هوش مصنوعی؛ تحول بنیادین یا کابوس نابرابری و سرکوب اجتماعی؟

هوش مصنوعی با ورود پرشتاب خود به تمامی عرصهها، علاوه بر ایجاد فرصتهای جدید شغلها، عدالت اجتماعی و زندگی روزمره انسانها را تهدید میکند.
فاطمه عباسی- جهان صنعت نیوز: ورود پرشتاب هوش مصنوعی به عرصههای مختلف زندگی، از کار و اقتصاد گرفته تا سیاست، امنیت و فرهنگ، سرآغاز تحولی بنیادین در جهان امروز است. این فناوری با سرعتی کمسابقه بخش بزرگی از زندگی روزمره انسانها را تحت تأثیر قرار داده است. همزمان هشدارها درباره پیامدهای اجتماعی و سیاسی آن نیز بلندتر شده است. گزارشهای بینالمللی و رسانههای معتبر نشان میدهند که جهان با یک چالش اجتماعی و سیاسی در اثر هوش مصنوعی روبهرو است؛ چالشی که نیازمند بررسی دقیق، گفتگو و قانونگذاری هوشمندانه است.
تهدید امنیت شغلی و بی ثباتی اقتصاد
یکی از اصلیترین نگرانیها، تأثیر هوش مصنوعی بر اشتغال و ساختارهای اجتماعی است. مدلهای پیشرفته این فناوری که توانایی انجام طیف گستردهای از کارها را دارند، قادرند بسیاری از وظایف اداری، مالی، خدماتی و پردازشی را خودکار کنند. کارشناسان هشدار میدهند که اگر این روند بدون آمادگی نیروی کار ادامه یابد، بیکاری گسترده، کاهش دستمزد و بیثباتی اقتصادی در انتظار جهان ماست. بخشهایی مانند حسابداری، ورود دادهها، خدمات مشتری و کارهای تکراری اداری بیشترین آسیب را خواهند دید. مشاغل خلاقانه یا نیازمند تعامل انسانی مستقیم کمتر تحت تأثیر قرار میگیرند، اما این فرصت برای همه فراهم نخواهد شد.
در برخی کشورها، تجربه نشان داده است که خودکارسازی گسترده میتواند نابرابری اجتماعی را تشدید کند. برای مثال، در ایالات متحده و بریتانیا، گزارشها حاکی از آن است که کارگران کممهارت به سرعت جای خود را به سیستمهای هوش مصنوعی دادهاند و تفاوت دستمزد میان مشاغل تخصصی و غیرتخصصی به شدت افزایش یافته است. اقتصاددانان معتقدند که مشاغل جدید ممکن است پدید آید، اما کسانی که مهارتهای تخصصی یا انعطاف کافی ندارند، بیشترین آسیب را خواهند دید. این روند میتواند شکافهای اجتماعی و اقتصادی را عمیقتر کند و اعتماد عمومی به نهادهای اقتصادی و سیاسی را کاهش دهد.
هوش مصنوعی محدود به بازار کار نیست و تهدیدات آن به حوزههای اجتماعی و امنیتی نیز کشیده شده است. تولید محتوای جعلی، جعل هویت، کلاهبرداری و حتی کمک به ساخت سلاحهای بیولوژیک یا بدافزارهای پیچیده نمونههایی از پیامدهای خطرناک این فناوری هستند. هوش مصنوعی امروز قادر است متون پیچیده بنویسد، تصاویر واقعنما بسازد و با انسانها گفتگو کند؛ قابلیتهایی که اگر در دست افراد با نیت مخرب بیفتد، میتواند فجایع بزرگی ایجاد کند.
تمرکز قدرت و بازتولید نابرابریها و شکافهای اقتصادی-اجتماعی
یکی دیگر از پیامدهای هوش مصنوعی، تمرکز قدرت و دانش در دست چند کشور یا شرکت بزرگ است. وقتی فناوری پیشرفته تنها در اختیار بازیگران قدرتمند باشد، شکاف میان کشورهای برخوردار و ضعیف افزایش مییابد و فاصله بین افرادی که دسترسی به زیرساخت و مهارت دارند و کسانی که ندارند، بیشتر میشود. همچنین هزینههای محیط زیستی این فناوری قابل توجه است؛ مراکز داده برای آموزش و اجرای مدلهای بزرگ هوش مصنوعی انرژی و منابع زیادی مصرف میکنند که در مناطقی با بحران منابع، مشکلآفرین خواهد بود. اگر این روند بدون سیاستگذاری عادلانه ادامه یابد، تکنولوژی که وعده پیشرفت داشت، میتواند عامل نابرابری اجتماعی و بحران شود.
کارشناسان هشدار میدهند که تمرکز فناوری در دست تعداد محدودی از شرکتهای بزرگ، قدرت سیاسی و اقتصادی این شرکتها را نیز افزایش داده و نقش دولتها و نهادهای نظارتی را کاهش میدهد. این تمرکز میتواند به شکلگیری قدرتهای فراملیتی و کاهش شفافیت سیاسی و اجتماعی منجر شود و زمینه را برای سیاستهای ناعادلانه فراهم کند.
از سرکوب و کنترل اجتماعی تا سقوط اعتماد عمومی
هوش مصنوعی میتواند به ابزاری برای کنترل و نظارت دولتها تبدیل شود. نمونههایی وجود دارد که سیستمهای هوشمند برای سانسور، تحلیل افکار عمومی، نظارت بر اقلیتها و دخالت در تصمیمات قضایی به کار گرفته شدهاند. این فناوری میتواند با سرعت و دقت بالا، مخالفت و نقد را محدود کند و بیعدالتی و کاهش حقوق شهروندان را تشدید نماید. استفاده از هوش مصنوعی برای پیشبینی رفتار مردم یا رتبهبندی عملکرد اجتماعی نیز میتواند آزادیهای فردی را محدود کند و زمینه را برای سرکوب و کنترل گسترده فراهم آورد. در برخی کشورها، دولتها از هوش مصنوعی برای تحلیل دادههای شبکههای اجتماعی و اعمال محدودیت بر فعالان سیاسی و مدنی استفاده کردهاند. کارشناسان هشدار میدهند که بدون قوانین شفاف و نظارت مستقل، این فناوری میتواند تهدیدی جدی برای حقوق بشر و دموکراسی باشد.
از سوی دیگر نقش هوش مصنوعی در انتشار اطلاعات نادرست و دستکاری رسانهها، در انتخابات و بحرانهای سیاسی اخیر جهان آشکاراست. کارشناسان تأکید دارند که توانایی تولید محتوای جعلی و دستکاری اطلاعات میتواند اعتماد عمومی به رسانهها و نهادهای دولتی را کاهش دهد و بحرانهای اجتماعی و سیاسی گستردهای به وجود آورد. این مسئله خصوصاً در جوامع دموکراتیک و نیمهدموکراتیک میتواند منجر به بیاعتمادی عمومی و افزایش نارضایتی شود.
هوش مصنوعی: فرصت یا تهدید، در گرو سیاستگذاری
با وجود تمام تهدیدها، جامعه جهانی عقب ننشسته است. دولتها، پژوهشگران و نهادهای بینالمللی در تلاشاند تا قوانین، استانداردهای اخلاقی و نظارت مستقل برای هوش مصنوعی تدوین کنند. اگر قرار باشد هوش مصنوعی به نفع مردم باشد و نه صرفاً سود شرکتها یا قدرتها، باید دسترسی برابر به فناوری و زیرساخت فراهم شود و مهارتآموزی و بازآموزی نیروی کار جدی گرفته شود. قوانین شفاف برای جلوگیری از سوءاستفاده یا تولید محتوای خطرناک باید وضع گردد و نظارت بر شرکتها و شفافیت در توسعه فناوری الزامی باشد. جامعه نیز باید درباره نحوه استفاده از هوش مصنوعی آگاهانه تصمیم بگیرد تا فناوری به ابزاری برای پیشرفت همگانی بدل شود و نه تهدیدی علیه جامعه.
هوش مصنوعی پیشرفت شگفتانگیزی داشته و تواناییهای آن روزبهروز گستردهتر میشود، اما همزمان پیامدهای اجتماعی و سیاسی آن نیز واقعی، متعدد و پیچیدهاند. این فناوری دیگر موضوعی صرفاً فنی نیست؛ بلکه مسئلهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی است. تحلیلها و گزارشهای بینالمللی هشدار میدهند که اگر نتوانیم مسیر استفاده از هوش مصنوعی را مدیریت کنیم، آنچه میتوانست فرصت باشد، ممکن است تبدیل به تهدیدی غیرقابل بازگشت شود. آینده هوش مصنوعی نه تنها به خود فناوری، بلکه به انتخابها، قوانین، ارزشها و سازوکاری که بشر برای آن طراحی میکند بستگی دارد.
اخبار برگزیدهدانش و فناوریلینک کوتاه :
