شرق آسیا در بحران؛ تنش میان چین و ژاپن در سایه دخالت واشنگتن

تنشهای تاریخی و اقتصادی میان ژاپن و چین بار دیگر بالا گرفته و حضور آمریکا ، معادلات شرق آسیا را پیچیده کرده است.
فاطمه عباسی-جهان صنعت نیوز: تنش میان چین و ژاپن دوباره بالا گرفته و روابط دو کشور را وارد یکی از حساسترین دورههای سالهای اخیر کرده است. ماجرا پس از اظهارات جنجالی نخستوزیر ژاپن درباره احتمال دخالت توکیو در بحران تایوان شروع شد؛ سخنانی که پکن آن را عبور از خطوط قرمز و دخالت آشکار در امور داخلی خود میداند. چین در واکنش، لحن دیپلماتیکش را تندتر کرده و نشانههای فشار سیاسی و نمادین را افزایش داده است؛ از انتقادهای علنی گرفته تا محدود کردن برخی همکاریها. در مقابل، ژاپن میگوید مواضعش صرفاً تحلیلهای فرضی بوده و قصد تغییر سیاست ندارد، اما همین توضیحات هم نتوانسته از شدت تنش بکاهد. اکنون فضای بیاعتمادی میان دو قدرت آسیایی پررنگتر شده و تحلیلگران هشدار میدهند که اگر این روند ادامه پیدا کند، پیامدهای سیاسی و امنیتی آن میتواند فراتر از روابط دوجانبه رفته و بر معادلات منطقهای نیز اثر بگذارد. «جهان صنعت نیوز» در راستای بررسی این علل و زوایای این اختلافات به سراغ دکتر علی بیگدلی، پژوهشگر و کارشناس مسائل بینالملل رفته تا در گزارشی به تحلیل این امر بپردازد.
ریشه تنش در خشم تاریخی
بیگدلی در تحلیل این تنشها یادآور میشود که اختلافات تنها نتیجه رویدادهای اخیر نیست و ریشههای تاریخی و ژئوپلیتیک عمیقی دارد. طی قرن بیستم، ژاپن بخشهایی از سرزمینهای چین و کره را تصرف کرد و تجربه جنگ جهانی دوم، خاطرهای تلخ در ذهن سیاستمداران و مردم چین برجای گذاشت. این پیشینه تاریخی، حساسیتهای چینیها نسبت به اقدامات ژاپن را تقویت کرده و هر حرکت ژاپن در عرصه سیاست منطقهای را تحت نظارت دقیق پکن قرار میدهد.
علاوه بر سابقه تاریخی، تقسیمبندی شرق آسیا پس از جنگ جهانی دوم و حضور نظامی ایالات متحده، به ویژه تأسیس پایگاهها و تاسیسات نظامی در ژاپن و کره جنوبی، ساختار امنیتی منطقه را پیچیده کرده است. این شرایط باعث ایجاد تعادل شکنندهای شده که کوچکترین تحریک یا سوءتفاهم میتواند منجر به افزایش تنشها شود. تایوان نیز محور دیگری از اختلافات است؛ چین این جزیره را بخشی از سرزمین اصلی خود میداند و با هرگونه مداخله خارجی مخالفت میکند، در حالی که ژاپن تحت تأثیر روابط امنیتی و استراتژیک با آمریکا، مواضعی اتخاذ کرده که در نگاه پکن تحریکآمیز است.
رقابت نظامی و هستهای در فشارهای استراتژیک
وی در توضیح رقابت نظامی میان چین و ژاپن میگوید: با توجه به رشد سریع قدرت نظامی و هستهای چین، ژاپن تحت فشار آمریکا قرار گرفته است تا سرمایهگذاریهای خود در بخش نظامی، از جمله حوزههای پیشرفته و هستهای، افزایش دهد. رشد سریع چین نسبت به ژاپن و کره جنوبی باعث نگرانی واشنگتن شده و ایالات متحده تلاش میکند ژاپن نقش فعالتری در محور امنیتی شرق آسیا ایفا کند.
همزمان، تحریکات چین از طریق کره شمالی، از جمله آزمایشات هستهای و افزایش حضور نظامی، موجب ایجاد ناامنی و عدم تعادل سیاسی و نظامی در منطقه شده است. بیگدلی هشدار میدهد: هر واکنش اشتباه یا محاسبه نادرست میتواند پیامدهای جدی برای ثبات منطقه داشته باشد. این وضعیت نشان میدهد که تنشها فراتر از یک اختلاف دو جانبه است و میتواند معادلات قدرت در شرق آسیا را تحت تأثیر قرار دهد.
اثر بحران و پیامدهای اقتصادی و تجاری
به گفته دکتر بیگدلی، این تنشها اثر مستقیم بر اقتصاد دو کشور و منطقه نیز داشته است. اقتصاد چین، بر پایه تجارت جهانی بنا شده و ارتباط نزدیک با آمریکا و سایر بازارهای جهان برای آن حیاتی است. حجم مبادلات تجاری چین و آمریکا بالغ بر ۷۵۰ میلیارد دلار است و هرگونه اختلال در این رابطه، پیامدهای گسترده اقتصادی به دنبال خواهد داشت.
در زمینه رقابت صنعتی، پیشرفت سریع چین در حوزه تکنولوژی و صنایع دیجیتال باعث شده جایگاه ژاپن در بازارهای جهانی کاهش یابد. ژاپن که زمانی بازار خودرو و صنایع تکنولوژی خود را در جهان تثبیت کرده بود، اکنون با چالشهای رقابتی از سوی چین و سایر کشورهای منطقه روبهرو است. این وضعیت باعث شده ژاپن نتواند نقش میانهرو و متوازن میان چین و آمریکا، مشابه برخی کشورهای منطقه مانند ویتنام، ایفا کند.
تقسیمبندی بازارها و رقابتهای اقتصادی میان چین، ژاپن و دیگر کشورهای شرق آسیا، زمینه را برای تشدید تنشها فراهم کرده و پیامدهای بلندمدت اقتصادی و سیاسی آن قابل توجه است. دکتر بیگدلی تأکید میکند که رقابتهای منطقهای به ویژه در حوزه تکنولوژی و دیجیتال، میتواند جایگاه ژاپن را در برخی بازارهای کلیدی کاهش دهد و بر تجارت جهانی اثرگذار باشد.
عمق اختلافات، حل آن را دشوار میکند
با توجه به عمق اختلافات تاریخی، رقابتهای نظامی و فشارهای اقتصادی، بیگدلی معتقد است که حل سریع این بحران دشوار است. وی میگوید: این تنشها منجر به جنگ مستقیم در شرق آسیا نخواهد شد، اما تقسیم بازارها و رقابت اقتصادی میان چین و ژاپن تشدید خواهد شد. تنها مسیر کاهش بحران، گفتوگوهای مستقیم و بازگشت به دیپلماسی فعال است، اما شرایط کنونی نشان میدهد که دستیابی به توافق یا کاهش فوری اختلافات نیازمند اراده سیاسی قوی و مدیریت دقیق تنشهاست.
به گفته وی ، آینده روابط چین و ژاپن نه تنها بر معادلات منطقهای، بلکه بر نظم جهانی و امنیت جمعی تأثیرگذار خواهد بود. هر گونه حرکت اشتباه یا تحریکآمیز میتواند زمینهساز افزایش تنشها شود و راه حلهای دیپلماتیک را دشوارتر کند. در نتیجه، رهبران دو کشور و بازیگران بینالمللی باید با دقت و حساسیت بیشتری برای حفظ ثبات منطقه و جلوگیری از تشدید بحرانها اقدام کنند.
اخبار برگزیدهسیاسی
لینک کوتاه :
