سیاستهای اقتصادی که فقر را ریشهکن نمیکند
جهان صنعت نیوز: فقر آغاز تنفروشی در شهرهایی است که خاکشان روی ثروت بنا شده است. این واژه از همان واژههایی است که در همه جای دنیا به یک اندازه دردآور، نگرانکننده و خطرناک است. حقیقت آن است که فقر کلید بزرگترین صندوق جهانی آسیبهای اجتماعی است.
ویروس فقر مدام در حال گسترش در جهان است. سازمانهای خیریه بینالمللی همواره دلواپس گسترش آن بودهاند و هر سال در آستانه روز جهانی ریشهکنی فقر به انتشار آمار و ارقامی که حاصل ریشه دواندن فقر در جامعه جهانی است میپردازند. این بحران بزرگ سالانه تعداد قابل توجهی مرگ حاصل از گرسنگی بر جای میگذارد.
گرسنگی تنها یکی از آسیبهای نفسگیر فقر است. مردم سالانه در کشورهای فقیر به دلیل گرسنگی به استقبال مرگ میروند. این در حالی است در کشورهایی که اقتصادشان بر پایه مبانی سرمایهداری است حمایت از فقرا تبدیل به یک ژست اجتماعی شده است.
فقر از یک سو عاملی دردآور در جامعه است و از سوی دیگر یکی از بهترین دستاویزهای تبلیغاتی سیاستمداران. دولتمردان همواره برای پیشبرد اهداف سیاسی خود معیشت مردم را دستاویز قرار میدهند و با توجه به اهدافشان خود تبلیغات خود را بر پایه فقر مردم برنامه ریزی میکنند.
محمود احمدینژاد چه هنگامی که در جایگاه رییسجمهور کشور بود و چه زمانی که برای نشستن بر این کرسی تلاش میکرد معتقد بود آرمان و هدف نهایی دولت دستیابی به برابری است. یکی از راههای نیل به این هدف را نیز پرداخت یارانههای نقدی به مردم میدانست. هدف تبلیغاتی ثمربخش بود، احمدینژاد بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زد. مردم بعد از دریافت یارانه نقدی هیچ تغییری در زندگی خود احساس نکردند، مگر کوچک شدن سفره.
البته تنگدستی مردم اگر برای جامعه بحرانهای پیچیدهتری را رقم زد، راهی شد تا کاندید بعدی ریاست جمهوری، پرچم دفاع از فقرای جامعه را باری دیگر بلند کند. حسن روحانی نیز به مانند احمدینژاد در همه شعارهای تبلیغاتی خود مدعی بهبود شرایط اقتصادی در جامعه شد. او نیز به مانند رییسجمهور قبل معتقد بود باید از مظلومین و فقرای جامعه دفاع کرد. قیمتها باید کاهش پیدا کند و جامعه امکان دسترسی به امکانات رفاهی را داشته باشد. حرفهای روحانی نیز در حد شعار باقی ماند و جامعه در استرس مدام ناتوانی گذران زندگی روزگار گذراند.
یکی از نکات قابل توجه خط فقر در کشور است. هر چند هیچ عدد ثابتی در این باره منتشر نشده و مدام با تغییر آن مواجه میشویم. براساس گزارشهای مجلس شاخص خط فقر سه میلیون و ۴۰۰ هزار تومان تعیین شده اما درآمد ماهانه ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی کمتر از سه میلیون و ۴۰۰ هزار تومان است. مرکز پژوهشهای مجلس پیشتر نسبت به مخاطرات اجتماعی برخاسته از فقر و فقر مطلق هشدار داده بود، وضعیت اقتصادی جامعه در این مدت هیچ تغییری نکرده است.
تعریف مردم از فقر
این موضوع که جامعه چه تعبیری درباره فقر دارد و خود را به چه میزان در این منظر منفعل یا فاعل میداند خود موضوعی مهم و قابل توجه است. از همین رو درباره فقر و تاثیر آن بر زندگی در پویشی میدانی اظهارنظر مردم را جویا شدیم. یک زن خانهدار میان سال درباره فقر میگوید: «به نظرم فقر یعنی از کمترین امکانات برخوردار نبودن.
مثلا گرسنه خوابیدن، تو سرما لباس گرم نپوشیدن، یه سقف مناسب بالای سر نداشتن، عدم بهرهمندی از حداقل امکانات آموزشی و خلاصه زندگی در تنگنا یعنی فقیر بودن. تصور میکنم فقر درجهبندی دارد. فقر کم، زیاد و متوسط است. در واقع فقر گاهی به حدی هست که تمام افراد خانواده درگیر میشوند و روز به روز پسرفت میکنند.»
یک مرد متاهل جوان درباره فقر میگوید: «خطر فقر از جایی آغاز میشود که افراد در قیاس با جامعه احساس ضعف میکنند و قادر به پاسخگویی نیازهای خود نیستند. همین روند منجر به افزایش آسیبهای اجتماعی میشود. همین موضوع است که موجب شده جوامع فقیر آسیبهای اجتماعی بیشتری را هم متحمل شوند.»
زن ۳۰ سالهای که مدیر یک دفتر پیشخوان دولت است درباره رسوخ فقر در زندگی مردم میگوید: «الان بیشتر مردم زیر خط فقر هستند. گذشته از گرانی، وامهای بانکی با بهرههای نجومی به مردم فشار میآورد. من و همسرم دفتر پیشخوان دولت داریم چهار کارمند هم زیر نظر ما مشغول به کار هستند. کارمزد دریافتی مجموعه از خدمات بسیار کم است. به همین دلیل نمیتوانیم طبق قانون کار به کارمندهایی که با ما همکاری میکنند حقوق پرداخت کنیم. یکی از کارمندها یک میلیون تومان دریافتی دارد و سه کارمند دیگر ۸۰۰ یا ۹۰۰ هزار تومان دریافت میکنند.
این زن جوان در ادامه با تاکید بر حق بیمه بسیار بالای بیمه تامین اجتماعی گفت: حق بیمه تامین اجتماعی تا جایی زیاد است که حتی خودمان را هم نمیتوانیم بیمه کنیم. این در حالی است که دولت میگوید کارآفرینی کنید اما کنار ایستاده، تماشا میکند و هیچ حمایتی هم نمیکند. کارمند ۸ صبح شروع به کار میکند و تا ۵ بعدازظهر کار سخت انجام میدهد اما راضی شده به همین حقوق کم. به نظرم دولت در فقیر شدن جامعه ۱۰۰درصد دخالت دارد.»
فقر و پایان داستان زندگی
یک فعال در انجمن خیریه زنان سرپرست خانوار درباره تاثیر فقر در زندگی زنان میگوید: «فقر به حد وصفناپذیری بر سلامت روان افراد تاثیر منفی دارد. این حقیقتی است که بارها در انجمن خیریه با آن مواجه شدهایم. فقر میتواند یک زن را به خودفروشی وادارد، یک پسر بچه ده ساله را یکشبه مرد کند و یک مرد را زمینگیر کند. مشکل اصلی لحظهای است که افراد با زیر پا گذاشتن یکدیگر از روی زندگی هم بالا میروند.»
او در ادامه به یکی از تازهترین تجربیات خود در انجمن خیریه اشاره کرد و گفت: «خانمی که سه بچه کوچک دارد و تحت پوشش خیریه است، چند ماه قبل تصادف کرد. این تصادف باعث شد او با حجم تازهای از مشکلات مواجه شود. امکان ادامه کار را نداشت و تامین هزینههای زندگی به دلیل وقفهای که در اشتغال او ایجاد شده بود دیگر ممکن نبود. بعد از جمعآوری کمکهای انجمن، زمان تحویل کمکها او به شکل وصفناپذیری احساس شعف میکرد.
زمان تحویل کمکها از سفیر انجمن گفته بود: به موقع وارد زندگی ما شدید. مدتی است برای تامین هزینههای زندگی به قدری درمانده شدهام که به تنفروشی فکر میکنم. بله فقر یعنی یک زن برای سیر کردن شکم بچههای گرسنهاش حاضر بهتنفروشی میشود.»
یک مرد جوان درباره خطر فقر و اینکه فقر چگونه بر زندگی جامعه اثر میگذارد به فقر ذهنی اشاره کرد و گفت: «زمانی که درگیر فقر مالی باشید ذهن شما فقط معطوف به جبران فقر میشود. همین مساله باعث فقر فکری میشود. ادامه این روند در حقیقت یک دور باطل همیشگی است. نکته بدتر زمانی است که فقر فکری گریبان آدمها را بگیرد. این بحران دیگر به جان زندگی رسوخ میکند. حتی در صورت مرتفع شدن فقر مالی، فقر فکری همچنان ادامه خواهد داشت و زندگی را دچار بحرانی جبرانناپذیر میکند.»
فقر، محرومیت از رفاه است
فقر را با هر نگاه و تعبیری که باور کنیم، خط ثابت فقر دردآور بودن آن است. سازمان ملل متحد در توصیف فقر میگوید: «فقر در شکلهای مختلف از قبیل کمبود درآمد برای معیشت پایدار، گرسنگی و سوءتغذیه، بیماری و مرگومیر ناشی از آن، بیخانمانی، ناامنی، محرومیت و تبعیض اجتماعی نمود پیدا میکند. این پدیده همچنین خود را به شکل عدم توانایی برای مشارکت در فرآیندهای تصمیمگیری در عرصههای فرهنگی، اجتماعی و مدنی نشان میدهد.»
از نظر بانک جهانی نیز «فقر، محرومیت از رفاه است». این نهاد فقر را چنین تعریف میکند: «فقر گرسنگی، فقر نداشتن سرپناه و لباس، بیمار بودن و درمان نشدن، بیسواد بودن و مدرسه نرفتن است.» بانک جهانی همچنین تاکید میکند برای فقرا در فقر زیستن چیزی فراتر از اینهاست چراکه فقرا اغلب بسیار آسیبپذیرند و در معرض انواع خطرات و بیعدالتیها قرار دارند که خارج از اراده آنهاست.
آنها همچنین از سوی نهادهای دولتی و اجتماعی و حتی جامعه بهشدت مورد سوءاستفاده قرار میگیرند و از این طریق صدا و قدرت خود را در این نهادها از دست میدهند. بنا بر گزارشهای جهانی درباره فقر، سال ۲۰۱۹ نسبت به سال گذشته با کاهش سه درصدی فقر در جهان مواجهایم. این هرچند نور امیدی برای بهبود شرایط جهان است اما همچنان باید برای بهبود شرایط جهان تلاش کرد.
ریشهکن شدن فقر رویای شیرینی است که بشر برای نیل به آن میجنگد. بشر مدام در حال جنگ است که گرسنگی را ریشهکن کند. گویا فراموش کرده خود زمینهای کشاورزی را به دلیل استفاده از تسلیحات جنگی بایر کرده است. وقتی دایره دیدمان را کمی متمرکزتر کنیم، یکهتازی دولتمردان در گسترش فقر بیشتر به چشم میآید. دولتمردانی که پشت تریبونهای تبلیغاتی و رسانهها از فقر مینالند و خود را ناجی فقرای جهان میدانند. آنها نقش ناجی را در حالی بازی میکنند که جامعه زیرچتر مدیریتشان قربانی برنامهریزیهای بیثمرشان میشود.
زمانی قربانی شدن جامعه آغاز میشود که سیاستهای کلان اقتصادی دولتمردان آنگونه که باید ثمربخش نیست. فقر در همین هنگام وضعیت اشتغال را دچار بحران میکند. در پی آن مردم تمکن مالی به منظور بهرهمندی از حداقل امکانات رفاهی و اجتماعی را از دست میدهند. در چنین شرایطی گاه حتی مراجعه به پزشک برای چکاپهای سالیانه تبدیل به رفتاری لوکس میشود. دولتمردان باید گامی جدی در مسیر کنترل گسترش فقر در جهان بردارند. اهمیت مقوله فقر امروز در جهان تا جایی پیش رفته که جایزه نوبل اقتصادی سال ۲۰۱۹ به سه پژوهشگر فرانسوی، هندی و آمریکایی داده شد که تحقیقات تجربی برای کاهش فقر در جهان را پیش بردهاند.
شیدا ملکی
اخبار برگزیدهلینک کوتاه :