آتش بس بدون نان

قرار بود آتشبس اکتبر ۲۰۲۵ میان اسرائیل و حماس، سرآغاز آرامش و امدادرسانی باشد. بر اساس برنامه ۲۰بندی دونالد ترامپ، روزانه ۶۰۰ کامیون حامل مواد غذایی، دارو و کمکهای ضروری باید بدون مانع وارد نوار غزه میشد. اما دو هفته پس از امضای توافق، کامیونها در صف ماندهاند و مردم هنوز گرسنهاند. وعده سیل کمکهای انسانی در عمل به قطرهچکانی سیاسی تبدیل شده است.
جهان صنعت نیوز – نخستین مرحله توافق تصریح میکرد که ارسال کامل کمکها از طریق نهادهای بیطرف بینالمللی انجام میشود؛ اما از همان روزهای اول، اجرای آن با مانع روبهرو شد. اسرائیل بازگشایی گذرگاه رفح را به تأخیر انداخت و تعداد کامیونهای مجاز برای ورود به غزه را نصف کرد. بهانه اسرائیل، تأخیر حماس در تحویل اجساد گروگانهای اسرائیلی بود؛ در حالیکه صلیب سرخ تأکید کرد این فرایند مستلزم تجهیزات تخصصی و زمان طولانی است.چند روز بعد نیز پس از یک درگیری موهوم بر سر بولدوزر ارتش اسرائیل در رفح، تلآویو تهدید کرد تمام کمکها را متوقف میکند و تنها با فشار آمریکا عقبنشینی کرد.
در این میان، بسیاری از سازمانهای امدادی بینالمللی به دلیل مقررات جدید ثبت در اسرائیل متوقف شدند و گذرگاههای شمال غزه همچنان بسته ماندند. نتیجه این شد که بخش عمدهای از کمکها به مناطق قحطیزده نمیرسد. طبق گزارش برنامه جهانی غذا، تا ۲۱ اکتبر، حجم کمکهای غذایی به کمتر از نیمی از میزان مورد نیاز برای جلوگیری از قحطی رسیده است.
محاصرهای که به ابزار سیاسی تبدیل شد ؛ غزه در آستانه قحطی ساختاری
مشکل اصلی تازه نیست. از آغاز جنگ و حتی پیش از آن، غذا و دارو در غزه ابزار چانهزنی سیاسی بوده است. هرچند قوانین بینالمللی دسترسی انسانی را مستقل از وضعیت جنگ الزامی میدانند، اسرائیل بارها از ورود کمکها جلوگیری کرده یا آن را مشروط به تبادل اسرا کرده است. الگوی خطرناک کمک در برابر گروگان که در توافق اخیر نیز تکرار شد، عملاً این سیاست را تأیید کرده و به گفته کارشناسان، به نوعی تنبیه جمعی غیرنظامیان مشروعیت بخشیده است.
از سوی دیگر، اسرائیل همچنان از همکاری با آژانس امدادرسانی سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی امتناع میکند؛ نهادی که ستون فقرات عملیات انسانی در غزه محسوب میشود. این عدم همکاری، بزرگترین مانع در مسیر توزیع مؤثر کمکهاست.
پس از دو سال جنگ، جمعیت دو میلیونی غزه در شرایطی زندگی میکند که کارشناسان آن را قحطی مهندسیشده مینامند. از مارس ۲۰۲۵، محاصره کامل اسرائیل شامل قطع آب، سوخت و برق، وضعیت را به نقطهی فروپاشی رساند. بر اساس برآورد سازمان ملل، ۸۰ درصد واحدهای مسکونی و ۸۹ درصد زیرساختهای آب و فاضلاب نابود شدهاند. نظام سلامت نیز تقریباً از بین رفته است؛ ۹۴ درصد بیمارستانها یا ویران شدهاند یا از کار افتادهاند.
این فاجعه انسانی تصادفی نیست؛ بلکه محصول سیاست هدفمند تخریب و انسداد است. همانگونه که یوآو گالانت، وزیر دفاع وقت اسرائیل، در آغاز جنگ اعلام کرد: «غذا، آب و سوخت را قطع میکنیم؛ هیچکس وارد یا خارج نمیشود.»
در عمل، این تهدیدها اجرایی شد. از سال ۲۰۰۷، اسرائیل با برچسب اقلام دومنظوره ورود بسیاری از کالاهای غیرنظامی را ممنوع کرده و بازرسیهای سلیقهای حتی مانع ورود دارو، تجهیزات بیمارستانی و مصالح ساختمانی شده است.
در مارس ۲۰۲۴، دیوان بینالمللی دادگستری با رأی قاطع خواستار رفع فوری موانع کمکرسانی شد. حتی قاضی اسرائیلی دیوان، آهرون باراک، با این بخش از حکم موافقت کرد. با وجود این، دولت اسرائیل دستور را نادیده گرفت. چند ماه بعد، دادستان دیوان کیفری بینالمللی نیز در پروندهای علیه بنیامین نتانیاهو و گالانت، استفاده از گرسنگی به عنوان سلاح را بخشی از اتهامات جنایی دانست.
تازهترین گزارش کمیسیون تحقیق سازمان ملل (سپتامبر ۲۰۲۵) نیز بهصراحت اعلام کرد که اسرائیل با اعمال قحطی، مرتکب جنایت نسلکشی شده است. هرچند تلآویو همه این احکام را رد کرده، اما اجماع جهانی در حال شکلگیری است: محرومسازی عمدی مردم از غذا، نقض فاحش حقوق بشر است.
اکنون امید اصلی برای نجات عملیات امدادرسانی، سازوکار جدیدی است که با رهبری وزارت دفاع آمریکا ایجاد شده است: «مرکز هماهنگی غیرنظامی-نظامی» (CMCC) با حدود ۲۰۰ نیروی نظامی آمریکایی مأمور نظارت بر ورود کمکها به غزه است. اما کارآمدی این مرکز به یک شرط وابسته است: همکاری با سازمان ملل، نه جایگزینی آن.
تجربه تلخ سال گذشته نشان داد که تلاش اسرائیل برای دور زدن سازمان ملل و واگذاری توزیع کمک به بنیاد خصوصی موسوم به بنیاد انساندوستانه غزه که تحت نظارت ارتش اسرائیل بود، فاجعهبار تمام شد و به کشته شدن هزاران غیرنظامی گرسنه انجامید. به همین دلیل، ناظران بینالمللی تأکید دارند که تنها چارچوب قابل اعتماد، همان نظام امدادی سازمان ملل است.
تجربههای گذشته: از یمن تا سوریه
راهحلهای موفق در بحرانهای دیگر نیز نشان میدهد که باید یک نهاد بیطرف با قدرت اجرایی برای نظارت بر مسیر کمکها وجود داشته باشد. در بحران یمن در سال ۲۰۱۵، آمریکا با انتقال نظارت از عربستان به «سازوکار تأیید و بازرسی سازمان ملل» (UNVIM)، توانست از فاجعهای بزرگتر جلوگیری کند. در سوریه نیز شورای امنیت سازمان ملل سازوکار مشابهی برای ارسال کمک به مناطق تحت کنترل مخالفان تصویب کرد.
الگوی مشابهی برای غزه هم قابلاجراست؛ مدلی که به نهادهای بینالمللی امکان دهد بدون دخالت طرفهای درگیر، کمکها را ارسال کنند.
حتی اگر جریان کمکها افزایش یابد، مشکل دیگری باقی است: بیقانونی و ناامنی. در غزه ویرانشده، سرقت و درگیریهای داخلی رو به افزایش است. برخی گزارشها از حمایت نیروهای اسرائیلی از گروههای مسلح محلی برای کنترل مسیرهای کمک حکایت دارد. در مقابل، حماس نیز به تلافی، با برخی از این گروهها درگیر شده است.
تجربه نشان میدهد که در هفتههای نخست پس از آتشبس، هرجومرج در توزیع کمک اجتنابناپذیر است، اما با تثبیت حجم ورود کالا، شرایط به سرعت متعادل میشود. نشانههایی از این روند در هفتههای اخیر دیده شده است.
اسرائیل بارها ادعا کرده که حماس کمکها را میرباید، اما هیچ مدرک معتبری ارائه نکرده است. بررسیهای سازمان ملل و گزارشهای رسمی آمریکاییها، از جمله جیکوب لو، سفیر سابق آمریکا در اسرائیل، این ادعاها را رد کردهاند. در واقع، روایت سرقت کمکها بیشتر دستاویزی برای ادامه محدودیتها بوده است. در مقابل، ناظران میگویند اگر مسیرهای توزیع امن و تحت نظارت بینالمللی باشد، هم فساد کاهش مییابد و هم مشروعیت کمکرسانی تقویت میشود.
دو سال جنگ، گرسنگی، آوارگی و فروپاشی زیرساختها، غزه را به آزمایشگاه وجدان جهانی بدل کرده است. توافق آتشبس تنها زمانی معنا خواهد داشت که غذا و دارو به سلاح سیاسی تبدیل نشوند. اگر جریان کمکها متوقف شود، آتشبس هم فرو میپاشد و بحران انسانی به فاجعه منطقهای بدل میشود.
اکنون نوبت قدرتهای ضامن توافق است که نشان دهند آیا ارادهای واقعی برای نجات مردم غزه از مرگ خاموش وجود دارد یا نه.
صلح، بدون نان ممکن نیست
صلح پایدار در غزه نه با دیوار، که با نان آغاز میشود. اگر سازوکار بینالمللی نتواند راه را برای ورود آزادانه کمکها باز کند، قحطی به سلاحی خاموش اما کشندهتر از جنگ تبدیل خواهد شد. غزه، امروز بیش از هر زمان، به یادآور این حقیقت تلخ است که انسانیت، پیششرط صلح است.
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :
