آیا واقعاً میشود به هیچ چیز فکر نکرد؟

پژوهشی تازه نشان میدهد «خالیشدن ذهن» یک تجربه واقعی و قابلاندازهگیری است که با کاهش ارتباط شبکههای مغزی و افت پردازش آگاهانه حسی همراه میشود.
جهان صنعت نیوز، ما معمولاً بیداری را معادل جریان پیوستهای از افکار، تصاویر و احساسات میدانیم. با این حال، بسیاری از افراد لحظاتی را گزارش میکنند که «به هیچچیز فکر نمیکنند». این تجربه که «خالیشدن ذهن» نامیده میشود، سالها محل تردید بود: آیا واقعاً ذهن میتواند تهی شود یا این فقط خطای حافظه است؟
پژوهشگران فرانسوی برای پاسخ به این پرسش، مطالعهای انجام دادند. به گفته استبان مونوز-موسات، عصبشناس و پژوهشگر این پروژه، خالیشدن ذهن به معنای «نبود کامل محتوای ذهنی قابل گزارش» است؛ نه تصویر، نه موسیقی درونی و نه افکار مزاحم. این حالت گاهی پس از تلاش شناختی شدید (مثل امتحان طولانی) یا کمخوابی رخ میدهد و حتی در تمرینهای مراقبه نیز جستوجو میشود.
آزمایش چه نشان داد؟
در این مطالعه، ۶۲ داوطلب سالم در تکالیف شناختی طولانی و یکنواخت شرکت کردند. همزمان فعالیت مغزی آنها با الکتروانسفالوگرافی با چگالی بالا (hdEEG) ثبت شد. نتایج نشان داد وقتی شرکتکنندگان خالیشدن ذهن را گزارش میکردند:
ارتباط میان شبکههای دوردست مغز کاهش مییافت؛
پردازش دیداریِ «دیرهنگام» (حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیثانیه پس از محرک) که در برخی مدلها با آگاهی مرتبط است، تقریباً غایب بود؛
عملکرد رفتاری افت میکرد: واکنشها کندتر و خطاها بیشتر میشد؛
نشانههایی از خوابآلودگی خفیف دیده میشد.
به گفته توماس آندریلون، نویسنده ارشد مطالعه، این یافتهها نشان میدهد در این لحظات دسترسی مغز به اطلاعات حسی محیط کاهش مییابد؛ یعنی «بیدار بودن الزاماً به معنای آگاه بودن از چیزی نیست».
آیا خالیشدن ذهن نوعی خاموشی کوتاه آگاهی است؟
پژوهشهای جدید نشان میدهد آگاهی حالتی پیوسته و یکنواخت نیست. همانطور که رؤیای شفاف میتواند در خواب REM رخ دهد، خالیشدن ذهن شاید روی دیگر سکه باشد: وقفهای کوتاه در آگاهی حین بیداری. برآورد پژوهشگران این است که این حالت میتواند ۵ تا ۲۰ درصد از ساعات بیداری را دربر بگیرد، هرچند تفاوتهای فردی چشمگیر است.
این حالت همچنین از نظر عصبفیزیولوژیک با دو وضعیت دیگر فرق دارد:
تمرکز شدید روی کار (on-task)
پرسهزدن ذهنی (mind wandering)
یافتهها از این ایده حمایت میکند که تجربه آگاهانه بیشتر شبیه موزاییکی از حالتهای گسسته است تا فیلمی پیوسته؛ و نبود برخی «کاشیها» به لحظات کوتاه ناآگاهی در بیداری میانجامد.
خالیشدن ذهن در برخی اختلالات روانپزشکی—از جمله اضطراب فراگیر و اختلال نقص توجه/بیشفعالی—بیشتر گزارش میشود. توصیف دقیقتر این پدیده میتواند به درک بهتر توجه و آگاهی و نیز بهبود چارچوبهای بالینی کمک کند.
لیونل ناکاش، همرهبر این پروژه، جمعبندی میکند: ساختار تجربه آگاهانه ما پیوسته نیست؛ بلکه مجموعهای از حالتهای مجزا است. شناخت این وقفهها، مسیرهای تازهای برای فهم مغز و آگاهی میگشاید.
اجتماعی و فرهنگیلینک کوتاه :
