xtrim

دستشویی طلایی اقتصاد چین را نجات می‌دهد؟

اکونومیست: رکود مصرف در چین به نقطه‌ای رسیده است که حتی پرزرق‌وبرق‌ترین مراکز خرید نیز از پس احیای آن برنمی‌آیند. در حالی‌که دولت برای تحریک تقاضا بر بهبود کیفیت عرضه تکیه کرده و به‌دنبال الگو گرفتن از مراکزی مانند دجی پلازا است، مشکلات اصلی اقتصاد چین در سمت تقاضا قرار دارد.

جهان صنعت نیوز – اقتصاد چین در دوره‌ای قرار گرفته است که ضعف تقاضای داخلی به یکی از جدی‌ترین چالش‌های ساختاری آن تبدیل شده است. تصویر امروز بازار مصرف چین، تضادی آشکار میان مراکز خرید پرتردد و رکود گسترده‌ای است که در رفتار عمومی خانوارها مشاهده می‌شود. در این میان، دجی پلازا در نانجینگ به نماد این تناقض تبدیل شده است؛ مرکز خریدی که به‌واسطه طراحی غیرمعمول سرویس‌های بهداشتی و معماری متفاوت خود، به یکی از پربازدیدترین مراکز خرید کشور بدل شده و توانسته با فروش ۲۵ میلیارد یوان در سال گذشته، عنوان پرفروش‌ترین مرکز خرید چین را از آن خود کند. برخی برآوردها حتی آن را موفق‌ترین مرکز خرید جهان توصیف می‌کنند.

اما واقعیت این است که دجی پلازا نه یک شاخص از وضعیت عمومی اقتصاد چین، بلکه استثنایی چشمگیر در میان مجموعه‌ای از مراکز خرید خالی و فروشگاه‌های کم‌مشتری است. در حالی که این مرکز خرید توانسته به جاذبه‌ای گردشگری تبدیل شود و خریدارانی از شهرهای دور و نزدیک را به خود جذب کند، بیشتر شهرهای چین با افت معنادار فروش خرد مواجه هستند. آمارها نشان می‌دهد که رشد خرده‌فروشی در ماه اکتبر برای پنجمین ماه متوالی کاهش یافته که نشانه‌ای روشن از تداوم رکود در سمت تقاضا است. این روند موجب شده مقامات حزب کمونیست برای احیای مصرف به نسخه‌هایی روی آورند که بیش از آنکه متکی بر قدرت مصرف‌کنندگان باشد، بر جذابیت‌های عرضه و تنوع کالاها تمرکز دارد.

دولت چین بر اساس این برداشت که مشکل اصلی در «تقاضای پنهان» قرار دارد، به این نتیجه رسیده است که با افزایش کیفیت کالاها و خدمات می‌تواند مصرف را تحریک کند. در نگاه سیاست‌گذاران، خانوارهای چینی از تمایل مصرف برخوردارند، اما محصولات یا خدماتی که نیازهای جدید و سلایق پیچیده‌تر آنها را پوشش دهد، به اندازه کافی توسعه نیافته است. وجود حجم بالای پس‌انداز مازاد در سیستم بانکی نیز از نظر آنها نشانه‌ای از انباشته شدن تقاضای بالقوه است. بنابراین، نسخه جدید سیاستی بر تقویت عرضه متمرکز شده است.

در برنامه اخیر احیای مصرف که در ۲۶ نوامبر منتشر شد، دولت چین خواستار بهبود تجربه خرید و ایجاد فضاهای جذاب‌تر شده است؛ فضاهایی که باید کالاهای بامزه و سرگرم‌کننده ارائه کنند، مشابه محصولات شرکت پاپ مارت که با عروسک‌های لابوبو محبوبیت زیادی یافته است. همچنین تأکید شده که مراکز خرید باید به فروشگاه‌های پاپ‌آپ، فضاهای مرتبط با انیمه و بازی و محیط‌های تجربه‌محور مجهز شوند تا گردشگران بیشتری را جذب کنند. در برنامه‌ای دیگر، بر ضرورت اتصال بهتر مراکز خرید به مناطق مسکونی و تقویت دسترسی سریع‌تر به آنها تأکید کرده‌اند. در تمام این سیاست‌ها توجه اصلی بر شکل‌گیری محیط‌های خرید جذاب‌تر است نه تقویت قدرت خرید یا بهبود اطمینان اقتصادی خانوارها.

تمرکز دولت بر عرضه و غفلت از تقاضا

این رویکرد از باور عمیق دولت چین به نقش محوری تولیدکنندگان و صنایع در رشد اقتصادی ریشه می‌گیرد. در واقع، سیاست‌گذاران چینی ترجیح می‌دهند هرگونه تحریک مصرف را طوری طراحی کنند که به نفع تولید داخلی آنها تمام شود. نمونه بارز آن برنامه سال گذشته برای تعویض لوازم خانگی بود؛ طرحی که در ظاهر با هدف تحریک خرید خانوار اجرا شد، اما عملاً بخش بزرگی از منابع را به سمت صنایع خاص هدایت کرد. برنامه‌های جدید نیز استمرار همین منطق است؛ یعنی بازآرایی فضای عرضه بدون ورود به سیاست‌های دشوار اما ضروری برای تقویت درآمد و اعتماد مصرف‌کنندگان.

در نگاه اقتصادی، فرض وجود «تقاضای پنهان» تنها زمانی معتبر است که عرضه توانایی پاسخ‌گویی یا جذابیت لازم برای تحریک مصرف را نداشته باشد. اما تحلیلگران برجسته‌ای مانند ژو تیان بر این باورند که چین در سال‌های اخیر توانسته کیفیت عرضه کالا و خدمات مصرفی را به‌طور معنا‌داری ارتقا دهد. ظهور برندهای موفق چینی در حوزه کالاهای مصرفی خود نشانه‌ای از این بهبود است. اگر مسئله اصلی واقعاً ضعف عرضه بود، باید رشد مصرف نیز همراه با بهبود کیفیت کالاها افزایش می‌یافت؛ اما چنین نشده است. بنابراین، مشکل در جای دیگری قرار دارد و دلایل رکود مصرف به مسائل بنیادی‌تر در اقتصاد چین بازمی‌گردد.

یکی از این دلایل، کاهش فرصت‌های شغلی و ضعف بازار کار است. اشتغال شکننده و درآمدهای ناپایدار باعث شده خانوارها نسبت به مخارج احتیاط بیشتری به خرج دهند. در کنار آن، بحران عمیق در بخش مسکن با افت مستمر ارزش‌گذاری املاک، احساس ثروت خانوارها را کاهش داده است. در اقتصادهایی که بخش بزرگی از ثروت خانوار در دارایی‌های ملکی تجسم می‌یابد، افت قیمت مسکن مستقیماً اعتماد مصرف‌کنندگان را تضعیف می‌کند. نتیجه این روند، کاهش تمایل به مصرف، حتی در میان قشرهای پردرآمد است.

تزیینات طلایی کافی نیست

در این میان، دجی پلازا اگرچه موفق شده با ایجاد تجربه‌ای متفاوت، «تقاضای پنهان» بخشی از مناطق اطراف را فعال کند، اما این نمونه را نمی‌توان به کل اقتصاد تعمیم داد. بسیاری از مناطق چین فاقد مراکز خرید جذاب و بزرگ هستند و ساکنان آنها با سفر به شهرهایی مانند نانجینگ، تجربه خرید متفاوتی را به دست می‌آورند. اما این موضوع به معنای ضعف ساختاری در عرضه کالا و خدمات مصرفی کشور نیست. کارشناسان تأکید می‌کنند که این نوع تقاضا، بیشتر ناشی از نابرابری منطقه‌ای در زیرساخت‌های تجاری است و ربطی به سیاست‌های ملی تحریک مصرف ندارد.

بر همین اساس، ژو تیان هشدار می‌دهد که دولت چین با تمرکز بیش از حد بر جنبه‌های عرضه، در حال اشتباه گرفتن ضعف تقاضا با محدودیت در عرضه است. در حالی که شواهد گسترده‌ای نشان می‌دهد مشکل اصلی، رکود تقاضا در اثر فشارهای ساختاری اقتصاد است. در چنین شرایطی، بهبود ظاهر فروشگاه‌ها، افزایش تنوع کالا یا ایجاد مراکز خرید تجربه‌محور، نمی‌تواند محرک اصلی برای رشد مصرف باشد. ضعف تقاضا نیازمند تقویت درآمدهای پایدار، ترمیم بازار کار و احیای اعتماد مصرف‌کنندگان است؛ سیاست‌هایی که دولت چین تمایل چندانی به آنها ندارد.

این وضعیت باعث شده برخی اقتصاددانان پیشنهاد دهند دولت باید بسته‌ای گسترده از محرک‌های مالی مخصوص مصرف‌کنندگان ارائه دهد. ژو تیان برآورد می‌کند که حدود ۴ تریلیون یوان محرک مصرفی می‌تواند برای احیای تقاضا لازم باشد. چنین بسته‌ای، مستقیماً درآمد قابل تصرف خانوار را افزایش می‌دهد و می‌تواند انگیزه مصرف را بالا ببرد؛ اما اجرای چنین طرحی برای دولتی که همواره توازن منابع را به سود بخش تولید نگه داشته است، چالش‌برانگیز خواهد بود.

فشاری که از عمق ساختار اقتصادی می‌آید

اقتصاد چین با مجموعه‌ای از فشارهای ساختاری جدی روبه‌رو است؛ فشارهایی که با سیاست‌های تجربه‌محور و زیباسازی محیط خرید رفع نخواهد شد. بازار کار ضعیف، بحران املاک، کاهش احساس ثروت و نگرانی از آینده، همگی عواملی هستند که مصرف را متوقف کرده‌اند. در چنین فضایی، حتی سیاست‌های جذاب‌سازی مراکز خرید نیز نمی‌تواند انگیزه مصرف را به سطحی پایدار بازگرداند.

سیاست‌گذاران چینی به‌دنبال راه‌حل‌هایی از جمله تغییر در فضای فروشگاه‌ها و افزایش جذابیت کالاها هستند که کمترین هزینه سیاسی و نهادی را داشته باشد. این اقدامات اگرچه می‌توانند بخش‌های کوچکی از بازار را فعال کنند، اما برای رفع ضعف ساختاری تقاضا کافی نیستند. تجربه دجی پلازا بیشتر نشان‌دهنده ظرفیت منطقه‌ای در جذب مشتری است تا راه‌حلی برای مشکل ملی. جذابیت‌های بصری و خدمات لوکس می‌تواند به‌طور مقطعی فروش را بالا ببرد، اما نمی‌تواند جایگزین اصلاحات عمیق‌تر شود.

کارشناسان معتقدند که اقتصاد چین برای خروج از رکود مصرف، به اقداماتی بنیادی‌تر و پرهزینه‌تر نیاز دارد؛ اقداماتی که بتواند اعتماد مصرف‌کنندگان را احیا کند، درآمد خانوارها را تقویت کند و ساختار اقتصاد را به گونه‌ای بازآرایی کند که سهم مصرف در رشد اقتصادی افزایش یابد. تا زمانی که چنین اصلاحاتی صورت نگیرد، اتکا به مراکز خرید پرزرق‌وبرق و ابتکارات تجربه‌محور تنها نقش مسکنی موقتی خواهد داشت. مشکلات داخلی اقتصاد چین ریشه‌دارتر از آن است که با «دستشویی‌های طلایی» قابل حل باشد.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
شناسه : 555687
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *