xtrim

اقتصاد در بن‌بست؛ مقصر کیست؟

بررسی‌ها نشان می‌دهد ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی نه در عملکرد یک قوه، بلکه در فشارهای تحریمی، سیاست‌گذاری‌های عقب‌مانده و مدیریت‌های مقطعی نهفته است؛ واقعیتی که در هیاهوی دعواهای سیاسی کمتر دیده می‌شود.

جهان‌صنعت نیوز: در فضایی که هر ناکامی اقتصادی به سرعت به میدان اتهام‌زنی میان قوا تبدیل می‌شود، پرسش اصلی گم می‌شود: آیا واقعاً مشکل، عملکرد این دولت یا آن مجلس است، یا زمینِ بازی چنان سفت و ناهموار شده که هر بازیگری ناگزیر به خطا می‌رود؟ سیاست‌گذاری‌های عقب‌مانده از واقعیت بازار و مدیریت‌های مقطعی، دست‌به‌دست هم داده‌اند تا اقتصاد و معیشت مردم در وضعیتی فرسایشی قرار گیرد؛ وضعیتی که با تغییر افراد حل نمی‌شود، مگر آنکه صورت مسئله صادقانه دیده شود. حالا، مجلس انگشت اتهام را بسوی وزیر نفت و عملکرد ضعیف این وزارتخانه در خصوص کاهش درآمدهای نفتی گرفته است. بر همین اساس، گفت‌وگویی با حسن مرادی، کارشناس حقوق انرژی داشتیم.

اتهام‌زنی میان قوا؛ بن‌بست یک بازی تکراری

با یک مثال عامیانه شروع می‌کنم. در میان روستاییان ما یک ضرب‌المثل وجود دارد که اگر خدای نکرده زمین زراعی خیلی سفت باشد، دو گاوی که دارند زمین را شخم می‌زنند به شاخ هم می‌زنند. گاو سمت راست می‌گوید تو فشار نمی‌آوری، گاو سمت چپ می‌گوید تو کم‌کاری می‌کنی؛ در حالی که اصل مشکل، سفتی زمین است، نه عملکرد گاوها. اینجا هم دقیقاً همین وضعیت را داریم. نه مجلس به‌تنهایی مقصر است و نه دولت. اگر خبرنگاران و تحلیلگران کمی از بالا به موضوع نگاه کنند و این صحنه شطرنج را ببینند، متوجه می‌شوند که مجلس، دولت و قوه قضاییه اگر بخواهند انگشت اتهام را به سمت هم بگیرند، مسئله حل نمی‌شود. واقعیت این است که شرایط تحریمی کشور بسیار سخت است. ما تلاش کردیم به دنیا بگوییم تحریم‌ها نمی‌توانند اراده ملت ایران را درهم بشکنند، و درست هم هست؛ تحریم‌ها اراده مردم را نشکست، اما روی اقتصاد کشور اثر گذاشت و این را باید صادقانه پذیرفت. در مقطعی، با آغاز موج گسترده تبلیغات رسانه‌ای و صرف میلیاردها تومان برای تبلیغ، برخی تصور می‌کردند تحریم‌ها هیچ تأثیری ندارد. اما بعد دیدیم که اثرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به‌تدریج خودش را نشان داد. همان‌طور که محتوای رسانه‌ای و سریال‌های خارجی به‌صورت غیرمستقیم سبک زندگی و نگرش اجتماعی را تغییر می‌دهد، تحریم هم ولو غیرمستقیم، اقتصاد و معیشت مردم را تحت فشار قرار داده است. بنابراین اگرچه روحیه کلی جامعه فرو نپاشیده، اما از نظر اقتصادی وضعیت مساعدی نداریم.

سیاست‌گذاری از واقعیت بازار عقب مانده است

در مورد بودجه هم همین نکته صادق است. چند شب پیش در یکی از برنامه‌های تلویزیونی، نمایندگان مجلس با گرایش‌های مختلف صحبت می‌کردند. برخی که گرایش اصلاح‌طلبانه داشتند، می‌خواستند از دولت آقای پزشکیان دفاع کنند و برخی دیگر که گرایش محافظه‌کارانه داشتند، دولت را متهم می‌کردند که چرا حقوق کارکنان فقط ۲۰ درصد افزایش یافته است. در حالی که واقع‌بین باشیم؛ آیا دولت اصلاً امکان افزایش حقوق بیش از این را دارد؟ دولت همین حالا هم در تأمین همین سطح از افزایش با دشواری مواجه است. خیلی راحت است که نماینده مجلس شعار بدهد و بگوید چرا بنزین گران شد یا نباید گران می‌شد. اما سؤال اساسی من از مسئولان این است که چرا شرایط واردات گسترده بنزین سوپر فراهم نشد؟ چرا اجازه ندادند بنزین سوپر وارد شود تا بخشی از تقاضا پوشش داده شود؟ کسی که خودروی گران‌قیمت دارد و حاضر است هزینه بیشتری بپردازد، چرا باید در صف بنزین معمولی بایستد؟ اگر بنزین سوپر در دسترس باشد، هم فشار تقاضا روی بنزین معمولی کم می‌شود و هم واردات بنزین عادی کاهش پیدا می‌کند. این‌ها تصمیم‌های مدیریتی است که می‌توانست بخشی از فشار را کم کند، اما انجام نشد.

بازار در محاصره خبرهای متناقض

نمایندگان محترم پیش از آنکه انگشت اتهام را به سمت دولت یا وزیر بگیرند، باید نگاهشان را به بیرون از مرزها معطوف کنند؛ جایی که فشار اصلی از آنجا وارد می‌شود. ما با یک پروژه مستمر فشار خارجی و جنگ روانی مواجه‌ایم. کافی است نگاهی به فضای رسانه‌ای فارسی‌زبان بیندازید؛ حجم گسترده‌ای از تبلیغات ضدنظام، ضدحاکمیت و ایجاد ناامیدی در جامعه وجود دارد. حتی در فضای خبری، با القای چندگانه و متناقض، بازار را ملتهب می‌کنند؛ یک بار خبر از افزایش شدید نرخ ارز می‌دهند و چند خط پایین‌تر از نشانه‌های کاهش آن صحبت می‌کنند، فقط برای ایجاد بلاتکلیفی و التهاب. در چنین فضایی، طبیعی است که بازار ارز مستعد نوسان باشد. تصور نکنید پدیده‌هایی مثل «جمشید بسم‌الله» از بین رفته‌اند؛ امروز هزاران بازیگر خرد و کلان وجود دارد که به‌صورت لحظه‌ای بازار را تحت فشار قرار می‌دهند و این خودش منجر به نارضایتی اجتماعی می‌شود.

تغییر قیمت‌ در هر بازاری لحظه‌ای شده است

در حوزه مدیریت شهری هم ضعف‌هایی وجود دارد. یکی از شدیدترین انتقادهای من متوجه شهرداری‌ها و تاکسی‌های اینترنتی است. تاکسی‌های اینترنتی عملاً آژانس‌ها را نابود کردند؛ مردم هم ابتدا استقبال کردند، چون سریع سرویس می‌دادند. اما امروز قیمت‌ها به‌صورت لحظه‌ای تغییر می‌کند. دانشجویی که می‌خواهد از یوسف‌آباد به دانشگاه تهران برود، با یک قیمت مواجه می‌شود، اما چند ثانیه بعد قیمت تغییر می‌کند. این چه منطقی دارد؟ چرا باید نرخ‌ها ثانیه‌ای بالا برود؟ این نوع سوءمدیریت‌ها هم به فشار اقتصادی دامن می‌زند.

تغییر وزیر، درمان تحریم نیست

کاهش درآمدهای نفتی الزاماً ناشی از عملکرد وزارت نفت یا شخص وزیر نیست. دولت با روش‌های مختلف، با شرکت‌های گوناگون و مسیرهای متنوع تلاش می‌کند فروش نفت را انجام دهد. اما وقتی کشور در محاصره تحریمی قرار دارد و برخی مسیرها دائماً ردیابی می‌شود، طبیعی است که صادرات با محدودیت مواجه شود.وقتی دشمن بیرونی فعال است و حتی برخی کشورهای منطقه همکاری لازم را ندارند یا عملاً مسیرها را رصد می‌کنند، دولت با همه تلاشش باز هم با کاهش درآمد مواجه می‌شود. بنابراین اگر کاهش درآمدی وجود دارد، مقصر آن وزیر نفت یا شخص رئیس‌جمهور نیست؛ مسئله اصلی، شرایط تحریم و محاصره اقتصادی است. اگر در مقاطعی منابعی از محل آزادسازی دارایی‌ها یا توافقات مقطعی فراهم شود، طبیعتاً دولت باید از آن برای جبران کسری بودجه و کاهش فشارهای اقتصادی استفاده کند. اما نباید انتظار داشت که با تغییر یک وزیر یا یک مدیر، مسئله‌ای که ریشه در فشارهای بیرونی دارد، به‌طور بنیادین حل شود.

اخبار برگزیدهنفت و پتروشیمی
شناسه : 562257
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *