از پا افتادن کفش دستدوز
جهان صنعت| شیدا ملکی: با گذر زمان کفشهای ماشینی نیز پا به عرصه گذاشتند. همین روند اما هر روز کارگاههای کفشگری را بیش از قبل فرتوتتر کرد. پیش از این اگر زنان و مردان پا روی مقوایی میگذاشتند تا قالب کفش آنها بینقص و اختصاصی باشد کمی بعد پا روی دلشان گذاشتند و از همه آن زیباییها عبور کردند. صدای کوبش آرام چکش بر میخ و چرم کارگاهها کمتر به گوش میرسد و بوی رنگ و چسب دلی را خوش نمیکند. هنوز هم از میان چندین و چند کارگاه کفشگری، کفش دستدوز چند کارگاه باقی مانده است و به فعالیت ادامه میدهند.
میدان فردوسی هنوز هم محلی است برای رخنمایی کفشهای خاص؛ کفشهایی که گاه از کارگاههای کوچک و گاه از کارخانههای تولیدی بزرگ پا به خیابانهای این شهر و دیار گذاشتهاند. رنگ به رنگ از پشت ویترینها خودنمایی میکنند و کمی نزدیک شدن به فروشگاه بوی چرم را به مشام میرساند. از پشت شیشه مغازهها اما میشود خلوتی و نبود خریداران را به وضوح به عین دید. از میدان فردوسی به سمت شرق قدم میزنم و صدای تقتق خفتهای به گوشم میرسد. کوچه پسکوچهها را که گذر میکنم یکی از قدیمیترین کارگاههای کفش دستدوز تهران، کارگاه نظری خودنمایی میکند. دو دهنه مغازه در کوچهای که نمای ساختمانها اغلب آجری است؛ آجرهای بهمنی سرخی که دیگر به سیاهی نزدیک شدهاند.
کفش دستدوز زنده است
خشایار نظری فرزند مردی است که چندین دهه پیش این کارگاه را بنا نهاده است و کفش مردان و زنانی را دوخته که گاه در فرهنگ، هنر، ورزش و سیاست کشور تاثیرگذار بودهاند. گام به گام با کفشهای دستدوز قدم برداشتهاند و با استفاده از کالایی ایرانی نه تنها آرامش و امنیت را تجربه کردهاند بلکه با افتخار و غرور سر بلند کردهاند و به صنعتیترین هنر کشور خود افتخار کردهاند.
نظری ابتدا از تاریخچه کفش دستدوز میگوید و تاکید میکند: این هنر اگرچه به سختی اما همچنان زنده است. او با اشاره به کفشگری در تاریخ کشور میگوید: دوران قاجار کفشهای دستدوزی تولید میشد که به چموش معروف بود. این کفشها از تریشههای کوچک تشکیل شده بود و همه بخشهای آن حتی دوخت رویه هم به شکل دستدوز بوده است. اما سالیان سال است که چنین شیوهای برای دوخت کفش استفاده نمیشود. پیش از انقلاب ۵۷ تا امروز رویه کفش با چرخهای مخصوص دوخته میشده و قسمتهای دیگر کفش از جمله پاشنه، زیره و کفی کفش و رنگآمیزی آن به شکل کاملا دستی انجام میشود. دوخت کفش دستدوز درحال حاضر اگرچه در گروه مشاغل رو به انقراض است اما همچنان در تهران ادامه دارد و البته به شکل گستردهتری در تبریز دنبال میشود.
نیمقرن تولید مداوم
خشایار نظری در ادامه به تاریخچه کارگاه کفش دستدوز نظری اشاره کرد و پیرامون سابقه فعالیت این کارگاه گفت: این کارگاه نزدیک به نیم قرن قدمت دارد. آغاز به کار این کارگاه کفش دستدوز از سال ۴۹ است و با نیروهای کار متفاوتی تا امروز به فعالیت خود ادامه داده است. طی این نیمقرن افراد شاخصی مثل داریوش ارجمند، عباس قادری و پهلوان عباس زندی و تعداد قابل توجهی از ورزشکاران مخصوصا کشتیگیران برای تهیه کفش این کارگاه را انتخاب میکردند. البته طی این سالها همیشه مسوولان کشوری نیز در ردیف مخاطبان و مشتریهای ثابت این کارگاه قرار داشتهاند.
او با اشاره به مدلهای رایج در بازار و طراحی کفش درباره این موضوع در سالهای اولیه بر فرنگی بودن طراحیها تاکید کرد و گفت: بیشتر کفشهای دوخته شده در سالهای اولیه فعالیت این کارگاه مدلهای انتخابشده از ژورنالهای ایتالیایی بود. این نمونهها برای مخاطب جذابیت بالایی داشت و علاقه به استفاده از مدلهایی که در یکی از بزرگترین کشورهای تولیدکننده کفش مورد استفاده قرار میگرفت را در مصرفکننده ایرانی بیشتر و بیشتر میکرد. البته برخی نمونهها هم از کفشهای وارداتی الهام گرفته میشد.
آغاز طراحی کفش در کشور
نظری درباره طراحیهای داخلی کفش و زمان شکوفایی مدلهای ایرانی ادامه داد: با وجود همه مدلهای خارجی برخی تولیدکنندگان ایدههای ذهنی خود را نیز اجرایی میکردند، این شیوه سالها پیگیری و اجرا شد و مخاطبهای خاص خود را نیز به دست آورد. ادامه این روند اما در دهه ۶۰ به اوج رسید. تولیدکنندگان بیش از دهههای قبل به طراحیهای داخلی اهمیت دادند و اتفاقا در همین دوران این موضوع بازخورد خوبی داشت و مخاطبان نسبت به طراحیهای داخلی نیز اقبال خوبی نشان دادند.
با گذر از روند طراحی و نوع و شیوه دوخت کفش از گذشته تا امروز چگونگی مواجه شدن با بازار کفش در شرایط کنونی اهمیت قابل توجهی دارد. این فعال صنف کفش دستدوز در ادامه به شرایط بازار فعلی کفش در کشور اشاره کرد و افزود: مشکل اساسی در حال حاضر دسترسی به مواد اولیه است. تعرفههای سنگینی که دولت برای واردات کالاهای خارجی وضع کرده اگر چه از سویی حجم واردات را کنترل کرد اما مشکلاتی را هم برای دسترسی به مواد اولیه تولید کفش در داخل به وجود آورد. این موضوع البته به این معنی نیست که دسترسی به مواد اولیه به طور کامل متوقف شده است اما نمیتوان مشکلات حاصل از این موضوع و تاثیر نهایی آن بر قیمت تمامشده را انکار کرد.
این شرایط موجب بالا رفتن چندبرابری قیمت تمامشده کفش و در ادامه کاهش مخاطبان این کالا میشود. متاسفانه برخی از مواد اولیه افزایش قیمت ۳۰۰ درصدی داشتهاند. این موضوع به هیچ عنوان از طرف تولیدکننده قابل مدیریت و کنترل نیست. اما اتصال این حلقهها به یکدیگر شرایط بسیار دشواری را برای فعالان صنف کفش دستدوز فراهم کرده است. ادامه حیات برای چنین صنعتی با روح هنر که البته با دستان استادکارهایی که جان و عمر خود را در این حرفه سپری کردهاند امروز به شکلی کاملا جدی دچار مشکلات اقتصادی و حتی معیشتی شدهاند.
اتحادیه توان حمایت ندارد
نگرانی درباره شرایط و بازار کفش اما زمانی بیشتر میشود که اتحادیه یک صنف بنا به دلایل مختلف توانایی حمایت کافی از فعالان صنف را نداشته باشد. در شرایطی که هر روز صدای چکشهای کفشگران ضعیفتر از گذشته میشود و صدای خسخس نفسهایشان از استشمام بوی چسب رنگ کفاشی بیشتر به گوش میرسد انتظار میرود اتحادیه این صنف چتر بزرگتری نسبت به گذشته بر سر هنرمندان و صنعتگران باز کند.
امروز اما حمایت جدی و مستمری برنامهریزی و اجرا نشده است. این موضوع تا جایی پیش رفته که نظری معتقد است اتحادیه کفش دستدوز، اتحادیهای آنچنان ضعیف است که توانایی حمایت کافی از تعاونی اتحادیه را نیز نداشته و سال گذشته تعاونی این اتحادیه ورشکسته شده است. نظری اما در ادامه به ضعف عملکرد اتحادیه در مواقع بسیار حساس اشاره کرد و گفت: واردات گسترده کفش به کشور آسیب بسیار جدی به این صنعت زده است. همچنین بوروکراسی این اتحادیه تا جای قابل توجهی عملکرد آن را سخت و کند کرده است. آنچه نگرانی فعالان این صنف را چندین برابر میکند ناتوانی اتحادیه در کنترل قیمت مواد اولیه است. تشریفات اداری و نشستهای مستمر به طور قطع به معنی مدیریت صنعت کفش دستدوز نیست. از دیگر سو ارتباط اتحادیه با وزارت صمت فقط در چارچوب نشستهای مکرر بیحاصل است.
به نظر میرسد تفکیک اتحادیه کفش ماشینی و دستدوز در این راستا انجام شده باشد که هر دو صنف مورد حمایت بیشتری قرار گیرند و در ادامه وزارت صمت نیز توانایی توجه بیشتری به فعالان هر دو صنعت را داشته باشد. این مهم اما محقق نشده و تا امروز کفشگران دستدوز همچنان با مشکلاتی جدی مواجهاند. نظری نیز درباره این موضوع تاکید میکند که اتحادیه توانایی و قدرت کافی برای حمایت از تولیدکنندگان را ندارد.
دستهای پشت پرده
به گفته او طی جلساتی که اتحادیه برگزار میکند همواره پیشنهادات ویژه و جذابی مطرح میشود اما بارها شنیده شد که این پیشنهادات ظرفیت اجرایی شدن را ندارند. دلیل عدم اجرایی شدن این پیشنهادات اما حمایت ناکافی از سوی مسوولان و مدیران ردههای بالاتر است. بیپرده باید گفت که سیستم اتحادیه کفش دستدوز سیستمی کند و ضعیف است. متاسفانه باید گفت این امکان وجود دارد که واردکنندگان کفش لابیهایی با مدیران داشته باشند و از حمایت خاص بهرهمند شوند.
البته نباید از موضوع صادرکنندگان چرم خام نیز به سادگی عبور کرد. این گروه نیز به طور قطع از نوعی حمایت برخوردار هستند. در حال حاضر چرم اعلا و درجه یک چرم داخلی به خارج از کشور صادر میشود و تولیدکنندگان دستدوز داخلی به این مواد اولیه باکیفیت دسترسی ندارند. چرمهای درجه دو و سه که کیفیت بسیار پایینتری دارند به تولیدکننده داخلی عرضه میشوند. همین موضوع در نهایت کیفیت کالای نهایی را چند برابر کاهش میدهد.
نظری در ادامه افزود: حال فرض کنید چرم ایرانی بعد از صادر شدن به کشورهایی مثل ترکیه فرآوری شده و تولیدکننده ایرانی این بار باید با چند برابر قیمت بیشتر چرم ایرانی فرآوری شده در ترکیه را خریداری کند، در شرایطی که چرم ایرانی شاید هر پا (۳۰ سانتیمتر مربع) به بهای ۲۰ هزار تومان خریداری شود. این در حالی است که همان چرم زمانی که در ترکیه فرآوری میشود به قیمت هر پا ۵۰ هزار تومان به فروش میرسد. چنین مسائلی آسیبهای جدی و گاه جبرانناپذیری بر روند کاری کفش دستدوز دارد.
او به موضوع مهم رنگآمیزی و پرداخت ویژه چرم در کشورهای همسایه اشاره میکند و معتقد است، توجه به روند زیباییشناسی از سوی این کشورها گوی پیشرفت در این زمینه را از دست فرآوری چرم داخلی ربوده است. رنگ آمیزی چرم در ایران در مقایسه با کشورهای توسعهیافته این صنعت مثل ترکیه و ایتالیا بسیار ضعیف است. از همین رو برخی تولیدکنندگان واقعا تمایل دارند از چرمهای وارداتی استفاده کنند. باید توجه داشت که در حقیقت نمونه داخلی این چرمها در کشور به هیچ عنوان موجود نیست. این در حالی است که مصرفکننده به دلیل وجود تنوع و زیبایی خاص این محصولات علاقهمند به استفاده است.
کاهش تولید و تعدیل نیروی کار
آسیبهای حوزه تولید خواسته و ناخواسته دامن کارفرما و کارگر را نیز میگیرد. سکوت حاکم بر کارگاه نظری خود نشانهای از آن است که تعداد کارگران نسبت به گذشته کاهش قابل توجهی داشته است. او در این باره میگوید: در گذشته بیش از بیست نفر کارگر ثابت و رسمی در این کارگاه مشغول به کار بودند. در این بین اما نباید فراموش کنید که تعدادی از افراد نیز که با این مجموعه مشغول به همکاری بودند به خواسته خودشان یا بنابه دلایلی که مطرح میکردند در گروه بیمه قرار نداشتند. امروز هم متاسفانه تعداد افراد مشغول به کار به سه نفر کاهش یافته است. بدیهی است زمانی که مصرفکننده در بازار نباشد تولیدکننده نیز توان ادامه حیات نخواهد داشت.
بر اساس آنچه یکی از قدیمیترین فعالان صنف کفشدوز بیان میکند، کفش دستدوز از پا افتاده است و هرچه زودتر باید به فریاد آن رسید. باید به فریاد کارگران و تولیدکنندگانی رسید که با وجود توانایی، قدرت و دانش کافی در مقابل واردات بی تعهد و از دیگر سو اقتصاد آشفته کشور کمر خم کردهاند و تاب و توان ادامه حیات ندارند.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :