کلکسیونهای شخصی چالش عمده موزه ملی ورزش است
جهان صنعت نیوز: این بخشی از اظهارات «حسن رنگرز» مدیرجوان، با اخلاق و تحصیل کرده موزه ملی ورزش است و کشتیگیر مازنی که بعد از ۳۲ سال و پس از مدال طلای «فیروز علیزاده» در سال ۱۹۶۹ آرژانتین، دومین نشان طلا و نخستین مدال زرین کشتی فرنگی پس از انقلاب را برای ایران به ثبت رساند. او اکنون به این نتیجه رسیده که کار در موزه ورزش لذت بخشتر از فعالیت در کشتی است.
وی با وجود اینکه هر روز فعالیت خود را از ساعت ۶ صبح و ۲ ساعت قبل از ساعت اداری در موزه ورزش آغاز میکند، اما پای دیگرش در فدراسیون کشتی است تا ساعت ۹ شب که به خانه باز گردد.
در بخشی از این گفت و گوی خواندنی از رنگرز که در یک خانواده پرجمعیت هم رشد و نمو یافته است، میپرسم با این اوصاف و حجمکاری در موزه ورزش و فدراسیون که سخنگویی و مدیریت تیمهای ملی کشتی فرنگی را هم برعهده دارید، آیا وقتی برای خانواده میگذارید؟ با خنده میگوید: «به شدت دلم به حال خانوادهام می سوزد». ولی احساس میکنم حقی که کشتی به گردن من دارد، فراتر از خانوادهام است.
در ادامه گفت و گوی صمیمانه با وی در ۲ بخش درباره موزه ملی ورزش ایران و آثار غنی که بجای نگهداری در موزه در کلکسیون های شخصی قرار دارند و مسایل کشتی ایران خواهید خواند.
آقای رنگرز احساس امنیت دارید؟
از چه نظر (با خنده)
امنیت دارید یاخیر؟
بله
عنوان شده که موزه امنیت ندارد؟
موضوع امنیت نداشتن موزه توسط یکی از خبرگزاریها مطرح شده که صحت هم نداشته است. زیرا هر آثاری که وارد موزه میشود ثبت و سند صادر میشود و امین اموال دارد. از طرفی این موزه توسط نیروی حفاظت فیزیکی کنترل میشود و عوامل حفاظت فیزیکی از ابتدای صبح مهر و موم را باز میکنند و پایان کار هم مجدد مهر و موم میشود. در عین حال با دوربینهای مستقر در طبقات موزه و کمیته به طور غیر محسوس رصد میشود. بنابراین به هیچ وجه نگران امنیت موزه ملی ورزش نیستیم و این آرامش خاطر را به جامعه ورزش میدهیم که گنجینهها در بهترین حالت امنیت نگهداری میشوند.
با گذشت بیش از ۲ ماه از مدیریت شما در این بخش، برنامه برای بینالمللی شدن موزه دارید؟
موزه ملی ورزش دغدغه سه دهه جامعه ورزش بود که بخشی از میراث ورزشی کشور به دلیل نبود متولی و ساختار مشخص، مستهلک، نابود و مفقود شد و این میشود که توقعات فرهنگی یک ضایعه و تهدید برای ورزش کشور به شمار برود. کشوری که پشتوانه غنی در این زمینه دارد. اکنون با اراده کمیته ملی المپیک و با همراهی سایر نهادهای ورزشی موزه ورزش راهاندازی شد تا آثار ورزشی در این گنجینه نگهداری شوند. در واقع یکی از تکالیف و رسالتهای این کمیته ایجاد و راهاندازی موزه است.
برای تقویت موزه در مسیر بینالمللی شدن چند محور ترسیم شده که نخست زیرساخت سختافزاری موزه است که فضای موجود با استانداردهای بینالمللی فاصله دارد. در نخستین جلسه هیات امنا و مدیره موزه ملی ورزش، اعلام فراخوان طراحی ساختمان موزه را متناسب با استانداردهای ویژه در دستور کار قرار دادند تا در نشست هیات مدیره مطالعات مقدماتی در این باره صورت پذیرد.
دوم، مستند سازی ساختار اداری موزه است، به لحاظ آسیبشناسی در جریان تاریخی ورزش کشور مشکلی وجود دارد که خیلی از سیاستها محصول کار کارشناسی بوده و دغدغه هم وجود داشته است. متاسفانه تغییر و تحولات مدیریت کلان کشور با فرایندها و رفتارهای برگشت پذیر همراه شده است. در همین راستا و با توجه به الزامات قانونی نشست هیات مدیره و هیات امنا موزه تشکیل شد که مجموعهای از وزیران و معاونان و مدیران ملی دستگاههای مختلف که ورزش در آن تاثیر گذار است، حضور دارند که اساسنامه آن در ۲۸ ماده و ۱۲ تبصره تصویب شد تا از این طریق موزه به فراخور هر دوره فعالیت خود را تداوم دهد.
سوم، جمعآوری حداکثری اشیا است که متاسفانه بخش عمدهای از میراث ورزشی از بین رفته است. فدراسیونهای ورزشی هم حداقلهایی را در اختیار دارند و بخشی اعظم آثار در اختیار موزهداران شخصی است. اشخاصی که برحسب علاقه یا دغدغه اشیا را جمعآوری و خریداری کردند و کلکسیونهای ویژه و شخصی ایجاد کردند.
چند درصد از این آثار در اختیار موزهداران شخصی قرار دارد؟
درصدی را نمیتوان عنوان کرد، به عنوان مثال در وزش باستانی و کشتی پهلوانی میراث ارزشمند این رشته کهن در اختیار اشخاص است.
راهکار چیست؟
تنها راهکاری که از طریق اساسنامه میتوان انجام داد، تامین اعتبار و درآمدزایی است که در آینده و از آن محل بتوان اشیا را خریداری کرد. در این زمینه هم مکاتبات انجام شده است.
تاکنون چه تعداد اشیا در این گنجینه جمعآوری شده است؟
بیش از یکهزار و ۵۰۰ اثر جمعآوری شده است.
چه تعداد ثبت و شناسنامه صادر شده است؟
حدود ۶۰ درصد اشیا ثبت و شناسنامه صادر شده است و تلاش داریم در کنار آن بانک اطلاعات اشیا موزه ورزش کشور را توسط مستندنگاران ایجاد کنیم.
این بانک اطلاعاتی چه زمانی راهاندازی میشود؟
به موازات ثبت اشیا، آثار تصویربرداری و در سیستم اطلاعات ثبت میشود. برای این کار با گروهی قرارداد بسته شده است و مکلف هستیم اشیا ارزشمند را در سیستم جام وابسته به وزارت میراث فرهنگی و گردشگری صنایع دستی ثبت کنیم که در زمره آثار ملموس ورزش کشور خواهد بود.
چه بخشی از این آثار متعلق به المپیک و پارالمپیک و غیره است؟
میراث ورزش کشور در سه بخش المپیک و پارالمپیک و مرتبط با میراث ورزش کشور جمعآوری شده است و اکنون که در مرحله فرایند ثبت و صدور شناسنامه هستیم، باید پس از ثبت و دستهبندی اعلام شود. همچنین تلاش داریم برای معرفی اشیا موزه در دفترک (بروشور) به ۲ زبان طراحی کنیم.
چه بخشی از جمعآوری اشیا ورزشی مربوط به قبل و بعد از انقلاب است؟
این آثار از ابتدای حضور ورزش کشور جمعآوری شده است، مانند ورزش زورخانهای که قدمت کهنی برخوردار است و مدالهای المپیکی هم از المپیک ۱۹۴۸ لندن به بعد در این گنجینه قرار دارد. تلاش میکنیم آنچه که ارزش موزهای دارد در موزه ملی ورزش قرار بگیرد که تبیینکننده عقبه و غنای ورزش باشد. پس به دنبال انتخاب گزینشی و موضوعی میراث ورزش کشور هستیم.
قدیمیترین آثار در موزه ملی ورزش؟
کالسکههایی که از موزه شهدا به موزه ورزش انتقال دادیم و لوازم اسکی. در مجموع قدمت آثار ورزشی در موزه ملی ورزش مربوط به یک سده اخیر است و صرف مدال و کاپ نیست بلکه اسناد و ابراز را هم شامل میشود. همچنین در نظر داریم مرکز ملی آرشیو و اسناد تاریخی ورزش کشور را ایجاد کنیم که جزو اهداف میان مدت است.
با راهاندازی این موزه پس از سه دهه، تدبیری برای اینکه دستخوش تغییر و تحولات مدیریتی نشود، اندیشیده شده است؟
خیلی نگران بودیم، نکند این فضا تابع سلایق افراد شود. در این راستا اساسنامه موزه و اعضا هیات امنا و هیات مدیره ترکیبی از شخصیتهای حقیقی و حقوقی است و وزن و اعتبار اشخاص به گونهای تعریف شده که موزه ورزش یک نهاد دائمی برای ورزش کشور است و ایجاد هیات امنا در راستای تبیین شخصیت حقوقی مستقل موزه صورت گرفته و شخصیتهای حقوقی که در ترکیب هیات مدیره هستند با تغییر تحولات مدیریتی بر حسب تبصره ماده مرتبط با اختیارات و وظایف هیات مدیره و هیات امنا آن فردی که متصدی جایگاه است به طور سیستمی وارد مکانیسم تعریف شده در ترکیب هیات مدیره قرار میگیرد. حال با این راهبرد حقوقی خدمات موزه برای ورزش کشور پایدار خواهد بود.
آیا تلاشی برای ثبت این موزه در کمیته بینالمللی المپیک در راستای کسب اعتبارات و امتیازات در تقویت دیپلماسی عمومی ورزشی شده است؟
یکی از اقدامات عمومی ما در آی او سی ایجاد موزه بوده که بازخورد آن مثبت اعلام شده است. در سفر اخیر رییس کمیته ملی المپیک ایران در حاشیه بازیهای جهانی ساحلی قطر از راهاندازی موزه استقبال کردند که ما در ذیل فعالیت پژوهشی، آموزشی موزه میتوانیم تعامل جدی با موزه لوزان سوییس داشته باشیم. زیرا این موزه در ساختار کمیته بینالمللی المپیک یکی از ارکان اصلی به شمار میرود و بیانگر اهمیت موزه است.
جایگاه و سهم موزه ملی ورزش ایران در توریسم ورزشی کجاست؟
در حوزه مختلف از جمله ورزش دارای غنای عمیق فرهنگی هستیم و تبلور این سرمایه توسط ابرازهای مختلف قابلیت بازنشر دارد که موزه یکی از آنهاست. امروز در دنیا موزهها زبان تمدنها هستند و ایران با بسترهای فرهنگی میتواند گردشگرهای مختلفی را داشته باشد که موزه ورزش هم از این قاعده مستثنی نیست.
آیا برنامهای در این زمینه در دستور کار دارید؟
برای جذب توریسم ورزشی یکی از کارهای انجام شده امضا تفاهمنامه همکاری مشترک کمیته ملی المپیک با ستاد گردشگری شهرداری تهران است که لوگو و اطلاعات این موزه در نشریات این ستاد توسعه یافته و مقرر شد ستادهای گردشگری شهر تهران که ظرفیت خوبی دارد، اطلاعرسانی شایستهای در خصوصی تبیین موزه عرضه کند.
فکر نمیکنید موزه ملی ورزش هنوز به درستی برای عموم معرفی نشده است؟
این موضوع درست است. برای رفع این ضعف با همکاری کمیته یک تیزر برای پخش در رسانه ملی آماده شده است. همچنین موزه برای اینکه بتواند فرایند اجتماعی شدن خود را طی کند، تفاهم نامهای با وزارت آموزش و پرورش امضا کردیم تا میزبان بازدیدهای گروهی دانشآموزی باشیم و در حاشیه بازدیدها هم کارگاههای آموزشی تعریف شده است که پیگیر اجرایی شدن آن هستیم. همچنین موانعی برای بازدیدهای عمومی در پایان هفته داریم که در حال رفع آن هستیم.
آقای رنگرز با این اوصاف مدیریت در تشک کشتی سختتر است یا زمین موزه؟
کار موزه را بیشتر دوست دارم، چون احساس می کنم اثری که از من حقیر در تاریخ ورزش کشور به جا خواهد ماند به مراتب بیشتر از کشتی است. در کشتی زمانی به عنوان ورزشکار، مربی و مدیر وظیفه کردم هرچند قصور داشتم. موزه عرصهای که خودم دغدغه شخصی دارم و در راستای رفع دغدغه شخصی که به آن رسیدم، آن فعالیت را انجام میدهم. در واقع انگیزههای درونی و شخصی برای پیگیری این موضوعات را بشدت احساس میکنم. البته کار در موزه سخت است که فکر آن را نمیکردم در بخش جمعآوری اشیا هنوز فرهنگسازی نشده است که این آثار نباید در کلکسیون شخصی بماند به عنوان مثال برای گرفتن برخی آثار قهرمانان وقتی به منزل آنها رفتیم همسر آن قهرمان حاضر نشد مدال را اهدا کند و درعوض گفت به جای مدالها قهرمان را ببرید (باخنده).
اخبار برگزیدهورزشیلینک کوتاه :