xtrim

نشانه‌های سقوط قیمت طلا ؛ تاریخ دوباره تکرار می‌شود؟

افزایش بی‌سابقه قیمت جهانی طلا و ورود دوباره آن به صدر بازارهای مالی، این پرسش را در مرکز توجه قرار داده که آیا جهش کنونی با تجربه‌های سقوط گذشته تفاوت دارد یا در آستانه تکرار یک چرخه آشنا هستیم.

جهان صنعت نیوز – طلا که از دیرباز پناهگاه امن سرمایه‌گذاران در دوران تلاطم بوده، بار دیگر در مرکز توجه بازارهای جهانی قرار گرفته است. در پنجاه سال گذشته این سومین بار است که فلز زرد چنین جهشی را تجربه می‌کند؛ اما دو بار قبلی با سقوطی سنگین و طولانی پایان یافت. امروز که قیمت طلا در دو سال اخیر بیش از دو برابر شده، پرسش بزرگ بازار این است که آیا این‌بار واقعاً متفاوت است؟

بازگشت طلا به صدر بازارهای مالی

در دو سال گذشته، قیمت جهانی طلا از حدود ۱۷۰۰ دلار به مرز ۴۴۰۰ دلار در هر اونس رسیده است؛ رشدی چشمگیر که آن را به بالاترین سطح تاریخی خود رسانده است. این جهش با مجموعه‌ای از تحولات ژئوپلیتیکی و مالی از مسدود شدن ذخایر ارزی روسیه در غرب پس از تهاجم به اوکراین گرفته تا رشد بدهی‌های دولت آمریکا، تضعیف اعتماد به دلار و نگرانی از وابستگی نظام مالی جهانی به سیاست‌های داخلی واشنگتن، هم‌زمان بوده است.

بانک‌های مرکزی کشورهای درحال‌توسعه از جمله چین، هند و ترکیه در سال‌های اخیر به خریداران اصلی طلا تبدیل شده‌اند. آنها به‌درستی از خود می‌پرسند که اگر دارایی‌های ارزی روسیه در عرض چند روز بلوکه شد، چه تضمینی وجود دارد که در بحران‌های آتی، ذخایر سایر کشورها از سرنوشت مشابه در امان بماند؟ در نتیجه خرید طلا نه‌فقط یک تصمیم مالی بلکه اقدامی ژئوپلیتیکی برای کاهش ریسک حاکمیتی شده است.

سرمایه‌گذاران خصوصی نیز از این موج بی‌نصیب نمانده‌اند. در سال ۲۰۲۵، صندوق‌های سرمایه‌گذاری جهانی بیش از یک‌دهم دارایی‌های خود را به طلا اختصاص داده‌اند  که رقمی بی‌سابقه از سال ۱۹۸۶ تاکنون محسوب می‌شود. برای بسیاری از این سرمایه‌گذاران، طلا تنها دارایی‌ای است که از کنترل دولت‌ها خارج است؛ پناهگاهی در برابر خطای سیاست‌گذاران.

تاریخ چه می‌گوید: دو بار صعود، دو بار سقوط

با وجود این تب خرید، تجربه تاریخی یادآور می‌شود که طلا همیشه پناهگاه بی‌خطر نبوده است. دو دوره‌ی بزرگ رشد در بازار طلا یکی در اواخر دهه ۱۹۷۰ و دیگری در آغاز دهه ۲۰۱۰ در نهایت با سقوط‌های پرهزینه همراه شدند.

در دوره نخست (۱۹۷۹ تا ۱۹۸۰)، افزایش تورم و بی‌اعتمادی به فدرال‌رزرو باعث شد قیمت طلا بیش از دو برابر شود. اما با روی‌کارآمدن پل ولکر، رئیس وقت فدرال رزرو و افزایش شدید نرخ بهره برای مهار تورم، ارزش طلا در کمتر از دو سال نصف شد. جبران این زیان ۲۵ سال طول کشید و تنها در سال‌های اخیر بود که طلا توانست به ارزش واقعی آن دوران بازگردد.

در دوره دوم (۲۰۱۰ تا ۲۰۱۱) نیز داستان مشابهی تکرار شد. بحران مالی جهانی، سیاست‌های پولی انبساطی و نگرانی از تورم، موجی از تقاضا برای طلا ایجاد کرد. اما هنگامی که تورم کنترل شد و اقتصاد آمریکا بازیابی شد، قیمت طلا برای پنج سال پی‌درپی کاهش یافت و بخش بزرگی از سرمایه‌گذاران زیان دیدند.

این دو تجربه تاریخی، امروز بیش از همیشه اهمیت دارد؛ زیرا دوباره همان نشانه‌ها از افزایش بدهی‌های دولتی، نگرانی از استقلال بانک‌های مرکزی، و بی‌اعتمادی نسبت به دلار ظاهر شده‌اند.

بیم از تورم یا تب سفته‌بازی؟

با وجود هشدارهای تاریخی، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که شرایط امروز تفاوت‌هایی بنیادین دارد. در گذشته، محرک اصلی رشد طلا ترس از تورم بود؛ اما اکنون مسئله فراتر از تورم است و در حال حاضر مسئله اعتماد است.

مسدود شدن ذخایر روسیه به کشورهای غیرغربی آموخت که مالکیت دارایی‌های دلاری به معنای کنترل واقعی بر آن‌ها نیست. از سوی دیگر، افزایش بی‌سابقه بدهی دولت آمریکا و رقابت ژئوپلیتیکی با چین، مشروعیت دلار را در بلندمدت تهدید می‌کند. در چنین شرایطی، طلا دوباره در حال ایفای نقش دیرینه‌اش به عنوان پول بدون کشور است.

افزون بر این، نگرانی از آنچه اقتصاددانان تجارت تضعیف پول (debasement trade) می‌نامند در حال افزایش است؛ این باور که دولت‌های بدهکار در نهایت به‌جای رکود، راه تورم را برمی‌گزینند تا ارزش واقعی بدهی خود را کاهش دهند. در چنین سناریویی، طلا به‌عنوان بیمه‌ای در برابر بی‌انضباطی مالی دولت‌ها تلقی می‌شود.

در کنار عوامل بنیادین، نشانه‌هایی از رفتارهای هیجانی و سفته‌بازانه نیز در بازار طلا دیده می‌شود. از آگوست ۲۰۲۵ و پس از سخنرانی جروم پاول، رئیس فدرال‌رزرو، در نشست جکسون‌هول که از تمرکز بیشتر بر اشتغال و کمتر بر مهار تورم خبر داد، قیمت طلا بیش از ۲۸ درصد جهش کرد. اما نکته جالب اینجاست که بازار اوراق قرضه و شاخص دلار چنین انتظاری را تأیید نکردند. بازدهی اوراق بلندمدت آمریکا کاهش یافت و ارزش دلار تقریباً ثابت ماند. نشانه‌ای از آنکه بازار همچنان به کنترل تورم امیدوار است.

در همین حال، سهام‌های پرریسک نیز رشد کردند: صندوق Ark Innovation بیش از ۱۸ درصد و شاخص Russell Microcap حدود ۱۳ درصد افزایش یافتند. چنین هم‌زمانی نشان می‌دهد که رشد طلا بخشی از موج کلی سفته‌بازی در بازارهای مالی است، نه لزوماً پناه‌بردن به دارایی امن.

به بیان دیگر، بخشی از خریداران فعلی طلا نه به‌دلیل ترس از تورم، بلکه به‌دلیل مشاهده‌ی افزایش قیمت خرید می‌کنند؛ همان رفتاری که معمولاً در مراحل ابتدایی شکل‌گیری حباب‌های مالی دیده می‌شود.

آیا حباب قیمت طلا در حال شکل‌گیری است؟

گزارش تازه گلدمن‌ساکس نشان می‌دهد سهم طلا در سبد سرمایه‌گذاری جهانی طی دو سال اخیر از ۴ درصد به ۶ درصد افزایش یافته است که بالاترین سهم از سال ۱۹۸۶ محسوب می‌شود. در اوج حباب طلای ۱۹۸۰، این نسبت به ۲۲ درصد رسیده بود. گرچه فاصله زیادی تا آن نقطه وجود دارد، اما سرعت رشد اخیر نمی‌تواند نادیده گرفته شود.

برخی تحلیلگران هشدار می‌دهند که بازار در حال تجربه افزایش قیمت ناشی از انتظارات متقابل است؛ یعنی خریداران فقط به این دلیل می‌خرند که دیگران هم در حال خرید هستند. چنین وضعیتی اگر با کاهش نرخ‌های بهره و تداوم تورم همراه شود، می‌تواند به تشکیل حبابی بزرگ بینجامد.

اما تفاوت مهمی با گذشته وجود دارد. این بار بخش عمده‌ی تقاضا از سوی بانک‌های مرکزی و صندوق‌های ذخیره ارزی است، نه سرمایه‌گذاران خرد. این به معنای وجود پایه تقاضای نهادی پایدارتر است که شاید نوسان‌ها را محدود کند.

پیش بینی قیمت طلا: آینده در گرو سیاست فدرال‌رزرو

سرنوشت بازار طلا، همچنان در دستان سیاست‌گذاران آمریکایی است. اگر فدرال‌رزرو بار دیگر همان مسیر دهه ۱۹۸۰ را در پیش بگیرد و برای مهار تورم به سیاست‌های انقباضی شدید بازگردد، احتمال سقوط قیمت طلا وجود دارد. اما اگر فشار سیاسی، بدهی سنگین دولت و نگرانی از رکود باعث شود بانک مرکزی به سیاست‌های نرم‌تر روی آورد، طلا ممکن است به رکوردهای تاریخی تازه‌ای دست یابد.

در حال حاضر، بازار میان این دو روایت در نوسان است. شاخص دلار نشانه‌ای از فروپاشی ندارد، اما سرمایه‌گذاران بی‌اعتمادتر از گذشته‌اند. تورم رسمی کاهش یافته، اما بدهی عمومی آمریکا در سطحی بی‌سابقه قرار دارد. نتیجه آن شده که طلا بار دیگر، نه‌فقط یک دارایی مالی بلکه آینه‌ای از اضطراب اقتصاد جهانی است.

اگر تاریخ تکرار شود، رشد فعلی طلا نمی‌تواند تا ابد ادامه یابد. اما اگر نظم مالی جهانی واقعاً در حال تغییر باشد؛ از دل تحریم‌ها، بدهی‌ها و شکاف ژئوپلیتیکی شاید این بار واقعاً متفاوت باشد.

احتمال دارد سیاست‌مداران و رأی‌دهندگان در نهایت دریابند که از تورم بیش از افزایش مالیات یا کاهش هزینه‌ها بیزارند. در آن صورت، چرخه‌ پول سخت دوباره آغاز خواهد شد، دلار تضعیف می‌شود و طلا بار دیگر، جایگاه تاریخی خود را در قلب نظام مالی جهان بازمی‌یابد.

اخبار برگزیدهطلا و ارز
شناسه : 542057
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *