آمریکا و تولد نسل تازه سیاست؛ چرخش نرم قدرت

نتایج انتخابات نوامبر نشان داد نسل جدید آمریکاییها در پی تغییر مسیر سیاسی کشورند و از گفتمان محافظهکارانه جمهوریخواهان فاصله میگیرند.
فاطمه عباسی- جهان صنعت نیوز: انتخابات نوامبر ۲۰۲۵ در ایالات متحده، برخلاف انتظار بسیاری از تحلیلگران جمهوریخواه، به عرصهای برای نمایش موج تازهای از بازسازی قدرت دموکراتها بدل شد. نتایج این انتخابات، چه در سطح شهرداری نیویورک با پیروزی تاریخی زهران ممدانی و چه در سطوح ایالتی و محلی در ویرجینیا، نیوجرسی، جورجیا و حتی میسیسیپی تصویری تازه از سیاست آمریکا ارائه میدهد: تصویری از جامعهای که بهتدریج از خستگی سیاسی دوران ترامپ و افراطگرایی محافظهکارانه فاصله میگیرد و به سوی عملگرایی و عدالتمحوری گام برمیدارد.
ممدانی؛ نماد نسلی تازه در سیاست آمریکا
در ظاهر پیروزی یک سیاستمدار جوان، مسلمان و سوسیالیست در شهری لیبرال مانند نیویورک شاید امری قابل پیشبینی به نظر برسد. اما در تحلیل عمیقتر و گستردهتر، پیروزی ممدانی نماد تغییرات عمیقتری است که در بافت رأیدهندگان آمریکایی در حال شکلگیری است.
در ایالتهایی چون ویرجینیا و نیوجرسی مناطقی که تا همین چند سال پیش در اختیار جمهوریخواهان بود، این بار به نفع دموکراتها تغییر جهت دادند. چنین نتایجی نشان میدهد که خشم، خستگی و نارضایتی از سبک سیاستورزی ترامپ بهویژه در میان طبقه متوسط شهری، رأیدهندگان جوان و اقلیتهای نژادی، به نقطهای رسیده که خود را در صندوق رأی نشان میدهد.
در این انتخابات، آنچه بیش از هر چیز به چشم آمد، نه فقط افزایش مشارکت رأیدهندگان مترقی، بلکه رکود و بیمیلی در میان بدنه سنتی جمهوریخواهان بود. حضور پایین رأیدهندگان در مناطق روستایی و جنوب، که پایگاه اصلی ترامپ محسوب میشود، حاکی از کاهش شور و هیجان در کمپینهای او و متحدانش است. این در حالی است که ترامپ با وجود در اختیار داشتن قدرت ریاستجمهوری نتوانسته بود از این موقعیت برای تثبیت جایگاه حزبش در سطوح محلی و ایالتی استفاده کند. بسیاری از تحلیلگران این روند را نشانهای از فرسایش درونحزبی جمهوریخواهان میدانند، جایی که اختلاف میان محافظهکاران سنتی و هواداران ترامپ به وضوح افزایش یافته است.
شکست نمادین چهرههای باسابقه جمهوریخواه
یکی از نشانههای مهم این چرخش، شکست چهرههای باسابقه جمهوریخواه در مناطق کلیدی است. در ویرجینیا، «نیکول کول» دموکرات توانست «بابی اوروک» را پس از ۳۶ سال از کرسیاش کنار بزند؛ در جورجیا نیز دو پیروزی غیرمنتظره دموکراتها در انتخابات کمیسیون خدمات عمومی برای نخستین بار از ۲۰۰۶ رقم خورد. حتی در ایالت سرخپوش میسیسیپی، دموکراتها با کسب دو کرسی در سنای ایالتی، اکثریت مطلق جمهوریخواهان را شکستند. همه اینها نشانههایی است از تغییر تدریجی نقشه سیاسی آمریکا در سطحی که شاید از واشنگتن چندان دیده نشود، اما در نهایت پایههای قدرت را در پایتخت تعیین میکند.
کاهش محبوبیت ترامپ؛ صدای خستگی از پوپولیسم
به گزارش اکونومیست، پس از گذشت کمتر از یک سال از آغاز دومین دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، شاخصهای افکار عمومی از کاهش کمسابقه محبوبیت او حکایت دارد. تنها ۳۹ درصد از شهروندان آمریکایی عملکرد او را تأیید میکنند، در حالیکه نارضایتی ۵۸ درصدی جامعه، نشانهای از شکاف عمیق سیاسی در ایالات متحده است. او که هنوز بر طبل «دولت علیه من» میکوبد، نتوانسته تصویر قربانیگرایانهاش را مانند سال ۲۰۱۶ به سرمایه سیاسی تبدیل کند.
تحلیلها نشان میدهد بخش عمده این نارضایتی به عملکرد اقتصادی و رویکرد پرتنش دولت ترامپ بازمیگردد. وعده احیای تولید داخلی و بازگرداندن مشاغل به آمریکا، در عمل با افزایش نااطمینانی در بازارهای مالی و کاهش سرمایهگذاری خارجی همراه شده است. تورم، هزینههای زندگی و بیثباتی مالیاتی نیز فشار مضاعفی بر طبقه متوسط وارد کرده است.
در عرصه سیاسی اما رفتارهای تقابلی ترامپ با رسانهها، کنگره و حتی اعضای حزب خود فضای کشور را بیش از پیش قطبی کرده است. در سطح جهانی نیز خروج از توافقهای بینالمللی و اتخاذ سیاستهای انزواگرایانه، جایگاه آمریکا را در میان متحدان سنتیاش تضعیف کرده است.
در مجموع، تحلیلگران بر این باورند که کاهش محبوبیت ترامپ نه حاصل یک اشتباه مقطعی، بلکه نتیجه رویکردی ساختاری است که سیاست را به میدان رقابت شخصی و رسانهای فروکاسته است. شکست متحدان ترامپ در انتخابات محلی و نیز موج تمایل به چهرههای میانهروتر، نشان از فرسایش گفتمان پوپولیستی او دارد. حتی حمایت دیرهنگامش از اندرو کومو، رقیب اصلی ممدانی در نیویورک، نتیجهای جز تضعیف بیشتر جایگاه سیاسیاش در میان مستقلها و میانهروها نداشت.
بازتعریف گفتمان دموکراتها
در سوی دیگر میدان، دموکراتها بهخوبی دریافتهاند که زمان گفتمانسازی تازه فرا رسیده است. تمرکز بر «بحران استطاعت مالی»، «عدالت مسکن» و «افزایش دستمزدها» محور اصلی کمپینهای آنان در شهرهای بزرگ بود. وعدههایی مانند رایگان شدن اتوبوسها، تثبیت اجارهبها و افزایش حداقل دستمزد، دیگر بهعنوان شعارهای چپ رادیکال شناخته نمیشوند، بلکه به دغدغههای روزمره بخش بزرگی از جامعه تبدیل شدهاند. در همین مسیر، تصویب طرحهایی در کلرادو برای تأمین وعدههای غذایی رایگان مدارس، و رد طرح محدودیت رأیدهی در ایالت مین، نشانهای از افزایش اعتماد عمومی به سیاستهای رفاهی و عدالتمحور دموکراتها است.
موج تازه سیاست، فراتر از دوگانه چپ و راست
البته موج سیاسی جدید تضمینی برای آینده سیاسی حزب دموکرات نیست؛ در ماه ژوئیه گذشته، محبوبیت کلی این حزب به پایینترین حد در سه دهه اخیر رسیده بود. چالش بزرگ برای رهبران حزب آن است که چگونه بتوانند انرژی جنبشهای مردمی، نیروهای جوان، اقلیتها و رأیدهندگان شهری را به برنامهای منسجم برای انتخابات میاندورهای و ریاستجمهوری آینده تبدیل کنند. پیروزیهای فعلی اگر با برنامهریزی دقیق و چهرههای تازه همراه نشود، ممکن است به سرعت رنگ ببازد.
پیام انتخابات نوامبر روشن است: رأیدهندگان آمریکایی در حال عبور از دوگانه سنتی «چپ و راست» هستند و بیشتر به دنبال پاسخهای ملموس به بحرانهای زندگی روزمرهاند؛ از هزینه مسکن تا نظام سلامت و حملونقل؛ این همان جایی است که سیاستورزی ترامپی، با همه نمایشهای رسانهایاش دیگر پاسخگو نیست.
در نهایت اگرچه دونالد ترامپ همچنان پرصداترین چهره سیاست آمریکا باقی مانده، اما نوامبر ۲۰۲۵ نشان داد که زیر صدای بلند او، زمزمههای تغییری عمیق در حال شکلگیری است. این زمزمهها از بروکلین تا میسیسیپی شنیده میشود؛ زمزمه نسلی که دیگر از تهدید، نفرت و قطبیسازی خسته شده و به دنبال سیاستی انسانیتر است. پیروزی زهران ممدانی تنها آغاز این روایت است؛ روایتی که شاید در آینده، چهره سیاسی آمریکا را برای سالها دگرگون کند.
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :
