xtrim

پل میان دانشگاه و صنعت فروریخته است

دانشگاه‌های ایران به‌جای تولید دانش، به کارخانه‌های مقاله‌سازی تبدیل شده‌اند؛ جایی که آمار و امتیاز از ارتباط مؤثر با صنعت پیشی گرفته است.

سارا پوردلجو – جهان‌صنعت نیوز: در ظاهر، دانشگاه‌ها قرار بود موتور تولید علم و نیروی محرکه‌ی پیشرفت کشور باشند؛ اما در عمل، به کارخانه‌هایی تبدیل شده‌اند که محصول اصلی‌شان «مقاله» است، نه دانش. جایی که هدف اولیه‌ی پژوهش ـ یعنی حل مسئله و پاسخ به نیازهای واقعی جامعه ـ آرام‌آرام در میان جدول‌های امتیاز، آیین‌نامه‌های ارتقا و رقابت برای چاپ مقاله گم شد. از اوایل دهه‌ی ۸۰، وقتی سیاست «تولید علم» در دستور کار قرار گرفت، همه‌چیز رنگ و بوی عدد و آمار به خود گرفت. مقاله‌نویسی به شاخص موفقیت تبدیل شد و «مقاله‌سازی» به صنعتی سودآور در دل دانشگاه‌ها بدل گردید. حالا پس از گذشت دو دهه، همان سیاست‌گذاران از خود می‌پرسند چرا نتیجه‌ی این همه تلاش، پیشرفتی واقعی در صنعت و اقتصاد کشور نبوده است. بر همین اساس، گفت‌‌وگویی با سیاوش محب، کارشناس حوزه آموزش داشتیم.

تولید انبوه مقاله، بدون خروجی واقعی

اتفاقی که در اینجا افتاده، این است که عملاً صنعتی در دانشگاه‌ها ایجاد شده به نام «مقاله‌سازی». از دهه‌ی ۸۰ اتفاقی در کشور افتاد مبنی بر اینکه می‌خواهیم تولیدکننده‌ی علم در دنیا باشیم و در این راستا، مقاله‌سازی به میان آمد. سپس، خودمان مؤسساتی تشکیل دادیم؛ از جمله مجمع مقالات اسلامی و دایره‌المعارف‌های متفاوت. از طرفی، شرط پیشرفت اساتید برای اینکه بتوانند به مقام‌های بالاتری مانند «استاد تمام» در دانشگاه برسند و ارتقا پیدا کنند، این بود که مقاله تولید کنند. وقتی شرط ارتقای یک استاد چنین چیزی باشد، خودبه‌خود همه به این سمت حرکت می‌کنند. یعنی سیاست‌گذاری کلان اشتباه بوده است و حالا همان سیاست‌گذار، این پرسش را مطرح می‌کند که «چرا این کار را انجام دادید؟». این وضعیت شبیه ماجرای بنزین است؛ هر چند سال یک‌بار قیمت آن افزایش می‌یابد و گفته می‌شود از قیمت جهانی ارزان‌تر است. سپس که تورم ایجاد می‌شود، باز همان‌ها به دنبال علت تورم می‌گردند.

از تئوری تا واقعیت اقتصاد؛ شکاف میان علم و عمل

مثال دیگر می‌تواند وزیر اقتصاد باشد؛ بسیاری می‌گویند تحصیلات آکادمیک ایشان بالاست، اما در عمل چندان موفق نبوده‌اند. هر شخص دیگری هم اگر جای ایشان بود، همین وضعیت پیش می‌آمد، چراکه ما اصول اقتصاد را رعایت نمی‌کنیم. اصول اقتصاد در دنیا، بر پایه‌ی اقتصاد آزاد است، درحالی‌که اقتصاد ما، اقتصادی سرمایه‌داری و سیاسی است و در چنین شرایطی، این مقالات کارایی چندانی ندارند.

دیوار بلند میان دانشگاه و صنعت

افزون بر این، دانشجویان ما نیز هدفی برای پیشرفت صنعت نداشته‌اند؛ زیرا صنعت ما تحریم است و تولید عملاً به توقف رسیده است. دانشجوها مقاله طراحی می‌کردند تا بتوانند در کنار اساتید خود کار کنند یا امکان مهاجرت پیدا کنند. تمام سیستم دانشگاهی و کاری ما بر این پایه بنا شده است که هرکس بتواند در جایگاه خود ارتقا یابد.شما حتی اگر نوآوری خاصی در صنعتی داشته باشید، در واقع دارید با ذی‌نفعان آن صنعت مقابله می‌کنید. از سوی دیگر، افرادی که در صنعت هستند، نیازی نمی‌بینند مقاله‌ی جدیدی بگیرند. به‌عنوان مثال، در خودروسازی هر کاری بکنید، اگر منافع ذی‌نفعان این صنعت ـ شامل قطعه‌سازان و دیگران ـ خدشه‌دار شود، آن‌ها مقالات را پس می‌زنند. طرف دانشگاهی هم وقتی می‌بیند هیچ منفعتی ندارد، خودبه‌خود عقب می‌کشد و به‌سمت چیزی می‌رود که برایش سود دارد. این همان داستانی است که در بازار هم وجود دارد؛ بازار راه خودش را پیدا می‌کند. بازار مقاله و دانشگاه نیز هدفش این است که استاد صرفاً در همان شغل ارتقا یابد و دانشجو هم برای مهاجرت آماده شود. عملاً هیچ نشانی از خدمت به صنعت و همکاری مشترک میان دانشگاه و صنعت دیده نمی‌شود یا بسیار انگشت‌شمار است. در پایان باید گفت، حتی صنایع ما نیز دیگر صنعت واقعی نیستند. به‌دلیل تحریم، رکود اقتصادی و فرسودگی تجهیزات، پیشرفت چندانی ندارند و تلاشی هم برای اصلاح نمی‌کنند. دانشگاه نیز صورت‌مسئله را به‌درستی تعریف نمی‌کند و تعریفی انتزاعی و جدا از واقعیت بیرونی ارائه می‌دهد که هیچ خروجی مفیدی نخواهد داشت.

اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیده
شناسه : 546392
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *