رهاسازی مقطعی آب، مُسکّنی موقت برای درد مزمن هورالعظیم

رهاسازی مقطعی آب به تالاب هورالعظیم، اگرچه با هدف جلوگیری از آتشسوزیهای اخیر انجام شده، اما کارشناسان محیطزیست هشدار میدهند این اقدام بدون پشتوانه علمی نهتنها کمکی به احیای تالاب نمیکند، بلکه میتواند تعادل زیستی آن را بر هم زند و به زیستبوم منطقه آسیب بزند.
سارا پوردلجو – جهانصنعت نیوز: در روزهایی که زمین تشنه است و نفس تالابها به شماره افتاده، تصمیمهای ناگهانی و بیپشتوانه، بیش از آنکه مرهم باشند، به زخمهای کهنه طبیعت نمک میپاشند. رهاسازی مقطعی آب به تالابها شاید در نگاه نخست اقدامی نجاتبخش بهنظر برسد، اما در واقعیت، تنها تلاشی است برای پوشاندن بحران با پردهای موقتی از آرامش. تالابها، زیستبوم حساس و پیچیدهای دارند که با هر تغییر نابهنگام دچار آشفتگی بیشتری میشوند. هورالعظیم، یکی از آخرین بازماندگان زیستبومهای آبی جنوب غرب ایران، امروز قربانی همین تصمیمهای مقطعی است؛ تصمیمهایی که به جای بازگرداندن حیات، تعادل طبیعی آن را برهم میزنند. رهاسازی ۷۰ تا ۱۰۰ میلیون مترمکعب آب به سمت هورالعظیم در ظاهر شاید راهحل مناسبی باشد و مشکل آتشسوزی و های آلوده منطقه را برای مدتی کوتاه حل کند، اما بههیچوجه، راهحل پایداری نیست. بر همین اساس، گفتوگویی با بهروز دهزاد از کارشناسان برجسته محیطزیست داشتیم.
رهاسازی مقطعی آب به زیستبوم تالاب آسیب بیشتری میزند
واقعیت این است که این نوع اقدامات، بیشتر مسکنهای موقت هستند تا راهحلهای پایدار. دیروز وزارت نیرو دستور رهاسازی ۷۰ تا ۱۰۰ میلیون مترمکعب آب را برای تالاب هورالعظیم صادر کرده تا از تکرار آتشسوزیهای اخیر جلوگیری شود. اما ظاهراً مشخص نیست این آب از کدام منبع رهاسازی شده و چه پیامدهایی دارد. به نظر من، چنین تصمیمهایی بدون پشتوانه کارشناسی اتخاذ میشود. گویی در وزارت نیرو یا نهادهای مرتبط، مشاوران آگاه و متخصص محیطزیست حضور ندارند که بتوانند در مواقع بحرانی به تصمیمگیران کمک فکری کنند. رهاسازی مقطعی آب، نه تنها بیتأثیر است، بلکه در بسیاری از موارد، به زیستبوم تالاب آسیب میزند. تالابها مانند موجودات زنده، چرخههای طبیعی خشکسالی و ترسالی دارند. البته منظور من این نیست که خشکی فعلی هورالعظیم پدیدهای طبیعی است؛ بخشی از آن ناشی از سیاستهای نادرست آبی و تخریبهای انسانی است. اما در حالت کلی، تالابها دورههایی از کمآبی را تجربه میکنند و خود را با آن وفق میدهند. وقتی بدون برنامه و با تصمیمات لحظهای، بهصورت گاهبهگاه آب وارد تالاب میشود، تعادل بیولوژیک آن بههم میخورد. هورالعظیم به دلیل موقعیت جغرافیایی خاصش، شرایط پیچیدهتری دارد. این تالاب میان دو کشور ایران و عراق تقسیم شده و آب آن از دو مسیر تأمین میشود. سیاستهای آبی این دو کشور و میزان هماهنگی میانشان، تأثیر مستقیمی بر وضعیت تالاب دارد. متأسفانه، این هماهنگی وجود ندارد؛ گاهی عراق مسیر آب را میبندد و گاهی از سمت ایران جریان قطع میشود. این نوع رهاسازیهای موقت عملاً فقط بههم زدن تعادل زیستی تالاب است. تالاب وقتی خشک میشود، سیستم حیاتی خود را برای دوره خشکی تنظیم میکند. ورود ناگهانی آب این سازوکار را مختل میکند و حتی ممکن است باعث مرگ جاندارانی شود که با شرایط خشکی سازگار شدهاند. از نظر اکولوژیکی، این اقدامها هیچ تأثیر مثبتی ندارند؛ نه در کوتاهمدت و نه در بلندمدت.
ضرورت توافق ایران و عراق برای مدیریت مشترک آب هورالعظیم
لازم به ذکر است که تالابها نقطه انتهایی جریان آبهای سطحی هستند. آبهایی که به آنها میرسند، حامل رسوبات و مواد شیمیاییاند. وقتی بدون بررسی دقیق، آب از هر منبعی به تالاب هدایت میشود، ممکن است آلودگیها و رسوبات مضر وارد محیط تالابی شوند و وضعیت را وخیمتر کنند. در حقیقت، این کار مثل این است که بخواهید آتشسوزی بزرگی را با چند ماشین آتشنشانی خاموش کنید؛ شاید لحظهای از گسترش آتش جلوگیری شود، اما مشکل اصلی باقی میماند. راهحل واقعی این است که بر اساس مطالعات دقیق هیدرولوژیک، حداقل نیاز آبی تالاب مشخص شود و همان مقدار آب بهصورت دائمی در اختیارش قرار گیرد. در مورد هورالعظیم نیز، این حداقل نیاز آبی قبلاً محاسبه و ثبت شده است؛ اما متأسفانه هیچگاه اجرایی نشده. اگر وزارت نیرو و سازمان محیط زیست این میزان آب را بهطور منظم تأمین کنند، تالاب میتواند حیات طبیعی خود را حفظ کند و نیازی به رهاسازیهای اضطراری نخواهد بود. البته باید توجه داشت که چون تالاب تحت مدیریت دو کشور است، هماهنگی دوجانبه ایران و عراق برای تعیین و اجرای سهم آبی ضروری است. اگر دو دولت بنشینند و دوباره نیاز واقعی تالاب را ارزیابی و درباره تخصیص منصفانه آب توافق کنند، بسیاری از مشکلات فعلی حل خواهد شد. در آن صورت دیگر نیازی نیست تصمیمات شتابزده و بدون برنامهریزی مانند رهاسازیهای موقت اتخاذ شود.
راهحل اساسی برای حفظ تالابها چیست؟
حفاظت از تالابها باید یک سیاست ملی دائمی باشد، نه واکنش موردی به بحرانها. ما نباید مسائل زیستمحیطی را تابع سیاستگذاریهای روزمره کنیم. تالابها، مانند هورالعظیم، انزلی یا تالابهای داخلی کشور، ذخایر طبیعی و استراتژیک ایران هستند. نابودی آنها نهفقط محیطزیست، بلکه اقتصاد و ساختار اجتماعی مناطق را نیز تهدید میکند. خشکی تالابها به معنای مهاجرتهای گسترده، تغییر الگوی معیشت، بیکاری و فقر محلی است؛ روندی که میتواند چهره اقتصادی و اجتماعی کل منطقه را دگرگون کند. این مسئله زنجیرهای از پیامدهای منفی را ایجاد میکند که هر حلقه آن دیگری را تقویت میکند. ما برای حفظ این منابع ارزشمند، به بودجههای کلان نیاز نداریم. کشور نیروهای انسانی متخصص و دلسوز زیادی دارد از کارشناسان باسابقه گرفته تا دانشجویان محیط زیست که اگر درست سازماندهی شوند، میتوانند با هزینه اندک، نقش مؤثری در پایش، احیا و حفاظت تالابها ایفا کنند. در نهایت، باید بپذیریم که حفاظت از تالابها نه کار پیچیدهای است و نه غیرممکن. فقط نیازمند برنامهریزی علمی، تداوم در اجرا، و هماهنگی میان نهادهای داخلی و منطقهای است. هورالعظیم نمونهای روشن است: اگر حداقل نیاز آبیاش بهصورت پایدار تأمین شود و تصمیمات ناگهانی جای خود را به مدیریت درازمدت بدهد، حیات طبیعی آن بازخواهد گشت.
اخبار برگزیدهمحیط زیستلینک کوتاه :
