xtrim

انرژی در عصر نااطمینانی؛ چرا تاب‌آوری به مسئله حیاتی دولت‌ها تبدیل شده است؟

بی‌ثباتی ژئوپلیتیکی، گذار از جهانی‌سازی به اولویت منافع ملی و فشار هم‌زمان تغییرات اقلیمی و فناوری، مفهوم تاب‌آوری انرژی را به یکی از دغدغه‌های محوری دولت‌ها تبدیل کرده است. تجربه شوک‌های اخیر نشان می‌دهد که امنیت انرژی صرفاً به وفور منابع یا قیمت‌های کوتاه‌مدت وابسته نیست، بلکه به ترکیبی پیچیده از تنوع منابع، زیرساخت‌های انعطاف‌پذیر، تاب‌آوری سایبری و فیزیکی و مدیریت هوشمند تقاضا گره خورده است.

جهان صنعت نیوز، در دهه اخیر، انرژی بار دیگر به قلب سیاست و امنیت ملی بازگشته است. جهانی که روزگاری بر منطق یکپارچگی بازارها و زنجیره‌های تأمین جهانی استوار بود، اکنون بیش از پیش به سمت ملاحظات ژئوپلیتیکی و منافع ملی سوق یافته است. در چنین فضایی، تاب‌آوری انرژی به معنای توان یک کشور برای تضمین عرضه پایدار، مقرون‌به‌صرفه و امن انرژی، حتی در مواجهه با شوک‌های سیاسی، اقتصادی، اقلیمی یا فناورانه، اهمیتی تعیین‌کننده یافته است. تجربه‌های یک دهه گذشته نشان می‌دهد که بسیاری از نظام‌های انرژی برای چنین آزمون‌هایی آمادگی کافی نداشته‌اند.

جنگ اوکراین و آشکار شدن ضعف امنیت انرژی

جنگ اوکراین نقطه عطفی در آشکار شدن این آسیب‌پذیری‌ها بود. اختلال در عرضه سوخت‌های فسیلی و جهش قیمت‌ها، به‌ویژه برای واردکنندگان بزرگ نشان داد که اتکای بیش از حد به یک یا چند تأمین‌کننده اصلی تا چه اندازه پرریسک است. اروپا که پیش از جنگ به سطح بی‌سابقه‌ای از وابستگی به واردات انرژی رسیده بود، با شوک قیمتی گسترده‌ای روبه‌رو شد. این تجربه نه‌تنها هزینه‌های اقتصادی سنگینی تحمیل کرد، بلکه ضعف‌های ساختاری در برنامه‌ریزی انرژی را نیز عیان ساخت.

هم‌زمان، رخدادهای غیرژئوپلیتیکی نیز بر شکنندگی زیرساخت‌ها صحه گذاشت. خاموشی گسترده در شبه‌جزیره ایبری در سال ۲۰۲۵ نشان داد که حتی در اقتصادهای پیشرفته، شبکه‌های برق قدیمی و کم‌سرمایه‌گذاری‌شده توان پاسخ‌گویی به شرایط جدید عرضه و تقاضا را ندارند. این مشکل محدود به اروپا نیست؛ در آمریکای شمالی نیز بخش بزرگی از شبکه برق عمری بیش از چهار دهه دارد و نه‌تنها فراتر از عمر طراحی خود عمل می‌کند، بلکه برای الگوهای جدید مصرف و تولید نیز نامتناسب است.

انرژی‌های تجدیدپذیر؛ ضروری اما دست نیافتنی!

گذار به انرژی‌های تجدیدپذیر، اگرچه از منظر اقلیمی و امنیتی ضروری است، پیچیدگی‌های تازه‌ای به همراه آورده است. تولید برق از منابع پراکنده‌تر شده و در برخی موارد، نوسان‌پذیری آن نسبت به نیروگاه‌های بزرگ فسیلی یا هسته‌ای بیشتر است. در سوی دیگر، تقاضا برای برق به دلیل برقی‌سازی اقتصاد، رشد مراکز داده مرتبط با هوش مصنوعی و افزایش نیاز به سرمایش در اقلیم گرم‌تر، به‌طور مداوم در حال افزایش است. این هم‌زمانیِ فشار بر عرضه و تقاضا، اهمیت تاب‌آوری سیستم را دوچندان کرده است.

تنوع‌بخشی؛ ستون نخست تاب‌آوری

یکی از پایه‌های اصلی تاب‌آوری انرژی، تنوع‌بخشی به منابع تأمین هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر نوع سوخت است. تجربه اروپا پیش از جنگ اوکراین نمونه‌ای هشداردهنده بود. وابستگی شدید به یک تأمین‌کننده خارجی، بدون برنامه جایگزین، عملاً دست سیاست‌گذاران را در مواجهه با بحران بست. پس از آغاز جنگ، اروپا ناگزیر به یافتن منابع جایگزین شد؛ اقدامی که در کوتاه‌مدت هزینه‌های بالایی به همراه داشت، اما در بلندمدت به افزایش انعطاف‌پذیری انجامید.

جایگزینی گاز خط لوله با گاز طبیعی مایع‌شده، اگرچه نیازمند سرمایه‌گذاری گسترده در زیرساخت‌های جدید و پرداخت قیمت‌های بالاتر بود، اما امکان تنوع‌بخشی سریع‌تر را فراهم کرد. بازارهای انعطاف‌پذیر که اجازه تغییر مقصد محموله‌ها را می‌دهند، نشان دادند که پویایی بازار می‌تواند مؤثرتر از دستورهای دولتی عمل کند. با این حال، این گذار هزینه‌بر بود و قیمت‌های بالاتر انرژی فشار شدیدی بر مصرف‌کنندگان و صنایع وارد کرد.

در نتیجه این تحولات، سبد تأمین اروپا متنوع‌تر شده، اما وابستگی جدیدی نیز شکل گرفته است. سهم برخی تأمین‌کنندگان افزایش یافته و این موضوع نگرانی‌هایی درباره تمرکز ریسک در قالبی متفاوت ایجاد کرده است. در کنار سوخت‌های فسیلی، وابستگی به برخی تأمین‌کنندگان در حوزه انرژی هسته‌ای نیز چالش‌برانگیز است، زیرا جایگزینی سوخت و خدمات فنی در این بخش زمان‌بر و پرهزینه است.

گذار سوختی و امنیت انرژی

هم‌زمان با تحولات ژئوپلیتیکی، ترکیب جهانی انرژی نیز در حال تغییر است. سهم نفت در تقاضای کل انرژی کاهش یافته و رشد انرژی‌های تجدیدپذیر شتاب گرفته است. این منابع، علاوه بر مزایای اقلیمی، از منظر امنیت انرژی نیز جذاب‌اند، زیرا غالباً در داخل مرزها در دسترس‌اند و وابستگی به واردات را کاهش می‌دهند. کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی، اقتصادها را در برابر شوک‌های قیمتی ناشی از تنش‌های سیاسی مقاوم‌تر می‌کند.

گاز طبیعی همچنان به‌عنوان سوخت گذار مطرح است؛ سوختی که نسبت به زغال‌سنگ و نفت آلایندگی کمتری دارد و می‌تواند تا استقرار کامل منابع کم‌کربن، نقش پشتیبان ایفا کند. تحول فناوری‌های استخراج در دو دهه اخیر، جایگاه برخی کشورها را در بازار جهانی گاز دگرگون کرده و عرضه را افزایش داده است. در عین حال، رشد صادرات گاز مایع می‌تواند بازار را رقابتی‌تر و قیمت‌ها را متعادل‌تر کند، هرچند خطر ایجاد وابستگی‌های جدید را نیز به همراه دارد.

کشورهایی که به‌طور هم‌زمان بر توسعه تجدیدپذیرها، بهبود بهره‌وری انرژی و کاهش مصرف گاز تمرکز کرده‌اند، توانسته‌اند آسیب‌پذیری خود را کاهش دهند. کاهش مصرف انرژی از طریق بهره‌وری و تغییر الگوی تقاضا، نشان می‌دهد که ترکیب انرژی حتی در بازه‌های زمانی کوتاه نیز می‌تواند به‌طور معناداری تغییر کند.

چالش‌های زیرساختی؛ گلوگاه تاب‌آوری

تنوع‌بخشی به تولید بدون زیرساخت مناسب، تاب‌آوری را تضمین نمی‌کند. شبکه‌های برق کهنه و کم‌ظرفیت، یکی از بزرگ‌ترین موانع گذار ایمن انرژی هستند. برای پاسخ‌گویی به رشد تقاضا و ادغام گسترده تجدیدپذیرها، جهان به توسعه و نوسازی عظیم شبکه‌ها نیاز دارد. این به معنای افزودن و بازسازی میلیون‌ها کیلومتر شبکه انتقال و توزیع در دهه‌های آینده است؛ کاری که نیازمند سرمایه‌گذاری عظیم و سرعتی بسیار بالاتر از روندهای گذشته است.

در اروپا، کمبود اتصال‌دهنده‌ها و ظرفیت شبکه به گلوگاهی جدی تبدیل شده و پروژه‌های تجدیدپذیر را با تأخیرهای طولانی مواجه کرده است. افزایش انعطاف‌پذیری شبکه برای مدیریت نوسانات عرضه و تقاضا، مستلزم سرمایه‌گذاری در اتصال‌های فرامرزی، ذخیره‌سازی و فناوری‌های نوین شبکه است. این سرمایه‌گذاری‌ها، اگرچه پرهزینه‌اند، اما در بلندمدت می‌توانند هزینه تولید را کاهش داده و کارایی کل سیستم را افزایش دهند.

آمریکا نیز با چالش مشابهی روبه‌رو است. شبکه‌ای که دهه‌ها پیش برای الگوی متفاوتی از تولید و مصرف طراحی شده، اکنون تحت فشار تقاضای جدید و شرایط اقلیمی شدیدتر قرار دارد. کمبود سرمایه‌گذاری در نوسازی، خطر قطعی‌ها و آسیب‌پذیری در برابر بلایای طبیعی را افزایش داده است.

ذخیره‌سازی و دیجیتالی‌سازی؛ لایه‌های نوین تاب‌آوری

گسترش ذخیره‌سازی انرژی یکی از کلیدهای مدیریت نوسان تجدیدپذیرهاست. رشد سریع فناوری‌های باتری، امکان توزیع بهتر انرژی در طول زمان را فراهم کرده و به افزایش قابلیت اطمینان شبکه کمک می‌کند. ترکیب تجدیدپذیرها با ذخیره‌سازی، نه‌تنها فشار بر شبکه را کاهش می‌دهد، بلکه می‌تواند هزینه‌ها را نیز پایین آورد.

در کنار آن، دیجیتالی‌سازی شبکه‌ها نقش فزاینده‌ای در تاب‌آوری ایفا می‌کند. فناوری‌های هوشمند امکان توازن دقیق‌تر عرضه و تقاضا، مدیریت منابع توزیع‌شده و کاهش شوک‌های ناگهانی را فراهم می‌سازند. این ابزارها، اگرچه پیچیدگی سیستم را افزایش می‌دهند، اما در صورت مدیریت صحیح، می‌توانند تاب‌آوری را به‌طور قابل‌توجهی ارتقا دهند.

تهدیدات سایبری و فیزیکی

افزایش دیجیتالی‌سازی، سطح حملات سایبری را نیز گسترش داده است. همگرایی فناوری اطلاعات و فناوری عملیاتی، در کنار پراکندگی بیشتر تولید، نقاط آسیب‌پذیر جدیدی ایجاد کرده است. گزارش‌ها نشان می‌دهد که حملات سایبری به بخش انرژی به‌طور مستمر در حال افزایش است و ضعف در پایش و تفکیک سامانه‌ها، ریسک را تشدید می‌کند.

در کنار تهدیدات سایبری، حملات فیزیکی به زیرساخت‌ها نیز به نگرانی جدی بدل شده است. تخریب خطوط لوله، کابل‌ها و تأسیسات زیرساختی نشان داده که انرژی می‌تواند هدف مستقیم اقدامات خصمانه قرار گیرد. پاسخ به این تهدیدات، مستلزم هماهنگی نهادی، استانداردهای مشترک امنیتی و سرمایه‌گذاری در حفاظت فیزیکی و نظارتی است.

سیاست‌های سمت تقاضا؛ حلقه مفقوده

تاب‌آوری انرژی تنها از مسیر عرضه تأمین نمی‌شود. کاهش و مدیریت هوشمند تقاضا می‌تواند سیستم را به‌مراتب مقاوم‌تر کند. بهره‌وری انرژی، عایق‌سازی ساختمان‌ها، تجهیزات کارآمد و تغییر الگوهای مصرف، هزینه‌ای بسیار کمتر از جبران شوک‌های قیمتی یا سرمایه‌گذاری‌های اضطراری دارد. سیاست‌هایی که مصرف را بدون آسیب به رشد اقتصادی کاهش می‌دهند، می‌توانند امنیت انرژی را به‌طور پایدار ارتقا دهند.

مشارکت مصرف‌کنندگان از طریق پاسخ‌گویی به تقاضا، استفاده از ابزارهای دیجیتال و ذخیره‌سازی محلی، امکان هموارسازی اوج مصرف را فراهم می‌کند. این رویکرد، در کنار برقی‌سازی حمل‌ونقل و گرمایش، می‌تواند فشار بر شبکه را کاهش داده و تاب‌آوری را افزایش دهد.

 

اخبار برگزیدهنفت و پتروشیمی
شناسه : 557010
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *