از داتکام تا دارکوب؛ ظهور چین بهعنوان غول جدید پولشویی

شبکههای زیرزمینی چین طی سالهای اخیر با سرعتی بیسابقه به بازیگران اصلی پولشویی جهانی تبدیل شدهاند؛ روندی که با استفاده از تراکنشهای آینهای، کنترلهای سختگیرانه ارزی چین، نیاز شهروندان این کشور به خروج سرمایه و توانایی شگفتانگیز در جابهجایی سریع، کمهزینه و غیرقابلردگیری پول تقویت شده است.
جهان صنعت نیوز – چین در چهار دهه گذشته تقریباً در هر صنعتی که وارد شده، ساختار رقابت را دگرگون کرده است. از فولاد و کشتیسازی گرفته تا باتری و خودروهای برقی، شرکتهای چینی با کاهش هزینه، بهبود فناوری و تهاجم تجاری، سهم قابلتوجهی از بازار جهانی را به دست آوردهاند. اما در سالهای اخیر روندی نگرانکنندهتری پدیدار شده و آن، تبدیل شدن شبکههای زیرزمینی چینی به بازیگران اصلی یکی از سودآورترین و پیچیدهترین فعالیتهای غیرقانونی جهان، یعنی پولشویی بینالمللی است.
پولشویی، قلب تپنده اقتصاد جرایم سازمانیافته است؛ فعالیتی که بدون آن قاچاقچیان مواد مخدر، گروههای تبهکار سایبری و شبکههای فساد قادر به استفاده از درآمدهای نامشروع خود نبودند. در سطحی جهانی، حجم پولهای کثیفی که باید به چرخه رسمی اقتصاد بازگردد، صدها میلیارد دلار برآورد میشود. بررسیهای وزارت خزانهداری آمریکا نشان میدهد که تنها برای جریانهای مرتبط با بازار مواد مخدر ایالات متحده بازاری که ارزش آن بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود، بخش عمده عملیات مالی از طریق شبکههای چینی صورت میگیرد.
این شبکهها که عمدتاً خارج از اقتصاد رسمی چین فعالیت میکنند، موفق شدهاند رقبای سنتی خود را کنار بزنند و به بازیگر اصلی پولشویی تبدیل شوند. نوآوری، هزینههای پایین، سرعت و مقیاسپذیری چهار ویژگی کلیدی این شبکههاست. در گذشته، خدمات پولشویی برای کارتلهای مواد مخدر هزینهای بین ۷ تا ۱۰ درصد از حجم پول داشت. اما شبکههای چینی این رقم را به یک تا ۲ درصد کاهش دادهاند؛ کاهشی که کل بازار را دگرگون کرده است.
این تحول بدون خشونت، نزاع یا رقابت خونین رخ داده است؛ اتفاقی که برخی کارشناسان امنیتی آن را کودتای بیسروصدا نامیدهاند. دلیل این موفقیت، ترکیب منحصربهفردی از فناوری پیشرفته، نقدینگی ناشی از مازاد تجاری چین و مهمتر از همه کنترلهای سختگیرانه ارزی است که دولت چین برای خروج سرمایه از کشور اعمال میکند. محدودیت سالانه ۵۰ هزار دلاری برای انتقال ارز، نیاز گستردهای در میان طبقه متوسط و ثروتمندان چینی ایجاد کرده که این شبکهها از آن بهره میبرند.
نقش آنها تنها محدود به قاچاق مواد مخدر نیست. بزرگترین سرقتهای رمزارزی جهان از جمله عملیات پیچیده هکرهای کره شمالی با کمک این شبکهها شسته میشود. در یکی از موارد، پس از سرقت ۱.۵ میلیارد دلار رمزارز، شبکههای چینی امکان انتقال روزانه بیش از ۱۰۰ میلیون دلار از وجوه مسروقه را فراهم کردند؛ رقمی که هیچ شبکه غیرچینی قادر به انجام آن نبود.
درون یک شبکه زیرزمینی
در قلب سیستم پولشویی چینی، تراکنش آینهای (Mirror Transaction) قرار دارد؛ روشی که بهرغم سادگی ظاهری، ابزاری فوقالعاده مؤثر و غیرقابلردگیری است. سازوکار آن بر اساس تطبیق دو نیاز غیرقانونی یا نیمهقانونی (دلارهای نقد حاصل از فروش مواد مخدر در آمریکا و نیاز شهروندان چینی برای خارج کردن یوان از کشور) است.
ماجرا از جایی آغاز میشود که کارتلهای مواد مخدر در آمریکا، میلیونها دلار اسکناس حاصل از فروش کوکائین و دیگر مواد مخدر را در اختیار دارند و باید این پول را به سرعت از آمریکا خارج کنند. همزمان، افراد ثروتمند چینی برای خرید ملک، سرمایهگذاری یا پرداخت هزینههای تحصیل فرزندانشان در خارج، به ارز خارجی نیاز دارند. اما محدودیتهای شدید دولت چین اجازه انتقال آزادانه پول را نمیدهد.
جای خالی این دو نیاز را کارگزاران زیرزمینی پر میکنند. به عنوان مثال، یک مادر چینی که قصد خرید آپارتمانی در نیویورک را دارد، به یک واسطه در شبکه زیرزمینی پیام میدهد. او یوان را به حسابی در چین واریز میکند. تقریباً همزمان، همان واسطه از طریق شبکهای از حسابهای بانکی یا کیف پولهای دیجیتال، معادل دلاری این مبلغ را در حساب بانکی آمریکا منتقل میکند. بدون اینکه حتی یک دلار از مرز عبور کند. کارتلهای مواد مخدر نیز در مرحله بعد، از طریق خرید کالاهای ساخت چین، مواد اولیه یا حتی رمز ارز، سهم خود را دریافت میکنند.
این شبکهها برای پنهان کردن رد پول از مجموعهای پیچیده از روشها مانند حملات رمزارزی، صدور فاکتورهای جعلی، صادرات صوری، استفاده از شرکتهای پوسته، جابهجایی دارایی از طریق قمارخانهها و حتی بهرهگیری از کارگزاران فنی برای ترکیب تراکنشهای کثیف و پاک در بلاکچین استفاده میکنند.
یکی از بزرگترین پروندههایی که ابعاد این شبکهها را روشن کرد، مربوط به چن ژی، تاجر چینی-کامبوجی است که امپراتوری عظیمی به ظاهر در حوزه املاک و خدمات مالی ایجاد کرده بود. اما اسناد منتشرشده از سوی دادستانی فدرال آمریکا نشان میدهد که این مجموعه، یکی از بزرگترین مراکز زیرزمینی پولشویی در آسیا بوده است. چن ژی تنها در یک دوره چندساله بیش از ۱۲۷ هزار بیتکوین اندوخته بود؛ داراییای که هنگام توقیف حدود ۱۵ میلیارد دلار ارزش داشت. زیرساخت مالی او از مزارع معدنکاوی رمزارز گرفته تا سایتهای قمار آنلاین و شرکتهای کاغذی را شامل میشد.
نمونه دیگری از این شبکهها، پلتفرم Huione Guarantee است؛ بازاری آنلاین که ظاهراً برای خریدوفروش کالاهای مصرفی، خودرو و املاک ایجاد شده بود اما در عمل به بازار جهانی کلاهبرداران تبدیل شد. این پلتفرم به گفته مقامهای آمریکایی، به پردازش میلیاردها دلار پول مربوط به کلاهبرداریهای اینترنتی، پولشویی هکرهای کره شمالی و عملیات موسوم به ذبح خوک میپرداخت؛ روشی که کلاهبرداران در آن با ایجاد رابطه عاطفی جعلی، قربانیان را به سرمایهگذاریهای خیالی ترغیب و سپس پول آنها را سرقت میکنند.
شبکهها تنها در فضای دیجیتال فعالیت نمیکنند. آنها برای بازگرداندن پول نقد به سیستم بانکی رسمی، به استفاده گسترده از حاملان پول (Money Mules) روی آوردهاند؛ افراد فقیر، دانشجویان یا نوجوانانی که در ازای دریافت مبلغی ناچیز، حساب بانکی خود را در اختیار شبکه قرار میدهند. این روش بهویژه در سنگاپور، بریتانیا و آمریکا به شدت گسترش یافته است. برخی از این افراد بدون آگاهی از تبعات حقوقی کار خود، بهطور اتفاقی وارد این شبکهها میشوند و نهایتاً با اتهام پولشویی روبهرو میشوند.
مهمترین نکته این است که برخلاف شبکههای قدیمی آمریکای لاتین که اغلب متمرکز و وابسته به کارتلهای بزرگ بودند، شبکههای چینی غیرمتمرکز، چابک و جهانیاند. آنها در شکاف میان سیستمهای مالی و قانونی کشورهای مختلف فعالیت میکنند؛ جایی که اجرای قانون دشوار، دسترسی پلیس محدود و امکان کنترل معاملات اندک است.
چرا مقابله با شبکههای چینی تقریباً ناممکن شده است؟
کشورهایی مانند آمریکا و بریتانیا در سالهای اخیر تلاشهای گستردهای برای برخورد با این شبکهها از اعمال تحریمهای بانکی گرفته تا شناسایی حسابهای مشکوک، همکاری با صرافیهای رمزارزی، توقیف داراییها و عملیات مشترک پلیسی آغاز کردهاند. با این حال، این اقدامات شباهت زیادی به بازی موش و گربه دارد. هر بار که یک کانال مسدود میشود، کانال دیگری در نقطهای جدید ظاهر میشود.
مشکل اصلی این است که مهار کامل این شبکهها بدون همکاری مستقیم دولت چین تقریباً ناممکن است. اما روابط پرتنش پکن با آمریکا و اروپا، سطح همکاری را به پایینترین سطح خود در دهههای اخیر رسانده است. در غیاب همکاری دولت چین، شبکههای زیرزمینی در فضایی عمل میکنند که نهتنها از ضعف همکاری بینالمللی بهره میبرد، بلکه گاه حتی از خلأهای ساختاری در قوانین داخلی چین نیز سود میجوید.
از سوی دیگر، شبکههای چینی نه صرفاً برای فعالیتهای مجرمانه بلکه برای رفع نیازهای ارزی میلیونها شهروند چینی نیز مورد استفاده قرار میگیرند. این ترکیب از تقاضای مشروع و فعالیت مجرمانه، تعقیب و کنترل را دشوارتر میکند.
مقیاس اقتصادی این شبکهها به قدری بزرگ است که مقابله با آنها نیازمند ساختارهای نظارتی جدید، مقررات سختگیرانهتر بر فعالیتهای رمزارزی، همکاری اطلاعاتی چندلایه، و مهمتر از همه تدوین قوانین مشترک میان کشورهایی است که نظام مالی آنها هدف فعالیت شبکهها قرار میگیرد. بدون چنین سازوکاری، سیاستگذاران عملاً درگیر یک چرخه بیپایان از تعطیلی چند شبکه کوچک، ظهور شبکههای جدید و تداوم جریان پولهای غیرقانونی خواهند بود.
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :
