انتقال آب خزر به سمنان طرحی عجولانه است
جهان صنعت نیوز: دکتر مجید عباسپور، رییس هیات مدیره انجمن متخصصان محیط زیست ایران و عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف در گفت و گو با جهان صنعت نیوز، ابعاد و جنبه های فنی، زیست محیطی و اقتصادی طرح انتقال آب دریای خزر به مناطق مرکزی را از جنبه های متفاوتی به بحث گذاشته است که در ادامه می خوانید.
جناب دکتر عباسپور، در حال حاضر مساله انتقال آب دریای خزر به کویر مرکزی، در محافل علمی و محیط زیستی بسیار محل نقد و مناقشه است، از نظر شما چه مسائلی در باره این طرح اولویت دارد؟
درباره مساله انتقال آب خزر به کویر مرکزی، چند مساله مهم وجود دارد که موضوع رژیم حقوقی دریای حزر از جمله آن هاست.
در وهله او باید گفت باتوجه به این بیشتر آب دریای خزر، (حدود ۸۵ درصد) از طریق رود ولگا تامین می شود، بنابراین برداشت آب ممکن است مورد اعتراض کشورهای حاشیه این دریا قرار گیرد.
دررابطه با محیط زیست دریای خزر کنوانسیونی به نام CEP یا Programme CASPIAN Environment وجود دارد که تقریبا در سال ۱۳۷۷ بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت که چارچوب رژیم حقوقی دریای حزر و مسائل زیست محیطی آن را مشخص می کند. در واقع این کنوانسیون حقوقی زمینه های مختلفی را که به دریای خزر مربوط می شود را در بر می گیرد.
البته حجم آبی که قرار است برداشت شود آن چنان زیاد نیست که باعث نگرانی باشد هرچند که دریای خزر در شرایط عادی یک دوره تناوب سی و چند ساله دارد که در یک دوره ای آب دریا پیشروی می کند و سپس شروع به پس روی می کند.
الان در چه دوره هستیم؟
الان در دوره ای هستیم که دوباره پس روی دریا شروع شده است. اگر یادتان باشد در دهه ۷۰ دوره پیشروی دریا بود که حتی برخی از ویلا ها دچار آبگرفتگی شدند و در نهایت پسروی آغاز شد. بنابر این یکی از مباحث مساله آب است.
بحث دیگری که وجود دارد مربوط به مسیر رساندن این آب به منطقه مرکزی و سمنان است که باید به گونه ای باشد که به جنگل های هیرکانی و جنگل ابر لطمه ای وارد نکند.
درباره طرح انتقال آب خزر بیشتر بخوانید:
جنگل های هیرکانی مربوط به دوره ژوراسیک هستند و گونه های خاصی در آن هستند و حالا اگر بنا باشد که تعداد زیادی از درختان این جنگل برای ایجاد مسیر قطع شود می تواند مشکلات زیادی را به وجود بیاورد.
مجموعه بحث هایی که تاکنون انجام شده نشان می دهد که هنوز برنامه متقنی در این باره وجود ندارد تا ملاحظاتی که وجود دارد برطرف شده باشد و بتوان کار را انجام داد.
لذا اگر این ملاحظات صورت نگیرد این برنامه اقدامی عجولانه تلقی می شود.
ظاهرا ارائه طرح های عجولانه از این دست مسبوق به سابقه است. طرح هایی که همزمان با اجرا برخی از معایب آن رفع شدند.
بله. ما همین بحث را درباره آزاد راه تهران به شمال هم داشتیم. آن زمان ما همین ایراد را می گرفتیم که مطالعات زیست محیطی لازم در آن پروژه صورت نگرفته است. در نهایت با پیشنهاداتی که به ریاست جمهوری وقت داده شد ۱۴- ۱۵ کیلومتر به مسیر و تونل ها اضافه شد تا به جنگل های شمال لطمه ای وارد نشود. به این شکل که در جاهایی که قرار است جنگل های از بین برود از تونل استفاده شود و حتی تغییر مسیری هم داده شد که مسیر به جاده چالوس نزدیک تر شد تا مشکل تردد نیز حل شود.
ضمن این که در آن زمان این نگرانی وجود داشت که در اطراف پروژه شروع کنند به خشک کردن و تخریب جنگل ها که جزو مباحث آن زمان بود.
در باره پروژه انتقال آب خزر به سمنان هم نگرانی های مشخصی وجود دارد. با این حال من هنوز گزارش متقنی در این باره ندیده ام که بخواهد به این نگرانی ها جواب بدهد.
به عنوان نمونه ای دیگر، یک زمانی بحث بود که مسیر آبراهه ای از دریای خزر به جنوب ایجاد شود که ارائه این پروژه برای ما بسیار تجب آور بود. یادم است که در وزارت جهاد سازندگی وقت حتی گروهی برای بازدید از برخی از کشورها رفته بودند.
می دانید که وقتی چنین مسیری ایجاد می شود در جاهای مختلف برای حل مساله اختلاف ارتفاع، سد هایی ایجاد می کنند. در آن زمان محاسبات نشان می داد که باید حدود ۱۶ پله در مسیر ایجاد شود که شناورها بتوانند در این مسیر تردد کنند. آن طرح که بیهوده به نظر می رسید و قابل اجرا هم نبود طبیعتا اجرا نشد.
در رابطه با طرح اخیر هم مساله تخریب هایی که در مسیر ایجاد می شود مطرح است و من ندیدم که راه حل هایی هم در این باره ارائه شده باشد که نشان دهد این نگرانی ها برطرف شده است.
شما به طور کلی با اجرای این طرح موافق هستید یا آن را غیر قابل اجرا می دانید؟
ما با بحث توسعه کاملا موافق هستیم. اما توسعه باید به صورت پایدار باشد. به این معنا که ملاحظات زیست محیطی در آن رعایت شده باشد. در این زمینه مثال های زیادی از پروژه های ملی وجود دارد که می شد با رعایت ملاحظاتی، چه از نظر تغییر مکان و چه از نظر ملاحظات زیست محیطی با مشکلات و عوارض این طرح ها مواجه نشویم.
بنابر این تا زمانی که این مطالعات و ملاحظات زیست محیطی وجود نداشته باشد نمی توان به طور قطع با این پروژه موافقت یا مخالفت کرد. مثلا، سوال این است که آیا می شود به جای تخریب جنگل های هیرکانی با تغییر مسیر یا استفاده از تونل از این ضایعه زیست محیطی احتمالی جلوگیری کرد؟
در همان طرح آزاد راه شمال یکی از نهادهای متولی اجرا خواسته بود که برای تامین هزینه های پروژه زمین های اطراف پروژه در اختیارش قرار بگیرد که این به معنای تخریب محیط زیست منطقه بود. این مساله به این شکل حل شد که زمین در اختیار قرار بیگرد، اما در جای دیگر.
بنابر این توصیه من به رسانه ها هم این است که در باره این پروژه مطالبه «طرح ارزیابی اثرات زیست محیطی» یا EIA پروژه را داشته باشند.
از نظر هزینه های طرح و سود و زیان احتمالی آن به لحاظ اقتصادی چه نکاتی هست که باید به آن توجه شود؟
مساله مهمی که در اجرای پروژه های مشابه وجود دارد این است که باید هزینه های لازم برای آن صورت گیرد. با این پرسش که آیا انجام این طرح با هزینه های لازم مقرون به صرفه هست یا خیر؟
برای مثال ما در همین مناطق مرکزی آب لب شور فراوانی داریم که می تواند به مصارف کشاورزی برسد، حالا سوال این است که بهره برداری از کدام یک بهتر است. ما در پروژه ها بحثی به نام هزینه های خارجی داریم که شامل هزینه هایی است که اگر مصرف شود می توان به وسیله آن ملاحظات زیست محیطی را هم رعایت کرد و با توجه به این ها می توان تصمیم گیری کرد.
تا جایی که من به خاطر دارم سازمان محیط زیست هم در گزارش اولیه خود گزارش ارزیابی های محیط زیستی یا EIA را ارائه نکرده است و ظاهرا چراغ سبز نهایی منوط به ارائه این گزارش است.
اصولا بهتر است که قبل از اعلام نظر نهایی و رسانه های کردن مساله تمام جوانب پروژه مشخص شود و اطلاعات لازم و کافی ارائه شود.
ضمن این که با توجه به ثبت جنگل های هیرکانی در میراث جهانی یونسکو، تخریب این جنگل ها و اجرای پروژه ممکن است به این مساله هم لطمه وارد نماید. شاید ارزش گردشگری این جنگل ها بیشتر از منابع به دست آمده از این پروژه باشد.
بحث دیگری که مطرح می شود احتمال افزایش شوری آب دریا ناشی از بازگشت نمک به آن است، اصولا وضعیت خزر الان شامل چه شرایطی است؟
دریای خزر در حال حاضر با معضلاتی روبه رو هست. برای مثال بعد از فروپاشی شوروی فعالیت های نفتی که در آذربایجان و قزاقستان صورت گرفت باعث شد شناورهای نفتکش زیادی وارد این منطقه شوند و متاسفانه یکی از اتفاقات مربوط به دریای خزر مربوط به آبی است که به «آب توازن» معروف است. به این معنا که شناورها از دریای بالتیک آب توازن را با خود به خزر حمل می کنند تا ضمن تخلیه آن در این دریا نفت بار بزنند.
یک جاندار آبزی در دریای بالتیک هست که نوعی عروس دریایی است که درخواستش برای تغذیه بیش از حد نیازش است و رشد بیش از اندازه ای داشته و صید صنعتی ماهی های کلیکا در دریای خزر را حدود ۷۵ درصد کاهش داده است.
افزایش آلودگی ناشی از فعالیت های صنعتی در دریا هم بسیار قابل تامل است و باعث آلودگی آب های ساحلی ایران هم شده است. جریان گردش آب در دریای مازندران برخلاف عقربه های ساعت است و از سمت آذربایجان به سمت سواحل ایران می آید و سپس سمت بالا می رود.
این بدان معناست که اگر آلودگی نفتی وجود داشته باشد به سمت سواحل ایران حرکت می کند که این باعث شده است سواحل ما آلودگی های زیادی داشته باشد تا جایی که من شخصا شنا و استفاده از آب این سواحل را به خاطر آلودگی های نفتی و آلودگی های زیستی توصیه نمی کنم.
علاوه بر این از طریق رودخانه های ساحلی ایران هم آلودگی های شیمیایی وارد آب ساحل دریا می شود که باعث آلودگی سواحل و حتی تالاب هایی مثل انزلی و میانکاله می شود. بنابر این از نظر اکوسیستم دریایی این دریا دارای شرایط مطلوبی نیست.
آیا برای این معضلات راه حلی وجود دارد؟
لازمه برخورد با این معظلات این است که با کنفواسیون منطقه ای که درباره اش صحبت کردیم فعالانه تر برخورد شود تا در حوزه محیط زیست و حتی شیلات و حفظ ماهیان خاویاری شرایط بهتری داشته باشیم.
سوالی که پیش می آید این است که این طرح با همه نواقصی که دارد و قبل از پاسخ به سوالات پیرامونی، چرا مطرح و رسانه ای شد؟
بحث دریای خزر در سال ۸۱ و دولت دهم خیلی جدی مطرح شد که حتی حرکت هایی هم انجام شد و بعد به خاطر همین نگرانی هایی که وجود دارد که متوقف شد.
خیلی از طرح ها در کشور هستند که مدیران به دنبال توجیه فنی و اقتصادی طرح ها هستند. که البته تامدتی در کشورهای دیگر هم همین طور بوده است.
اما از ۱۹۷۰ به این سو در طرح های مشابه مساله «توسعه پایدار» مطرح شد و برخی از کشورها حتی این را به عنوان یک الزام در نظر گرفتند. در ایران این مساله حدود ۲۰ سال بعد مورد توجه قرار گرفت اما باز هم الزام آور نبود و مثلا به صورت تشویقی می گفتند که طرح باید EIA داشته باشد.
در این مدت لیست بلند بالایی از پروژه ها بودند که شروع شده بودند که با فشارهایی از طرف سمن ها و مراکز علمی، سوالات محیط زیستی طرح ها جدی شد.
به این ترتیب وقتی طرح ها اجرا می شد مدیران تازه در باره مسائل محیط زیستی آن صحبت می کردند که روش غلطی است. این در حالی است الان در دنیا طرح ها صرفا دارای توجیه فنی و اقتصادی نیستند، بلکه نیازمند توجیه فنی، اقتصادی و محیط زیستی هستند.
برای این که توجیه محیط زیستی ممکن است در ادامه کار نیازمند تغییراتی در توجیه فنی و اقتصادی باشد. که در این زمینه می توانیم به وضعیت امروز عسلویه و آلودگی های زیست محیطی این منطقه که می شد در فاز های اولیه و با صرف هزینه های بیشتر و به کار بردن تکنیک های متفاوت از این مساله جلوگیری کرد.
بینش غلطی که در میان مدیران کشور وجود دارد این است که وقتی مطالعات زیست محیطی در طراحی و اجرای پروژه مطرح می شود آن را به عنوان یک هزینه تلقی می کنند.
درحالی که در دنیا معمولا بین ۵ تا ۱۰ درصد هزینه های پروژه برای مطالعات زیست محیطی در نظر گرفته می شود. ضمن این که وقتی که قرار است مطالعات محیط زیستی هم صورت گیرد به طور کامل و دقیق انجام نمی شود.
این مساله به مقدار زیادی به بینش مدیران ما بر می گردد که علت شکل گیری چنین بینشی هم به عقبه های آموزشی آن ها باز می گردد.
شاید لازم باشد که در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی آموزش های محیط زیستی هم برای مهندسین رشته های مختلف فنی گنجانیده شود.
مثلا ما در سال ۷۳ در شورای عالی حفاظت از محیط زیست با تلاش بسیار قبولاندیم که چنین درسی برای همه رشته ها حتی علوم انسانی به صورت الزامی گنجانیده شود که البته در نهایت به صورت اختیاری درآمد. بنابر این بحث آموزش در این زمینه اهمیت بسیاری دارد که ریشه آن حتی به آموزش های دوره متوسط باز می گردد و داستانی طولانی دارد.
از شرکت شما در این گفت و گو سپاسگذارم
علی محمد نجاتی
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهگفتوگولینک کوتاه :