شاخص بورس پس از اصلاح ۴۸ درصدی، بار دیگر سقف تاریخی را بازپس گرفت

شاخص کل بورس تهران از سال ۱۳۶۹ تا ۱۴۰۳ مسیر پرفرازونشیبی را پیموده است؛ از دورههای رکود طولانی تا جهشهای تاریخی که بارها ساختار بازار سرمایه ایران را دگرگون کرد.
جهان صنعت نیوز، در ۴ گزارش قبلی (۱، ۲، ۳ و ۴) دیدیم که در فاصله شهریور ۱۳۶۹ تا آذر ۱۳۹۶، بازار سهام ایران دورانی پر فراز و نشیب را پشت سر گذاشت؛ شاخص کل که کار خود را با ۱۰۰ واحد شروع کرده بود، در ۱۴ سال نخست فعالیت تا مرداد ۱۳۸۳ بیش از ۱۳,۷۸۲ درصد رشد کرد، هرچند که در ادامه به یک روند اصلاحی طولانیمدت ۲۰۷۹ روزه (از مرداد ۱۳۸۳ تا فروردین ۱۳۸۹) وارد شد اما سرانجام در فروردین ۱۳۸۹ بار دیگر قله پیشین خود را تصاحب کرد.
بورس تهران پس از عبور از سقف تاریخی ۱۳۸۸۲ واحد در ۲۴ فروردین ۱۳۸۹، در گام اول در یک دوره ۳۷۲ روزه، رشد ۹۰ درصدی را تجربه کرد. سپس از ابتدای اردیبهشت ۱۳۹۰ وارد یک دوره اصلاح زمانی ۵۲۴ روزه با نوسانات جزئی در حدود ۱۴ درصد شد. شاخص پس از تثبیت در کانال ۲۰ هزار واحدی توانست مجدداً از اواخر ۱۳۹۱ روند صعودی پرشتابی را آغاز کند و طی ۱۳۶۵ روز (۴۵.۵ ماه) بازدهی کلی ۵۴۶ درصدی را به ثبت برساند و در ۱۶ دی ۱۳۹۲ به سقف جدید با تراز ۸۹,۷۲۳ واحد، دست یابد. پس از آن، بورس دوباره وارد اصلاح ۱۴۲۱ روزه (۳ سال و ۱۱ ماه) با افت ۳۲ درصدی تا ۱۲ مهر ۱۳۹۴ شد و سرانجام در ۷۸۴ روز بعد از سقف قبلی، با رشد بیش از ۴۸ درصدی از کف، قله پیشین را در ۴ آذر ۱۳۹۶ و در تراز ۹۰,۴۹۱ واحد دوباره فتح کرد.
نمودار زیر تغییر ماهانه شاخص کل را از مهر ۱۳۹۲ تا آذر ۱۴۰۳ نشان میدهد.
۳۴ سال فراز و نشیب شاخص کل بورس؛ پایان شب سیه سپید است؟
مطابق بالا نمودار، فصل جدید بازدهی شاخص بورس تهران از آذر ۱۳۹۶ با فتح سقفی که در دی ۹۲ ثبت شده بود، آغاز شد. فصلی که در آن شاخص کل بازدهی باورنکردنی ۲,۲۲۴ درصدی را از آذر ۱۳۹۶ و بازدهی کلی ۳,۳۴۴ درصدی را از کف مهر ۱۳۹۴ ثبت کرد.
دورهای از جنس حماسه؛ صعود ۲۲۲۴ درصدی شاخص در ۲ سال و ۹ ماه
بورس تهران در سال ۱۳۹۶، پس از ۴ سالها فرسایش، ناامیدی و حرکت در یک کانال بیرمق، ناگهان نشانههایی از حیات دوباره را به نمایش گذاشت. شاخص کل که هنوز زخمهای رکود طاقتفرسای ۱۴۲۱ روزه پیشین را بر تن داشت، در آذر ماه آن سال با عبور از سقف تاریخی ۸۹,۷۲۳ واحد، وارد یکی از خاصترین و ماندگارترین دورههای صعود خود شد؛ دورهای که نهتنها بهلحاظ عددی خیرهکننده بود، بلکه از منظر تحلیلی و رفتاری، درسی ماندگار برای تحلیلگران و سرمایهگذاران به همراه داشت.
حرکت صعودیای که از آذر ۱۳۹۶ جرقه خورد، ابتدا بعد از رشدی ۱۰ درصدی در هفته اول بهمن ماه متوقف شد و بعد از یک وقفه ۱۰۰ روزه، حرکت بعدی خود را از نیمه اول اردیبهشت ۱۳۹۷ از سر گرفت و تا هفته اول مهر ماه توانست در کمتر از ۱۵۰ روز بازدهی ۱۱۰ درصدی را ثبت کند. اما این فقط آغاز راه بود. پس از این جهش اولیه، بازار به جای ادامهی روند پرشتاب، وارد یک اصلاح ۲۲ درصدی ۴ ماهه شد؛ اگرچه بسیاری این وقفه را نشانهای از پایان روند صعودی تعبیر کردند، اما در عمل، این اصلاح به تثبیت قیمتها و آمادهسازی انرژی برای گام بلند بعدی منجر شد.
با اتمام اصلاح، شاخص کل بار دیگر خیز برداشت و در مجموع این روند طولانیمدت، طی ۹۹۰ روز—معادل ۳۳ ماه یا همان ۲ سال و ۹ ماه—توانست خود را از سطح تراز ۸۹,۷۲۳ واحد به ارتفاع ۲,۱۰۳,۳۱۰ واحدی در ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ برساند. عددی که از هر زاویهای به آن نگاه شود، حکایت از یک بازگشت تاریخی دارد؛ بازدهی ۲,۲۲۴ درصدی که با گذر از فازهای مختلف رفتاری بازار، از یک صعود معمولی فراتر رفت و به یک نمونه کلاسیک از چرخههای سهگانه صعود در بازار سهام بدل شد.
سه فاز با ریسکهای متفاوت از کف تا سقف تاریخی؛ یک کلاس درس کامل برای تحلیلگران
در این میان به مانند دورههای قبل، اگرچه عدد نهایی رشد شاخص کل حیرتانگیز بود، اما جزئیات و فازبندی این مسیر صعودی، اهمیت بیشتری برای تحلیلگران دارد. در این بازه ۳۳ ماهه، حرکت شاخص را میتوان به سه فاز مشخص تقسیم کرد؛ فاز کمریسک، فاز با ریسک متوسط، و نهایتاً فاز پرریسک. هرکدام از این مراحل، نهتنها در رفتار بازار، بلکه در نوع ورود سرمایهگذاران و کیفیت رشد قیمتها تفاوتهای آشکاری داشتند.
مرزهای این فازها بر مبنای نقاط کلیدی شاخص، شامل کف ۱,۰۹۵,۷۲۵ واحدی (۳ خرداد ۱۴۰۰)، سقف ۲,۱۰۳,۳۱۰ واحدی (۲۰ مرداد ۱۳۹۹)، و میانگین این دو یعنی ۱,۵۹۹,۵۱۷ واحد تعیین شده است. نمودار بالا با رنگبندی مشخصی این ترازها را نشان میدهد. به گونهای که:
خط آبی: سقف قبلی شکسته شده در ۸۹,۷۲۳ واحد
خط زرد: کف ثبت شده در ۱,۰۹۵,۷۲۵ واحد
خط قرمز: سقف نهایی ۲,۱۰۳,۳۱۰ واحد
خط نارنجی: ۱,۵۹۹,۵۱۷ واحد (میانگین تراز زرد و قرمز) است.
فاز کمریسک
فاز نخست، که از شکست سقف تاریخی ۸۹,۷۲۳ واحد آغاز شد، تا سطح ۱,۱۱۶,۲۸۰ واحد در ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ ادامه یافت. این صعود که طی ۹۲۶ روز معادل نزدیک به ۳۱ ماه محقق شد، بازدهی چشمگیر ۱,۱۳۳ درصدی را برای سهامداران ثبت کرد. اما ویژگی مهم این دوره، آرامش نسبی بازار، رشد یکنواخت و نبود هیجانات رفتاری شدید بود؛ دورهای که عمدتاً حرفهایها و تحلیلگران بنیادی در آن فعالیت میکردند و فضای غالب، دور از رفتارهای گلهای و سفتهبازی بود.
فاز با ریسک متوسط؛ سرعت بالا، سود نهچندان بیشتر
در گام دوم، از نیمه دوم خرداد ۱۳۹۹، بازار وارد فاز با ریسک متوسط شد. شاخص کل که حالا به محدوده بالای یک میلیون واحدی رسیده بود، تنها طی ۲۵ روز به سطح ۱,۶۱۲,۹۰۰ واحد صعود کرد. این افزایش سریع اما نهچندان باپشتوانه، در حالی اتفاق افتاد که بازدهی شاخص از ابتدای مسیر از ۱,۱۳۳ درصد به ۱,۶۸۲ درصد رسید. اما نکته فریبنده ماجرا این بود که رشد خالص در این فاز، کمتر از ۴۵ درصد بود و تنها در ظاهر ۵۴۹ درصد افزایش یافته بود به معنای دیگر افزایش بازدهی از از ۱,۱۳۳ به ۱,۶۸۲ درصد بطور واقعی معادل ۴۵ درصد افزایش است. در عوض، سرعت رشد و ورود نقدینگی با منشأ نامشخص، نشانههایی از افزایش ریسک در بازار را عیان کرد. حالا دیگر، رد پای سرمایهگذاران هیجانی، تازهواردها و پولهای بیاستراتژی در کف بازار دیده میشد.
ورود هیجانی سرمایههای خرد و سرمایهگذاران غیرحرفهای، نشانهای از افزایش ریسک در این مرحله است. اگرچه سرعت رشد بیشتر شد، اما نسبت ریسک به بازده در این فاز نسبت به مرحله اول نامطلوبتر شد.
فاز پرریسک؛ صعود پرنوسان در سایه هیجان
در نهایت، در سومین و پرریسکترین بخش این روند صعودی، شاخص کل تنها طی ۴۱ روز، از تراز ۱,۶۱۲,۹۰۰ واحد به اوج ۲,۱۰۳,۳۱۰ واحدی در ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ رسید. هرچند در نگاه اول ممکن است تصور شود که بازار در این بازه بازدهی ۵۴۲ درصدی دیگری ثبت کرده و در ظاهر بازدهی کل از ۱,۶۸۲ درصد به ۲,۲۲۴ درصد رسیده اما در حقیقت، رشد خالص این فاز از تراز ۱,۶۱۲,۹۰۰ واحد به اوج ۲,۱۰۳,۳۱۰ تنها ۳۱ درصد بود. آنچه در این مرحله اتفاق افتاد، بیش از آنکه حاصل تحلیل و عقلانیت باشد، نتیجه ورود دیرهنگام جمعیت انبوهی از سرمایهگذاران غیرحرفهای، سیگنالمحور و گاهی حتی سفتهبازانه بود. رفتارهایی که بازار را درگیر نوسانات شدید و بار روانی بالا کرد؛ نوساناتی که بسیاری از سهامداران را با خطای خرید در سقف مواجه ساخت.
این مرحله نیز همانند تمام دورههای قبل معمولاً با ورود دیرهنگام سرمایهگذاران هیجانی همراه شد که عمدتاً بدون استراتژی وارد بازار شده و بیشترین ریسک را متحمل شدند.
لذا بر اساس موارد فوق روند صعودی آذر ۱۳۹۶ تا مرداد ۱۳۹۹ از منظر تحلیلی، نمونهای کلاسیک از چرخههای سهگانه صعود بازار است:
فاز کمریسک: آرام، پیوسته، سودآور
فاز متوسط: رشد سریع، اما با بازدهی محدودتر
فاز پرریسک: نوسانی، هیجانی، و پرچالش
ریزش تند و تیز ۴۸ درصدی شاخص کل در کمتر از ۱۰ ماه
این صعود تاریخی، اما همانند تمامی روندهای بزرگ، بدون اصلاح باقی نماند. پس از ثبت قله ۲,۱۰۳,۳۱۰ واحدی، بورس تهران وارد یکی از ریزشیترین دورههای خود شد که سهامداران بسیاری را از پا درآورد. افت ۴۸ درصدی شاخص طی ۲۸۸ روز (کمتر از ۱۰ ماه) یادآور آن واقعیت تلخ بازارهای مالی است که هر صعودی، در دل خود بذر اصلاح را نیز میپروراند. شاخص کل که در ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ در اوج تاریخی خود قرار داشت، در نهایت در ۳ خرداد ۱۴۰۰ به سطح ۱,۰۹۵,۷۲۵ واحد بازگشت؛ درست همانجایی که مرحله صعود دارای ریسک آغاز شده بود.
بازپسگیری سقف تاریخی پس از ۷۰۴ روز
اما داستان همچنان ادامه داشت. بورس تهران با عبور از رکود، بار دیگر خیز برداشت و پس از ۷۰۴ روز (بیش از ۲۳ ماه) تلاش مستمر، در ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ توانست سقف تاریخی ۲,۱۰۳,۳۱۰ واحدی را که در ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ برای شاخص کل رقم خورده بود، باز پس بگیرد و حتی اندکی فراتر تا تراز ۲,۱۳۴,۴۱۴ واحد بالا برود؛ البته این حرکت از کف خرداد ۱۴۰۰، ۲۸۸ روز به طول انجامید.
فصل اصلاح زمانی
رکورد جدید ۲,۱۳۴,۴۱۴ واحدی، هرچند نمادی بود از پایان یک دوره انتظار طاقتفرسا اما با اتفاقاتی که در ۱۷ اردیبهشت و درز اطلاعات نهانی رخ داد که مربوط بود به انتشار نامه افزایش نرخ خوراک گاز شرکتهای پتروپالایشی و سایر صنایع، بورس ایران بار دیگر شاهد یک ریزش ناگهانی و سنگین بود که بازار را درست در شروع یک حرکت پر قدرت، وارد یک دوره اصلاح زمانی دیگر کرد.
این دوره که از ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ آغاز شد، نهایتاً در ۲۱ آبان ماه ۱۴۰۳ به پایان آمد و شاخص کل توانست بعد از ۵۸۵ روز اصلاح زمانی در یک کانال ۲۰ درصدی، فصل جدیدی برای بورس ایران را آغاز کند.
این بازگشت را میتوان نقطه پایانی بر ۱۵۵۲ روز انتظار (۴ سال و ۳ ماه) برای عبور از سقف تاریخی قبلی (از مرداد ۱۳۹۹ تا آبان ۱۴۰۳) دانست.
ذکر این نکته ضروری است که اصلاح تند و تیز ۴۸ درصدی شاخص کل در مدت کمتر از ۱۰ ماه و بازپسگیری اولیه سقف تاریخی در حدود ۲۳ ماه نیاز به فرصت بیشتری برای بازیابی انرژی جهت آغاز یک روند جدید را داشت که عملاً اصلاح زمانی ۵۸۵ روزه از اردیبهشت ۱۴۰۲ تا آبان ۱۴۰۳ این فرصت را به بازار داد.
پس علت این دوره اصلاح زمانی را میتوان از آن جهت دانست که بازیابی اولیه سقف تنها اصلاح بازدهی را جبران کرده بود و بازار یک اصلاح زمانی نیز به روند خود بدهکار بود یعنی بعد از هر دوره صعودی پر بازده بازار برای شروع یک حرکت جدید هم به اصلاح زمانی نیاز دارد و هم به اصلاح قیمتی.
و در پایان باید گفت صعود ۲۲۲۴ درصدی سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹، نهفقط یک جهش عددی، بلکه یک روایت کامل از رفتارشناسی بازار سرمایه، نقش اصلاحهای زمانی، قدرت صبر در فازهای کمریسک و خطرهای نهفته در هیجانهای کوتاهمدت بود. این دوره، همچون کتابی زنده، هنوز برای تحلیلگران و سرمایهگذاران درسی تازه دارد: موفقیت در بورس، نه از سرعت، بلکه از فهم چرخهها و صبر در مسیر میگذرد.
جمعبندی و چشمانداز؛ پایان یک چرخه، آغاز فصلی تازه؟
تجربه ۳۴ سال فراز و فرود شاخص کل بورس تهران از شهریور ۱۳۶۹ تا آبان ۱۴۰۳ یک نتیجه روشن دارد: هیچ صعودی بدون اصلاح پایدار نیست و هیچ اصلاحی نیز تا ابد ادامه نمییابد. آنچه از مرور این سه دهه میتوان آموخت، اهمیت درک ریتم درونی بازار است. هر حرکت بزرگ، چه صعودی و چه نزولی، از درون خود فرصت تولد مرحله بعد را میپروراند و تاریخ شاخص کل بهروشنی نشان داده که بازار سرمایه بیش از آنکه تابع رویدادهای لحظهای باشد، از منطق «چرخهی بازسازی و انرژیگیری» پیروی میکند.
از این منظر، اصلاح اخیر نه پایان راه، بلکه شاید پیشدرآمدی برای آغاز چرخهای تازه از رشد پایدار باشد؛ چرخهای که اینبار نه با هیجان ناگهانی سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹، بلکه بر پایهی تجربه، انضباط و صبر شکل گیرد.
پس پرسش کلیدی این است: آیا میتوان امید داشت که با پایان اصلاح اخیر، از آذر ۱۴۰۳ فصل تازهای از بازار سرمایه ایران آغاز شده باشد. پاسخ نهایی را باید در هفتههای آینده و در رفتار شاخص جستوجو کرد؛ جایی که شاید سرنوشت فصل تازه بورس، میان «ترس» و «تردید» رقم بخورد.
منبع: مهر
بورسلینک کوتاه :