xtrim

فروپاشی اقلیمی در ایران؛ بارورسازی ابرها نمی‌تواند تهران را نجات دهد

ایران با یکی از شدیدترین خشکسالی‌های تاریخ خود روبه‌روست؛ بارش‌ها ۸۵ درصد افت کرده، بسیاری از سدها تقریباً خشک شده‌اند و حتی احتمال تخلیه تهران مطرح شده است. دولت از میانه آبان طرح گسترده بارورسازی ابرها را آغاز کرده، اما متخصصان تأکید دارند این روش تنها می‌تواند بخشی اندک از بارش را تقویت کند و به‌هیچ‌وجه جایگزین اصلاحات اساسی در مدیریت آب نیست.

جهان صنعت نیوز – خشکسالی در ایران به مرحله‌ای رسیده است که دیگر نمی‌توان آن را یک بحران دوره‌ای یا یک ناهنجاری اقلیمی گذرا دانست. وضعیت به‌قدری وخیم شده که مقام‌های عالی‌رتبه کشور از احتمال تخلیه تهران در صورت ادامه نیافتن بارش‌ها سخن گفته‌اند؛ شهری با بیش از ۱۴ میلیون نفر جمعیت که قلب اقتصادی، سیاسی و اداری کشور است. کاهش شدید بارندگی، افت بی‌سابقه ذخایر سدها، فشار بر شبکه تأمین آب شرب و کاهش محسوس کیفیت آب، تصویری نگران‌کننده از آینده نزدیک ترسیم کرده است.

در چنین شرایطی، دولت برنامه‌ای گسترده برای بارورسازی ابرها آغاز کرده است؛ طرحی که از میانه آبان فعال شده و تا پایان فصل بارندگی ادامه خواهد داشت. هواپیماها، پهپادها و تجهیزاتی مستقر در ارتفاعات کشور مأموریت یافته‌اند با تزریق مواد شیمیایی خاص به ابرهای مناسب، شرایط را برای تشکیل بارش تقویت کنند. این عملیات امیدهایی در میان بخشی از جامعه ایجاد کرده، اما کارشناسان هشدار می‌دهند نباید انتظار داشت چنین روشی به‌تنهایی بحران آب ایران را از بین ببرد.

ابعاد یک خشکسالی تاریخی

کاهش بارندگی در ایران به سطحی رسیده است که باید آن را فروپاشی اقلیمی نامید. میانگین بارش‌ها ۸۵ درصد کمتر از مقدار معمول است و تهران تنها یک میلی‌متر باران دریافت کرده است. بسیاری از سدهای اطراف پایتخت و استان‌های شمالی و مرکزی تقریباً خشک شده‌اند و ظرفیت آنها به کمتر از پنج درصد رسیده است. تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد برخی مخازن آب دیگر وجود خارجی ندارند و به زمین‌های ترک‌خورده و بایر تبدیل شده‌اند.

دولت تلاش کرده با کاهش فشار آب، محدودیت مصرف شبانه و تهدید به اعمال جریمه بر مصرف‌کنندگان پرمصرف، شرایط را مدیریت کند. اما کاهش مصرف تنها ۱۰ درصد بوده است؛ رقمی که در برابر ۸۵ درصد کاهش بارش، تقریبا هیچ محسوب می‌شود. اگر تا پایان پاییز بارندگی افزایش نیابد، مقامات هشدار داده‌اند که احتمال تخلیه تدریجی تهران وجود دارد؛ اقدامی که پیامدهای اجتماعی، امنیتی و اقتصادی گسترده‌ای خواهد داشت.

خشکسالی کنونی فقط نتیجه تغییرات اقلیمی جهانی نیست. کارشناسان معتقدند مدیریت نادرست منابع آب سهم اصلی در شکل‌گیری این وضعیت دارد. توسعه گسترده کشاورزی در مناطق خشک، حفر صدها هزار چاه غیرمجاز و ضعف در برنامه‌ریزی منابع آب، ایران را به ورشکستگی آبی رسانده است؛ وضعیتی که در آن تقاضا سال‌هاست از ظرفیت طبیعی منابع فراتر رفته است.

بارورسازی ابرها؛ امید جذاب یا راه‌حل محدود؟

بارورسازی ابرها مفهومی قدیمی است که نخستین بار در دهه ۱۹۴۰ توسعه یافت. ایده اصلی ساده است؛ با پاشیدن ذراتی مانند یدید نقره یا نمک به داخل ابرها، قطرات ریز معلق به سرعت منجمد می‌شوند و بلورهای یخ تشکیل می‌دهند. وقتی این بلورها به اندازه کافی بزرگ شدند، وزنشان آنها را به سمت زمین می‌کشاند و به باران یا برف تبدیل می‌شوند.

اگرچه فرآیند از نظر علمی قابل توضیح است، اما اندازه‌گیری اثربخشی واقعی آن بسیار دشوار است. ابرها طبیعی‌ترین سیستم‌های غیرقابل‌پیش‌بینی‌اند؛ برخی از آنها بدون هیچ مداخله‌ای باران می‌آورند و برخی دیگر، حتی با تحریک مصنوعی هم بارشی تولید نمی‌کنند. به همین دلیل پژوهشگران همیشه تأکید می‌کنند که تعیین سهم دقیق بارورسازی در افزایش بارش‌ها کار آسانی نیست.

بر اساس برخی آزمایش‌ها، بارورسازی ابرها می‌تواند بین ۵ تا ۱۵ درصد بارش را در شرایط مناسب افزایش دهد. اما این رقم تنها زمانی صدق می‌کند که ابرهایی با میزان کافی رطوبت وجود داشته باشد. در مناطق خشک، مانند بخش‌های وسیعی از ایران، این شرط به‌ندرت تحقق پیدا می‌کند. به همین دلیل بسیاری از کارشناسان نسبت به تأثیرگذاری این روش بر رفع بحران آب ایران محتاط هستند.

ایران و تجربه‌های گذشته؛ از بدبینی تا اجرای گسترده

ایران سال‌ها پیش نسبت به بارورسازی ابرها رویکردی تردیدآمیز داشت. حتی گاهی طرح‌هایی در فضای عمومی مطرح می‌شد مبنی بر اینکه کشورهای دیگر با بارورسازی آسمان منطقه، بارش‌ها را سرقت می‌کنند. اکنون اما کشور خود یکی از فعال‌ترین کاربران این فناوری در منطقه شده است. هواپیماهای بارورساز، پهپادها و تأسیسات ثابت کوهستانی در نقاط مختلف کشور مستقر شده‌اند تا در صورت وجود ابرهای مناسب، از فرصت‌ها استفاده شود.

در یکی از عملیات‌های اخیر، ابرهای بالای حوضه آبریز دریاچه ارومیه بارورسازی شدند. گزارش‌ها حاکی از آن است که مناطق غربی این دریاچه ظرف چند ساعت تا ۲.۷ سانتی‌متر بارندگی دریافت کردند. اگرچه این بارش خبر خوبی بود، اما کارشناسان هشدار می‌دهند که تأثیر این عملیات محدود خواهد بود، مگر اینکه سامانه‌های عظیم جوی با رطوبت بالا وارد کشور شوند.

به عبارت دیگر، بارورسازی ابرها می‌تواند چند قطره بیشتر از یک سیستم بارشی بیرون بکشد، اما به‌تنهایی نمی‌تواند یک مخزن خالی سد را پر کند یا سفره‌های زیرزمینی تخلیه‌شده را بازسازی کند. فناوری در خدمت طبیعت است، اما نمی‌تواند جایگزین آن شود.

چرا بارورسازی در دوره خشکسالی شدید دشوارتر است؟

خشکسالی، خود مانعی برای اثرگذاری بارورسازی ابرهاست. وقتی رطوبت در جو کاهش می‌یابد، ابرهای کم‌جان و کوچک به‌وجود می‌آید که محتوای رطوبتی کافی برای تولید باران حتی با تحریک مصنوعی ندارند. بنابراین، در چنین شرایطی، حتی فناوری‌های پیشرفته نیز نمی‌توانند نبود رطوبت را جبران کنند.

با این حال، سامانه‌های بارشی که از دریای سیاه و مدیترانه وارد ایران می‌شوند، می‌توانند فرصتی برای بهره‌برداری ایجاد کنند. در روزهای اخیر چنین سامانه‌ای وارد کشور شد و منجر به بارندگی و حتی سیلاب در برخی استان‌ها مانند ایلام و کردستان شد. کارشناسان معتقدند استفاده از بارورسازی در چنین شرایطی می‌تواند مقدار بارش را افزایش دهد، اما این افزایش حداقلی خواهد بود و تعیین‌کننده نیستند.

بحران آب ایران؛ مسئله‌ای فراتر از بارش

خشکسالی ایران یک پدیده اقلیمی نیست و نتیجه دهه‌ها سیاستگذاری نادرست است. توسعه کشاورزی در مناطق فوق‌خشک، حفر چاه‌های غیرمجاز، عدم بازچرخانی آب در صنعت، فرسودگی شبکه آب شهری، اتلاف گسترده در آبیاری سنتی و نبود هماهنگی نهادی از عوامل تشدیدکننده بحران هستند.

بارورسازی ابرها شاید بتواند در کوتاه‌مدت قطراتی بیشتر به سدها برساند، اما نمی‌تواند ساختار شکسته مدیریت آب را اصلاح کند. کارشناسان محیط‌زیست تأکید دارند که بحران آب ایران یک بحران حکمرانی است و نباید آن را به بحران بارش کاهش داد. اگر مدیریت مصرف تغییر نکند، حتی اگر چند سال پربارش هم داشته باشیم، مشکل پابرجا خواهد ماند.

در بسیاری از کشورها بارورسازی ابرها تنها در کنار سیاست‌هایی مانند کاهش مصرف، تغییر الگوی کشت، احیای آبخوان‌ها، مدیریت علمی سفره‌های زیرزمینی و توسعه فناوری‌های آب‌رسانی به‌کار می‌رود. اما در ایران، این فناوری گاهی به عنوان یک راه‌حل جادویی معرفی می‌شود؛ در حالی که در بهترین حالت تنها یک کمک کوچک به مدیریت منابع آب است.

آیا ایران می‌تواند با ترکیب فناوری و اصلاحات ساختاری نجات پیدا کند؟

پاسخ کارشناسان به این پرسش مشروط است. استفاده از فناوری بارورسازی می‌تواند بخشی از سبد سیاست‌های آبی کشور باشد، اما شرط موفقیت آن در اجرای مجموعه‌ای از اصلاحات بزرگ است. مدیریت آب در ایران نیازمند بازتعریف کامل از بازبینی در سیاست‌های کشاورزی گرفته تا اصلاح قوانین حفر چاه، نوسازی شبکه‌های آب و مهار مصرف در بخش‌های خانگی، صنعتی و کشاورزی استو

احیای آبخوان‌ها، کاهش مصرف در مناطق کشاورزی کم‌بازده، انتقال فناوری‌های نوین آبیاری و بازچرخانی آب در صنایع، همگی باید با یکدیگر انجام شود. بدون چنین اصلاحاتی، بارورسازی ابرها حتی اگر موفق هم باشد، در برابر حجم عظیم نیاز آبی کشور ناچیز خواهد بود.

فناوری هست، اما معجزه نه

بارورسازی ابرها روشی جذاب، علمی و قابل‌استفاده در شرایط خاص است. این فناوری می‌تواند در زمان ورود سامانه‌های بارشی، مقدار محدودی بارش اضافی به همراه داشته باشد و در برخی مناطق اثرات مثبتی ایجاد کند. اما هیچ پژوهش علمی معتبر نشان نمی‌دهد که بارورسازی بتواند خشکسالی‌های عمیق و ساختاری را حل کند، به‌ویژه بحران آبی که ترکیبی از تغییرات اقلیمی و سوءمدیریت است.

بنابراین، اتکا به بارورسازی به عنوان راه‌حل اصلی، نه‌تنها کمکی به حل مسئله نمی‌کند، بلکه می‌تواند مانعی برای اصلاحات ضروری باشد. ایران برای عبور از بحران کنونی نیازمند رویکردی جامع، علمی و بلندمدت است. فناوری بارورسازی تنها زمانی معنا پیدا می‌کند که در کنار اصلاحات مدیریتی، تغییر الگوی مصرف و بازنگری در سیاست‌های توسعه‌ای به کار گرفته شود.

آسمان شاید با کمک فناوری کمی بخشنده‌تر باشد، اما آینده آب ایران روی زمین تعیین می‌شود؛ جایی که تصمیم‌گیری‌های ما مهم‌تر از هر ابر باران‌زا خواهد بود.

اخبار برگزیدهمحیط زیست
شناسه : 551431
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *