انقلاب خاموش انرژی در چین؛ پشتصحنه قدرت اقتصادی پکن

اقتصاد چین برای حفظ جایگاه جهانی خود، بیش از هر چیز به تأمین پایدار انرژی، بهویژه برق، وابسته است؛ نیازی که مستقیماً با توسعه فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی گره خورده است.
جهان صنعت نیوز، اقتصاد چین امروز در مرحلهای قرار دارد که موفقیت یا ناکامی آن، بیش از گذشته به مسئله انرژی وابسته شده است. جاهطلبیهای این کشور برای اثرگذاری بر اقتصاد جهانی و پیشتازی در حوزههایی مانند هوش مصنوعی، بدون دسترسی گسترده، پایدار و ارزان به برق عملاً امکانپذیر نیست. نیاز عظیم چین به انرژی، بهویژه برق، نهتنها محصول وسعت اقتصاد این کشور، بلکه نتیجه تغییر ماهیت رشد اقتصادی آن است؛ رشدی که از صنایع سنتی به سمت صنایع دانشبنیان و فناوریمحور حرکت کرده و بهمراتب انرژیبرتر شده است.
با این حال، برخلاف تصوری که در بسیاری از تحلیلهای غربی وجود دارد، چین در سالهای اخیر توانسته است گامهای بلندی در پاسخ به این نیاز بردارد. این دستاوردها نهتنها در افزایش ظرفیت تولید انرژی، بلکه در اصلاح ساختار تولید، توسعه شبکه برق و تنوعبخشی به منابع انرژی قابل مشاهده است. چین بهتدریج دریافته است که تداوم رشد اقتصادی بدون اصلاح الگوی مصرف و تولید انرژی، به بنبست زیستمحیطی و اقتصادی منجر خواهد شد.
گذار انرژی در بزرگترین اقتصاد صنعتی جهان: از زغال سنگ به تجدیدپذیرها
چند دهه پیش، چین با نوعی بحران انرژی مواجه بود که بهطور جدی اهداف صنعتی شدن این کشور را تهدید میکرد. وابستگی شدید به زغالسنگ، علاوه بر آلودگی گسترده و تخریب محیطزیست، پیامدهای بلندمدتی برای سلامت عمومی و پایداری اقتصادی ایجاد کرده بود. از حدود ۱۵ سال پیش، سیاستگذاران چینی به این جمعبندی رسیدند که کاهش وابستگی به زغالسنگ، نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت راهبردی است؛ ضرورتی که هم به مسائل داخلی مانند آلودگی و هم به چالشهای جهانی مانند تغییرات اقلیمی پاسخ میدهد.
در همین چارچوب، چین بهطور همزمان چند مسیر را دنبال کرد. توسعه نیروگاههای برقآبی، گسترش انرژی هستهای و افزایش استفاده از گاز طبیعی، بخشی از این راهبرد بود. اما نقطه عطف اصلی، سرمایهگذاری بیسابقه در انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه باد و خورشید، به شمار میآید. طی حدود ۱۵ سال گذشته، چین نزدیک به ۱,۶۰۰ گیگاوات ظرفیت جدید انرژی بادی و خورشیدی به سبد تولید برق خود افزوده است؛ رقمی که در مقیاس جهانی کمنظیر است و نشاندهنده سرعت و مقیاس مداخله دولت در این حوزه است.
نتیجه این تحولات، تغییر تدریجی ترکیب تولید برق در چین بوده است. اگرچه زغالسنگ همچنان سهم قابلتوجهی در سبد انرژی این کشور دارد، اما روند رشد آن متوقف شده و جای خود را به منابع دیگر داده است. به بیان دیگر، نقش زغالسنگ در تولید برق چین به مرحله اشباع رسیده و منابع جایگزین در حال پر کردن این فضا هستند. این تغییر ساختاری، یکی از مهمترین نشانههای گذار انرژی در بزرگترین اقتصاد صنعتی جهان است.
ویژگی متمایز چین در مدیریت انرژی
در کنار افزایش ظرفیت تولید، توسعه شبکه برق نقش تعیینکنندهای در موفقیت راهبرد انرژی چین داشته است. تولید برق، بدون شبکهای گسترده و کارآمد برای انتقال و توزیع، عملاً بلااستفاده خواهد بود. چین در این حوزه نیز سرمایهگذاری سنگینی انجام داده و ظرفیت شبکه برق خود را سالانه حدود ۵ تا ۶ درصد افزایش داده است. این نرخ رشد، معادل افزودن ظرفیتی برابر با کل نیاز برق کشورهایی مانند آلمان یا ژاپن در هر سال است.
این واقعیت نشان میدهد که چین نهتنها برای پاسخ به تقاضای فعلی بلکه برای پاسخ به رشد آینده اقتصاد خود، ناچار است هر سال یک کشور به ظرفیت برق خود اضافه کند. همزمان، سیاستهای مدیریت تقاضا نیز در دستور کار قرار گرفته تا رشد مصرف انرژی مهار شود. این ترکیبِ افزایش عرضه و کنترل تقاضا، یکی از ویژگیهای متمایز رویکرد چین در مدیریت انرژی است.
جایگاه هیدروژن سبز در سیاست انرژی چین
در این میان، نگاه چین تنها به منابع متعارف انرژی محدود نمانده و این کشور بهطور جدی وارد حوزههای نوظهور شده است. یکی از مهمترین این حوزهها، هیدروژن سبز است؛ منبعی که بهعنوان یکی از امیدهای اصلی برای کاهش گرمایش جهانی و آلودگی مطرح میشود. هیدروژن زمانی سبز تلقی میشود که از طریق الکترولیز آب و با استفاده از برق تولیدشده از منابع کمکربن یا تجدیدپذیر بهدست آید. این فرآیند، برخلاف روشهای مبتنی بر سوختهای فسیلی، انتشار کربن ندارد.
اهمیت هیدروژن سبز برای چین، تنها به تولید انرژی محدود نمیشود. از هیدروژن سبز میتوان آمونیاک سبز تولید کرد که پایه تولید کودهای شیمیایی پایدار است. این موضوع، چین را در موقعیتی قرار میدهد که بتواند نهتنها در بازار انرژی پاک بلکه در بازار جهانی کودهای شیمیایی نیز نقش مسلطی ایفا کند. ترکیب انرژی پاک و امنیت غذایی، برای اقتصادی با جمعیت عظیم چین، اهمیت راهبردی دارد.
با این حال، توسعه هیدروژن سبز با چالشهای جدی همراه است. اصلیترین چالش، هزینه بالای تولید و ضرورت مقیاسپذیری این فناوری است. تولید هیدروژن سبز تنها زمانی اقتصادی میشود که در مقیاس بسیار بزرگ انجام گیرد؛ مسیری که حتی برای چین نیز بدون مانع نخواهد بود. زیرساختهای لازم، فناوریهای پیشرفته و سرمایهگذاریهای سنگین، همگی نیازمند پشتیبانی گسترده دولت هستند.
پشتیبانی دولتی، نقطه قوت ساختار انرژی چین محسوب میشود. دولت این کشور سابقه طولانی در هدایت منابع، حمایت از پروژههای بزرگ و تحمل هزینههای اولیه برای دستیابی به اهداف بلندمدت دارد. همین ویژگی، به چین امکان داده است که در حوزههایی سرمایهگذاری کند که بسیاری از کشورها بهدلیل ریسک بالا یا بازده نامطمئن، از آن اجتناب میکنند. با این حال، اتکای صرف به دولت نیز تضمینکننده موفقیت کامل نیست.
چالشهای چین در مسیر گذار انرژی
مسیر پیشروی چین، علیرغم دستاوردها، خالی از عدم قطعیت نیست. اقتصاد چین با چالشهای متعددی مواجه است که میتواند بر سرعت و کیفیت گذار انرژی تأثیر بگذارد. از یکسو، نیاز فزاینده به برق و انرژی، فشار مداومی بر زیرساختها وارد میکند و از سوی دیگر، محدودیتهای فناورانه و هزینهای در حوزههایی مانند هیدروژن سبز پابرجاست. این چالشها نشان میدهد که موفقیت چین نه بدیهی و نه تضمینشده است.
با وجود این ملاحظات، نشانههای قابلتوجهی از شتاب و پویایی در مسیر انرژی چین دیده میشود. توان این کشور در ساخت سریع زیرساختها، بسیج منابع مالی و هماهنگی میان سیاست صنعتی و سیاست انرژی، مزیتی است که کمتر اقتصادی در جهان از آن برخوردار است. همین شتاب، به چین امکان داده است که همزمان با پذیرش چالشها، مسیر کلی خود را رو به جلو حفظ کند.
تجربه چین نشان میدهد که تأمین انرژی پایدار، بهویژه برق، به قلب راهبرد توسعه اقتصادی این کشور تبدیل شده است. گذار از زغالسنگ، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، گسترش شبکه برق و سرمایهگذاری در فناوریهای آینده مانند هیدروژن سبز، اجزای بههمپیوسته این راهبرد هستند. این مسیر، هرچند پرهزینه و پیچیده، زیرساخت لازم برای تداوم رشد صنعتی و فناورانه چین را فراهم میکند.
چین امروز در نقطهای قرار دارد که توانایی آن در ساخت و توسعه زیرساختهای انرژی، به یکی از منابع اصلی قدرت اقتصادی بدل شده است. اگرچه آینده با عدم قطعیت همراه است، اما حجم سرمایهگذاریها و سرعت اجرا نشان میدهد که این کشور، دستکم در حوزه انرژی با اتکا به شتاب و مقیاس، تلاش میکند فاصله خود را با رقبا حفظ کند و حتی افزایش دهد. در چنین شرایطی، انرژی نهتنها یک نهاده تولید بلکه ابزار تعیینکنندهای در رقابت اقتصادی جهانی چین به شمار میآید.
اخبار برگزیدهنفت و پتروشیمیلینک کوتاه :
