xtrim

صف‌آرایی نظامی در کارائیب؛ ساعت صفر یا تهدید و فشار

در حالی‌که آمریکا ناوگان‌های خود را در کارائیب مستقر کرده و ونزوئلا آماده مقاومت است، خطر بروز درگیری مستقیم بیش از هر زمان دیگری محسوس است.

فاطمه عباسی- جهان صنعت نیوز: افزایش تنش‌های اخیر میان ایالات متحده و ونزوئلا، بار دیگر سایه‌ی بحران و درگیری را بر فراز آمریکای لاتین گسترانده است. در حالی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در تازه‌ترین موضع‌گیری خود از طراحی احتمالی «حمله نظامی» برای مبارزه با کارتل‌های مواد مخدر سخن گفته است، ناوگان‌های دریایی آمریکا در دریای کارائیب مستقر شده‌اند و به گفته منابع بین‌المللی، بزرگ‌ترین آرایش دریایی جهان در سال‌های اخیر را شکل داده‌اند؛ اقدامی که به‌طور طبیعی احتمال وقوع درگیری مستقیم را در هر لحظه افزایش می‌دهد.

در مقابل، نیکلاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا، با تشکیل بسیج ملی از «ایستادگی در برابر فشارهای امپریالیستی» سخن گفته و ترامپ را به «جنگ‌افروزی» و ایجاد بی‌ثباتی در منطقه متهم کرده است. هرچند دو طرف در روزهای گذشته بارها یکدیگر را تهدید کرده‌اند، اما هنوز هیچ‌گونه حمله مستقیمی از سوی هیچ‌کدام صورت نگرفته است. برای بررسی ابعاد پنهان این بحران و بررسی لایه‌های عمیق‌ آن با اسفندیار خدایی، کارشناس مسائل آمریکا گفت‌وگو کردیم.

 ریشه‌های بحران و سیاست جسورانه ترامپ

این کارشناس، ریشه بحران را در سیاست خارجی ماجراجویانه دولت ترامپ دانست و گفت:« برای درک وضعیت فعلی باید به خاستگاه بحران بازگردیم. ترامپ در سیاست خارجی خود همواره رویکردی جسورانه و تهاجمی در پیش گرفته است. وزیر خارجه دولت او نیز اصالتاً کوبایی است و نسبت به تحولات کشورهای لاتین شناخت نزدیک‌تری دارد. در واقع، مجموعه‌ای از عوامل سیاسی و شخصی باعث شده که ونزوئلا در دستور کار ترامپ قرار گیرد.»

او افزود: «شکست‌ها و ناکامی‌های پیاپی در پرونده‌های بین‌المللی  از الحاق کانادا به آمریکا گرفته تا مهار جنگ اوکراین و حتی جنگ تجاری با چین موجب شد ترامپ برای جبران، به‌دنبال صحنه‌ای تازه برای نمایش قدرت باشد. در این چارچوب، آمریکای لاتین و به‌ویژه ونزوئلا به عنوان صحنه‌ای کم‌هزینه‌تر و نزدیک‌تر برای اعمال نفوذ انتخاب شد.»

خدایی یادآور شد که در سیاست‌های ترامپ، انگیزه‌های تبلیغاتی و نمایشی نقشی جدی دارند:« ترامپ به‌دنبال دستاوردی است که بتواند آن را به افکار عمومی داخلی بفروشد، بدون آنکه درگیر جنگی فرسایشی و پرهزینه شود. از همین رو، به‌جای ورود مستقیم به نبرد، از عناوینی چون “مبارزه با کارتل‌های مواد مخدر” استفاده می‌کند تا اقدام خود را مشروع جلوه دهد، در حالی که هدف نهایی او تغییر رژیم و تضعیف ساختار سیاسی ونزوئلاست.»

آمریکا در پی آزمودن مقاومت کاراکاس

این تحلیلگر معتقد است ترامپ در حال «محک زدن» توان و انسجام دولت ونزوئلاست: «واشنگتن می‌خواهد ببیند آیا ستون‌های مقاومت در کاراکاس قابل ریزش هستند یا نه. اگر دولت مادورو در برابر فشارها دوام آورد و بتواند حمایت مردمی و سازمانی خود را حفظ کند، احتمال وقوع جنگ گسترده کاهش می‌یابد. اما در صورت بروز شکاف داخلی یا نارضایتی گسترده، ممکن است آمریکا فشارهای بیشتری اعمال کند.»

وی اضافه کرد: «ترامپ از نظر راهبردی علاقه‌ای به ورود به جنگ ندارد. او پیش‌تر نیز در بحران‌های خاورمیانه، ازجمله ماجرای ترور سردار قاسم سلیمانی، نشان داد که حملات محدود و پر سر و صدا را ترجیح می‌دهد تا درگیری‌های طولانی‌مدت، ما این مورد را مجددا در بحث جنگ دوازده روزه نیز مشاهده کردیم. هدف او کسب نتایج ملموس در کوتاه‌ترین زمان و با کمترین هزینه است تا صرفا چهره تهاجمی  آمریکا را حفظ کند.» به باور او، ترامپ با وجود لفاظی‌های تند، در پی حفظ چهره‌ای “صلح‌طلب” در مجامع بین‌المللی است:« او همواره از آرزوی کسب جایزه صلح نوبل سخن گفته و می‌خواهد نشان دهد که آمریکا را وارد هیچ جنگی نکرده است. بنابراین هرگونه اقدام نظامی در ونزوئلا احتمالاً در حد تهدید یا عملیات محدود باقی خواهد ماند.»

نفت؛ محور پنهان کشمکش

در بخش دیگری از گفت‌وگو، کارشناس مسائل آمریکای لاتین به ریشه‌های اقتصادی بحران اشاره کرد و گفت:« ونزوئلا دارای بزرگ‌ترین ذخایر نفتی جهان است و از این منظر اهمیت استراتژیکی برای آمریکا دارد به‌خصوص در شرایطی که حکومت این کشور از محبوبیت میان مردم برخوردار نیست و قدرت نظامی و نیروی هوایی ضعیفی دارد. دولت مادورو روابط نزدیکی با روسیه و چین برقرار کرده است؛ چین از خریداران اصلی نفت ونزوئلا محسوب می‌شود. همین مسئله برای واشنگتن به‌ویژه نگران‌کننده است، زیرا کنترل بازار انرژی آمریکای لاتین در دستان رقبای راهبردی آمریکا قرار گرفته است.»

او افزود:« اگر آمریکا بتواند نفوذ خود را در ونزوئلا گسترش دهد، کنترل قابل توجهی بر بازار انرژی منطقه به دست خواهد آورد. این مسئله نه تنها در سطح اقتصادی بلکه از نظر سیاسی نیز می‌تواند موازنه قدرت در نیمکره غربی را تغییر دهد. از همین رو، ایالات متحده حتی اگر از درگیری مستقیم پرهیز کند، به فشارهای سیاسی و تحریم‌های چندلایه برای تضعیف حکومت مادورو ادامه خواهد داد.»

نقش روسیه و چین؛ حمایت محدود، نه مداخله نظامی

این کارشناس با اشاره به جایگاه قدرت‌های جهانی در این منازعه تأکید کرد:«بعید است روسیه یا چین برای دفاع از ونزوئلا وارد درگیری نظامی شوند. روسیه هم‌اکنون با بحران اقتصادی و جنگ در اوکراین مواجه است و توان و اولویت لازم برای حضور در آمریکای لاتین را ندارد. تجربه سوریه نیز نشان داد که مسکو در خارج از حوزه نفوذ مستقیم خود، ظرفیت تأثیرگذاری محدودی دارد.»

او درباره موضع چین گفت:«پکن نیز در حال تجربه رشد سریع اقتصادی است و تمایل ندارد این روند با ورود به منازعات نظامی مختل شود. چین تنها در صورتی دست به اقدام نظامی می‌زند که تهدید مستقیمی علیه خود احساس کند، مانند مسئله تایوان. بنابراین حمایت این دو کشور از ونزوئلا عمدتاً سیاسی و اقتصادی خواهد بود و به‌هیچ‌وجه در قالب حضور نظامی گسترده بروز نخواهد کرد.»

آینده بحران؛ جنگ یا توازن بازدارنده؟

این کارشناس دز خصوص وقوع جنگ و پیش‌بینی تحولات معتقد است:« اگرچه تنش‌ها به اوج رسیده، اما احتمال وقوع جنگی تمام‌عیار اندک است. ونزوئلا از نظر نظامی ضعیف‌تر از آن است که بتواند در برابر آمریکا مقاومت مستقیم کند، اما در صورت همراهی بخشی از مردم و بسیج ملی، می‌تواند هزینه‌های هرگونه حمله را برای واشنگتن افزایش دهد. تجربه کشورهایی چون عراق و افغانستان نشان داده که سقوط یک رژیم بدون حمایت مردمی ممکن نیست. در نتیجه، هرگونه اقدام نظامی آمریکا احتمالاً کوتاه، محدود و با اهداف تبلیغاتی خواهد بود.»

وی افزود:«در صورت وقوع هرگونه درگیری، قیمت جهانی نفت افزایش خواهد یافت و این مسئله خود فشار اقتصادی مضاعفی بر آمریکا وارد می‌کند. از سوی دیگر، اپوزیسیون ونزوئلا نیز اگر نتواند همراهی مردمی به دست آورد، به‌رغم حمایت خارجی، در دستیابی به اهداف خود ناکام خواهد ماند.» تحولات اخیر نشان می‌دهد واشنگتن و کاراکاس وارد مرحله‌ای حساس از جدال سیاسی و روانی شده‌اند؛ جدالی که می‌تواند مسیر آینده آمریکای لاتین را تعیین کند. هرچند ترامپ با آرایش نظامی گسترده در پی نمایش قدرت است، اما ترجیح می‌دهد از درگیری نظامی پرهیز کند. در مقابل، مادورو با بسیج نیروهای داخلی می‌کوشد از بحران مشروعیت عبور کند. به نظر می‌رسد این رویارویی نه به جنگ، بلکه به تداوم فشار، تحریم و نبرد رسانه‌ای منجر خواهد شد. با این حال، هرچه دریاهای کارائیب پرتنش‌تر شوند، احتمال لغزش ناگهانی به سوی یک بحران واقعی نیز افزایش خواهد یافت، بحرانی که می‌تواند نه‌تنها سرنوشت ونزوئلا، بلکه موازنه قدرت در نیمکره غربی را نیز دگرگون کند.

اخبار برگزیدهسیاسی
شناسه : 543592
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *