قرض ‎الحسنه تکه گم‎شده پازل بانک‎ها

حسین سلیمی* نفس قرض ‎الحسنه کار بسیار نکویی است. افراد زیادی می‎توانند برای اقدمات کوچک خود مانند خرید مسکن، خرید اتومبیل، ازدواج و راه‎اندازی شغل‎های کوچک از قرض ‎الحسنه استفاده کنند. دریافت وام‎های قرض ‎الحسنه کوتاه‎مدت ، می‎تواند برای بسیاری، موثر واقع شود.

در واقع این روزها، آنچه مانند سنگی جلوی پای قرض ‎الحسنه افتاده، تورم بالای حاکم بر اقتصاد کشور است. در کشوری که برای نمونه تورم آن در سال ۲۵ یا ۳۰درصد است، اگر فردی سه میلیون تومان به عنوان وام قرض ‎الحسنه دریافت کند، در مدت زمان بازپرداخت آن از ارزش این مبلغ کاسته خواهد شد. درواقع  بعد از دوسال ارزش این بازپرداخت، برابر با یک میلیون تومان می‎شود. بنابراین بانک‎های قرض ‎الحسنه به مانند شمعی هستند که در طول زمان، دارایی‎ها و ارزش منابع مالی آنها آب خواهد رفت. البته نباید به امر قرض ‎الحسنه خیلی سیاه نگاه کرد، چرا که راه‎حل‎هایی در قوانین وجود دارد که اجازه می‎دهد، هنوز هم بتوان مردم را به امر قرض ‎الحسنه تشویق کرد.

یکی از راه‎حل‎های پیشنهادی این است که بانک‎ها قسمتی از تسهیلات خود را برای قرض ‎الحسنه کنار بگذارند و تمام منابع خود را به این موضوع اختصاص ندهند. هر بانکی به نسبت سودی که دارد، می‎تواند منابعی را جهت قرض الحسنه اختصاص دهد.

بانک‎هایی که تنها به این امر می‎پردازند، باید قسمتی از منابع خود را سرمایه‎گذاری کنند تا بتوانند به بقا خود ادامه دهند؛ در غیر اینصورت با مشکلاتی روبه‎رو خواهند شد.

در مبحث قرض‎ الحسنه به یاد مثالی جالب افتادم که بد نیست در اینجا به آن بپردازم تا اهمیت سیستم قرض ‎الحسنه بیشتر هویدا شود. در هندوستان فردی از طریق یک چرخ خیاطی  قرض ‎الحسنه، توانسته برای بسیاری ایجاد اشتغال کند. او چرخ خیاطی خود را برای مدت زمانی به عنوان قرض ‎الحسنه به دیگران وام می‎داد و با پولی که دریافت می‎کرد به دیگران نیز یاری می‎رساند تا آنها نیز صاحب چرخ خیاطی شوند. شاید این اقدام کوچک به نظر برسد، اما کاری بزرگ برای اشتغال‎زایی در پَس‎آن پنهان شده است.

بنابراین اگر تمام بانک‎ها در ایران بتوانند قسمتی از تسهیلات خود را به موضوع قرض ‎الحسنه اختصاص دهند، می‎تواند راه‎گشای خوبی جهت تولیدات کوچک یا بازکردن گره‎های مردم باشد.

 قرض ‎الحسنه در تولیدات و صنایع بزرگ نمی‎تواند خیلی اثر داشته باشد. چرا که صنایع بزرگ نیاز به وام‎هایی کلان با مبالغ بالا دارند که قرض ‎الحسنه با منابع محدود خود نمی‎تواند از پس پرداخت چنین وام‎هایی برای بلند مدت بر بیاید. اگر یک واحد تولیدی بزرگ بخواهد وام قرض ‎الحسنه بگیرد، نرخ فروش خود را براساس قیمت واقعی خواهد گذاشت؛ بنابراین بر دارایی‎های او افزوده و در نهایت صندوق قرض ‎الحسنه در دراز مدت آب خواهد شد. در واقع به دور از اخلاق است که یک واحد تولیدی بزرگ مبلغ بالایی را برای طولانی مدت وام قرض‎ الحسنه بگیرد درحالی که چنین وامی، سپرده‎های مردم جهت امر قرض ‎الحسنه کوتاه مدت است.

 قرض ‎الحسنه بیشتر برای فعالیت‎ها و شغل‎های کوچک خانوادگی و یا اقدامات روستائیان مفید بوده که این موضوع نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. چرا که از این طریق می‎توان اشتغال‎زایی را افزایش داد، هر چند که وسعت آن کم باشد.

بانک‎هایی که در کشور مختص قرض ‎الحسنه هستند، اگر تخلفات بانکی نکنند و داستان صندوق‎های قرض ‎الحسنه تکرار نشود، وجودشان می‎تواند راه‎گشا باشد. اما اگر قرار باشد که این بانک‎ها نیز براساس اصول اسلامی عمل نکنند و منابع خود را در جایی دیگر صرف کنند و مجدد بانک مرکزی جور آنها را بکشد، چنین سیستمی پاسخگو نخواهد بود.

باز هم یادآوری می‎کنم در کل سیستم قرض ‎الحسنه در کشوری که تورم بالایی دارد، جوابگو نیست. در کشورهایی که بحث تورم یک یا دو درصد است، قرض ‎الحسنه به خوبی می‎تواند فعالیت کند و پاسخگوی رفع نیازهای مردم باشد. درواقع تورم موجود در ایران برای بانک‎های قرض ‎الحسنه و سیستم آن سَم است.

 در واقع پولی که در بانک‎ها نسبت به سی‎سال پیش بوده، به همان میزان باقی‎مانده ولی دیگر ارزش واقعی خود را ندارد. بنابراین مجموع مواردی که عنوان شد، موجب می‎شود تا سیستم قرض ‎الحسنه را در ایران دچار مشکلات فراوانی کند. البته نباید از یاد برد که اصل سیستم قرض ‎الحسنه بسیار پسندیده است و این ساختار اقتصادی کشور است که ایرادات زیادی دارد.

*کارشناس بانکی

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانیادداشت
شناسه : 74912
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا