پایان رونق نفت در عصر هوش مصنوعی؛ نفت دیگر طلای سیاه نیست

در حالیکه انقلاب هوش مصنوعی نیاز جهانی به انرژی را بهشدت افزایش داده، شرکتهای بزرگ نفتی برخلاف انتظار نتوانستهاند از این فرصت تاریخی سود ببرند و همچنان با کاهش رشد و بازدهی مواجهاند.
جهان صنعت نیوز، در نگاه نخست، همه نشانهها به سود صنعت نفت است. رئیسجمهوری در کاخ سفید که از صنعت نفت حمایت میکند، دولتهایی که عقبنشینی از سیاستهای کربنزدایی را آغاز کردهاند و تقاضای فزاینده برای برق ناشی از رشد سرسامآور مراکز داده و مدلهای هوش مصنوعی. در چنین شرایطی، بهنظر میرسد شرکتهای نفتی باید در اوج سودآوری باشند. اما واقعیت چیز دیگری است؛ بازدهی شرکتهای نفت و گاز در مقایسه با سایر صنایع بهطور چشمگیری عقب مانده است.
از ابتدای سال گذشته، شاخص S&P 500 آمریکا با احتساب سود نقدی حدود ۴۶ درصد بازدهی داشته، در حالیکه غولهای نفتی آمریکایی مانند اکسونموبیل و شورون تنها ۱۴ درصد رشد کردهاند. در اروپا نیز وضع بهتر نیست؛ شرکتهایی مانند بیپی، انی، شل و توتال عملکردی ضعیفتر از بازار داشتهاند.
پایان عصر سودهای بادآورده
در پی حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، قیمت نفت بهشدت افزایش یافت و سودهای کلانی برای شرکتهای انرژی به ارمغان آورد. اما با گذشت سه سال، بازار به تعادل بازگشته و قیمتها روندی کاهشی یافتهاند. در نتیجه، رشد سودآوری متوقف شده و صنعت نفت در رکودی ساختاری گرفتار آمده است. انتظار میرود گزارشهای سهماهه شرکتهای بزرگ نفتی که این هفته منتشر میشود، نشان دهد دوران طلایی پساجنگ به پایان رسیده است.
برخلاف تصور عمومی، تقاضا برای نفت در سال ۲۰۲۵ ضعیفتر از پیشبینیها بوده است. رشد اقتصادی جهان پایین مانده و افزایش تولید خودروهای برقی در چین موجب کاهش مصرف سوختهای فسیلی شده است. از سوی دیگر، عرضه جهانی نفت بهشدت افزایش یافته است. بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی، در بازه ژانویه تا سپتامبر، بازار با مازاد عرضه روزانه ۱.۹ میلیون بشکه روبهرو بوده است؛ رقمی که ممکن است در سال آینده به ۴ میلیون بشکه در روز برسد.
در چنین شرایطی، افزایش قیمت نفت دیگر نه ناشی از کمبود عرضه، بلکه صرفاً واکنشی کوتاهمدت به تنشهای ژئوپلیتیکی است.
تحریمهای جدید روسیه؛ اثر روانی، نه واقعی
اعلام تحریمهای تازه آمریکا علیه شرکتهای انرژی روسیه در هفته گذشته، بهصورت لحظهای قیمت نفت را بالا برد، اما بازار آتی واکنشی پایدار نشان نداد. این موضوع ناشی از این است که روسیه با تشکیل ناوگان سایه متشکل از صدها نفتکش، سازوکار تحریمگریزی مؤثری ایجاد کرده و همچنان نفت خود را هرچند با تخفیف به بازارهای آسیا میفروشد.
در عین حال، کشورهای تولیدکننده دیگر آمادهاند هر خلأیی را پر کنند. تنها یک روز پس از تحریمها، وزیر نفت کویت اعلام کرد که اوپک آماده افزایش عرضه برای جلوگیری از اختلال در بازار است. به بیان ساده، هیچ کمبودی در افق دیده نمیشود.
گاز طبیعی؛ برندهای که نباخت
اگر نفت ناامیدکننده بوده، شاید گاز طبیعی بتواند از موج جدید انرژی دیجیتال بهرهمند شود؛ بهویژه آنکه شرکتهای فناوری مانند گوگل و آمازون برای تأمین برق مراکز داده خود بهدنبال منابع پایدارتر و کمکربنترند. با این حال، این خوشبینی نیز تحقق نیافته است.
در ایالات متحده، هرچند ساخت مراکز داده با سرعتی بیسابقه پیش میرود، قیمت گاز تغییر چندانی نکرده است. عرضه داخلی گاز به همان اندازه افزایش یافته که تقاضا رشد کرده و مانع جهش قیمتی شده است. در اروپا نیز با ورود پروژههای عظیم مایعسازی گاز در آمریکا و قطر، انتظار میرود قیمتها در سالهای آینده کاهش یابد.
به این ترتیب، سود اصلی این موج انرژی نه به جیب تولیدکنندگان گاز بلکه به حساب شرکتهای برق و نیروگاههای تجدیدپذیر واریز شده است؛ جایی که سهام آنها طی ماههای اخیر جهش قابلتوجهی را تجربه کرده است.
تغییر اولویتها: از سرمایهگذاری به بازپرداخت
در مواجهه با رشد پایین و آیندهای نامطمئن، غولهای نفتی مسیر خود را تغییر دادهاند. آنها بهجای سرمایهگذاری در پروژههای جدید، پول نقد را به سهامداران بازمیگردانند. شش شرکت بزرگ نفتی غربی (اکسون، شورون، شل، توتال، بیپی و انی) در سال گذشته رکورد تاریخی ۱۲۰ میلیارد دلار معادل ۵۶ درصد از کل جریان نقدی عملیاتی خود را پرداخت به سهامداران ثبت کردند؛ در حالیکه این نسبت در دهه قبل بین ۳۰ تا ۴۰ درصد بود.
برای حفظ نقدینگی و تأمین سود سهامداران، شرکتهای نفتی به تعدیل نیرو روی آوردهاند. اکسونموبیل اعلام کرده که بین ۳ تا ۴ درصد از نیروی کار خود را کاهش میدهد. شورون در حال اجرای برنامه بازسازی است که ممکن است ۲۰ درصد از کارکنان را حذف کند. بیپی، شل و کونوکوفیلیپس نیز برنامههای مشابهی را آغاز کردهاند. این اقدامات در حالی صورت میگیرد که بازار کار جهانی انرژی با کمبود نیروی متخصص روبهروست و اخراجهای گسترده میتواند توان عملیاتی شرکتها در پروژههای آینده را کاهش دهد.
تناقض بزرگ: هوش مصنوعی و رکود نفتی
در حالی که هوش مصنوعی باعث رشد تقاضای انرژی در سراسر جهان شده، شرکتهای نفتی از این رونق بهرهمند نشدهاند. علت در ماهیت متفاوت این تقاضاست. انفجار مراکز داده بیشتر به سود بخش برق و زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر تمام میشود تا شرکتهای سوخت فسیلی. در واقع، تقاضای افزایشی بیشتر برای برق است، نه برای بنزین یا دیزل.
در آمریکا، بیشتر انرژی مصرفی مراکز داده از شبکههای برق تأمین میشود که ترکیبی از انرژیهای گازی، بادی و خورشیدی دارند. از آنجا که نیروگاهها قراردادهای بلندمدت با تولیدکنندگان گاز منعقد کردهاند، سود حاشیهای اضافی برای غولهای نفتی ایجاد نمیشود.
روند کنونی نشان میدهد صنعت نفت و گاز در مسیر رکود تدریجی اما پایدار قرار گرفته است. عوامل متعددی در این گذار نقش دارند. مهم ترین نکته تحول فناوری و خودروهای برقی که مصرف سوخت را کاهش میدهند. همچنین افزایش بهرهوری انرژی در صنایع و ساختمانها، فشار سیاسی و اجتماعی برای کاهش کربن، مازاد عرضه جهانی و تغییر رفتار سرمایهگذاران از رشد بلندمدت به بازدهی کوتاهمدت از طریق سود نقدی مهم ترین عواملی هستند که به رکود پایدار صنعت نفت دامن زده است. به این ترتیب، حتی در دورهای که مصرف انرژی دوباره در حال افزایش است، نفت دیگر منبع اصلی این رشد نیست.
عصر کوچکشدن غولهای نفتی
صنعت نفت در آغاز دهه ۲۰۳۰ با چالشی تاریخی روبهروست. از یکسو تقاضای انرژی در جهان بهواسطه هوش مصنوعی، شهرنشینی و رشد جمعیت در حال افزایش است؛ از سوی دیگر، ساختار بازار و فناوری در حال دگرگونی است و نفت دیگر نقش موتور محرک را ندارد.
شرکتهای بزرگ نفتی امروز نه برای گسترش بلکه برای بقا میجنگند. در حالی که شرکتهای فناوری در پی ساخت ابرکارخانههای داده هستند، غولهای نفتی در حال تعطیل کردن چاههای قدیمیاند. عصر جدید انرژی آغاز شده است اما فرمان آن در دست سیلیکون ولی است، نه تگزاس.
اخبار برگزیدهنفت و پتروشیمیلینک کوتاه :
