xtrim

افشای جزئیات جنگ ۱۲ روزه: اسرائیل بدون حمایت آمریکا ویران خواهد شد؟

شبکه الجزیره در گزارشی مبسوط از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل از اهداف مورد حمله تا تجهیزات و موشک‌های مورد استفاده دو طرف با تاکید بر برتری توان موشکی ایران به رغم غافلگیری‌های اولیه و حمایت همه جانبه واشنگتن از اسرائیل نتیجه گرفته است در هرگونه درگیری آتی، بدون چتر پدافندی آمریکا برفراز سرزمین‌های اشغالی، خسارت حملات به این رژیم چندین برابر و ویران‌گر خواهد بود.

جهان صنعت نیوز، الجزیره در گزارش خود آورده است: از نگاه بسیاری، درگیری مستقیم میان ایران و رژیم صهیونیستی اجتناب‌ناپذیر بود؛ به‌ویژه پس از حوادث هفتم اکتبر و عملیات طوفان الاقصی که دو طرف بارها در آستانه تقابل قرار گرفتند. این روند در دو عملیات موشکی و پهپادی ایران با عناوین «وعده صادق ۱» (مورخ ۱۳ آوریل ۲۰۲۴) و «وعده صادق ۲» (مورخ ۱ اکتبر ۲۰۲۴) تجلی یافت، اما نقطه اوج این تقابل به جنگ ۱۲ روزه ختم شد. مقدمه‌چینی برای این عملیات زمانی آغاز شد که رژیم صهیونیستی در دو نوبت، اجزای ۴ آتشبار سامانه پدافندی اس-۳۰۰ ایران در اصفهان و تهران را هدف قرار داد. تنها چند ماه پیش از آغاز عملیات، دو سایت راداری پیش اخطار در نزدیکی مرز عراق پس از وعده صادق ۲ مورد هدف قرار گرفت که توان رصد دوربرد راداری ایران را تا حدودی تحت تاثیر قرار داد.

الجزیره با توصیف کامل از اولین دقایق این حملات در گزارش خود آورده است:

حوالی ساعت ۳:۱۵ بامداد روز ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ به وقت محلی انفجارهای متعددی تهران را لرزاند. حملاتی که سرآغاز یک عملیات پیچیده علیه برنامه هسته‌ای و موشکی ایران بود. نیروی هوایی رژیم صهیونیستی با همکاری عوامل خرابکار داخلی مجهز به پهپادهای انتحاری و تسلیحات ضدزره، در ابتدا با هدف‌گیری بخشی از شبکه پدافندی ایران در استان‌های شمال غربی راه خود را تا پایتخت باز کرد تا حوالی ساعت ۶:۳۰ بامداد با بیش از ۲۰۰ جنگنده و در پنج موج متوالی به ده‌ها هدف در سراسر ایران حمله‌ور شود.

حملاتی که در چهارچوب طرح عملیاتی گسترده موسوم به نام «خیزش شیران» از آن یاد می‌شود.

در مقابل ایران با آغاز بزرگ‌ترین و فشرده‌ترین حملات موشکی بالستیک به این تهدید پاسخ داد. شلیک روزانه ده‌ها پرتابه و در مجموع بیش از ۵۰۰ موشک بالستیک در این بازه زمانی کوتاه، برآوردهای پیشین طرف صهیونیستی را تغییر داد.

عملیات درست زمانی آغاز شد که بخشی از ظرفیت نیروی موشکی سپاه پاسداران و نیروهای دفاع هوایی مشترک ارتش و سپاه به اجرای یک رزمایش سالانه اختصاص یافته بود. عملیات صهیونیست‌ها، مبتنی بر دکترین شوک سیستمی برای وارد آوردن ضربه‌ای ناگهانی به منظور فروپاشی روانی و مختل‌سازی شبکه فرماندهی و کنترل، طراحی شده بود. در چارچوب این عملیات، خرده‌عملیات‌های متعددی برنامه‌ریزی شد: ترور هدفمند فرماندهان عالی‌رتبه سپاه از جمله شهیدان «حسین سلامی، محمد باقری، امیر حاجی‌زاده و غلامعلی رشید» در قالب عملیات عروسی خونین، و در عملیاتی جداگانه به نام نارنیا حملاتی علیه چند دانشمند مرتبط با برنامه هسته‌ای و خانواده‌هایشان در تهران.

در این نبرد، رژیم صهیونیستی سه هدف اصلی را دنبال می‌کرد: در گام نخست ناکارآمدسازی پدافند هوایی ایران با نابودی رادارهای پیش‌اخطار، پایگاه‌های هوایی و سامانه‌های موشکی زمین‌به‌هوا برای گشودن مسیر فازهای بعدی، در ادامه وارد آوردن ضربه‌ای سنگین به برنامه هسته‌ای ایران دنبال شد، حملاتی که با دخالت مستقیم ایالات متحده آمریکا و در چهارچوب عملیات «چکش نیمه‌شب» تاسیساتی همچون فردو، نطنز، مرکز تحقیقات اتمی اصفهان و راکتور ناتمام خنداب را در مورد هدف قرار داد.

پس از تجربه آسیب‌پذیری اسرائیل در برابر حمله‌های موشکی عملیات‌های وعده صادق تضعیف برنامه موشکی ایران به اولویتی حیاتی برای رژیم صهیونیستی تبدیل شده بود. از این حمله به مراکز تولید و انبارهای ذخیره‌سازی موشک‌های بالستیک در دستور کار این رژیم قرار گرفت. اقدامی ناکام که تاثیری در پاسخ های متقابل ایران نداشت.

کمتر از سه ساعت پس از نخستین موج حملات رژیم صهیونیستی، بازوی پهپادی نیروی هوافضای سپاه پاسداران حوالی ساعت ۶ بامداد نخستین موج حملات متقابل را به اجرا گذاشت. ده‌ها فروند پهپاد انتحاری بردبلند به سمت اهدافی در سرزمین‌های اشغالی روانه شدند.

با رسیدن به شبانگاه روز ۱۳ ژوئن و متقارن با نخستین سخنرانی رهبر ایران، در حدود ساعت ۲۱:۳۰ به وقت محلی نخستین حمله موشکی ایران انجام گرفت. این تنها مقدمه‌ای بر ۲۲ موج گسترده حمله موشکی در طول ۱۲ روز جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی بود. که برخلاف عملیات‌های پیشین ایران، اهداف وسیع‌تری را دربرگرفتند.

حملات رژیم صهیونیستی نه تنها مراکز نظامی، تاسیسات اتمی، ساختمان‌های دولتی بلکه بیمارستان‌ها، منازل مسکونی و مناطق شهری را شامل می‌شد و درنتیجه مرزهای این درگیری را گسترده کرد. بیمارستان کودکان حکیم، بیمارستان کودکان، زنان و زایمان حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، بیمارستان شهید مصطفی خمینی، بیمارستان سوانح سوختگی شهید مطهری و بیمارستان لبافی‌نژاد در پایتخت ایران به‌علاوه بیمارستان فارابی کرمانشاه از جمله مراکز درمانی بودند که طی حملات هدف قرار گرفتن. از طرفی ۹ دستگاه آمبولانس و ۶ پایگاه اورژانس آسیب دیدند. پایگاه اورژانس هویزه و مرکز بهداشت کرمانشاه که به مراقبت از مادران باردار و نوزادان می‌پرداختند، به طور کامل تخریب شدند. ۶ پزشک، ۴ پرستار و ۴ نیروی هلال احمر در این حملات به شهادت رسیدند.

حمله به اهداف غیرنظامی به خصوص آپارتمان‌ها و منازل مسکونی نه تنها منجربه شهادت فرماندهان، دانشمندان و خانواده‌های آنها شد، بلکه تعداد انبوهی از شهروندان غیرنظامی را نیز مورد هدف قرار داد. با استناد به آمار وزارت بهداشت و درمان ایران، بر اثر این حملات حدود ۷۰۰ غیرنظامی به شهادت رسیدند و بیش از ۵۰۰۰ غیرنظامی مجروح شدند. در میان شهدا اسامی دست‌کم ۴۹ زن و ۱۳ کودک به چشم می‌خورد. در موردی دیگر رژیم صهیونیستی در میانه جنگ تلاش کرد تا جلسه محرمانه سیاست‌مداران ایرانی حاضر در شورای عالی امنیت ملی ایران از جمله رئیس‌جمهور و رئیس مجلس شورای اسلامی را هدف قرار دهد.

ایران در طرح دفاعی خود، علاوه‌ بر مراکز نظامی و امنیتی، اهداف دولتی و زیرساختی رژیم صهیونیستی را مورد حمله قرار داد. هرچند ایران آمار دقیق پرتابه‌ها را اعلام نکرده است، منابع عبری از پرتاب بیش از ۵۰۰ موشک بالستیک خبر دادند؛ رقمی میان ۵۷۴ تا ۶۳۱ فروند که معادل متوسط روزانه ۴۰ تا ۵۲ شلیک محسوب می‌شود.

با آغاز حملات موشکی ایران، اداره سانسور نظامی ارتش رژیم صهیونیستی که به‌عنوان شاخه‌ای از اداره اطلاعات ارتش این رژیم (امان) محسوب می‌شود، اقدامات شدیدی برای سانسور اخبار، کنترل اطلاعات و همچنین محدود کردن تصاویر منتشر شده در نتیجه حملات موشکی ایران و پیامدهای آن را در رسانه‌های رسمی و غیررسمی انجام داد. با این وجود، تصاویر و اطلاعات محدود منتشر شده نشان داد که می‌توان اهداف ایران را در سه قالب نظامی امنیتی، اقتصادی زیرساختی و مسکونی بررسی کرد.

مهم‌ترین نقاط هدف‌ قرار گرفته را به تفکیک مورد بررسی قرار می‌دهیم.

بخش اول: اهداف نظامی – امنیتی

اردوگاه رابین – کریا – تل‌آویو

گزارش‌های خبری متعدد درباره نخستین موج حملات موشکی ایران حاکی از هدف قرار گرفتن موقعیتی در مرکز تل‌آویو بود. این مو قعیت، «اردوگاه رابین» است که پیش‌تر با نام اردوگاه ماتکال-۱۲۸ شناخته می‌شد و شامل پنج بخش اصلی است: برج ستاد کل که محل فعالیت ستاد کل ارتش و وزارت جنگ رژیم صهیونیستی است،

«برج مارگانیت» به‌عنوان ساختمان اداری ستاد کل ارتش و مرکز مخابرات، «برج‌های قناری» که دفاتر نظامی از جمله ستاد نیروی هوایی در آن مستقر هستند، «ساختمان-۲۲ »معروف به «خانه شیمون پرز »که مورد استفاده وزارت جنگ و دفتر نخست‌وزیری بود و در نهایت پست فرماندهی عالی زیرزمینی معروف به «گودال یا قلعه صهیون» که در مواقع اضطراری مورد استفاده ستاد کل قرار می‌گیرد.

براساس تصاویر منتشر شده از شب حمله، حداقل یک نقطه در این محدوده هدف قرار گرفته است. همچنین در گزارش خبری که در لحظه حمله منتشر شد نیز خبرهایی از هدف قرار گرفتن وزارت جنگ رژیم صهیونیستی منتشر شد.

پایگاه هوایی تل‌نوف – کریات اکرون – رخووت

پایگاه هوایی «تل‌نوف»، که با نام پایگاه هوایی شماره-۸ نیز شناخته می‌شود، میزبان اسکادران‌های ۱۰۶ و ۱۳۳ (جنگنده‌های F-۱۵C/D)، اسکادران‌های ۱۱۴ و ۱۱۸ (بالگردهای CH-۵۳K/D)، اسکادران ۲۱۰ (پهپاد شناسایی-رزمی ایتان)، اسکادران ۵۶۰۱ (مرکز آزمایش پرواز)، واحد ۵۵۵ (مرکز جنگ‌الکترونیک هوابرد)، واحد ۶۶۹ (جستجو و نجات) و واحد ۸۸۸ (نیروی ویژه) است. بر اساس تصاویر منتشر شده از ارتش رژیم صهیونیستی، جنگنده‌های مستقر در این پایگاه در حملات هوایی علیه ایران مشارکت داشته‌اند.

تصاویر ماهواره‌ای دریافتی از پایگاه تل‌نوف در تاریخ ۱۲ جولای ۲۰۲۵ نشان می‌دهد که در جریان حملات موشکی ایران طی جنگ ۱۲ روزه، حداقل چهار سازه در بخش مرکزی پایگاه دچار آسیب یا تخریب شده‌اند. همچنین بررسی دقیق این تصاویر حاکی از آن است که بخش خانه‌های سازمانی پایگاه نیز در حمله موشکی وعده صادق ۲ ایران هدف قرار گرفته و دست‌کم هشت ساختمان در این ناحیه تخریب شده‌اند که اکنون در حال بازسازی آن‌ها هستند.

کمپ گلیلوت – هرتزلیا – شمال تل‌آویو

«اردوگاه‌های گلیلوت» در محدوده شمال تل‌آویو، واقع در تقاطع گلیلوت در هرتزلیا، با مساحتی حدود ۲ کیلومتر مربع، پایگاه اصلی واحد ۸۲۰۰ اداره اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی (امان) را در خود جای داده است. این مجموعه شامل اردوگاه هرزوگ (محل استقرار دانشکده اداره اطلاعات نظامی)، کمپ دایان (محل استقرار کالج‌های نظامی) و مرکز میراث اطلاعاتی و یادبود کشته‌شدگان اطلاعاتی است که در شرق بزرگراه آیالون در تقاطع گلیلوت واقع شده‌اند.

در غرب این بزرگراه و مقابل کمپ‌های گلیلوت، ساختمان موساد قرار دارد. بر اساس تصاویر منتشر شده از حملات موشکی ایران در تاریخ ۱۷ ژوئن به شمال تل‌آویو، حداقل یک اصابت موشکی به سوله‌ای در محوطه کمپ‌های گلیلوت گزارش شده است. اگرچه رژیم صهیونیستی تلاش کرد تا با اعمال سانسور نظامی از انتشار اخبار مرتبط با این رویداد جلوگیری کند اما تصاویر اولیه منتشر شده از محل اصابت که تابلویی با نشان اداره اطلاعات نظامی این رژیم را نشان می‌داد، تأیید کرد که محدوده هدف قرارگرفته متعلق به امان بوده است.

مؤسسه علوم وایزمن – رخووت – جنوب تل‌آویو

«مؤسسه وایزمن»، به‌عنوان یک مرکز پژوهش‌محور، در زمینه‌های مختلفی از جمله ریاضیات، فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی و زیست‌شیمی فعالیت می‌کند. این مؤسسه علاوه بر فعالیت‌های پژوهشی، در برخی پروژه‌های علمی مرتبط با شرکت‌های فناوری نظامی نیز مشارکت دارد. از جمله این پروژه‌ها می‌توان به فناوری‌های دوگانه (شامل ساخت سنسورها، سیستم‌های تصویربرداری، سنجش از دور و غیره) و پروژه ساخت ماهواره ULTRASAT اشاره کرد که به‌صورت مشترک توسط «شرکت البیت»، سازمان هوافضای رژیم صهیونیستی و مؤسسه وایزمن در حال توسعه است.

۲ روز پس از حملات هوایی رژیم صهیونیستی به ایران، در جریان حملات موشکی ایران در تاریخ ۱۵ ژوئن به مناطق مرکزی سرزمین‌های اشغالی، اخباری از هدف قرار گرفتن مؤسسه وایزمن منتشر شد. تصاویر و گزارش‌های خبری منتشرشده در صبح روز بعد، از تخریب ۲ ساختمان در محوطه این مؤسسه و آسیب به آزمایشگاه‌های آن حکایت داشت. بررسی تصاویر ماهواره‌ای دریافتی از محوطه مؤسسه علوم وایزمن نشان‌دهنده اصابت مستقیم موشک بالستیک ایرانی به دو ساختمان، شامل «ساختمان اولمان» (با کاربری زیست‌شناسی) و ساختمان جدید شیمی (که از سال ۲۰۲۱ در حال ساخت بوده) است. همچنین آثار موج انفجار بر حداقل چهار ساختمان دیگر، شامل ساختمان «ایزاک ولفسون»، «ساختمان ولفسون»، «تأسیسات لوکی» و «ساختمان موسکوویتز»، مشاهده می‌شود. این مرکز احتمالا در پاسخ به حملات اسرائیل علیه سازمان پژوهش و نوآوری دفاعی ایران (سپند) هدف قرار گرفته است.

۲ ساختمان در محوطه موسسه وایزمن که به‌طور مستقیم هدف ۲ موشک بالستیک ایران قرار گرفته است (قرمز) که در اثر آن موج انفجار سبب وارد آمدن خساراتی در سطوح مختلف به ساختمان‌های مجاور شده است (نارنجی).

براساس اخبار منتشر شده ۳ حمله موشکی ایران به وایزمن باعث شد تا علاوه‌بر تخریب دو ساختمان این مؤسسه، ۱۱۲ ساختمان وایزمن دچار آسیب شوند که در این میان، ۵۲ ساختمان مسکونی و ۶۰ ساختمان آزمایشگاهی بوده‌اند. در بین ساختمان‌های صدمه‌دیده پنج ساختمان نیاز به بازسازی داشته و ۵۲ آزمایشگاه تحقیقاتی و شش آزمایشگاه خدماتی نیز تخریب شدند. خسارات وارده به این مؤسسه باعث تعطیلی یک پنجم تا یک چهارم کار این مؤسسه و وارد آمدن خسارات مادی حدود ۴۵۰ تا ۶۰۰ میلیون دلار به آن شد.

بخش دوم: اهداف اقتصادی – زیرساختی
پالایشگاه نفت حیفا

پس از حمله رژیم صهیونیستی به انبار نفت شهران در شمال تهران در تاریخ ۱۴ ژوئن، ایران در پاسخ به این حمله هوایی در تاریخ ۱۶ ژوئن با حمله موشکی پالایشگاه نفت حیفا را هدف قرار داد. این پالایشگاه که پیش‌تر تحت مالکیت گروه ICL بود، در سپتامبر ۲۰۲۲ به گروه پتروشیمی «بازان» واگذار شد. بر اساس اطلاعات سال ۲۰۲۴، گروه بازان ۶۵ درصد سوخت دیزل موردنیاز حمل‌ونقل رژیم صهیونیستی، ۵۹ درصد بنزین مصرفی و ۵۲ درصد نفت سفید مورد استفاده ناوگان هوایی این رژیم را تأمین می‌کند.

در پی حمله ایران، حداقل سه نقطه از محوطه پالایشگاه حیفا هدف قرار گرفت و بازگشت آن به مدار فعالیت به ماه اکتبر موکول گردید. منابع عبری اعلام کردند که این حمله بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون دلار خسارت به همراه داشته که تنها ۴۸ میلیون دلار آن به‌عنوان پیش‌پرداخت از سوی صندوق غرامت تأمین شده است.

برج‌های دوقلو – رامات گن – تل‌آویو

«برج‌های دوقلوی رامات گن» به‌عنوان یکی از چند ساختمان تجاری منطقه بورس الماس در تل‌آویو شناخته می‌شود که براساس اطلاعات موجود، در کاربری تجاری مورد استفاده قرار می‌گیرد. در جریان حمله موشکی ایران در تاریخ ۱۹ ژوئن، منطقه بورس الماس رامات گن و به‌طور خاص محدوده‌ای در نزدیکی برج‌های دوقلوی رامات گن از جمله مناطقی بود که مورد هدف موشک‌های ایرانی قرار گرفت. براساس گزارش‌های خبری منتشر شده، در اثر این حمله حداقل یک ساختمان تخریب و ساختمان‌های مجاور شامل برج‌های دوقلوی رامات گن نیز در اثر موج انفجار دچار صدمه شدند.

بخش سوم: مناطق مسکونی

در بررسی مناطق مورد اصابت قرار گرفته توسط موشک‌های بالستیک ایرانی طی جنگ ۱۲ روزه، مناطق مسکونی نیز از جمله محدوده‌هایی بودند که آثار برخورد در آنها مشاهده می‌شود. یکی از مهم‌ترین علت هدف قرار گرفتن این مناطق را می‌توان استفاده ایران از موشک‌های بالستیک قدیمی خود عنوان کرد؛ محدودیتی که به دلیل غیرعملیاتی شدن پایگاه‌های غربی ایران – که به‌عنوان میزبان موشک‌های نسل جدید سوخت جامد ایران شناخته می‌شوند – به وجود آمد و سبب شد تا ایران برای انجام حملات موشکی خود، به‌طور گسترده به موشک‌های سوخت مایع نسل قدیمی خود متکی شود. موشک‌های سوخت مایع ایران که به‌طور عمده بر پایه خانواده موشک‌های شهاب توسعه یافته‌اند و در این جنگ در نسخه‌های قدر و عماد به‌طور گسترده مورد استفاده قرار گرفتند، به دلیل داشتن دایره خطای بیشتر به نسبت موشک‌های بالستیک سوخت جامد خانواده خیبرشکن و فتاح در کنار استفاده از سیستم هدایت مبتنی بر هدایت ماهواره‌ای GPS/GNSS، تحت تأثیر جنگ الکترونیک و اخلال سیستم ناوبری در فاز ترمینال (ورود مجدد کلاهک‌های RV / MaRV به جو) با خطای بیشتر مواجه خواهند شد.

خطای ذاتی موشک‌های بالستیک ایران در کنار استقرار برخی مناطق نظامی و امنیتی اسرائیل در نزدیکی کیبوتص‌ها، مناطق شهری و مسکونی پرجمعیت از جمله دلایل اصابت موشک‌های بالستیک به مناطق مسکونی بود. جهت ارائه مثال می‌توان به استقرار لانچرهای پدافند هوایی ضدبالستیک اسرائیل در محدوده اردوگاه رابین واقع در منطقه هاکیریا واقع در مرکز تل‌آویو اشاره کرد که براساس تصاویر منتشر شده مربوط به نخستین موج حمله موشکی ایران در شامگاه ۱۳ ژوئن به تل‌آویو که به حداقل یک برخورد نیز انجامید، استقرار لانچرهای سیستم‌های پدافندی در مرکز تل‌آویو و در پوشش مناطق مسکونی به وضوح قابل مشاهده است.

ساختمان ۱۱ طبقه بیت یام – تل‌آویولحظه برخورد موشک بالستیک ایران به محدوده اردوگاه رابین واقع در تل‌آویو که آثار دود موجود پیش از برخورد نشان می‌دهد سامانه‌های دفاع هوایی اسرائیل در محدوده مسکونی مستقر شده و درحال فعایت بوده‌اند.

در شب ۱۵ ژوئن، منطقه مرکزی سرزمین‌های اشغالی شامل تل‌آویو از جمله مناظقی بود که مورد حمله موشک‌های ایرانی قرار گرفت. در شب ۱۵ ژوئن بر اثر اصابت موشک‌های بالستیک ایران به منطقه بیت یام در جنوب تل‌آویو، یک ساختمان ۱۱ طبقه به همراه یک ساختمان ۴ طبقه در این محدوده مورد هدف موشک‌هایی ایران قرار گرفت که در اثر آن دست‌کم ۷ نفر کشته شدند. با بررسی تصاویر ماهواره‌ای دریافتی از محدوده مورد هدف مربوط به تاریخ ۱۲ جولای، می‌توان آثار تخریب در ساختمان‌های مورد اشاره را مشاهده کرد.

منطقه نِو یام – بیت یام –تل‌آویو

بخش مسکونی نو یام در منطقه ریشون لتسیون واقع در جنوب تل‌آویو، از جمله مناطقی بود که در شامگاه ۱۴ ژوئن هدف حملات موشکی ایران قرار گرفت. ریشون لتسیون با جمعیتی بیش از ۲۵۰ هزار نفر، تا سال ۲۰۲۳ پنجمین شهر پرجمعیت صهیونیست‌ها به شمار می‌رفت. بر اساس تصاویر منتشر شده از حملات موشکی ۱۴ ژوئن ایران به این منطقه و تحلیل تصاویر ماهواره‌ای دریافتی در تاریخ ۱۲ جولای، دو ساختمان در منطقه نو یام بر اثر اصابت مستقیم موشک بالستیک ایران کاملاً تخریب شده و سازه‌های آن‌ها اکنون برچیده شده است. همچنین، تصاویر خبری منتشر شده نشان می‌دهد که دست‌کم ۱۱ ساختمان دیگر در این محدوده بر اثر موج انفجار موشک‌های بالستیک ایران دچار تخریب و آسیب‌هایی در سطوح مختلف شده‌اند.

موشک‌های مورد استفاده ایران

یکی از نکات برجسته جنگ، ترکیب غیرمنتظره موشک‌های بالستیک ایران بود. بیشتر پرتاب‌ها بر موشک‌های سوخت مایع و نسل‌های قدیمی‌تر «قدر و عماد» تکیه داشت. نمونه‌هایی مبتنی بر «شهاب-۳» که خانواده قدر با کلاهک جداشونده ساده در سال ۱۳۸۸ و عماد با کلاهک جداشونده هدایت‌پذیر در سال ۱۳۹۴ رونمایی شد. همچنین نسخه بهینه‌شده دیگری در سال ۱۴۰۳ عرضه شد. این سامانه‌ها در مقایسه با نسل‌های مدرن مانند «حاج قاسم» و «خیبرشکن»، جثه بزرگ‌تر، دقت کمتر، سرعت پایین‌تر و نرخ خطای بالاتری دارند و رهگیری آن‌ها برای دشمن ساده‌تر است.

این چالش در شرایطی ایجاد شد که ذخایر موشکی مدرن ایران عمدتاً در پایگاه‌های غربی، جنوب‌غربی و شمال‌غربی مستقر بودند و رژیم صهیونیستی بر اساس تجربیات پیشین، پایگاه‌های موشکی را در استان‌های مرزی آذربایجان غربی، لرستان، کرمانشاه و خوزستان که بیش از ۱۰ پایگاه با ذخایر مدرن را میزبانی می‌کنند، بارها مورد هدف قرار داد.

هرچند بخش‌های زیرزمینی عمدتاً سالم ماندند، اما ورودی‌های آسیب‌دیده سبب شد که بخش‌های زیرزمینی محبوس بمانند. در عمل، بار اصلی حملات موشکی پس از روز چهارم به پایگاه‌های مرکزی و شمالی در استان‌های اصفهان، تهران، فارس و قزوین انتقال یافت که غالباً مجهز به موشک‌های بردبلند اما قدیمی‌تر بودند. شمار محدودی از موشک‌های مدرن مانند خیبرشکن۲ و حاج قاسم با وسواس بالا مورد استفاده قرار گرفتند؛ این روند شامل شلیک همزمان بالستیک‌های سوخت مایع برای اشباع پدافند و پرتاب محدود سوخت جامدهای پیشرفته علیه اهداف خاص بود.

نقش سپر دفاع موشکی آمریکا در حمایت از اسرائیل

در سوی دیگر شبکه ضدبالستیک رژیم صهیونیستی به‌شکلی بی‌سابقه تقویت شد. در جریان نبرد، آمریکا و رژیم صهیونیستی همکاری گسترده‌ای در حوزه اطلاعات، فرماندهی، عملیات و دفاع موشکی یکپارچه نشان دادند. هم‌زمان با کاهش ذخایر رهگیرهای صهیونیست‌ها در برابر حملات سنگین ایران، وابستگی تل‌آویو به سامانه‌های دفاعی آمریکا افزایش یافت. برآوردها حاکی از آن است که آمریکا برای دفاع از صهیونیست‌ها بیش از ۲۳۰ موشک رهگیر ضدبالستیک شلیک کرد. سپر چندلایهٔ دفاعی رژیم صهیونیستی در این دوره شامل موشک‌های رهگیر برون جوی استاندارد-۳، پیکان-۳، تاد و همچنین موشک‌های رهگیر درون جوی پیکان-۲ و استاندارد-۶ بود.

هزینه‌ی سنگینی که ایالات متحده برای مصرف ذخایر محدود رهگیرهای بالستیک خود پرداخت کرد، نشان‌دهنده‌ اهمیت نقش سپر دفاع موشکی آمریکا در حمایت از رژیم صهیونیستی بود. پشتیبانی از سامانه‌ دفاعی پیشرفته اما محدود صهیونیست‌ها، به‌عنوان یکی از عوامل کلیدی جنگ ایران و رژیم صهیونیستی شناخته می‌شود، زیرا توان رهگیری صهیونیست‌ها در مدت کوتاهی تقریباً دو برابر شد.

برآوردها نشان می‌دهد رژیم صهیونیستی قادر است تا ۱۰۰ موشک ضدبالستیک آرو را به‌طور همزمان شلیک کند؛ پرتاب‌گرهای متحرک و پناهگاه‌های بتنی در ۴ سایت شناخته‌شده‌ «پالماخیم، عین شمر، تل شاهار و ایلات» این ظرفیت را بدون نیاز به بارگذاری مجدد فراهم می‌سازند. ایالات متحده نیز دو سامانه‌ی تاد را برای پشتیبانی رژیم صهیونیستی مستقر کرد: آتشبار نخست در جنوب کریات‌گت پیش از پایان اکتبر ۲۰۲۴ و آتشبار دوم در آوریل ۲۰۲۵ در نزدیکی پایگاه هوایی نِواتیم استقرار یافتند. هر آتشبار تاد با ۶ پرتابگر، ۴۸ موشک رهگیر در اختیار داشته و قابلیت گسترش تا ۹ پرتابگر را دارد. بر اساس گزارش وال‌استریت ژورنال، در جریان نبرد ۱۲ روزه بیش از ۱۵۰ موشک تاد و حدود ۸۰ موشک استاندارد-۳ شلیک شد، رقمی که معادل مصرف کامل سه آتشبار تاد است.

اگرچه آثار برخورد موشک‌های ایرانی به سرزمین‌های اشغالی تحت سانسور شدیدی قرار گرفت اما برآوردهای اعلام شده حاکی از آن است که از میان حدود ۵۷۴ موشک بالستیک شلیک شده توسط ایران، رژیم صهیونیستی در رهگیری حدود ۲۰۰ مورد موفق بوده است.

موازنه‌ بازدارندگی آینده به نفع ایران است

ایران در آینده‌ نزدیک فرصت‌های قابل‌توجهی در عرصه موشکی خواهد داشت. این فرصت‌ها در قالب بازنگری در تاکتیک‌های نظامی، بازسازی زیرساخت‌های صنعتی مرتبط با توان موشکی، چابک‌سازی سامانه‌های موجود و ورود نسل جدیدی از تسلیحات به چرخه‌ی عملیاتی قابل تعریف است. این توانمندی‌ها با بازسازی شبکه پدافندی و نیروی پدافندی به حداکثر بازدهی خود خواهد رسید. در مقابل، بازسازی و ترمیم توان ضدبالستیک اسرائیل، فرایندی پرهزینه و زمان‌بر خواهد بود که می‌تواند موازنه‌ی بازدارندگی را در میان‌مدت به نفع ایران تغییر دهد.

بر اساس اظهارات رسمی مقامات بلندپایه‌ ایرانی از جمله دریابان «علی شمخانی»، نماینده‌ی رهبر معظم انقلاب و دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی و «محمدباقر قالیباف»، فرمانده اسبق نیروی هوایی سپاه پاسداران و رئیس فعلی مجلس شورای اسلامی، ایران تا پیش از آوریل ۲۰۲۴ هیچ‌گونه تجربه‌ی مستقیم جنگ با رژیم صهیونیستی را نداشت.

به‌تبع، عملیات وعده صادق ۱ نخستین تجربه‌ی عملیاتی ایران در مواجهه مستقیم با سامانه‌های پدافندی رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود. در نگاه فرماندهی عالی نیروهای مسلح ایران، نتایج این عملیات اگرچه از نظر فنی ارزشمند بود، اما از منظر اثربخشی عملیاتی رضایت‌بخش تلقی نشد. در این عملیات بیش از ۱۵۰ پهپاد و ۱۰۰ موشک بالستیک به‌طور همزمان به سمت اهدافی در عمق سرزمین‌های اشغالی شلیک شد. با این حال، تفاوت چشمگیر در پروفایل پروازی این سامانه‌ها (شامل زمان پرواز ۹ تا ۱۰ ساعت برای پهپادها، حدود ۲.۵ ساعت برای موشک‌های کروز و تنها ۱۲ تا ۲۰ دقیقه برای موشک‌های بالستیک) موجب شد هماهنگی زمانی دقیق بین موج‌های حمله چالش‌برانگیز شود. این تجربه مستقیماً در طراحی عملیات‌های بعدی، یعنی وعده صادق ۲ و وعده صادق۳ لحاظ شد؛ به‌گونه‌ای که فرماندهی موشکی سپاه در مراحل بعدی، با استقلال تاکتیکی بیشتر و زمان‌بندی متوالی شلیک‌ها، موفق به افزایش نرخ اصابت و نفوذ به سامانه‌های دفاعی رژیم صهیونیستی شد.

به نظر می‌رسد بخش قابل‌توجهی از دارایی‌های استراتژیک ایران عمداً مورد استفاده قرار نگرفت. موشک‌های بالستیک دوربردی همچون «سجیل، خرمشهر-۳ و خرمشهر-۴، پهپاد شبه کروز شاهد-۲۳۸ و همچنین موشک‌های کروز سطح‌به‌سطح مانند ابومهدی و پاوه» در زرادخانه باقی ماندند.

با توجه به عدم وجود محدودیت برد در هدف‌گیری عمق خاک سرزمین‌های اشغالی، این تصمیم نشان‌دهنده‌ ملاحظات بازدارندگی و نگه‌داشت توان برای فازهای احتمالی بعدی درگیری است. خانواده‌ موشک‌های خرمشهر، از جمله جدیدترین دستاوردهای بالستیک ایران، دارای زیرسامانه‌های مدرن ناوبری، سامانه‌های کنترل پرواز پیشرفته و طراحی بهینه برای غلبه بر سامانه‌های دفاع موشکی چندلایه هستند. عدم استفاده از این موشک‌ها در جنگ ۱۲ روزه‌ اخیر را می‌توان نشانه‌ای از ذخیره توان استراتژیک برای درگیری‌های آتی دانست.

در خلال این جنگ، شماری از تاسیسات مرتبط با تولید سوخت جامد، مواد منفجره و بخش‌هایی از زیرساخت‌های مرتبط با برنامه‌ موشکی ایران، هدف حملات هوایی رژیم صهیونیستی قرار گرفت. پرسش کلیدی آن است که آیا این حملات قادر به مختل کردن زنجیره‌ تولید موشک‌های بالستیک ایران بوده‌اند یا خیر؟

شواهد تصویری منتشر شده از سوی رسانه‌ها و منابع تحلیلی مستقل نشان می‌دهد که بخشی از فرایند تولید موشک‌های ایرانی در تاسیسات زیرزمینی و مقاوم انجام می‌شود، که از جمله می‌توان به نمایش تاسیسات خط مونتاژ موشک بالستیک دزفول در فوریه ۲۰۱۹ اشاره کرد. این موضوع در عمل امکان انهدام کامل زنجیره‌ تولید موشک‌های ایران را با قابلیت‌های فعلی رژیم صهیونیستی غیرممکن می‌سازد. به نظر می‌رسد روند انتقال خطوط تولید موشک به زیر زمین در آینده با سرعت بیشتری ادامه یابد. اگرچه فرایند تولید سوخت و مواد منفجره در تاسیسات زیرزمینی می‌تواند بسیار چالش‌برانگیز باشد اما در میان‌مدت به نفع ایران عمل خواهد کرد.

در صورت اختلال در روند تولید، برآورد می‌شود ذخایر موجود ایران قادر خواهند بود چندین دور درگیری متوالی را پشتیبانی کنند. به‌ویژه موشک‌های خیبرشکن و فتاح با پیشران سوخت جامد و سرعت شبه‌ هایپرسونیک که احتمالاً در انهدام پالایشگاه حیفا نقش داشته‌اند، از منظر پدافند ضدبالستیک بسیار چالش‌برانگیز تلقی می‌شوند. تخمین زده می‌شود که بخش قابل توجهی از این ذخایر در پایگاه‌های غرب ایران دست نخورده باقی مانده و هم‌اکنون به‌صورت پراکنده در نقاط مرکزی ایران استقرار یافته باشند.

در نقطه‌ مقابل، هزینه‌های دفاعی رژیم صهیونیستی در یک درگیری مشابه سرسام‌آور و تقریباً غیرقابل‌تحمل برآورد می‌شود. هرچند آمار دقیق ذخایر موشکی صهیونیست‌ها محرمانه است، اما مقامات آمریکایی وضعیت آن را بحرانی توصیف کرده‌اند.

طبق گزارش فایننشال تایمز در ۱۵ اکتبر ۲۰۲۴، رژیم صهیونیستی با خطر جدی کمبود موشک‌های رهگیر مواجه است. به گفتهٔ «دانا استرول»، معاون پیشین وزارت دفاع آمریکا در امور خاورمیانه، مسئله‌ مهمات رژیم صهیونیستی بسیار جدی است. همچنین مدیرعامل صنایع هوافضای رژیم صهیونیستی (IAI) اعلام کرده که خطوط تولید موشک‌های رهگیر به‌صورت سه‌شیفته و با حداکثر ظرفیت فعالیت می‌کنند تا تنها بخشی از ذخایر مصرف‌شده جایگزین شود.

در ایالات متحده نیز وضعیت چندان مطلوب نیست. تا سال ۲۰۲۵ تنها حدود ۹۰۰ موشک رهگیر تالون توسط لاکهید مارتین ساخته شده که از این تعداد، ۱۹۲ فروند به امارات و ۵۰ فروند به عربستان تحویل داده شده است. از میان ۶۵۸ فروند باقی‌مانده در اختیار آمریکا، حدود ۲۵ فروند در رزمایش‌ها مصرف و نزدیک به ۱۵۰ فروند در جنگ اخیر شلیک شده‌اند. این یعنی موجودی عملیاتی آمریکا به کمتر از ۵۰۰ فروند کاهش یافته است و در عمل یک چهارم از ۸ آتشبار عملیاتی آمریکا تنها معطوف به سرزمین‌های اشغالی شدند. آمریکا در سال جاری فقط ۱۲ رهگیر جدید و در سال ۲۰۲۶ تنها ۳۷ فروند دیگر دریافت می‌کند. حتی با ظرفیت کامل تولید سالانه ۱۰۰ فروند، بازسازی ذخایر بیش از ۱۸ ماه زمان می‌برد و ممکن است تحویل سفارش‌های خارجی مانند ۳۶۰ فروند موشک عربستان را مختل کند.

لازم به ذکر است که سامانه‌ «ایجیس» نیروی دریایی آمریکا نیز حدود ۸۰ فروند موشک استاندارد-۳ در این نبرد شلیک کرد. درحالی که تا سال ۲۰۲۴ تنها حدود ۳۹۸ فروند از این موشک‌ها به نیروی دریایی آمریکا تحویل شده بود. از سال ۲۰۲۳ تا ژانویهٔ ۲۰۲۵ بیش از ۴۰۰ پرتابه برای مقابله با پهپادها و موشک‌های کروز و بالستیک انصارالله یمن استفاده شد، این آمار شامل ۱۲۰ موشک SM-۲، حدود ۸۰ فروند SM-۶ و ۲۰ تیر SM-۳ و تعدادی ESSM می‌شود. با احتساب استفاده‌ی ۱۲ تیر در عملیات وعده صادق ۲ و ۸۰ تیر در وعده صادق ۳، حدود ۲۳٪ از کل ذخایر موشک‌های استاندارد-۳ تاکنون مصرف شدند. این موشک‌ها با برد ۷۰۰ تا ۹۰۰ کیلومتر از معدود ابزارهای دفاعی آمریکا در برابر موشک‌های قاره‌پیمای اتمی به‌شمار می‌روند.

در هرگونه درگیری آتی، درصورتی که ایالات متحده نتواند چتر پدافندی موثر خود برفراز سرزمین‌های اشغالی را حفظ کند، خسارات وارده به اسرائیل چندین برابر و ویران‌گر خواهد شد.

منبع: ایسنا

سیاسی
شناسه : 558617
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *