فرصتسوزی تاریخی در صادرات فرش دستباف ایرانی

صادرات فرش دستباف ایران که روزگاری برند اول هنر-صنعت ایرانی در جهان بود، طی یک دهه از ۱.۲ میلیارد دلار به تنها ۴۰ میلیون دلار سقوط کرده است؛ سقوطی که ریشه آن را باید در تحریمها، بیثباتی سیاسی، سیاستهای محدودکننده صادراتی و ناتوانی در پیوستن به بازارهای دیجیتال جهانی جستوجو کرد.
هما میرزایی-جهان صنعت نیوز: «متوسط بودن، زشتی بزرگی است؛ متوسط بودن مثل یک گلوله موی بیرونآمده از فرش پارسی است.» این جمله تام رابینز، نویسنده آمریکایی یکی از صدها نقلقولی است که در آن از فرش ایرانی به عنوان نماد ارزش و افتخار یاد میشود. ارزش و افتخاری که در سایه تحریمهای خارجی و سیاستهای نادرست داخلی جایگاه خود در بازارهای جهانی را از دست داده و در صحنه فرهنگ و هنر بینالملل در حال فراموشی است.
صادرات فرش دستباف ایرانی طی سالهای اخیر از ۱.۲ میلیارد دلار به ۴۰ میلیون دلار کاهش پیدا کرده و آمارها از عدم چشماندازی روشن در حوزه صادرات و تداوم رکود در این حوزه حکایت دارند.
وقوع جنگ ۱۲ روزه و در پی آن به وجود آمدن شرایط نه جنگ نه صلح باعث بیثباتی بازارها و عدم تمایل سرمایهگذاران به ورود به عرصه سرمایهگذاری و کارآفرینی شده است. علاوه بر این پافشاری بر اجرای سیاستهای محدودکننده برای صادرکنندگان انگیزه کافی را از آنها سلب کرده است. عدم اجرای کامل و عملیاتی نشدن سیاستهای مرتبط با بازگشت ارز حاصل از صادرات به یکی از بزرگترین چالشهای این حوزه تبدیل شده است.
تحریمهای بینالمللی و عدم دسترسی ایران به بازارهای جهانی نیز باعث از دست رفتن فرصت بزرگ اتصال به فروشگاههای دیجیتال و حضور فعال در بازارهای آنلاین شده است. در حال حاضر کشورهای بسیاری مانند هند، چین، تایلند و ژاپن که دارای صنایع دستی مورد اقبال جهانی هستند، موفق شدهاند با اتصال به بازارهای دیجیتال و پلتفرمهای آنلاین بینالمللی درآمد صادراتی خود را در این حوزه چندین برابر کرده و فرصتهای بسیاری در حوزه کارآفرینی و اشتغالزایی ایجاد کنند.
مرتضی آقامیری، رئیس کمیسیون فرش، هنر و صنایع دستی اتاق بازرگانی ایران در اینباره با جهانصنعتنیوز گفتوگویی انجام داده که در ادامه میخوانید.
ما تحت تاثیر تحریمها بازارهای صادراتی مهمی مثل آمریکا و برخی کشورهای اروپایی را از دست دادهایم. حالا وقتی صحبت از «بازارهای نوظهور» میشود، دقیقاً منظور چه کشورهایی است؟ و آیا این کشورها میتوانند جایگزین شوند؟ بهویژه در حوزه صادرات فرش و صنایعدستی.
واقعیت این است که هیچ کشوری قابلیت جایگزینی آمریکا را ندارد. آمریکا بزرگترین بازار دنیا است و ۴۵ درصد بازار جهانی در اختیار آمریکاست. وقتی شما این بازار را نداشته باشید، یعنی نصف بازار جهانی را از دست دادهاید؛ و آن نیمهی دیگر هم عملاً کفاف نمیدهد. بنابراین بازار آمریکا مهمترین بازار ما بوده است. بازارهای اروپایی چند کشور اصلی دارند که همیشه از مقاصد مهم فرش ایرانی بودهاند؛ مثل آلمان و انگلستان. الان هم هستند، اما حجم بازارشان بسیار کوچک شده، مخصوصاً بعد از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸. بهطور کلی، کل بازار فرش در اروپا کوچک شده است، نه فقط بازار فرش ایران. بنابراین باز هم باید بگویم بازار اصلی که میتوانستیم روی آن اعتماد کنیم، همان آمریکاست که آن را هم به دلیل تحریمهای مستقیم و بسیار سختگیرانه از دست دادهایم.
کشورهای بریکس چطور؟ میتوانند گزینهای قابل اتکا باشند؟
کشورهای بریکس بازارهای محدودی دارند. روسیه هست، اما بازار چندان قابل اعتمادی نیست. چین که زمانی بازار خوبی بود، عملاً از دست رفت و تخریب شد. هند الان بزرگترین صادرکننده فرش دستباف دنیاست و در رتبه اول ایستاده است. البته بخشی از بازار هند را میتوانیم تأمین کنیم، اما کار جدی و ساختاری روی بازار هند انجام نشده است. آفریقای جنوبی هم بازار خیلی محدودی دارد.
صادرات به کشورهای حوزه خلیجفارس در چه وضعیتی قرار دارد؟
امارات هنوز یکی از مقاصد صادراتی ما هست.
اما یک نکته مهم وجود دارد: عربستان. اگر عربستان به مسیر همکاری با ایران بازگردد، بازار بسیار خوبی برای ما خواهد بود. بعد از ماجرای اشغال سفارت، ارتباط اقتصادیمان با عربستان قطع شد. حالا ارتباط سیاسی برقرار شده، ولی هنوز تبدیل به همکاری اقتصادی نشده است.
با توجه به اینکه صنایع فرهنگی و خلاق یکی از محورهای همکاریهای آینده است، ما باید از این فرصت استفاده کنیم. در صنایعدستی بهصورت خاص و صنایع خلاق بهصورت کلی، میتوانیم در پلتفرمهای مشترک عرضه محصولات فرهنگی و هنری نقشآفرینی کنیم. همچنین از رویدادهای فرهنگی برای توسعه بازار استفاده کنیم. این مسیر خوبی برای بهرهگیری از دیپلماسی فرهنگی و هنری است.
کشورهای بریکس بهاضافه امارات، مجموعاً بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار واردات سالانه کالاها و خدمات صنایع خلاق دارند. هنوز عربستان را حساب نکردهام چون روند پیوستنش کامل نشده است.
این رقم هر سال در حال رشد است؛ یعنی یک بازار در حال گسترش است. با توجه به پیشینه تاریخی و فرهنگی ما، صنایعدستی و خلاق ایران میتواند سهم مهمی از این بازار داشته باشد.
پلتفرمهای دیجیتال فروش صنایعدستی مانند سایت ETSY گردش مالی بزرگی در جهان دارند. آیا ایران نمیتواند یک پلتفرم بازاریابی دیجیتال برای معرفی و فروش فرش یا صنایعدستی در بازار بینالمللی ایجاد کند؟ یک پلتفرم رسمی و شناسنامهدار؟
ساختن پلتفرم کار سختی نیست؛ میتوان ساخت. اما عملیاتی کردنش مشکل دارد و چالشهای جدی ایجاد میکند. چند نکته اساسی وجود دارد:
اولین چالش درگاه پرداخت بینالمللی است؛ به دلیل تحریم، ما امکان استفاده از درگاههای پرداخت معتبر جهانی را نداریم. با واسطه هم کار سخت و پرریسکی است.
مسئله مرجوعی نیز وجود دارد؛ در قانون تجارت الکترونیک مشتری خارجی باید بتواند کالا را پس بدهد و پولش را دریافت کند. ما نمیتوانیم پول را از طریق شبکه بانکی به او برگردانیم. شبکه حملونقل برای ارسال و بازگشت کالا هزینهبر و بسیار سخت است.
رقابتپذیری پایین به دلیل تحریمها نیز نکته دیگری است که باید مورد توجه قرار بگیرد. تجارت جهانی امروز رقابتی است. کشورهایی موفق میشوند که ارسال سریع، درگاه پرداخت امن و زنجیره تأمین روان دارند. تحریمها این سه مورد را برای ایران دشوار کرده است. بنابراین رقابتپذیری ما کاهش مییابد.
ما حتی در داخل کشور هم پلتفرم تخصصی موفقی برای صنایعدستی نداریم. دلیلش چیست؟
در بازار داخلی پلتفرمهایی وجود دارد، اما پلتفرم اختصاصی موفق نداشتیم.
تجربههایی که ایجاد شدهاند، مثلاً پلتفرمهای مستقل فروش صنایعدستی، موفق نشدهاند.
فروشندگان نهایتاً دوباره رفتهاند سراغ پلتفرمهای عمومی مثل دیجیکالا و باسلام.
در عمل، فروش در دیجیکالا چند برابر فروش خود پلتفرم اختصاصی بوده است. بنابراین اقبال عمومی به سمت پلتفرمهای بزرگ است و پلتفرم اختصاصی صنایعدستی هنوز موفق نبوده است.
لینک کوتاه :
