مسکن کارگران؛ وعدهای که روی کاغذ مانده است

مسکن کارگران، سالها بعد از وعدهها هنوز در حد یک طرح روی کاغذ مانده است؛ سازمان تأمین اجتماعی که مأموریت تأمین مسکن کارگران را برعهده دارد، همچنان در تحقق این هدف عقب مانده و میلیونها کارگر و بازنشسته در انتظار سقف بالای سر خود هستند.
سارا پوردلجو – جهانصنعت نیوز: مسئله تأمین مسکن کارگران، یکی از دغدغههای قدیمی و اساسی جامعه کارگری ایران است که علیرغم گذشت سالها، همچنان حل نشده باقی مانده است. اهمیت این موضوع نه تنها از منظر رفاه اجتماعی و کیفیت زندگی کارگران، بلکه از نگاه اقتصادی و نقش کلیدی آن در توسعه پایدار کشور قابل توجه است. سازمان تأمین اجتماعی از همان آغاز تأسیس، مأموریت مشخصی در حوزه تأمین مسکن کارگران داشته و ایجاد «شرکت خانهسازی ایران» نیز گامی در جهت تحقق این هدف بوده است. با این حال، به مرور زمان، این مأموریت اصلی دچار انحراف شده و سرمایهگذاریها به جای تولید مسکن کارگری، به سایر حوزهها اختصاص یافته است. بر همین اساس، در گفتوگویی با فرشید ایلاتی، کارشناس ارشد حوزه مسکن وضعیت موجود، چالشها و ظرفیتهای بالقوه تأمین مسکن کارگران را بررسی کرده و راهکارهایی برای بازگرداندن این مأموریت به مسیر اصلی ارائه دادیم.
مسکن کارگران؛ مسئلهای که هنوز حل نشده
مسکن کارگری موضوع تازهای نیست و پیشتر نیز مطرح شده بود. یک نکته اساسی وجود دارد و آن این است که سازمان تأمین اجتماعی از همان ابتدای تأسیس، یک مأموریت مشخص در حوزه تأمین مسکن کارگران داشته است. در دل این سازمان، شرکتی با عنوان «شرکت خانهسازی ایران» ایجاد شده که اساسنامه آن بهصراحت در خود اساسنامه سازمان تأمین اجتماعی آمده است. هدف این شرکت، تأمین مسکن کارگری بوده؛ یعنی سازمان در قبال حق بیمهای که از بیمهشدگان دریافت میکند، بخشی را در حوزه مسکن سرمایهگذاری کند. امروز مجموعاً حدود ۳۰ درصد از حقوق یک کارگر یا کارمند بهعنوان حق بیمه به تأمین اجتماعی پرداخت میشود؛ حدود ۲۳ درصد سهم کارفرما و ۷ درصد سهم بیمهشده. فلسفه اولیه این بوده که فرد بعد از حدود ۳۰ سال پرداخت حق بیمه، بتواند در ازای آن خدماتی ملموس دریافت کند؛ از جمله مسکن.
مسکن کارگران؛ قربانی نبود مدیریت یکپارچه
واقعیت این است که شرکت خانهسازی از مأموریت اصلی خود فاصله گرفته است. امروز بیشتر بیمارستان، درمانگاه یا ساختمانهای اداری تأمین اجتماعی ساخته میشود، نه مسکن کارگری. در حالی که این مأموریت بهصراحت در اساسنامه تعریف شده است. بنابراین آنچه امروز بهعنوان «طرح جدید مسکن کارگری» مطرح میشود، در واقع طرح جدیدی نیست؛ یک مأموریت قدیمی و اجرا نشده است. سازمان تأمین اجتماعی باید به مأموریت اصلی خود بازگردد و شرکت خانهسازی زیرمجموعهاش را دوباره در مسیر اصلی قرار دهد؛ یعنی سرمایهگذاری در حوزه مسکن کارگران و کارمندان. از نظر ظرفیت هم، این امکان وجود دارد. سازمان تأمین اجتماعی و مجموعه شستا، دهها شرکت بزرگ در اختیار دارند؛ از فولاد و سیمان گرفته تا پتروشیمی و شرکتهای ساختمانی. بسیاری از این شرکتها در زنجیره تولید مسکن نقش مستقیم دارند. اگر این مجموعهها در قالب یک مدیریت درست و زنجیره تأمین منسجم به کار گرفته شوند، میتوانند نقش مؤثری در تولید مسکن ایفا کنند.
بازنشستگی با پشتوانه مسکن
اگر مسکن کارگری بهعنوان یکی از محورهای اصلی برنامههای استراتژیک سازمان تأمین اجتماعی قرار گیرد، هم نیاز بیمهشدگان تأمین میشود و هم این سازمان میتواند در اقتصاد کلان نقش فعالتری داشته باشد. تصور کنید فردی که ۳۰ سال کار کرده، در پایان خدمت صاحب یک واحد مسکونی شود؛ این میتواند هم بخشی از پاداش خدمت او باشد، هم یک سرمایه و پشتوانه مالی، و هم پاسخ به نیاز اساسی مسکن.
بخش بزرگی از درآمد افراد صرف سقف بالای سر میشود
بخش زیادی از بیمهشدگان امروز مستأجر هستند و بخش قابل توجهی از درآمدشان صرف اجاره میشود. تأمین مسکن برای این گروه، کارکردهای متعددی دارد؛ هم برای بازنشستگان و هم برای کارگران و کارمندان شاغل. این موضوع میتواند با همکاری سازمان تأمین اجتماعی، بانک رفاه کارگران، شستا، شرکتهای سرمایهگذاری و حتی خود کارفرماها اجرایی شود. کارفرماهایی که امروز بخش عمدهای از حق بیمه را پرداخت میکنند، میتوانند بهجای پرداخت نقدی، در تولید مسکن کارگری مشارکت کنند و از محل تأمین مسکن برای نیروی کار خود، تعهدات بیمهایشان را ایفا کنند. این مدل میتواند چابکتر، مؤثرتر و مشارکتیتر باشد و هم بخش خصوصی و هم صنایع بزرگ را درگیر کند؛ بهویژه در قالب شهرکهای کارگری یا مسکنهای کارمندی برای پرسنل. به نظر من، این توضیحات نشان میدهد که این موضوع ظرفیت اجرایی دارد و صرفاً نیازمند اراده و بازگشت به مأموریتهای اصلی است.
اخبار برگزیدهمسکنلینک کوتاه :
