xtrim

هوش مصنوعی؛ دشمن یا ناجی نیروی کار؟

با گسترش هوش مصنوعی، موج تازه‌ای از تعدیل نیرو در شرکت‌های بزرگ فناوری آغاز شده است؛ موجی که نه نشانه پایان کار انسان، بلکه آغاز عصر بازتعریف مشاغل است. در حالی که جهان با سرعت به سمت بازآموزی مهارت‌ها پیش می‌رود، ایران هنوز در آستانه این تحول ایستاده است.

سارا پوردلجو – جهان‌صنعت نیوز: در جهانی که هر روز هوشمندتر می‌شود، انسان بیش از هر زمان دیگری با ترسِ حذفِ کاربرد و جایگاه خود روبه‌رو است. هوش مصنوعی نه‌تنها ابزارها، بلکه مفاهیم دیرپای «کار»، «مهارت» و «ارزش‌آفرینی» را نیز از نو تعریف می‌کند. از دره‌ سیلیکون تا کارخانه‌های آسیا، موج تازه‌ای از تعدیل نیرو و بازطراحی شغل در جریان است؛ موجی که بسیاری آن را تهدید می‌دانند و برخی، تولد عصر تازه‌ای از همکاری انسان و ماشین. در میانه‌ این تحولات، مسئله‌ی اصلی دیگر «حذف شدن یا نشدن انسان» نیست؛ بلکه این است که چه کسانی می‌توانند با سرعت بیشتری یاد بگیرند، انطباق پیدا کنند و از فرصت‌های تازه بهره‌برداری کنند. ایران نیز در آستانه‌ی همین دگرگونی ایستاده است؛ جایی که آینده‌ی بازار کار نه با شعار، بلکه با میزان آمادگی برای بازآموزی و چابکی سیاست‌گذاری تعیین می‌شود. بر همین اساس، گفت‌وگویی با سادینا آبائی، فعال حوزه اقتصاد دیجیتال و عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران، درباره‌ی موج جهانی تعدیل نیرو و ضرورت شکل‌گیری یک نظام بازآموزی در ایران پیش از آن‌که دیر شود، داشتیم.

هوش مصنوعی و موج تازه تعدیل نیرو از تحول جهانی تا مهارت آموزی در ایران

در ماه‌های اخیر، انتشار خبرهایی از کاهش نیروی انسانی در شرکت‌های بزرگ فناوری، از آمازون و گوگل گرفته تا تلکام‌های اروپایی، دوباره این پرسش را زنده کرده است که آیا هوش مصنوعی قرار است جایگزین انسان شود یا صرفاً ساختار مشاغل را متحول می‌کند. پاسخ روشن نیست، اما داده‌ها تصویری چندلایه، یک تغییر تاریخی را ترسیم می‌کنند. طبق گزارش «مجمع جهانی اقتصاد» در سال ۲۰۲۵، تا سال ۲۰۳۰ حدود ۹۲ میلیون شغل در سطح جهان حذف یا جابجا می‌شود، در حالی که ۷۸ میلیون شغل جدید در حوزه‌های نوپدید فناوری، داده و تحلیل ایجاد خواهد شد. پی می توان گفت «پایان کار انسان» در میان نیست  فقط با بازتعریف کار روبه‌رو هستیم.

اثر جهانی: رشد بهره‌وری همراه با جابجایی گسترده

شرکت‌های بزرگ فناوری از هوش مصنوعی به عنوان موتور بهره‌وری یاد می‌کنند، اما هم‌زمان ساختار نیروی کار خود را بازطراحی می‌کنند. برای نمونه، شرکت بریتانیایی BT اعلام کرده که تا سال ۲۰۳۰ حدود ۵۵ هزار شغل را حذف می‌کند؛ بخشی از آن به دلیل استقرار سامانه‌های هوش مصنوعی و اتوماسیون، بخشی دیگر به دلیل پارامترهای اقتصاد کلان جهانی، در ایالات متحده هم تقریبا نزدیک به ۲۰ درصد از مشاغل فعلی در معرض تأثیر مستقیم هوش مصنوعی قرار دارند. این ارقام در ظاهر نگران‌کننده‌اند، اما همان‌طور که در تحلیل «مک‌کینزی» آمده، بسیاری از این تغییرات به بازتوزیع وظایف مربوط است،یعنی الزاما  حذف کامل شغل مطرح نیست. هوش مصنوعی، مشاغل را نمی‌بلعد بلکه ماهیت آن‌ها را بازنویسی می‌کند؛ بخشی از وظایف انسانی را به خود می‌گیرد و در عوض نیاز به مهارت‌های تحلیلی، خلاقانه و تصمیم‌محور را افزایش می‌دهد.

پیامد برای اقتصادها: فشار بر بازار کار و ضرورت سازگاری سیاستی

تأثیر این دگرگونی در اقتصادهای توسعه‌یافته با سیاست‌های بازآموزی و حمایت اجتماعی تعدیل می‌شود، اما در کشورهای در حال توسعه، خطر افزایش شکاف مهارتی و نابرابری دیجیتال وجود دارد.  هوش مصنوعی می‌تواند هم‌زمان «شتاب‌دهنده رشد» و «مولد نابرابری» باشد، بسته به اینکه دولت‌ها و بخش خصوصی چه سیاستی اتخاذ کنند. در کشورهای اروپایی، دولت‌ها در واکنش به قدرت رسوخ هوش مصنوعی برنامه‌های بازآموزی در مقیاس ملی را آغاز کرده‌اند تا گذار به اقتصاد هوشمند بدون بحران اجتماعی انجام شود.

در ایران خطر عقب‌ماندگی از موج بازآموزی هشدار دهنده است

در ایران، هنوز تصویری دقیق از «در معرض خطر بودن یا تحکیم شغل‌ها» در برابر هوش مصنوعی منتشر نشده است، اما با توجه به ساختار اشتغال کشور، سهم بالای خدمات و مشاغل غیررسمی می‌توان تخمین زد که میان ۵ تا ۱۵ درصد شاغلان طی پنج سال آینده در معرض تغییرات بنیادین ناشی از هوش مصنوعی قرار گیرند. نکته نگران‌کننده آن است که هیچ برنامه ملی بازآموزی متناسب با این تحولات شکل نگرفته است. در حالی که کشورهای پیشرو از مدت ها قبل تر  به دنبال تعریف مهارت‌های مکمل هوش مصنوعی هستند، نظام آموزشی و بازار کار ایران هنوز عمدتاً بر مهارت‌های سنتی متمرکز است. اگر این شکاف پر نشود، خطر آن وجود دارد که هوش مصنوعی نه موتور رشد، که عامل حذف بخشی از نیروی کار شود.

بازطراحی سازمان بجای حذف انسان

در سطح بنگاه، مدیران باید نگاه خود را از «جایگزینی انسان» به «افزایش توان انسانی» تغییر دهند. سازمان‌هایی که یاد گرفته‌اند از هوش مصنوعی برای تصمیم‌سازی، تحلیل داده و ارتقای خدمات استفاده کنند، نه تنها بهره‌وری بالاتری دارند بلکه رضایت شغلی نیروهایشان نیز بیشتر است. طبق مطالعات مِکینزی، شرکت‌هایی که رویکرد «هوش مصنوعی همراه با انسان» را اتخاذ کرده‌اند، تا سه برابر بازدهی بالاتر از میانگین صنعت داشته‌اند. کلید موفقیت در دهه آینده،  در مهندسی دوباره کار است. رهبران و فعالین اقتصادی آینده باید بتوانند ترکیب جدیدی از انسان و ماشین بسازند که در آن، هوش مصنوعی ابزار باشد و انسان طراح مسیر. هوش مصنوعی، همان‌قدر که تهدید است، فرصت هم هست. موج فعلی تعدیل نیرو را نباید صرفاً نشانه بحران دید؛ بلکه نشانه آغاز دورانی است که مهارت، بازآموزی و انطباق با فناوری تعیین‌کننده آینده اشتغال و رقابت اقتصادی خواهد بود.پس بدانیم که باید به چابکی و چابکی و چابکی تصمیم‌گیری و سیاستگذاری شود و پیشاپیش نظام بازآموزی ملی، زیرساخت‌های داده‌ای و سیاست‌های تطبیقی بازار کار را فعال کنیم، تا مبادا چند صباحی دیگر، شاهد از بین رفتن تدریجی فرصت‌هایی شویم  که هنوز خلق نشده‌اند. و همگان می دانیم که چون ناگهان چه زود دیر می شود.

اخبار برگزیدهدانش و فناوری
شناسه : 547303
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *