xtrim

 تب طلای نیویورک؛ بحران از خیابان ۴۷ آغاز می‌شود

با عبور قیمت جهانی طلا از رکورد تاریخی، خیابان جواهرات نیویورک شاهد هجوم بی‌سابقه مردم برای فروش طلاهای خانوادگی است؛ موجی که به‌گفته تحلیل‌گران بازتابی از اضطراب جهانی و بی‌اعتمادی مردم به آینده اقتصاد محسوب می‌شود.

جهان صنعت نیوز – در خیابان چهل‌وهفتم نیویورک، همان جایی که دهه‌هاست به قلب تپنده جواهرات آمریکا معروف است، دوباره صف‌ها طولانی شده‌اند. اما این بار نه برای خرید حلقه ازدواج یا سنگ قیمتی بلکه برای فروختن طلای خانوادگی. قیمت جهانی طلا در اکتبر ۲۰۲۵ از مرز تاریخی ۴۲۶۷ دلار در هر اونس گذشته است؛ رکوردی که حتی در دوران بحران مالی ۲۰۰۸ یا همه‌گیری کرونا هم ثبت نشده بود. این جهش به تعبیر نیویورک‌تایمز، به موجی از نقد کردن احساسات انجامیده است؛ جایی که خاطرات خانوادگی، زیورآلات قدیمی و یادگارهای نسل‌ها، حالا در صف ذوب‌شدن قرار گرفته‌اند.

میدان جنگ طلا و اضطراب

پیش از آنکه چراغ‌های فروشگاه Bullion Exchanges در قلب محله روشن شود، مشتری‌ها صف کشیده‌اند. یکی از آن‌ها جنیفر تسلر است؛ زنی ۷۷ ساله که با یک کیسه پلاستیکی مچاله‌شده از فروشگاه Target، وارد صف می‌شود. درون کیسه، چند قطعه طلا از دوران کودکی و چند یادگار از مادرش قرار دارد. او می‌گوید: «این آخرین طلای من است، همه چیز دیگری را بخشیده‌ام. حالا وقتش رسیده نقدش کنم.»

این جمله، خلاصه‌ حال و هوای هزاران نفر دیگر است که در روزهای اخیر به خیابان ۴۷ نیویورک هجوم آورده‌اند. جایی که دلالان با پلاکاردهای «طلای شما را خریداریم» در پیاده‌رو فریاد می‌زنند، اسکناس‌های صد دلاری در هوای آزاد شمرده می‌شوند و کامیون‌های زرهی با بار شمش‌های طلا رفت‌وآمد دارند.

درون مغازه، قطعات طلا مثل قطعات خاطره روی میز چیده می‌شوند؛ زنجیرهای طلایی، حلقه‌های ازدواج، گوشواره‌های قدیمی و حتی مدال‌های ورزشی. کارمندان با دستگاه‌های تشخیص عیار و اشعه ایکس، خلوص هر قطعه را می‌سنجند.

وقتی نوبت جنیفر تسلر می‌رسد، خبر بد این است که گردنبند ۱۸عیارش تقلبی از آب درمی‌آید. اما بقیه زیورآلاتش ارزش واقعی ۷۳۳۸ دلاری دارند. زن لبخند می‌زند و می‌گوید: «با این پول برمی‌گردم خانه، آن هم با لیموزین!»

در گوشه دیگر مغازه، یک مشتری دیگر دو گردنبند ضخیم طلای ازدواجش را آورده است. بیست سال در کمد خاک خورده بودند، حالا بیش از ۱۰ هزار دلار ارزش دارند.

وقتی خاطره در کوره ذوب می‌شود

در طبقه بالا کارگر فروشگاه، طلای خریداری‌شده را در کوره می‌ریزد. حلقه‌های ازدواج، گردنبندهای هدیه کریسمس و یادگارهای مادری، در چند دقیقه به گدازه قرمز تبدیل می‌شوند. او گدازه را در قالب‌های شمش می‌ریزد؛ صدای جرقه و بخار، با صدای شمارش اسکناس‌ها در پایین مغازه درهم می‌آمیزد.

یکی از صاحبان فروشگاه می‌گوید: «امروز نگه داشتن این طلاها صرفه ندارد. باید چشم‌ها را بست و در آتش انداختشان.»

همین سادگی دردناک، ماهیت اقتصاد در دوران بحران است؛ جایی که احساسات خانوادگی در برابر واقعیت بازار تسلیم می‌شوند.

طلا؛ پناهگاه در دوران نااطمینانی

صعود بی‌سابقه قیمت طلا تنها یک پدیده بازار نیست؛ نشانه‌ای از اضطراب جهانی است. در سه سال گذشته، زنجیره‌ای از رویدادها از همه‌گیری کرونا گرفته تا جنگ اوکراین، فروپاشی بانک سیلیکون‌ولی و موج تعرفه‌های تجاری در دوره ترامپ، باعث شد مردم دوباره به پناهگاه سنتی سرمایه بازگردند.

تحلیلگران نیویورک‌تایمز می‌گویند، هربار که بی‌ثباتی اقتصادی افزایش می‌یابد، خیابان ۴۷ نیویورک شلوغ‌تر می‌شود. طلا همان نقشی را دارد که در دوران رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ داشت: تجسم فیزیکی اعتماد.

رشد تقاضا برای طلا فقط به خرده‌فروشی محدود نیست. بر اساس داده‌های بازار جهانی، حجم معاملات طلا در بورس‌های کالایی نیویورک و لندن نیز در ماه سپتامبر ۲۰۲۵ بیش از ۴۵ درصد نسبت به سال قبل افزایش یافته است. در چنین شرایطی، حتی بانک‌های سرمایه‌گذاری و صندوق‌های پوشش ریسک هم به ذخایر طلا روی آورده‌اند. زیرا با وجود رکود در بازار سهام و نوسان در بازار ارز دیجیتال، طلا تنها دارایی بدون ریسک سیاستی تلقی می‌شود؛ دارایی‌ای که هیچ دولت یا بانک مرکزی نمی‌تواند آن را چاپ یا مسدود کند.

اما صف‌های خیابان ۴۷ ترکیبی از سرمایه‌گذاران و مردم عادی است. در کنار فروشندگان، خریدارانی هم دیده می‌شوند که سکه و شمش‌های کوچک می‌خرند. برخی از مشتریان، سرمایه‌گذاران هستند که به قول خودشان برای روز مبادا می‌خرند؛ کسانی که باور دارند اقتصاد آمریکا در آستانه سقوط است و تنها طلا نجات‌بخش خواهد بود.

یکی از خریداران فریاد می‌زند: «ده شمش یک‌اونسی دیگر می‌خواهم!» کارمند فروشگاه اما نگران است: «چکتان ممکن است برگشت بخورد. نه، نمی‌شود!» صحنه‌هایی که بیشتر شبیه فیلم‌های مالی هستند تا روزمرگی نیویورکی.

گنجینه‌ای از قرن ۲۱

در زیرزمین فروشگاه، گاوصندوقی عظیم در عمق زمین قرار دارد که هزاران سکه کمیاب، شمش‌های طلا و ۳۵ هزار اونس نقره در آن نگهداری می‌شود. در بالا، نمایشگر قیمت لحظه‌ای طلا هر چند ثانیه عدد تازه‌ای نشان می‌دهد؛ عددی که می‌تواند شادی یا ناامیدی به ارمغان آورد.

یکی از صاحبان فروشگاه، با چشمانی خسته می‌گوید: «چنین حجمی از معامله را در عمرم ندیده بودم. این فراتر از هر چیزی است که تصور می‌کردیم.»

تحلیلگران نیویورک‌تایمز معتقدند رشد بی‌سابقه قیمت طلا بازتاب بی‌اعتمادی عمومی به آینده اقتصاد جهانی است. افزایش نرخ بهره در آمریکا، بدهی تاریخی دولت‌ها و نگرانی از رکود تورمی باعث شده سرمایه‌ها به‌جای بورس و اوراق، به سمت دارایی‌های فیزیکی مانند طلا، نقره و زمین حرکت کنند. این موج جهانی است؛ از استانبول تا بمبئی و از دوبی تا تهران.

طلا؛ نماد ثروت یا نشانه اضطراب؟

در پایان روز، آخرین مشتری‌ها هنوز پشت در مغازه منتظرند. یکی سکه‌های طلای خود را روی پیشخوان می‌ریزد؛ دیگری شمش یک کیلویی به ارزش نزدیک به نیم میلیون دلار را برای فروش می‌آورد. همه یک پرسش تکراری دارند: «تا کجا بالا می‌رود؟»

تسیتلین، مدیر مغازه، فقط لبخند می‌زند و می‌گوید: «این فراتر از هر دوره‌ای است که دیده‌ام.»

شاید همین جمله، بهترین توصیف برای عصر جدید اقتصاد جهانی باشد؛ عصری که در آن طلا دوباره به زبان مشترک ترس و امید تبدیل شده است.

 

اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
شناسه : 541655
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *