دیدار عراقچی–بارو؛ گفتوگوهای هستهای ایران و فرانسه وارد مرحله حساسی شد

تحلیلگر مسائل اروپا با اشاره به اینکه با وجود تنشی که با تروییکای اروپا و آمریکا پس از صدور قطعنامه شورای حکام آژانس تشدید شده، ایران و فرانسه همچنان تلاش میکنند فضا و روزنه برای آغاز دوره جدید از گفتوگو هستهای باز کنند، تصریح کرد: با توجه به تنهایی استراتژیک ایران باید از حداکثر فرصتها و حداقل روزنهها و سیگنالهایی که ارسال میشود، استفاده کرد.
جهان صنعت نیوز، «سیدعباس عراقچی» وزیر امور خارجه ایران و «ژان نوئل بارو» وزیر خارجه فرانسه، ۲۶ نوامبر (پنجم آذر) در پاریس دیدار و گفتوگو میکنند و گرچه وزارتخانههای دو کشور محورهای این دیدار را روابط دوجانبه، وضعیت اتباع بازداشتی دو کشور و نیز موضوعات مهم منطقهای و بینالمللی اعلام کردهاند اما وزارت خارجه فرانسه در بیانیه خود راهبرد هستهای ایران را هم به عنوان یکی از موضوعات مورد گفتوگو مطرح کرده است تا بار دیگر، گمانهها و تحلیلها درباره آغاز روندی تازه میان ایران و فرانسه به سوژه داغ رسانهها تبدیل شود.
پاریس در ماههای گذشته در تقلایی برای ایجاد تمایز میان خود و دو عضو دیگر تروییکای اروپایی یعنی انگلیس و آلمان، کوشیده است تا از آخرین روزنههای باقی مانده برای دیپلماسی استفاده کند. جمهوری اسلامی ایران هم با تاکید بر منطق همیشگی خود یعنی گفتوگو بر مبنای احترام، در پی ارائه دیدگاههای خود در این فرصت است. اینکه اما آیا راهی تازه برای گره ایجاد شده در دیپلماسی باز خواهد شد یا نه و اینکه چه میزان میتوان به نقش فرانسه در شرایط تازه روابط ایران با غرب امیدوار بود، پرسشهایی است که پاسخ آنها را از «مرتضی مکی» تحلیلگر روابط بینالملل و کارشناس اروپا خواستیم.
پیچیدگی روابط ایران و غرب بدون تحرک در عرصه سیاسی و دیپلماسی نمیتواند باز شود
بر اساس برنامهریزیهای انجام شده قرار است وزیر امور خارجه ایران و فرانسه در پاریس دیداری داشته باشند. ارزیابی شما از اهداف این دیدار چیست؟
سفر وزیر امور خارجه به پاریس تحول مهمی بوده و نشان دهنده تحرک سیاسی ایران و همکاری برای احیای مسئله هستهای جمهوری اسلامی ایران است. تروییکای اروپایی اسنپبک را فعال کردند و شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم اخیرا قطعنامهای را علیه ایران تصویب کرد؛ این اقدامات، تحرکاتی نبود که بتواند به یک نوعی زمینهساز صلح و گفتوگو میان ایران و سه کشور اروپایی باشد.
این کشورها همسو با آمریکا تلاش میکنند با شعار دیپلماسی، خواستههای حداکثری خود از ایران را محقق کنند و با استفاده از فشارهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی با فشار حداکثری این خواستهها را طلب میکنند. جمهوری اسلامی ایران نیز تاکنون نسبت به این تحرکات سیاسی دولتهای اروپایی و آمریکا اقداماتی انجام داده و بیانیهها و موضعگیریهایی که ایران، روسیه، چین نسبت به رفتارهای زیادهطلبانهای که آنها مطرح کردهاند، واکنش نشان داده و مجموع این عوامل پرونده هستهای ایران را در وضعیت پیچیدهای هم در شورای امنیت سازمان ملل و هم در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار داده است و به نظر میرسد این پیچیدگی بدون تحرکی در عرصه سیاسی و دیپلماسی نمیتواند باز شود.
در حال حاضر ایران شرایط سخت اقتصادی، سیاسی و امنیتی را تجربه میکند و متغیرهایی که تا پیش از جنگ دوازده روزه به نوعی روند تحولات و تحرکات ایران با طرفهای دیگر را تعریف میکرد؛ تغییر کرده و بسیاری از تابوهای گذشته هم برای ایران و هم برای اسرائیل و آمریکا شکسته است. در شرایط کنونی ایران باید یک تحرک سیاسی و ابتکار عمل ایجاد کند و یک نگاه تازهای به عرصه سیاست خارجی و امنیتی خود بیاندازد. اگر ما نخواهیم جنگ کنیم باید مسیر دیپلماسی و گفتوگو را پیگیری کنیم.
فرانسه میتواند نقش موثری در میانجیگری میان ایران آمریکا ایفا کند
آیا پاریس در تلاش است تا نقش تازهای در پرونده هستهای ایران و مذاکرات ایفا کند؟
با وجود تنشی که با تروییکای اروپا و آمریکا پس از صدور قطعنامه شورای حکام آژانس تشدید شده، ایران و فرانسه همچنان تلاش میکنند فضا و روزنه برای آغاز دوره جدید از گفتوگو هستهای باز کنند تا شاید از این طریق بشود هم تنش را کاهش داد و هم موقعیت برای رفع یا خنثیسازی بخشی از تحریمها ایران ایجاد کرد.
گفتوگوی وزاری امور خارجه ایران و فرانسه در پاریس و تلاشهای این کشور نقطه عطفی مهمی در شرایط امروز است، فرانسویها همواره تلاش کردهاند در قبال پرونده هستهای ایران، رویکرد فعالتری را در مقایسه با انگلیس و آلمانها داشته باشند و این نوع نگاه فرانسویها اگرچه در خیلی از موارد همسو و همراه و در جهت گشایشی برای گفتوگو و مذاکره با ایران نبود و در خیلی از موارد نقش پلیس بد را در این عرصه بازی کردند اما به هرحال فرانسه در شرایط کنونی میتواند فضایی برای ایران ایجاد کند و آقای عراقچی باید از این موقعیت استفاده کند تا شاید باب گفتوگو و مذاکره با دولتهای اروپایی و آمریکا فراهم شود.
موقعیت برای ایران، موقعیت حساس و مهمی است و فرانسه میتواند نقش موثری در میانجیگری میان ایران آمریکا ایفا کند. فضای جهانی بهگونهای نیست که کشورهایی مانند عمان یا قطر مثل سابق بتوانند نقشی فراتر از پیامرسان در این زمینه ایفا کنند و فرانسه از این جهت موقعیت بهتری دارد و با توجه به نوع روابطی هم که آقای ماکرون با ترامپ دارد، میتواند زمینهای را برای رسیدن به چارچوب جدید از سوی طرفین برای آغاز گفتوگو ها فراهم کند.
باید از حداکثر فرصتها و حداقل روزنهها و سیگنالهایی که ارسال میشود، استفاده کرد
آنچه از شواهد بر میآید، تروییکای اروپا که در دورههای گذشته نقش مهمی در مذاکرات هستهای ایران داشتند، امروز دیگر محلی از اعراب در روندها ندارند، این امر را به نفع ایران میدانید یا به ضرر؟
پس از حمله روسیه به اوکراین، تحولات ۱۴۰۱ در ایران و حمله اسرائیل به نوار غره، جمهوری اسلامی ایران برای دولتهای اروپایی از یک مسئله به چالش تبدیل شده است و بهخصوص حمله روسیه به اوکراین و به هر حال ادعاهایی که علیه ایران در همراهی و همسویی با روسیه در جهت کمک جنگ اوکراین کرده است، اینها همه ایران را بیشتر به تهدید امنیتی برای دولت اروپایی تبدیل کرده است. مواضعی که این دولتها در جریان حمله نظامی اسرائیل و آمریکا و جنگ ۱۲ روز اتخاذ کردند، بهخوبی این موضوع را نشان داد و طی دو سال گذشته مواضع تروییکای اروپایی بیش از گذشته به مواضع رژیم صهیونیستی و آمریکا نزدیک شد و حتی در مواردی مواضعی تندتر از آمریکا در موضوع برنامههای هستهای مطرح کردند.
اینکه سه کشور اروپایی دیگر مانند سابق نمیتوانند جایگاه و نقش میانجیگری در گفتوگو و مذاکره با ایران داشته باشند، درست است و عملاً قرار گرفتن در کنار اسرائیل و آمریکا عملاً گفتگوهای ایران با آنها را پیچیده و دشوار کرده است. در ارزیابی اینکه گفتوگو و مذاکره وزیر خارجه با همتای فرانسوی خود تا چه حد موثر است و تا چه حد میتواند نتیجه در پی داشته باشد، باید یک نکته را مدنظر قرار داد؛ تقریباً تمام پنجرهها و تلاشهایی که برای احیای برجام پس از خروج آمریکا از این توافق در دولتهای گذشته انجام شد؛ با شکست مواجه شدند، در برخی از آنها ما نتوانستیم از موقعیت استفاده کنیم و در برهههایی هم طرف مقابل بدعهدی کرد با این همه ایران با توجه به تنهایی استراتژیکی که دارد باید از حداکثر فرصتها و حداقل روزنهها و سیگنالهایی که ارسال میشود، استفاده کند تا شاید از این طریق بتوان راهی برای گفتوگو و مذاکره باز شود. از این نگاه باید به موضوع سفر آقای عراقچی به پاریس توجه کرد. در حال حاضر فرصتها و انتخابهای محدودی پیش رو وجود دارد و در چارچوب همین محدودیتها باید تحرکات دیپلماتیک خود را برای کم کردن فضای تنش و دور شدن از جنگ و باز کردن باب گفتوگو برای راستیآزمایی برنامه هستهای داشته باشد.
توافق قاهره همچنان میتواند نقطه شروعی برای مذاکره با فرانسه تعریف شود
با توجه به خواستههای حداکثری رئیسجمهور آمریکا از ایران، کشورهایی چون فرانسه تا چه اندازه ظرفیت گشایش مسیر تازهای از دیپلماسی میان ایران و غرب را دارا هستند؟
خواستهها و مطالباتفرانسه از ایران در قطعنامهای که علیه ایران در شورای حکام آژانس صادر کردند آشکار و عیان است. سفر آقای عراقچی به قاهره و توافقنامه ای که با آقای گروسی پیش از فعال شدن مکانیسم ماشه امضا شد، به نوعی مورد استقبال آقای مکرون قرار گرفت و این ایده را ایده خوبی در جهت چارچوب همکاریها با آژانس و پیدا کردن راهی برای گفتوگو با غرب توصیف کرد اما به این هم اذعان کرد که در ایران اراده و اجماع ملی برای اجرای این ایده وجود ندارد.
اگر فرانسویها آن چهارچوب و قاعدهای را که در توافق قاهره امضا و تصویب شد، ملاک عمل قرار دهند و بپذیرند و در قبال این همکاری گامهایی را در جهت تعدیل تحریمها علیه ایران بردارند، میتواند نقطه شروع خوبی برای مذاکره با غرب تعریف شود اما شدت تنش و بحران به قدری بالا است که پیشبینی اینکه این مذاکرات تا چه حد میتواند نتیجه بخش باشد، سخت است و چندان نمیتوان خوشبین بود و تنها میتوان آرزو کرد تا این تحرکات سیاسی گامی در جهت خروج از انفعال سیاسی در روابط ایران با غرب باشد.
نمیتوان به نقش و کارایی میانجیگران چندان امیدوار بود
در چند ساعت اخیر خبرهایی منتشر شده مبنی بر اینکه ولیعهد عربستان سعودی، قرار است نقش میانجی بین ایران و آمریکا را ایفا کند و دیداری نیز در پاریس انجام شود؛ فارغ از اینکه اساس خبر درست نیست اما با توجه به اینکه آمریکا خواستههای حداکثری دارد و ایران در برابر این خواستهها ایستاده، آیا اساساً نیازی به حضور میانجی، از جمله عربستان یا کشورهای دیگر، در این میان وجود دارد؟
تنش و بحران در روابط ایران و آمریکا به اندازهای است که شاید دو طرف نتوانند در یک مذاکرات دوجانبه راهحلی برای رسیدن به توافق و حل اختلافات خود پیدا کنند. بخشی از مسئله به ایران مربوط است و بخش دیگر به آمریکا. تهران بر مذاکرات غیر مستقیم تاکید دارد و وقتی چنین ایدهای مطرح میشود؛ راه میانجی تنها مسیر باقیمانده برای مذاکره و گفتوگو است. هرچند من معتقدم که مذاکرات با حضور میانجیگران تا جایی کار را پیش میبرد و ممکن است بدون حضور آنها طرفین به درک بهتری از خواستههای یکدیگر رسیده و راهحلی پیدا کنند.
با توجه به فشارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی آمریکا و عدم تمایل واشنگتن به مذاکره نمیتوان به میانجیها چندان خوشبین بود. با همه اگر فرض کنیم که عربستان و بنسلمان یکی از میانجیگران تعریف شود باید در نظر داشت که بهایی که به چهرههایی مانند ولیعهد عربستان داده میشود از این جهت است که ترامپ شخصیت متفاوتی میان همه روسای جمهور آمریکا دارد و با توجه ویژگیهای شخصی و شخصیتی او که تمایل دارد نامش به عنوان یکی از نامزدها و برندگان جایزه نوبل صلح اعلام شود؛ از این موقعیت و این ویژگی باید استفاده کرد و چهرههای مانند بنسلمان که رابطه خوب و نزدیکی با ترامپ دارند؛ شاید بتوانند یک راه و گشایش و یا مسیری را برای گفتوگو میان ایران و آمریکا باز کنند. هرچند ساختار سیاسی آمریکا چه در حزب دموکرات و چه جمهوریخواه بهشدت ضد ایرانی است. به نظر من اگر قرار باشد گشایشی برای گفتوگو و مذاکره با ایران در دولت آقای ترامپ روی دهد باید از همین چهرههایی که به وی نزدیک بوده و تاثیرگذارند، استفاده کرد.
منبع: ایرنا
سیاسیلینک کوتاه :
