی منابع در واشنگتن گفتهاند که مذاکرات تجاری میان دو کشور باید از «نقطه صفر» آغاز شود؛ به این معنا که هیچیک از توافقهای قبلی معتبر نخواهد بود مگر با بازنگری کامل. در پی انتشار این خبر، بازارهای مالی آمریکا واکنش منفی نشان دادند. شاخصهای سهام، بهویژه در بخش فناوری، افت محسوسی را تجربه کردند و شاخص نزدک بیش از ۳.۵ درصد کاهش یافت. کارشناسان اقتصادی هشدار دادهاند که در صورت تداوم این روند، تنش تجاری میتواند به رکود در بازارهای جهانی و افزایش قیمت کالاهای صنعتی منجر شود. از سوی دیگر، چین نیز با هدف نشان دادن نفوذ اقتصادی خود، سیاست محدودسازی صادرات مواد معدنی را ابزاری برای فشار بر واشنگتن و کسب امتیاز در مذاکرات آینده دانسته است. پکن هنوز واکنش رسمی شدیدی به تهدید تعرفهای ترامپ نشان نداده، اما منابع نزدیک به دولت چین احتمال لغو نشست آتی میان ترامپ و شی جینپینگ را مطرح کردهاند؛ نشستی که قرار بود اواخر ماه جاری در کره جنوبی برگزار شود. تحلیلگران معتقدند در صورتی که آمریکا دسترسی خود به عناصر نادر را از دست دهد، صنایع کلیدی مانند خودروسازی، الکترونیک و تسلیحات پیشرفته با بحران جدی مواجه خواهند شد. در مقابل، تشدید جنگ تعرفهای نیز میتواند به کاهش رشد اقتصادی چین و اختلال در زنجیرههای تأمین جهانی منجر شود. به این ترتیب، جنگ تجاری میان دو اقتصاد بزرگ جهان بار دیگر در آستانه مرحلهای تازه و پرریسک قرار گرفته است.
چین در تقاطع منافع؛ حفظ رابطه با آمریکا یا توسعه همکاری نفتی با ایران؟
نرسی قربان، کارشناس ارشد حوزه انرژی، در گفتوگو با جهان صنعت نیوز گفت: تحریمهایی که هماکنون مطرح است، بهویژه در چارچوب مناقشات میان آمریکا و چین، مستقیماً به نفت مربوط نمیشود، اما بهطور غیرمستقیم بر بازار جهانی نفت اثر میگذارد؛ زیرا این تنشها فضای بینالمللی را ملتهبتر میکند. اقداماتی که دولت آمریکا، بهویژه در دوران ترامپ، با وضع تعرفهها و محدودیتهای تجاری علیه چین انجام داده، همچنان پیامدهای نامشخصی دارد و هنوز روشن نیست به کجا منتهی خواهد شد. یکی از مصادیق اخیر، تحریم یکی از شرکتهای بزرگ چینی است که در حوزه واردات نفت فعالیت داشت. این تحریم امکان معامله نفتی میان ایران و چین را با چالش مواجه کرده و مبادلات را تحت تأثیر قرار داده است. البته باید توجه داشت که مسئله اصلی، تحریمها نیست؛ بلکه پرسش مهمتر این است که آیا چین در شرایط فعلی حاضر است منافع اقتصادی خود در روابط با آمریکا را فدای همکاری با ایران کند یا نه. حجم مبادلات تجاری چین و آمریکا بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیارد دلار در سال است و طبیعی است که پکن تمایلی به از دست دادن چنین بازاری نداشته باشد. بنابراین، اگر چین احساس کند که در تقابل با آمریکا منافعش به خطر میافتد، اولویت را به حفظ روابط خود با واشنگتن خواهد داد و همکاری با ایران را در سطح محدود یا غیررسمی نگه میدارد. اما اگر تنشهای میان دو کشور به نقطهای برسد که چین دیگر امکان مصالحه نداشته باشد، در آن صورت ممکن است همکاری با ایران را گسترش دهد و از مسیرهای غیرمستقیم خرید نفت از ایران را ادامه دهد. بهطور کلی، چینیها در هر شرایطی منافع ملی خود را مبنا قرار میدهند. اگر بتوانند با آمریکا به توافقی برسند، قطعاً روابطشان با ایران را کاهش خواهند داد؛ اما اگر راه مصالحه بسته شود، احتمال تداوم یا حتی افزایش خرید نفت از ایران وجود دارد. با این حال، حجم این مبادلات آنقدر بالا نیست که بتواند تأثیر قابلتوجهی بر درآمدهای نفتی ایران بگذارد. در نتیجه، در وضعیت کنونی نمیتوان انتظار داشت که تحریمها یا روابط ایران و چین به شکل معناداری بر قیمت جهانی نفت تأثیر بگذارد. تأثیر اصلی این تحولات بیشتر از کانال افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی است تا از مسیر واقعی عرضه و تقاضای نفت در بازار جهانی.
اخبار برگزیدهنفت و پتروشیمیلینک کوتاه :