وقتی همه دوست دارند خواننده شوند!
جهان صنعت نیوز: یکی از موارد جنجالساز این روزهای موسیقی حضور داغ بازیگران در صحنه خوانندگی و برگزاری کنسرتهایی است که شاید کیفیت پایینی داشته باشد اما هوادار زیاد دارد. این که این رویداد به نفع موسیقی ایران است یا نه را با رضا مهدوی نوازنده و پژوهشگر موسیقی در میان گذاشتیم.
مردم برای دیدن سلبریتیها میروند نه شنیدن موسیقی باکیفیت
رضا مهدوی با انتقاد کلی از وضعیت موسیقی کشور به خبرآنلاین گفت: «وضعیت موسیقی در کشور ما به طور کلی هیچ وقت سر و سامان درستی نداشته و ندارد. موسیقی مدیریت نشده و سیاست گذاری مشخصی ندارد. در ماجرای ستارهها و سلبریتیها مردم دوست دارند به هرشکل به دیدنشان بروند. این سلبریتیها اگر در داخل مجوز نگیرند در خارج از کشور به راحتی کنسرت برگزار میکنند که این امر در خارج بیشتر مورد استقبال قرار میگیرد. پس مجوز ندادن نمیتواند مانع از فعالیت این افراد شود بلکه تنها باید فرهنگ سازی شود و این افراد متوجه شوند که بضاعت موسیقایی و دانش موسیقایی ندارند و به واسطه چهره بودن و شناخته شدنشان نمیتوانند به موسیقی روی بیاورند.»
مهدوی درباره علت مورد توجه بودن موسیقی گفت: « موسیقی یکی از هنرهای ظریف و بسیار جذاب است. فوتبالیستها دوست دارند خواننده شوند، پزشکها دوست دارند خواننده شوند، بازیگران هم به همین صورت اما بحث اصلی اینجاست که چرا باید جامعه به سمتی برود که یک نفر به واسطه سلبریتی بودن به دیگر شاخه ها روی بیاورد. من معتقدم اگر بقیه افراد دوستدار واقعی این بازیگران و سلبریتی ها هستند باید به آن فرد گوشزد کنند، پیغام بدهند که تو حیف هستی و نباید از مسیر اصلی خودت خارج بشوی چرا که در جایگاه خودت آنقدر شهرت داری که دیگر نیاز به این چیزها نداشنه باشی. این اتفاق نه تنها در موسیقی بلکه متاسفانه در همه زمینههای هنری رخ میدهد. در حال حاضر این اتفاق حتی در تئاتر هم میافتد و بسیاری از سینماگران وارد عرصه تئاتر شدند. این اتفاق به جایی کشیده شده که حتی دولت هم دیگر نمیتواند جلوی آن را بگیرد.»
آهنگهای بیهویت
این آهنگساز درباره هویت موسیقیهای جدید و تاثیر این موسیقیها در فرهنگ ایرانی گفت: «نه فقط در ترانه و آهنگهای سلبریتیها اُفت محسوسی حس میشود بلکه چندسال است موسیقیهای بی هویتی رواج پیدا کردهاند که در گذشته وجود نداشتند و بخش شعر دفتر موسیقی مجبور میشود که به این اشعار مجوز دهد به دلیل بحثهایی که وجود دارد و در این اتفاق ما شاهد اشعار بیهویتی هستیم که به دنبال هویت سازی برای خودش است و اصلا به این موضوع توجه ندارد که بخش عمده موسیقی پاپ را کلام و ترانه تشکیل میدهد، درست برخلاف موسیقی دستگاهی و موسیقی کلاسیک. موسیقی پاپ مدیون ترانه هست منتهی چون اشعار این موسیقیها خیلی راحت مجوز میگیرند به جرئت میتوانیم بگوییم ۸۰ درصد کلیت موسیقی پاپ ما تبدیل شده است به موسیقی بیهویت، که هیچ ژانر مشخصی ندارد و رعایت اصول و سبک خانواده ایرانی را نمیکند.»
مهدوی درباره دلیل استقبال مردم از این سبک از موسیقیها گفت: «بخش عمدهای از مردمی که از این کنسرتها استقبال میکنند به خاطر موسیقی سراغ این کنسرتها نمیروند، بلکه بخاطر شاد بودن آن فضا و آن سالن سراغ این کنسرتها میروند. حاضرند هزینه بپردازند و به چنین جاهایی بروند تا فقط شاد باشند و حتی این شادیها هم تقلیدهایی است که از غرب شده، رقص نورها، دودها و پلیبکهایی که خواننده به سبب خستگی آن را پلی میکند و شوخیهایی که آن خواننده بین اجرا با مردم میکند و شخصیت هنری آن فرد تبدیل به یک شو شده است. ما نمیتوانیم به این کنسرتها بگوییم محفل جدی موسیقی، چرا که اینها یک ژانگولری است که در این ده ساله شدت گرفته و مد شده است.»
این تحلیلگر موسیقی درمورد نهادهای حاکمیتی و تاثیر آنها در موسیقی گفت: «من فکر میکنم که نهادهای حاکمیتی که متولی امر موسیقی هستند، مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، باید به صورت جدی وارد عرصه شعر شوند چرا که این اشعار به عبارتی در حال لطمه زدن به ادبیات ما هستند و پیشینه ادبیات فارسی در جهان نباید به واسطه این اشعار تخریب شود چرا که موسیقی بهترین رسانه فرهنگی برای زبانهاست حالا این موسیقی در کنار شعرهایی قرار میگیرد که فراگیر است و شنونده زیاد دارد و میتواند لطمههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فراوانی را وارد کند. اینجاست که متولیان امر باید ورود جدی به این زمینه ها بکنند، نه اینکه دخالت در نوع رفتار و نحوه برگزاری داشته باشند و بخواهند محتوا را تغییر دهند بلکه باید آنچنان راهنمایی دقیق داشته باشند که شرکتها و موسسات به خودشان اجازه ندهند به واسطه کسب درآمد سراغ مباحث تخصصی بروند و چهرههای سینمایی و ورزشی را به نوعی مشتاق بکنند تا بیایند و خواننده شوند.»
آسیبی بزرگ در کمین موسیقی
او در پایان درباره آسیبی که موسیقی را تهدید میکند هشدار داد و گفت: «بزرگترین آسیب این است که افراد تحصیل کرده در خانهها مینشینند و انگیزه خود را از دست میدهند در آینده هم خانوادهها در برابر اینکه فرزندانشان به سمت موسیقی بروند مقاومت میکنند و تلاش میکنند تا از کانالهای مختلف رابطه ایجاد کنند و فرزندانشان را خواننده و موزیسین کنند، چرا که این موارد را میبینند و متوجه میشوند که به راحتی هم امکان رخ دادن این اتفاق وجود دارد و زحمت فراوانی نمیخواهد و این تنها پول است که میتواند همه چیز را مهیا کند و این یک خطر بسیاز بزرگ برای فرهنگ ایران عزیز است.»
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهلینک کوتاه :