xtrim

آب به‌جای تفنگ؛ وقتی سدها به سلاح تبدیل می‌شوند

در حالی که نگاه جهان به مرزهای خشکی و خطوط نظامی دوخته شده است، جنوب آسیا درگیر جنگی بی‌صدا اما حیاتی است؛ جنگ بر سر آب. رودخانه‌های بزرگ این منطقه که میلیون‌ها نفر را سیراب می‌کنند و ستون فقرات اقتصادهای ملی هستند، اکنون به ابزار قدرت، فشار و رقابت ژئوپلیتیکی میان کشورها بدل شده‌اند.

جهان صنعت نیوز – از هیمالیا تا دلتای بنگلادش، آب در جنوب آسیا ابزار نفوذ است. رودخانه‌های عظیمی مانند ایندوس، گنگ و براهماپوترا از یخچال‌های تبت سرچشمه می‌گیرند و از مسیر چین، هند، نپال، پاکستان و بنگلادش عبور می‌کنند. این مسیر پیچیده به معنای آن است که هر تصمیم در یک کشور می‌تواند پیامدهای مستقیمی برای چند کشور دیگر داشته باشد.

در چنین شبکه‌ای هر سد، هر تغییر در جریان آب و هر پروژه برق‌آبی، پیامی سیاسی است. وقتی افغانستان از طرح احداث سد روی رودخانه کابل خبر داد، پاکستان آن را تهدیدی علیه امنیت آبی خود دانست. در همان زمان، اعتراضات مردمی در بنگلادش علیه کنترل هند بر رودخانه تیستا بالا گرفت. هند نیز هنوز معاهده آب ایندوس با پاکستان را که از سال ۱۹۶۰ برقرار بود به حالت تعلیق نگه داشته است.  بالاتر از همه، چین در تبت مشغول احداث بزرگ‌ترین سد جهان بر رودخانه براهماپوترا است؛ پروژه‌ای ۱۶۷ میلیارد دلاری که می‌تواند جریان آبی را در پایین‌دست دگرگون کند. هند با نگرانی نظاره‌گر این تحولات است، زیرا تنها ۳۰ کیلومتر پایین‌تر از مرز چین، این رودخانه وارد خاک هند می‌شود.

آب، قدرت و مشروعیت

در منطقه‌ای که بی‌اعتمادی تاریخی میان کشورها ریشه‌ای عمیق دارد، آب به ابزاری برای نمایش قدرت و تثبیت حاکمیت بدل شده است. در پاکستان ساخت سدهای جدید در مناطق مورد مناقشه کشمیر به‌منزله تقویت ادعاهای ارضی تلقی می‌شود. در مقابل، هند از پروژه‌های برق‌آبی خود در ایالت‌های مرزی برای کنترل بر منابع طبیعی، یعنی کنترل بر سرزمین استفاده می‌کند.

چین نیز از پروژه‌های عظیم سدسازی در تبت برای تثبیت حضور سیاسی خود در منطقه‌ای حساس و پرتنش بهره می‌گیرد. این اقدامات، علاوه بر کارکرد اقتصادی، جنبه نمادین و نمایش اقتدار فناورانه و توانایی مهار طبیعت در برابر همسایگان دارند. به تعبیر یکی از کارشناسان ژئوپلیتیک هند، در جنوب آسیا سدها همان نقشی را دارند که ناوهای هواپیمابر در دریا ایفا می‌کنند.

در حالی که رقابت بر سر آب شدت گرفته، نیاز روزافزون به انرژی نیز به این تنش‌ها دامن زده است. جمعیت پرشتاب، رشد صنعتی و گسترش شهرنشینی باعث شده کشورها برای تأمین برق پایدار به سمت نیروگاه‌های برق‌آبی روی آورند.

پاکستان در حال حاضر یک‌پنجم برق خود را از منابع آبی تأمین می‌کند و قصد دارد این سهم را افزایش دهد. هند نیز ظرفیت برق‌آبی خود را که حدود ۴۲ گیگاوات است، تا سال ۲۰۳۲ بیش از ۵۰ درصد بالا خواهد برد. نپال با وجود تولید مازاد برق از سدهای خود، همچنان به ساخت نیروگاه‌های جدید ادامه می‌دهد و برق خود را از طریق شبکه هند به بنگلادش صادر می‌کند.

اما این رقابت برای برق سبز، آب منطقه را به خط مقدم رقابت ژئوپلیتیکی تبدیل کرده است. هر کشوری که بتواند مسیر رودخانه‌ها و حجم ذخیره‌سازی را کنترل کند، عملاً بر معادلات اقتصادی و امنیتی همسایگانش مسلط می‌شود.

از مناقشه مرزی تا رقابت زیست‌محیطی

اختلاف‌های آبی در جنوب آسیا به‌ندرت صرفاً اقتصادی است و همواره سایه‌ای از سیاست دارند. از اختلاف دیرینه هند و پاکستان بر سر کشمیر گرفته تا نگرانی چین از تحرکات هند در مرزهای شرقی، آب به حلقه پیوند دهنده همه این بحران‌ها بدل شده است. در سه سال اخیر، بیش از ۱۹۰ مناقشه مرتبط با آب در جنوب آسیا ثبت شده است؛ آماری که این منطقه را پس از خاورمیانه در رتبه دوم جهان از نظر تنش‌های آبی قرار می‌دهد.

افزون بر سیاست، بحران اقلیم نیز بر این ناآرامی‌ها افزوده است. ذوب سریع یخچال‌های طبیعی هیمالیا و تغییر الگوی بارش‌های موسمی، جریان رودخانه‌ها را غیرقابل پیش‌بینی کرده است. در برخی نقاط، سیلاب‌های ناگهانی روستاها را می‌بلعند و در نقاط دیگر خشکسالی‌های فصلی، کشاورزی را فلج می‌کنند. این بی‌ثباتی طبیعی، سیاست را بی‌ثبات‌تر کرده است.

سدسازی؛ دیپلماسی یا نمایش قدرت؟

در ظاهر، سدها نماد توسعه و خودکفایی انرژی هستند. اما در عمل، در جنوب آسیا به ابزار سیاسی و ژئوپلیتیکی تبدیل شده‌اند. کشورها سد می‌سازند تا نه‌فقط برق تولید کنند بلکه حضور خود را در سرزمین‌های مورد مناقشه تثبیت کنند یا نفوذ همسایگان را مهار نمایند.

چین از پروژه‌های خود در تبت برای کنترل منابع آب و اعمال فشار غیرمستقیم بر هند استفاده می‌کند. پاکستان با کمک مالی و فنی چین، سدهایی در مناطق کشمیر تحت کنترل خود ساخته که به‌روشنی جنبه سیاسی دارند. در پاسخ، هند نیز اعلام کرده در پایین‌دست سد چینی، یک ابرسد جدید می‌سازد تا تعادل قدرت آبی را به نفع خود برگرداند.

در این میان، کشورهایی چون بنگلادش و نپال در میان رقابت قدرت‌های بزرگ گرفتار شده‌اند. بنگلادش بارها از این شکایت کرده که هند بدون هشدار، حجم عظیمی از آب را از سدهای بالادست آزاد می‌کند و موجب تخریب مزارع و زیرساخت‌های پایین‌دست می‌شود.

خطر فروپاشی توافقات قدیمی

از دهه ۱۹۶۰ تاکنون، چندین توافق دوجانبه برای تقسیم آب میان کشورهای منطقه منعقد شده است، از جمله معاهده آب ایندوس میان هند و پاکستان. اما این معاهدات، که زمانی ضامن ثبات بودند، اکنون در خطر فروپاشی‌اند.

هند در پی حملات تروریستی در کشمیر، این معاهده را به حالت تعلیق درآورد. در نتیجه، کانال‌های گفت‌وگو بر سر یکی از حیاتی‌ترین منابع دو کشور متوقف شد. کارشناسان هشدار می‌دهند که تعلیق این‌گونه توافقات می‌تواند زمینه‌ساز بی‌ثباتی گسترده‌تر شود؛ زیرا هر پروژه سدسازی جدید، بدون هماهنگی، احتمال بروز بحران دیپلماتیک را افزایش می‌دهد.

در حالی که رقابت‌های سیاسی بر سر آب بالا گرفته، طبیعت خود نیز به عاملی بی‌ثبات‌کننده تبدیل شده است. بر اساس پژوهش‌های جدید، یخچال‌های هیمالیا با سرعتی بی‌سابقه در حال ذوب شدن‌اند. این روند نه‌تنها حجم آب رودخانه‌ها را تغییر می‌دهد، بلکه زمین‌های اطراف سدها را نیز ناپایدار می‌کند. در نتیجه، خطر رانش زمین، شکاف در پایه سدها و افزایش سیلاب‌های ویرانگر به‌شدت بالا رفته است.

در چنین شرایطی، ادامه ساخت سدهای بزرگ بدون در نظر گرفتن ظرفیت زیست‌محیطی منطقه می‌تواند فاجعه‌بار باشد. سدها رودخانه‌ها را تکه‌تکه می‌کنند، زیستگاه‌های طبیعی را نابود و جوامع محلی را مجبور به مهاجرت می‌کنند. با این حال، فشار اقتصادی و نیاز به برق پایدار باعث شده دولت‌ها این هشدارها را نادیده بگیرند. در هند، طرح احداث مگاسد براهماپوترا با اعتراض شدید ساکنان محلی روبه‌رو شده است، اما دولت همچنان آن را پروژه‌ای ملی برای امنیت انرژی می‌داند.

تعامل یا تقابل؛ مسیر آینده آب در آسیا

با وجود همه تنش‌ها، نشانه‌هایی از ادراک متقابل ضرورت همکاری نیز دیده می‌شود. هند با وجود تعلیق معاهده ایندوس، همچنان داده‌های مربوط به پیش‌بینی سیلاب را با پاکستان به اشتراک می‌گذارد. نپال نیز تلاش کرده میانجی‌گر روابط برق‌آبی میان هند و بنگلادش باشد.

اما این تلاش‌ها پراکنده و ناکافی‌اند. نظام مدیریت آب در جنوب آسیا، همچنان تکه‌تکه و دوجانبه است؛ مجموعه‌ای از توافقات جداگانه که هیچ سازوکار منطقه‌ای جامع برای هماهنگی ندارد. در چنین وضعیتی، آب بیشتر ابزار چانه‌زنی سیاسی است تا منبع مشترک توسعه.

کارشناسان پیشنهاد می‌کنند که کشورهای منطقه، الگوی جدیدی از دیپلماسی آبی چندجانبه را دنبال کنند؛ مشابه آنچه اتحادیه اروپا در حوضه دانوب اجرا کرده است. چنین همکاری‌ای می‌تواند ضمن کاهش احتمال درگیری، سازوکاری برای تقسیم منصفانه آب، کنترل زیست‌محیطی و سرمایه‌گذاری مشترک ایجاد کند.

از خطوط آبی تا خطوط صلح

آب در جنوب آسیا دیگر صرفاً مایه حیات نیست؛ به معیار قدرت و استقلال ملی تبدیل شده است. در حالی که تقاضا برای انرژی و جمعیت هر دو رو به افزایش‌اند، منابع آبی در حال کاهش و تغییرند. بدون همکاری مؤثر، منطقه با خطر درگیری‌های جدید روبه‌رو خواهد شد؛ درگیری‌هایی که شاید نه با توپ و تفنگ، بلکه با سد و رودخانه شکل بگیرند.

آینده صلح در جنوب آسیا نه در مرزهای خشکی، بلکه در مدیریت هوشمندانه مرزهای آبی رقم می‌خورد. اگر کشورها بتوانند آب را به عنوان منبعی مشترک ببینند و نه ابزاری برای قدرت‌نمایی، رودخانه‌هایی که امروز عامل اختلاف‌اند، می‌توانند به جریان‌های صلح و هم‌زیستی پایدار تبدیل شوند.

اخبار برگزیدهمحیط زیست
شناسه : 548013
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *