xtrim

وداع با همایون ارشادی؛ بازیگری که سکوت را به زبان آورد

بازی ارشادی نقش مهمی در موفقیت «طعم گیلاس» داشت. آرامش درونی، مکث‌های طولانی، اندوه پنهان و سکوت‌های سنگین آقای بدیعی، در ترکیب با چهره و حضور خاص او، به شخصیت عمقی کم‌نظیر بخشید.

جهان صنعت نیوز، همایون ارشادی، بازیگری که نامش با سینمای مؤلف ایران گره خورده، امروز پس از یک دوره ابتلا به سرطان و در ۷۸ سالگی درگذشت.

بسیاری او را «کشف عباس کیارستمی» می‌دانند؛ هرچند پیش از آن نیز به واسطه همسایگی با تهمینه میلانی چند نقش کوتاه ایفا کرده بود. اما نقطه عطف زندگی هنری او حضور در شاهکار کیارستمی، «طعم گیلاس»، بود؛ فیلمی که در سال ۱۹۹۷ نخل طلای جشنواره کن را برای سینمای ایران به ارمغان آورد.

بازی ارشادی نقش مهمی در موفقیت «طعم گیلاس» داشت. آرامش درونی، مکث‌های طولانی، اندوه پنهان و سکوت‌های سنگین آقای بدیعی، در ترکیب با چهره و حضور خاص او، به شخصیت عمقی کم‌نظیر بخشید. او نقش مردی تنها، خسته و بی‌پناه را بازی کرد؛ شخصیتی که انگار امتداد طبیعی جهان درونی خود ارشادی بود.

او در ایامی که «طعم گیلاس» را بازی کرد، طعم تنهایی و دوری از فرزندانش را چشیده بود و به خوبی می‌توانست با دنیای تلخ آقای بدیعی ارتباط برقرار کنند.

روایت نحوه انتخاب او برای «طعم گیلاس» از زبان خودش یکی از جالب‌ترین بخش‌های کارنامه‌اش است. ارشادی در گفت‌وگویی درباره ورودش به سینما گفته بود:

«یک روز پشت چراغ قرمز یکی از خیابان‌های تهران منتظر بودم که دیدم کسی به شیشه پنجره ماشین می‌زند. سرم را برگرداندم و متوجه شدم عباس کیارستمی است. شیشه را پایین کشیدم. ایشان گفت: من عباس کیارستمی هستم، می‌خواهم یک فیلم بسازم و دوست دارم شما هم در این فیلم باشید.»

این مواجهه کوتاه، یکی از بهترین همکاری‌های تاریخ سینمای ایران را رقم زد.

در یکی از صحنه‌های تلخ و به‌یادماندنی «طعم گیلاس»، بدیعی از سربازی می‌خواهد در مرگ به او کمک کند؛ لحظه‌ای که درماندگی و ناامیدی در چهره ارشادی موج می‌زند، تبدیل به یکی از لحظه‌های ماندگار سینمای ایران شده است. او جذب سینمای تجاری نشد و به نظر می‌رسید برای سینمای اندیشمندانه و جهان‌های درونی پیچیده ساخته شده است.

همکاری‌های متعدد او با کارگردانان برجسته‌

بسیاری از بازیگران فیلم‌های کیارستمی پس از حضور جلوی دوربین او با دنیای سینما خداحافظی کرده و شانس مجددی برای بازیگری نداشته‌اند. ارشادی اما بر خلاف دیگران نابازیگری بود که با تکیه بر استعداد و علاقه‌اش در سینما ماند و بازیگری کاربلد شد.

شاید ماندگارترین جمله‌اش در ذهن سینمادوستان، دیالوگی باشد که در «طعم گیلاس» ادا می‌کند:

«تو می‌تونی با من همدردی کنی… می‌تونی بفهمی من چمه… اما حسش نمی‌تونی بکنی.»

همکاری‌های متعدد او با کارگردانان برجسته‌ای چون داریوش مهرجویی، جایگاه او را به‌عنوان بازیگری قابل‌اعتماد و حرفه‌ای تثبیت کرد.

همایون ارشادی در سینمای ایران اغلب با نقش‌های روشنفکر تنها و درون‌گرا شناخته می‌شود. شخصیت‌های او در فیلم‌هایی مانند «طعم گیلاس» ساخته عباس کیارستمی و «درخت گلابی» اثر داریوش مهرجویی، با سکوت و تأمل خود، مواجهه انسان با تنهایی، مرگ و دغدغه‌های زندگی را به تصویر می‌کشند. جایی که سکوت به اندازه دیالوگ‌ها حرف دارد و در جریان این بی‌صدایی تنهایی شخصیت‌ها معنا می‌یابد.

او همچنین همکاری مؤثری با نسل جوان سینمای ایران داشت و در فیلم‌های کوتاهی همچون «پاسپورت»، «دی‌ان‌ای»، «طولانی‌تر از همیشه» و «وقتی از قهوه حرف می‌زنیم» نقش‌آفرینی کرد؛ حضوری که نشان می‌داد همچنان به تجربه‌های تازه و جریان‌های نو علاقه‌مند است.

این بازیگر غالبا از فیلمسازان جوان نه تنها دستمزدی نمی‌گرفت؛ بلکه گاهی به آنها کمک مادی هم می‌کرد تا پروژه‌شان سریع‌تر پیش برود.

ارشادی ازجمله بازیگران آرام، کم‌حاشیه و نجیب سینمای ایران بود؛ چهره‌ای که کمتر در معرض رسانه قرار می‌گرفت و بسیاری حتی از بیماری او بی‌خبر بودند. فقدان او برای سینمای ایران از دست رفتن بازیگری شریف و اندیشمند است؛ هنرمندی که با نقش‌هایش و با منش انسانی خود، در حافظه جمعی مخاطبان باقی خواهد ماند.

منبع: ایرنا

اجتماعی و فرهنگی
شناسه : 548975
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *