طلا تا کجا بالا میرود؟ ؛ نظر تحلیلگران چیست؟| دو روایت متضاد از آینده فلز زرد

بازار جهانی طلا پس از ثبت رکورد تاریخی ۴۳۶۰ دلار، اکنون در مرز میان رشد پایدار و حباب قیمتی قرار گرفته و تحلیلگران بر سر تداوم یا سقوط این روند اختلافنظر دارند.
جهان صنعت نیوز – بازار جهانی طلا در هفتههای اخیر به نقطهای رسیده است که میتوان آن را مرز میان شوق و شک دانست. قیمت هر اونس طلا، پس از ثبت رکورد تاریخی بالای ۴۳۶۰ دلار در ماه گذشته، اکنون در حوالی ۴۰۰۰ دلار نوسان دارد؛ سطحی که نه تنها مرز روانی مهمی برای معاملهگران است بلکه آزمونی برای تشخیص این است که آیا رشد اخیر یک جهش پایدار بوده یا آغاز شکلگیری یک حباب قیمتی؟
در حالی که بسیاری از تحلیلگران افت اخیر را اصلاح طبیعی در روند صعودی بلندمدت میدانند، برخی دیگر هشدار میدهند که جهش خیرهکننده سهماهه اخیر نشانههایی از هیجان بیش از حد بازار را در خود دارد. این دو نگاه متضاد، تصویر بازار طلا را به صحنهای از جدال میان منطق اقتصادی و روانشناسی جمعی تبدیل کرده است.
از صعود تاریخی تا اصلاح محتاطانه
افزایش کمسابقه قیمت طلا از نظر شدت و سرعت، در تاریخ معاصر بیسابقه بود. اما به همان اندازه که این صعود چشمگیر بود، اصلاح بعدی نیز بسیاری را شگفتزده کرد. برخی تحلیلگران این افت را نشانهای از تخلیه هیجانات کوتاهمدت میدانند، نه تغییر جهت در روند کلی. اما اقتصاددان برجسته بریتانیایی جیم اونیل، وزیر پیشین خزانهداری بریتانیا و رئیس سابق شرکت مدیریت دارایی گلدمنساکس میگوید که میتوان برای هر دو سناریو، صعود و سقوط، دلایل قانعکنندهای یافت. او معتقد است حرکت اخیر طلا هم نشانههایی از شکوفایی دارد و هم از حباب و بازار در نقطهای ایستاده که هر دو تفسیر میتواند درست باشد.
به باور اونیل، آنچه بیش از هر عامل دیگری قیمت طلا را در ماههای اخیر به جلو رانده، تقاضای سرمایهگذاری خرد بوده است. بهویژه سرمایهگذاران کوچک که با ترس از جا ماندن از بازار وارد معاملات شدهاند. یکی از ویژگیهای حباب، تغذیه شدن قیمت از خود حرکت آن است. زمانی که ترس از جاماندن فراگیر میشود، حتی رویدادهای جزئی و بیاهمیت نیز میتواند موجی از هیجان و خرید ایجاد کند.
به بیان سادهتر، بازار طلا در ماههای اخیر به مرحلهای رسیده بود که رفتار تودهای جای تحلیل بنیادی را گرفته بود. هر رشد تازه، دلیلی تازه برای رشد بعدی میشد و این چرخه انتظارات، به شکلگیری مسیر صعودی شتابدار انجامید.
طلا و واقعیتهای اقتصاد کلان
از دیدگاه سنتی، طلا پناهگاهی در برابر تورم است. اما اونیل یادآور میشود که اگرچه نرخ تورم در اقتصاد آمریکا هنوز بالاتر از هدف ۲ درصدی فدرالرزرو است، اما شتاب آن متوقف شده و نشانهای از افزایش تازه وجود ندارد. بر اساس گزارش ماه سپتامبر اداره آمار کار آمریکا، تورم سالانه در سطح ۳ درصد قرار دارد؛ عددی بالا اما نسبتاً باثبات. بنابراین از منظر بنیادی، دلیلی برای جهش بیش از اندازه طلا وجود ندارد.
افزون بر این، رشد سریع طلا در مقطعی رخ داد که دلار آمریکا پیشتر تضعیف شده و بازده اوراق خزانه نیز کاهش یافته بود. این دو عامل معمولاً زمینهساز افزایش تدریجی طلا هستند، نه جهش ناگهانی. از اینرو، اونیل میگوید بخشی از افزایش اخیر ممکن است بیش از اندازه واقعی اقتصاد باشد و نشانهای از رفتار حبابی بازار تلقی شود.
چالش دلارزدایی و نقش ژئوپلیتیک طلا
اما در سوی دیگر ماجرا دلایل قدرتمندی برای تداوم رشد قیمت طلا نیز وجود دارد. در سالهای اخیر، بسیاری از کشورها بهویژه اعضای گروه بریکس در تلاش هستند تا وابستگی خود به دلار آمریکا را کاهش دهند و بخشی از ذخایر ارزی خود را به طلا منتقل کنند.
اونیل که خود در اوایل دهه ۲۰۰۰ اصطلاح بریکس( برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) را برای نخستین بار مطرح کرد اکنون معتقد است همین کشورها و اعضای جدیدی مانند عربستان، امارات، مصر، اندونزی و ایران میکوشند نظام مالی بینالمللی را از سلطه دلار خارج کنند. در این میان، طلا جایگزینی طبیعی و امن برای ذخایر ارزی سنتی به شمار میرود.
از دید او، طلای قرن بیستویکم دیگر صرفاً پناهگاهی در برابر تورم نیست بلکه ابزاری ژئوپلیتیکی برای بازتعریف نظم مالی جهانی است. این روند، تقاضای بلندمدت طلا را تقویت میکند و از آن داراییای میسازد که نهتنها ارزش بلکه استقلال ملی را نیز نمایندگی میکند.
سیاست پولی و آینده نرخهای بهره
با وجود تمام عوامل ژئوپلیتیکی اونیل تأکید میکند که در نهایت سرنوشت طلا در پیوند با نرخ بهره و سیاست پولی بانکهای مرکزی رقم میخورد. اگر بازارها باور کنند که بانکهای مرکزی بهزودی به سمت کاهش نرخها حرکت میکنند یا دستکم دیگر تمایلی به افزایش بیشتر ندارند، در آن صورت، رشد قیمت طلا منطقی و منطبق بر الگوهای تاریخی خواهد بود.
در واقع، طلا در محیطی رشد میکند که نرخهای واقعی منفی باشد؛ یعنی زمانی که سود سپردهها و اوراق قرضه از تورم عقب میماند. به همین دلیل، هر نشانهای از چرخش انبساطی فدرالرزرو بهسرعت در بازار طلا بازتاب پیدا میکند. با این حال، سخنان اخیر رئیس فدرالرزرو، جروم پاول، که احتمال کاهش نرخ بهره در دسامبر را قطعی ندانست، بار دیگر فضا را محتاط کرده است. با وجود این موضع محتاطانه، دادههای بازار آتی همچنان احتمال ۷۱ درصدی برای کاهش نرخ در ماه آینده را نشان میدهد.
آیا قیمت طلا در حباب است؟
پاسخ به این پرسش ساده نیست. آنچه مسلم است، طلا در سال ۲۰۲۵ با واقعیتهای متضاد روبهروست؛ از یک سو کاهش تورم و ثبات نسبی اقتصاد آمریکا، و از سوی دیگر تحولات ژئوپلیتیکی، تضعیف دلار و بیاعتمادی فزاینده به سیستم مالی جهانی.
اگر سرمایهگذاران خرد همچنان نقش پررنگی در تقاضا داشته باشند، امکان تکرار امواج هیجانی وجود دارد. اما در مقابل، چنانچه نرخهای واقعی اندکی افزایش یابد یا بازار به ثبات بازگردد، ممکن است بخش بزرگی از سرمایههای سفتهبازانه از طلا خارج شود. اونیل تأکید میکند که نمیتواند با اطمینان بگوید کدام سناریو برنده خواهد شد.
بازار طلا بار دیگر نشان داده که همزمان تحتتأثیر عوامل اقتصادی، روانی و سیاسی قرار دارد. طلا برای برخی نماد امنیت مالی است، برای برخی دیگر ابزار تنوع پرتفوی، و برای گروهی سوم، نماد استقلال از سلطه دلار. این چندگانگی معناست که نوسانات آن را تبیینناپذیر میکند.
هرچند قیمت ۴۰۰۰ دلاری امروز ممکن است در نگاه کوتاهمدت بالاتر از ارزش ذاتی طلا به نظر برسد، اما در چشمانداز بلندمدت، این فلز همچنان یکی از معدود داراییهایی است که مرز میان پول و سیاست را در هم میشکند. در جهانی که تورم، بحران بدهی، تنشهای ژئوپلیتیکی و بیاعتمادی به نظام مالی جهانی در هم تنیدهاند، طلا همچنان جایگاه ویژهای دارد. پرسش اصلی این نیست که آیا طلا در حباب است یا نه بلکه این است که چرا جهان بار دیگر به پناهگاه سنتی خود بازمیگردد؟
اخبار برگزیدهطلا و ارزلینک کوتاه :
